شده مضمون تمامیّ غزلهام، "حسین"
دفترم هم شده مجموعه ی اشعار حرم
خط خطی های مرا نمره ندادید، که هیچ
خط زدید اسم مرا از صف زوار حرم
اصلا انگار زیادی تر از این سائل نیست
حسم این است شدم "نوکر سربار" حرم
بارها هم شده گفتم به خودم، بیچاره
یک کمی زار بزن، نوکر بی عار حرم
زائران تو همه مثل گل و گلزارند
این وسط من شدم انگار، فقط خار حرم
برده ای هستم و بی قیمتی ام کشته مرا
کاش من را بفروشید، به بازار حــرم
حال من سخت وخیم است، دوایی بفرست
یک عیادت بکن از نــوکــرِ بیمار حـرم
دل من سوخته از دوری شش گوشه ی تو
آتش حسرتش افتاده به نی زار حرم
کاشکی خانه ی من کرب و بلا بود، حسین
بود، همسایه ی دیوار بـه دیوار حــرم
نــوكـــر نـوشـــت:
#حـسیـن_جانـم
گدای #عشـق تو از هرڪسی ڪه پا بخورد
تو را ڪه داشته باشد غـمِ چه را بخورد
تمام دغدغه اش #حسرٺ همین جمله سٺ
خدا ڪند ڪه مسیرم به #ڪربلا بخورد
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_عادلی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
حرف ناگفته ی چشمان ترش بسیار است
اشک او راوی یک عمر غم و آزار است
روز و شب گریه کن روضه ی یک مسمار است
قلب او زخمی از ضرب در و دیوار است
داغهایی که کشیده است همه معروف است
پس ببخشید اگر روضه ی من مکشوف است
در نماز شب و هنگام دعا می گرید
صبح با گریه او باد صبا می گرید
یاد آن کوچه و بی چون و چرا می گرید
بعد چل سال بیادش همه جا می گرید
قصد این بار من از شعر که آقا بوده
قسمت انگار کمی روضه ی زهرا بوده
غرق آتش در و پروانه پرش می سوزد
از همان روز حسن با پدرش می سوزد
کودکی بود ولی رنج پدر پیرش کرد
غم مادر دگر از زندگی اش سیرش کرد
قاتلش آتش و آن خانه و هیزم بوده
دست سنگین همان کافر دوم بوده
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#یا_ایها_الکریم
هر هفته دوشنبه ها حسن را عشق است
اصلا نه، تمام هفته او را عشق است
آنقدر شدم مست ز صهبای #حـسـن
هر روز و هر ثانیه او را #عشق است
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... #دوشنبتون_امام_حسنی (ع)
#بیاد_شهید_مدافع_امنیت_حـسـیـن_قـدیـری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
بیا اجازه نده عـاشقت عذاب ببیند
چرا همیشه حرم را فقط به خواب ببیند؟
به خواب دیدم از اینجا نمای گنبدتان را
عجیب نیست اگر تشنه ای سراب ببیند
مرا به پشت در عادت بده به خرده طعامی
همین بس است تو را "دیده" در نقاب ببیند
گدا نمی رود از پشت درب خانه ی مولا
اگر دوباره امیدی به فتح باب ببیند
نگاه چپ بکند دشمنی به سمت حریمت
جهان دوباره به خود باید انقلاب ببیند
مدافع حرمت گفته بود قبل شهادت
مگر بمیرد و این صحن را خراب ببیند
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حـسیـن_جـان
ما را همه به #نام شریفت شناختند
داده خدا به ما چه #بهایی چه قیمتی
ما اوج #عشق را درِ این خانه یافتیم
در هیئت #حســین خـدا را شناختیم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#بیاد_شهید_مدافع_حــرم_عبدالحسین_اخلاقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
ما را نشانده اند سر #سفره_ی_کریم
یکباره خوانده اند سر سفره ی #کریم
از #عرش هم تمام ملائک یکی یکی
گیسو فشانده اند سر سفره ی کریم
از بس کریم بود که انگشت بر دهن
یک عده مانده اند سر سفره ی کریم
حاتم که هیچ، طایفه ی حاتمان همه
خود را رسانده اند سر سفره ی کریم
مهمان ِ خوانده هست ولی باز بیشتر
خیل نخوانده اند سر سفره ی کریم
اصلا #بهشت را به پشیزی نمی خرند
آنها که مانده اند سر سفره ی کریم
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_ایها_الڪریم
هر هفته دوشنبه ها حسن را عشق است
اصلا نه، تمام هفته او را عشق است
آنقدر شدم #مست_ز_صهبای_حسن
هر روز و هر ثانیه او را #عشق است
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_ابوذر_غواصی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
شبيهِ چشمِ شما چـشمـهایِ تـر دارد
کَسی كه خاکِ حسينيه را به سر دارد
تو گريه كردی و شد سُرخ چهره فهميدم
كه وقتِ روضهی تـو اشک هم جگر دارد
خدا به رویِ من و تـو حساب وا كـرده
كه گريـهای بكنيم و حـساب بـردارد
هـوای امشبمان فـرق میكند انـگار
نشسته مـادری و دست بـر كمـر دارد
حسين روز و شبـم را گرفته میدانم
بـرایِ عاشقیام عـقـل دردسـر دارد
فقط به تـربتِ اربـاب سجده میچسبد
هميشه سجـدهی مـا مـزّهیِ دگر دارد
مـرا حوالـه نمودند خاکِ پـا ببـرم
هـزار شُكر كه ايـن خيمه رُفتگر دارد
ميـانِ روضه نشستيم و عـاشقی میگفت
بـخوان #دعای_فـرج را دعـا اثر دارد
كسی كه داغِ بـرادر كشيـده میدانـد
كــه رویِ قـوَّتِ زانویِ او اثـر دارد
چـقـدر روضهی نـا گفته در گلو داريم
بيا بـه مجلسمان روضهیِ عمـو داريـم
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـهــدی_جــان
در حیرتم که #عشق از آثار دیدن است
ما کـورها ندیده چرا عـاشقت شدیم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_ابا_عبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_براتی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
خطاب شاه به نوکر، حبیب دلچسب است
و درد چون که تو باشی، طبیب دلچسب است
بیان ذکــر تو آقا، ز هـر دهـان زیباست
خطاب ناب، نه اینکه خطیب دلچسب است
کدام نقطه ی عالم شبیه کـرب و بلاست
کدام رایحه جز بوی سیب دلچسب است
چقدر جـاذبه داری که ذکـرتان آقا
به گبرو جودی و اهل صلیب دلچسب است
مضاف اینکه دعـا زیر قبه ی تو رواست
میان صحن تو امن یجیب دلچسب است
یقین زیارتت از راه دور مقبول است
ولی شود به حرم دل قریب دلچسب است
ز داغدار، مصیبت شنیدن آسان نیست
اگر چه روضه ی یابن الشبیب دلچسب است
ز سـلـسـبـیـل و شــراب طـهـور دل کندم
که چای روضه ات آقا عجیب دلچسب است
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حـسیـن_جـان
جای پایت یک بیابان را #زیارتگاه کرد
نور رویت مهر را خورشید، مه را ماه کرد
#عشق ثابت کرد حتی می شود از راه دور
نوکری را با تب #شش_گوشه خاطرخواه کرد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_عزت_الله_سلیمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم