eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
161 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
دلِ شکسته‌ی مـا را به مَرحمی دریاب مرا که خسته شدم در مُحَرمی دریاب به سر به زیریِ مـا، شَرمِ مـا، تَرَحُم کُن نه مَرحمیم برایت نه مَحـرَمی دریاب کـمِ تو از سرِ مـا کـه زیاد هـم باشد تو را به جانِ عزیزت مرا کمی دریاب شبیهِ حـالِ شماییم حـالِ مـا را کـه نشسته ایم به گیسویِ دَرهمی دریاب مرا که روزیِ خود را از این و آن جویَم مرا که می‌روم آقـا به هر غمـی دریاب حیاتِ ما همه از گـریه است پایِ حسین دو چشمِ خُشکِ مرا هم به زمزمی دریاب هـزار شُکر فقط با حسین کار داریم هـزار شُکر که داریم عالمی دریاب : دست‌ ما‌ نیست اگر دست به دامان توییم فاطمه خواسته‌ که بی‌سر‌و سامان توییم به نگاهـی، به دعـایی دل مـا را دریاب که اسیر کرم وشیوه ی احسان توییم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﻣـﺮﺍ مستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ، عاشقِ دربستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍلله ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﺩرِ ﺧﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﺪ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﮐﻪ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺳﺖ ﻣـﺮﺍ دستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﻣـﻦ ﺩﺍﺩ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﺑﺎﺷﻢ ﻧﻮﮐـﺮﺵ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﭘﺎبستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ یلِ ﺍﻡ ﺑﻨﯿﻦ، ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺒﺎﺱ ﻗﺴﻢ ﻫﺴﺖ، هستیِ ﻣﻦ ﺍﺯ هستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺣﻮﺭ ﻭ ﻣﻠﮏ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﻨﺖ نَبُوَد ﺟﻨﺖ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺸﺴﺘﻪ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍلله ﺑﺎﺭﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﮔــﺮ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ نوکـرم، نوکـرِ دربستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ نــوكـــر نـوشـــت: پدرم گفت اگر خـادم این خانه شوی همه ی زندگی و آخرتت تضمین است از خـدا خـواسته ام تا بشـوم بیمـارت بس که داروی شفاخانه‌ی تو شیرین است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
آیه آیه همه دم عطر جنان می‌آید وقتی از حُسن تو صحبت به میان می‌آید جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است بشنود مدح تو را با هیجان می‌آید میرسی مثل مسیحا و به جسم کعبه با نفس‌های الهی تو جان می‌آید بس که در هر نفست جاذبه توحیدی است ریگ هم در کف دستت به زبان می‌آید هر چه بت بود به صورت روی خاک افتاده‌ست قبلۀ عزت و ایمان به جهان می‌آید نور توحیدی تو در همه جا پیچیده‌ست از فراسوی جهان عطر اذان می‌آید نــوكـــر نـوشـــت: عاشقان بُستان جان‌بخش دعا را بنگرید این دو نور عالم آراى خدا را بنگرید باده نوشان مِى «قالوا بَلى» را بنگرید وجه صادق را، جمال مصطفى را بنگرید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... 💐میلاد نبی اعظم حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و امام جعفرصادق(ع) مبارک باد💐
