eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
چه دیر می رود این لحظه های ظلمانی بدون مجلس تو نیست سیر روحانی میان خلوت خود باتو گفتگو دارم مریضم و نبود غیر روضه درمانی سرم هوای تو دارد هوای کرببلا هوای ابری این روزهای بارانی بهـار آمـده امـا گـلـی نمی روید به سرزمین دلـی که شده بیابانی کجاست آنکه برایم گریز روضه زند ز دختری که شده در خـرابه زندانی ز لاله های شکسته، ز گریه های پریش چه دیر می رود این لحظه های ظلمانی : روضه بر هر درد بی درمان دواست هر که دارد روضه حاجاتش رواست گـریه بینِ روضـه عینِ است حالِ روضـه، حال و روزِ زینب است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
تنهایی یک مرد را اینجا نمی فهمند حتی جواب خوب بودن را نمی فهمند دربین آن شهری که ظلمت حاکمش گشته همسفره ات باشندجذامیها نمی فهمند وقتی همه درفکردنیایند و بی دین اند تقسیم مالت با خدا آنها نمی فهمند حتی به روی دوش پیغمبر تو را دیدند اما چرا قدر تو را مولا نمی فهمند تنهاترین سردار اسلامی و بی لشکر وقتی که یارانت بجزدنیا نمی فهمند مظلوم بودی آنقدر آقای ما آن قوم درپیش جدّت دفن گردی را نمی فهمند آنهاکه تیری میزدندبرجسم بی جانت حال حسین وزینب وسقا نمی فهمند آخربه روی داغ تومرهم نهد تا او نیاید قدر تو آقا نمی فهمند : 💔 نصیب هیچ غریبی دگر مکن داغی که گیسوان را سپید کرد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت در دستهای خالی ام حتی کلافی نیست هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن چیزی بگو، بخشیدنِ تنها که کافی نیست سرچشمه ی توحید باشد این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست تا نور راهم از هست و از ایوانش راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب طوری را زد که قادر بر مصافی نیست درد علی اما، شکاف سینه ی زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست دور سر حیدر چنان پروانه می چرخید آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟ بهر حسینش گریه کرد و پیرهن می دوخت سهم حسینش جز لباس دستبافی نیست ای کاش رحمی داشت قاتل یا که می فهمید پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست : 💔 و اشک ز چشمم جاری داغ را به دلـم نگذاری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام