eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
150 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
ای قرار قلبهای بی‌قرار اهل بیت  ای طلوع صبح، در شبهای تار اهل‌بیت  میدمد صبحی که باشد صبح آغاز ظهور  می‌رسد روزی به پایان انتظار اهل‌بیت  قرنها فریاد «اللهم عجّل لظهّور»  بوده در این غیبت کبری شعار اهل‌بیت  ای به دستت ذوالفقار عدل، تا کی می‌کنی  اشک چشم نازنینت را نثار اهل‌بیت؟  سیدی، دست یداللهـی بر آر از آستین  تا به دست آید دوباره اقتدار اهل‌بیت  سیزده معصوم را کشتند از راه جفا  یوسف زهرا تویی دار و ندار اهل‌بیت  تا قیامت لشگر پاییز را نابود کن  با ظهورت می‌شود عالم بهار اهل‌بیت  قرنها در سینه ی ما شعله ی فریاد توست  عالمی در انتظار تیغ عدل و داد توست : درمان درد ما بخدا در توست تنها مراد ما همه فیض حضور توست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
گلها به عطر عود تنت گیر می دهند پروانه ها به سوختنت گیر می دهند منبر ندیده های نماز خلیفه ها حتی به شیوه ی سخنت گیر می دهند دیروز اگر به صلح شما گیر داده اند امروز هم به سینه زنت گیر می دهند زهرا! چرا همیشه در این کوچه های تنگ غمها به خنده ی حسنت گیر می دهند؟ اصلاً فدک بهانه ی شان بود ای غریب بی برگه هم به رد شدنت گیر می دهند ای یوسف مدینه چرا جای پیرهن با تیرو تیغ بر کفنت گیر می دهند؟ این چند تیر مانده دگر قسمت تو نیست وقتش به پاره های تنت گیر می دهند : از هر چه هسٺ و نیسٺ دگر بی نیاز شد دسٺ ڪسی ڪه پیش ڪریمان دراز شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير...
هردل که با حسین و غمش آشنا شود از هرچه غصه و غم دنیا رها شود بسیار گفته اند و حقیقت هم این بُود آقاست هرکسی که در این در گدا شود با یا حسین، توبه ی آدم قبول شد یعنی که با حسین، حوائج روا شود ناقابل است هدیه ام آقا، قبول کن جانم برای طفل رضیعت فدا شود آقا خودت بگو چه کند نوکر بَدَت تا اربعین نصیب دلش کربلا شود تا جا نمانَد از صف دلدادگان عشق تا قابل زیارتِ پایینِ پا شود دلتنگ گریه های شب جمعه ام،حسین دلتنگ لحظه ای که هوا جانفزا شود دلتنگ عطر سیب سحرگاه آن حرم هرچند محشری به درونم بپا شود ای کاش آن دقیقه فدایت شوم، مگر یک ذره از محبتت آقا ادا شود : دل اگر یار نبیند جگرش می‌سوزد جگرم سوخت ز بس خواب حرم را دیدم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله...صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دوباره پر شده قلب من از هوای شما گرفت دست مرا اشک روضه های شما دوباره بی سر و سامان روضه ها هستم چراغ راه شبم پرچم عزای شما تویی دلیل همیشه بهاری چشمم خیال گریه ندارم به جز برای شما دوباره پیرهنم غرق حسن یوسف شد وزید بوی محـرم ز نینوای شما در این لباس عزا پیر می شوم هر سال چه خوب می گذرد عمر من به پای شما تمام عمر درون دلم که خانه ی توست نخواستم بنشیند کسی به جای شما قسم به خاطره هایی که در خیال من است نمی رود ز سرم فکر کـربلای شما : نوکـرت پیر که شد دلبری اش بیشتر است ماجرایی شده این قصه ی خاطـرخـواهی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده به روی خاکهای گرم، بی آب و هوا آقا همیشه اشکهایم شوق زنده ماندنم می داد مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید نمی افتاد از لبهای خونینت دعا آقا مرا در بیت آخر می بری آنجا که زینب دید تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا : آتش گرفته دل، ز هوای تو دارد بهانه ی باصفای تو آقا دوای زخم دلم یک است جان میدهم به خاطر تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير...
در چشمها باران رحمت را نگیر از ما این سجده های روی تربت را نگیر از ما هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما این سفره ی پر خیر و برکت را نگیر از ما ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم این اشکهای بینِ هیئت را نگیر از ما یک روز باید عشق را ثابت کنیم، آقا حالا که وقتش هست، فرصت را نگیر از ما نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما : این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است آب و هوای تکیه برایم مقدس است  گریه برای تو به خدا ارث مادریست این قطره های جاری شبنم مقدس است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
تپش ثانیه ها را بنویسید حسین گرمی بزم عزا را بنویسید حسین با گل اشک به معراج عزایش بروید طعم شیرین فنا را بنویسید حسین اشک بر غربت مظلوم اجابت دارد پر پرواز دعا را بنویسید حسین لحظه ی سینه زدن با دم یا ثارالله سرخی خون خدا را بنویسید حسین خونِ دل،دیده ی تر،سوز جگر کافی نیست سر جان دادن ما را بنویسید حسین با گل لاله در آن معرکه ی عشق و جنون همه ی کرب و بلا را بنویسید حسین یالثارات اگر زمزمه ی آخر ماست شور پایانی ما را بنویسید حسین : عمریست بر این دهه ارادت داریم بر پرچم و بر کتیبه غیرت داریم باید همه ی شهر شود از شهر بدون نفرت داریم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
حاضرم پايِ سر ِ تو سر ِ خود را بدهم جايِ پيراهن ِ تو معجر ِ خود را بدهم سر ِ بابايِ من و خِشت محال است عمه عمه بگذار كه اول پر ِ خود را بدهم پهن كن تا كه سر ِ خار نگيرد به لبش كم اگر بود پر ِ ديگر خود را بدهم زيورآلات مرا دختر همسايه گرفت نذر ِ انگشتَرَت انگشتر ِ خود را بدهم مويِ من سوخته و مويِ پدر سوخته تر حاضرم پايِ همين سر، سر ِ خود را بدهم ديد ما تشنه يِ آبيم خودش آب نخورد خواست تا ديده يِ آب آور خود را بدهم به دلم آمده يک وقت خجالت نكشم پايِ لطفش نفس ِ آخر خود را بدهم : ما هر دو خلاصه سنگ خوردیم من حداقل تو حداکثر تا صبح فقط نگاه کردي دیدی بغلم نکردی آخر صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد ما را برای بزم عزا انتخاب کرد دلشوره داشتم که نبینم محرمت یک سال این فراق دلم را عذاب کرد توبه شکسته‎ها همه گویند یا حسین ربّ الحسین هر چه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیه‎دار محرمم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت او را خدا به وصل خودش کامیاب کرد گریه غبار سینه‎ی من داده شستشو این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد تفسیر دستگیری او از رسول ترک کار هزار منبر و صدها کتاب کرد سینه برهنه‎ها همه از نسل عابس‎اند او کربلا طریقه‎ی این وصل باب کرد هر کس شنید ناله‎ی حیّ علی العزا تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد آید به گوش ناله‎ی محزون فاطمه مادر به گریه، یک یک ما را خطاب کرد : در روضه ی تو دعوتمان کرده مادرت شکر خدا که فاطمه تحویلمان گرفت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
گاهی دلم برای پدر تنگ می شود دلگیر از این زمانه ی نیرنگ می شود اینجا کسی یتیم نوازی نمی کند اینجا نصیب صورتمان چنگ می شود عمه بیا اجازه بده تا رها شوم رحمی بر این یتیم که دلتنگ می شود عمه بگو چگونه تماشا کنم، ببین دارد سرِ عبایِ عمو جنگ می شود پیراهنی که داشت عمویم سپید بود از فرط  زخم، قرمز پُر رنگ می شود من میروم سپر بشوم حیف کوچکم پیشانی اش ولی هدف سنگ می شود ناکام اگر که من بروم باز بهتر است این زندگی بدون عمو ننگ می شود شکرخدا نصیب من و اصغرت یکیست شمشیر با سه شعبه هماهنگ می شود : احلی من العسل نه فقط مال قاسم است وقتش شده فدای تو و مادرت شوم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