خوش آن دلی که شده دائما سرای حسن دل خراب من و لطفِ یک دعای حسن تمام زندگی من فدای آن کس که تمام زندگی او شده فدای حسن من از تبار عزای محرم و صفرم چرا که حسن ختامش بود عزای حسن خودم فدای تمامی سینه‌زن‌هایش پدر و مادر من نذر بچه‌های حسن خدا گواست تمام مدارج عرفان خلاصه می‌شود آخر به خاک پای حسن قرار بود که تقدیر این‌چنین باشد حرم برای حسین و کرم برای حسن به لطف مادر و یاری دیده‌ی خیسم نشسته‌ام که برای تو روضه بنویسم نــوكـــر نـوشـــت: ما گداییم و همین لذت اجدادی ماست این اسیری به خدا معنی آزادی ماست ما اسیریم و گدای شرف و جود حسن ذکر ارباب حسن مایه ی آبادی ماست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
شکر خدا، لطف خدایت رو به ما کرد ما را در این دنیا به عشقت آشنا کرد از پیش پرچم می گذشتم ای حسین جان الـحق که آقا مـادرت ما را صدا کرد مادر بزرگم لحظه ی آخر زعشقت رو سوی کوی پر غم کرب و بلا کرد اول دعا بر مهدی زهـرا نمود و آنگاه او یک یک نوه ها را هم دعا کرد یادم نرفته قلب زارم در گوهر شاد میدان مشک ساقی غم را هوا کرد اول مـرا نفـسـم شبیه پادشه کرد آخر مـرا زهـرا شبیه یک گـدا کرد لطف خدا یکباره ملطوفم نمود و با ما هر آنچه کرد آن لطف خدا کرد : گدای عشق تو از هرڪسی ڪه پا بخورد تو را ڪه داشته باشد غمِ چه را بخورد تمام دغدغه اش حسرٺ همین جمله سٺ خدا ڪند ڪه مسیرم به ڪربلا بخورد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
بگـذار كه این باغ، درش گم شده باشد گلهای تَرَش، برگ و بَرَش گم شده باشد باغ شب من كاش درش بسته بماند ای كاش كلید سحرش گم شده باشد بی اختر و ماه است دلم مثل كسی كه صندوقچه ی سیم و زرش گم شده باشد شب، تیره و تار است و بلا دیده و خاموش انگار كه قـرص قـمـرش گـم شده باشد چاهیست همه ناله و دشتیست همه گرگ خواب پدری كه پسرش گـم شده باشد آن روز تو را یافتم افتاده و تنهـا در هیبت نخلی كه سرش گم شده باشد پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر چون شیشه ی عطری كه درش گم شده باشد نــوكـــر نـوشـــت: آتش گرفته دل، ز هوای تو دارد بهانه ی باصفای تو دوای زخم دلم یڪ اسٺ جان می دهم به خاطر ‌و بلای تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
دوباره آمـده ام، بنده ای گنهکارم تمامِ آبرویم را به تـو بدهکارم قبول کن عملم را، بضاعتم این است قبول دارم همیشه وبال و سَربارم ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره ی عشق شبیهِ ابر، برای میبارم حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم قسم به خونِ گلوی حسین، یا اللّٰه ببخش معصیتم را، ببخش رفتارم اگر حسین نباشد، کجا رَوَد دلِ من؟ که بی وجودِ گل ، گرفتارم میان دلم میرود همانجا که دو دست بر کمرش گفت: ای بلند شو ، کـمـرم تیر میکشد بلند شو نفسم، ای همه کس و کارم نــوكـــر نـوشـــت: اشڪ تا باشد، وضو لازم ندارد نوڪـرت غیر بغضی درگـــــلو لازم ندارد نوڪـرت یا وجیهـأ عِندَ رَبّـــــی آبـرویم را بـــخر تا تـو باشــی، آبرو لازم نــدارد نوڪـرت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
ای آخـرین سلاله ی زهــرا بیا بیا چشم انتظار روی تو مانده دو چشم ما در روزگار تلخ و پر از حس بی کسی بعد از خدا امید دلم هست بر شما من با خیال آنکه تو از راه میرسی با تو روانه میشوم آن سوی ناکجا یک عمر انتظار تو را صبر کردهام با سختی و خوشی تمامی لحظهها فصل خزان و سردی غیبت کشنده است فکری به حال این دل ما کن در این هوا بی تـو نگاه آینـهی دل کـدر شده بهتر همین که خُرد شود زیر دست و پا دور از نگاه حضرت تو میرود دلم رو به تباهی و به خرابی و به قهقرا دور از تمام دغدغهها دلخوشم که هست با این همه غـریبه دلـم با تـو آشنا ای بانی شکسته دل روضهی حسین ای کاش مثل تـو بشوم اهـل کـربلا : چه شود فرصٺ ديدار به ما هم بدهند؟ فيض هم صحبٺی به ما هم بدهند؟ آنقَـدَر بر در ايـن خـانه گــدا می مانيم لـقب دربـار به مـا هـم بدهند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