شکر خدا که نور ولایت به ما رسید الطاف خاندان کرامت به ما رسید وقتی برای خون خدا نوحه خوان شدیم بالاترین مقام عبادت به ما رسید اسلام را محرم او زنده کرده است این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید روز ازل که موسِم تقسیم رزق بود از آن میانه، ذکر مصیبت به ما رسید اشکی چکید و این دل تیره شفا گرفت تا قطره ای ز زمزم تربت به ما رسید ذکر لبان ما صف محشر بوَد: حسین بعد از هزار سال که نوبت به ما رسید ما نوکران فاطمه ایم و عجب مدار روزی اگر مقام شفاعت به ما رسید مَستیم ما ز باده ی "احلی من العَسل" اینگونه شد که شهد شهادت به ما رسید از ناله ی یتیم حسن زیر سمّ اسب راز وفا و عزّت و غیرت به ما رسید : 💔 تو مقتدای منی پـس مرا هراسی نیست که گردوخاک همین دشت می شود کفنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
لالا بر آن که خواب ندارد چه فایده ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده گیرم تو را حسین بگیرد، بغل کند وقتی دو قطره آب ندارد چه فایده احساس مادری به همین شیردادن است آری ولی رباب ندارد چه فایده انداخته حِرز، اگر چه به گردنت تا صورتت نقاب ندارد چه فایده پرسش نکن سه شعبه برایم بزرگ بود وقتی کسی جواب ندارد چه فایده با چه سر تو را به نی بند می کنند زلفی که پیچ و تاب ندارد چه فایده : گُذشت‌ ڪرد زِ شش‌ماهه‌اش به‌ خاطرِ دين مُريد‌ِ فاطمه بودن‌ شد افتخارِ رُباب... صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير...
آنکه دائم هوس سوختن ما می کرد کاش می آمد و از دور تماشا می کرد فال من، یوسف گمگشته اگر می آمد با دل مرده ی من کار مسیحا می کرد گرچه پرونده ی اعمال سیاهی دارم کاش می آمد و با این همه امضا می کرد من اگر منتظر واقعه ی او بودم کِی قرار دل ما امشب و فردا می کرد کاش می آمد و یک شب وسط سینه زنی در عزای پدرش ناحیه نجوا می کرد شب هشتم وسط روضه ی اربا اربا گریه بر تشنگی اکبر لیلا می کرد من یقین دارم اگر کرب و بلا داشت حضور بر سر نعش علی یاری بابا می کرد یا که در هلهله ی آن همه نامحرم هرز مهدی ما کمک زینب کبری می کرد : زبان به روضه چرا وا کنم؟ همین کافیست مباد شاهد جان دادن پسر، پدری ...😭 صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير... معطر بنام
هر کسی رفت به دنبال تو راهش وا شد هر کس بوسه به پای تو نزد رسوا شد آب محتاج لب توست نه تو محتاجش لب خشکیده ی تو داغ دل دریا شد پسر چهارم زهـرایی بودنت مایه ی امید بَنِ الزهرا شد جا روی چشم ترِ مهدی زهرا داری آن عریضه که به دستان شما امضا شد بخدا مثل تو در بین برادرها نیست بخدا داشتنت حسرت خواهرها شد اهل حاجت همه سال به کس رو نزنند صبر کردن همه تا شب شد تا قیامت جلوی هیچ کسی خم نشود قد هر کس که جلوی پرچم سبزت تا شد من ندادم به سکینه قسمت می ترسم یک نفر داد قسم در حرمت غوغا شد تو از اول حسنی بودی و دیدند همه چقدر تیر بر این پیکر زخمت جا شد : پا گرفتم، قـد کشیدم، در میان هیئتت باشد آخر در همین هیئت بمیرم پای تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... فرا رسیدن بر همگان تسلیت و تعزیت باد🏴
شبِ آخر بگذار اين پَر ِمن باز شود بيشتر رويِ تو چشم تر ِمن باز شود حرفِ هجران مزن اينقدر مراعاتم كن دست بردار، دلِ مضطر ِ من باز شود جان زينب برو از كرب و بلا زود برو مگذاري گره ي معجر من باز شود آه، راضي نشو بنشينم و گيسو بكشم آه، راضي نشو موي سر من باز شود پاي دشمن به روي پيكر تو باز شود روي دشمن به روي معجر من باز شود جانِ من حرز بينداز به گردن مگذار جاي اين بوسه ي پيغمبر من باز شود جان زينب برو مگذار غروب فردا سمت گودال رهِ مادر من باز شود حيف از اين زير گلو نيست خرابش بكنند پس اجازه بده تا حنجر من باز شود لااقل قول بده زود خودت جان بدهي بلكه راهِ نفس آخر من باز شود : دوباره خدا به خیر ڪند دوباره خدا به خیر ڪند دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی حدیث خدا به خیر ڪند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... فرا رسیدن و شهادت مظلومانه اباعبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش بر عزاداران آن حضرت تسلیت باد.🏴
لب تشنه غرق خون شدی آخر، زبانم لال پا میکشی بر خاکِ دور و بر، زبانم لال سرنیزه ها در پیکرت محکم فرو رفتند محکم، چنانکه زرد شد پیکر، زبانم لال میکرد اثر زهری که بر سرنیزه ها دادند هر لحظه میشد حال تو بدتر، زبانم لال شمرآمد و شد قتلگاهت گوشه ی گودال زد بی ه وا بر حنجرت خنجر، زبانم لال افتاد بی رحمانه موهایِ تو در دستش افتاد یک گوشه تنت بی «سر»، زبانم لال انگشتِ تو افتاد زیر تیغِ یک نامرد شد غرقِ در خونِ تو انگشتر، زبانم لال یک لحظه بین خاک و خون چشمت تکانی خورد از داغ تو افتاد تا خواهر، زبانم لال میبُرد با خود خاطراتِ خوبِ مادر را پیراهنت را بُرد، ای مادر، زبانم لال رفتند و برگشتند، دیدم حرمله هر بار انداخت نعلِ تازه ای دیگر، زبانم لال : به روی نیـزه‌ها دیـدم سـرت را میان خـون، رهـا بال و پرت را چگـونه قـلب مـن آرام باشد که دیده سـاربان انگشترت را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت آخری نیست بر این گریه بی پایانت آب می بینی و طفل و گل و سقا و جوان بیشتر می شود انگار غم پنهانت زهر هر چند که یک روز به دادت آمد تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت غیر زینب چه کسی درد تو را می داند که چه آورده خرابه به دل ویرانت سخت سوزاند دلت را غم آن جسم کبود خواهرت بود که جان داد روی دامانت زخمی بزم شراب است دلت بیخود نیست که چهل سال نکرد اشک دوا درمانت خیزران تا که به دستان کسی می بینی درد می گیرد ناگاه لب و دندانت : تا اشک هست در بصرم گریه می کنم با این تـوان مختصـرم گریه می کنم تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم با خون مانده بر جگرم گریه می کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت امام سجاد علیه السلام بر همه ی عاشقان و شيعيان حضرتش تسليت باد🏴
برای اینکه بفهمم غم محـرم را ورق زدم کمی از مقتل مقرم را دلا به گوش جهان با شکستنت برسان صدای حی علی الروضه ی محرم را ملائک آمده اند از میان روضه ی تو به سمت عرش برند اشکهای نم نم را دوباره لات محل چون رسول ترک آمد میان دسته به دوشش گرفت پرچم را چقدر ابن شبیب است بین هر روضه که نوحه خوان شده اند این عزا و ماتم را سزاست تا که خداوند در عزای حسین سیاه پوش کند غیر کعبه، عـالـم را شبیه هستی بر باد رفته ی زینب به باد داده غمت دودمان آدم را میان روضه برای تو اشک میریزیم که تحت قبه ببینیم آخرش هم را : من پاسپورٺ و ڪاغذ ویزا ندارم اصلا دگر ڪاری به این دنیا ندارم حرفم فقط با توسٺ آقای عزیزم من اربعین در ڪربلایٺ جا ندارم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما  شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر، نیزه، سنگ و حتی عصا حسین : من بی وضو مویِ تو را شانه نکردم حـالا به دنبـال سـرت باید بگـردم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير...
چقدر مزّه‌ی چايی‌ روضه‌ها خوب است كنارِ لطفِ شما حال و روزِ ما خوب است ميان نافله وقتی قنوت می‌گيری برایِ حالِ دلِ ما كمی دعا خوب است بده به راه خدا دستهاي ما خالی است كنارِ خانه‌تان چندتا گدا خوب است بكُش، حسين بگو، پاره‌پاره كن جگرم قسم كه آخرِ كارِ من و شما خوب است نوشته ام كه مرا در حصير بگذاريد به آنكه اهلِ كفن نيست، بوريا خوب است سفيد می‌شود اين تارهایِ مو كم‌كم گذشتِ عُمر در اين زينبيه‌ها خوب است اگر تو باشی و يادِ تو باشد و اشكم برای نوكرِ اين خانواده هركجا خوب است : دلِ شکسته‌ی ما را به مَرحمی دریاب مرا که خسته شدم این مُحَرمی دریاب به سر به زیریِ ما، شَرمِ ما، تَرَحُم کُن نه مَرحمیم برایت نه مَحرَمی دریاب صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن با شمر و حرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر سفرم‌ را نگاه کن رفتم پی لباس تو اما مرا زدند بر روی گونه هام ورم‌ را نگاه کن عباس را بگو که زمین خورد زینبت حالا کـبـودی کـمرم را نگاه کن ای آفتاب کم‌ به تن دلبرم بتاب! ای آفتاب چشم ترم را نگاه کن! چادر نماند تا بکشم روی پیکرت شرمندگی اهل حرم را نگاه کن : هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزار سال ز داغ تو پیر شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
به روي دل، غم و داغ تورا گذاشته ام به روي شانه ي خود كربلا گذاشته ام براي آنكه مرا غُصه ي تو پير كند روی تمام جوانيم پا گذاشته ام براي آنكه بگويم هنوز فكر توام ببين كه پيرهنت را كجا گذاشته ام شكسته تر شده اين دل، دلِ بدون حسين شكسته تر شده هرچه دوا گذاشته ام اگر بناست ببيني مرا بيا گودال که خويش را لب گودال جا گذاشته ام هنوز خون گلوي تو رنگ موي من است گمان مبر كه به مويم حنا گذاشته ام نشد اگرچه تنت را كفن كنم اما هنوز هم كفنت را سوا گذاشته ام : قدری از کرب و بلا روضه بخوان دلتنگم تو خودت جای همه روضـه و مـنبر داری صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله...صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد رخت و لباس پاره به دردم نمی خورد ای آفتاب بر سر طلوع کن این چند تا ستاره به دردم نمی خورد نزدیکـتر بیا که کمی درد دل کنیم تنها همین نظاره به دردم نمی خورد ما را پیاده کن، سرمان سنگ می خورد این بودن سـواره به دردم نمی خورد چندین شب است منتظرصحبت توام حرفی بزن، اشاره به دردم نمی خورد اینها مرا به مجلس خوبی نمی برند بعد از تو استخاره به دردم نمی خورد این سنگها هنوز حسابم نمی کنند با این حساب چاره به دردم نمی خورد این تکه حجم موی مرا پر نمی کند پس آستین پاره به دردم نمی خورد : من نیز با تو کشته شدم روز واقـعـه اذنی بده که دفن شود با تو خواهرت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بدجور دلشکسته ای و گریه می‌کنی از اشک چهره شسته ای و گریه می‌کنی بگذار تا عبایِ تو را ما تکان دهیم بر خاکها نشسته ای و گریه می‌کنی امشب به صبح امر بفرما طلوع مکن امشب عجیب خسته‌ای و گریه می‌کنی خونِ جگر برای شما قوت شب شده با ناله عهد بسته‌ای و گریه می‌کنی زنجیرها که پشتِ تو را زخم کرده‌اند هر روز بینِ دسته‌ای و گریه می‌کنی هیات تمام شد همه رفتند و تو هنوز یک گوشه نشسته‌ای و گریه می‌کنی آبی بزن به صورتِ مادر، زِ دست رفت چون مادرت شکسته‌ای و گریه می‌کنی : تو بیا بخوان گریه به پایش با ما جان ‌سپـردن ز غــم کـرب و بلایش با ما صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
لفظ و مضمون غزل وقتی برای زینب است شعر هم از بیت اوّل در هوای زینب است نام من چون در میان سائلانت ثبت شد تا قیامت این دل عاشق گدای زینب است در میان روضه ی ارباب مظلومان حسین هر که شد نوکر بداند از دعای زینب است کــربلا زیباترین تـصـویر در چـشـمان او ماجرای دیگری کرب و بلای زینب است آنچه تا شـام و مـدینه کـربلا را می برد کوه صبر و غیرت بی انتهای زینب است از میان غصه ها سهمش اسارت می شود این جسارتها جوابش با خدای زینب است می شوم امشب شریک غصه و غمهایتان قلب من چون خیمه ی دارالعزای زینب است : من را بخر بخاطر این چند قطره اشک کاری به غیر گـریه بلد نیستم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير... روزتون معطر بنام