با یا حسین این سینه آرامش گرفت است درسایه سار روضه آسایش گرفت است با قطره اشکی هم خودم را عفو کردند هم نسلم از آن قطره آمرزش گرفت است از بس گدایی کرده ایم و لطف دیدیم هر شاهی از ما دامن خواهش گرفت است هر قدر قالی پا خورد بهتر، که چشمم با مقدم این اشکها ارزش گرفت است عمری ازعشقت میزنم بر سینه و سر این دستها از زینب آموزش گرفت است هر بار دستم میخورد بر سینه یعنی عرض ارادت هایم افزایش گرفت است سر ریز اشک چشم من میگوید این عشق در دل فرای حد گنجایش گرفت است در پیش خاک پای زواران ارباب نرخ طلای ناب هم کاهش گرفت است : به سینه هـر ڪـه ٺمنای ڪـربلا دارد همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد ڪسی ڪه عشق ٺو دارد دگر چه ڪم دارد؟ بـدون عشق ٺـو عــالـم ڪجا بـها دارد؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
باز هم در حـرمـت میل گـدایی دارم شب و روزم هوس کـرب و بلایی دارم محشری از اثر ذکر تو در جان بر پاست که چنان صـور به دل آه رسایی دارم کعبه یک سنگ نشان است برای دگران من به سوی حرمت قبله نمایی دارم منزلم روضه ی تو، مقصد من روضه توست بین صحرای غمت سعی و صفایی دارم بس که در روضه ی تو اشک نمک گیرم کرد پرم از شور و در این پرده نوایی دارم دل و جان و تن و روحم به فدای تو حسین به هوا خواهی خونت شهدایی دارم جانم ارزانی این داغ گران روضه بخوان پای سودای غمت پیش بهایی دارم پیر هرگز نشوم بر سر خوان تو حسین من که در کاسه چشم آب بقایی دارم گـر مسلمانم و گـر کافر و گـر ترسایم قبله ام روی حسین است خدایی دارم جای تلقین به لحدم، روضه بخوانند ای کاش چون رسد نام تو گـوش شنوایی دارم نــوكـــر نـوشـــت: عطر سیب حرمت دل ز دلم برده حسین حسرت دیدن صحنت به دلم مانده حسین این چه سریست که دلتنگ حـرم میگـردم سرنوشتم به ضریح تو گـره خورده حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
اول برایت ساختم یک مشهد فرضی یک صحن با ده ها رواق و مرقد فرضی هستی کریم و در خیالم رفت بالاتر از حد معمولی خود آن گنبد فرضی تا مرقدت هر سنگ هم رنگ عسل می شد از سمت«باب القاسمت» این مقصد فرضی بعد از علی نام حسن، حُسن اذان می شد هی پخش می شد از حرم این اشهد فرضی از بس کریمی در خیالم هم نخواهد خورد بر سینه ی هیچ آدمی دست رد فرضی شبـهـای جمعه کــربلا بودند آل الله یکشنبه شبـهـا زائر این مرقد فرضی ای کاش چون رؤیای صادق واقعی می شد یک روز، یک درصد از این صددرصد فرضی نــوكـــر نـوشـــت: روز موعود سحرگاه حسن را عشق است بعد راعشق است در چه خوشست رفتن و را عشق است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
بداند عالم امکان حسین جان من است به آیه آیه قرآن حسین جان من است میان مملکت عشق در کتاب جنون نوشته خون شهیدان حسین جان من است نه جبرئیل و ملائک که از سرادق عرش بگفت حضرت یزدان حسین جان من است در احتضارم اگـر بر سرم نیاید او نمیدهم به کسی جان، حسین جان من است نکـیـر و منکـر اگر سر به سینه ام بنهند بخواند این دل سوزان حسین جان من است به آن امیر که صاحب عـزای ایران است قسم به شاه خراسان حسین جان من است به بوسه گاه نسیم، از گلوی نیزه سوار قسم به موی پریشان حسین جان من است دلـم گرفت و شبی خـواب کــربلا دیدم به روی غرق به خون خاک عشق بوسیدم نــوكـــر نـوشـــت: از ازل در طَلَبَت چـشـم ترم گفت حسين هرڪجا بال زدم، بال و پرم گفت حسين مــادرم داد بــه مــن درس مـحـبت امــــا من حسينی شدم از بس پدرم گفت حسين صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله