«#زیر_چتر_شعر ☔️ » نیمی از جان مرا بردی، محبت داشتی نیم باقی‌مانده هم هروقت فرصت داشتی   بر زمین افتادم و دیدم به سویم می‌دوی دست یاری چیست؟ سودای غنیمت داشتی   خانه‌ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی چون پرستوها به ترک خانه عادت داشتی   ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته است کاش اندکی در مهربانی نیز همّت داشتی   من که خاکستر شدم اما تو هنگام وداع کاش قدری بر لبانت آه حسرت داشتی   #سجاد_سامانی 🍭 @shakhee_nabat

ما سفر می‌کنیم نه برای فرار کردن از زندگی بلکه برای این که زندگی از ما فرار نکند روز جهانی جهانگردی مبارک باد. #روز_جهانگردی 🍭@shakhee_nabat

🔸🔸سی‌ و پنجمین نشست از سلسله نشست‌های تحلیل حکایت‌های مثنوی🔸🔸 با حضور: 🎤دکتر سید علی اصغر میرباقری فرد زمان: 🗓یکشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۰۸ ⏱ساعت: ۱۶:۰۰ 🔹حضور برای عموم علاقه‌مندان آزاد است. 🔅لینک ورود به جلسه: https://gharar.ir/r/b326a2b5

«#سفر_با_کتاب✈️» 📒نام کتاب: شازده احتجاب 👤نویسنده: هوشنگ گلشیری سبک: جریان سیال ذهن 🗒تعداد صفحه:۱۱۸ 🌀نشر:نیلوفر گلشیری شازده احتجاب را بهترین اثر خود به حساب می آورد. کتاب درباره احوال آخرین شاهزاده قاجاری ، عاقبت او و مرگ و فروپاشی خاندان قاجاری است. داستان به شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده است؛ بنابراین نباید به دنبال سیر منطقی حوادث و روابط علت و معلولی در آن بگردیم. یکی از چیز هایی که زیاد با آن مواجه هستیم پرش های زمانی است که یکی دیگر از ویژگی های سبک جریان سیال ذهن است. اما نویسنده برای نشان دادن مرز های زمانی از عناصری بهره گرفته تا ارتباط بین زمان حال و گذاشته را حفظ کند؛ قاب عکس ها، صندلی، تفنگ و سایر اشیاء از این عناصر هستند. خاطرات و خیالات شازده احتجاب در داستان مثل آلبوم عکسی است که پشت سرهم مرور می شوند. در رمان چهار راوی گوناگون به روایت می پردازند: دانای کل محدود به شازده، دانای کل محدود به فخری، شازده و فخری که هر کدام تک گویی می کنند و این تغییر راوی ها ممکن است شما را تا حدودی سردرگم کند. اما اگر اثر را به طور عمیق بخوانید و با آن همراه شوید، خودتان متوجه تغییر راوی ها خواهید شد. شازده احتجاب را یکی از داستان های تأثیرگذار در شروع جریان مدرن نویسی در ایران می دانند و به این جهت، خواندن آن بر هر ادبیاتی واجب است! با استناد به مقاله :ساختار رواییِ داستان و فیلم شازده احتجاب 📌زهرا علیدوست 🍭@shakhee_nabat

«#برش_کتاب🍰» گلشیری در آوردن جزئیات حساسیت به خرج داده و نمونه های زیادی برای مثال وجود دارد اما بهترین نمونه شاید این قسمت از متن باشد: عماری مادربزرگ آن جلو بود . روی طاقه شال زمردی سه تا قدح بزرگ بود، پر از یخ. گلاب پاش ها هم توی قدح ها بود. چهار گلدان چهار گوشه طاقه شال بود و دو تا گلدان وسط قدح ها. صندوق جزوه های قرآن آن بالا بود[...] قاری ها زیر چلچراغ چهل شاخه بلور و پشت عودسوز های مسی قرآن می خواندند. تفتها با آویزه ها و پر هایشان آنجا بودند. 🍭@shakhee_nabat

«#برش_کتاب 🍰» نویسنده با آوردن توصیفاتی در داستان فضای نیستی و نابودی حاکم بر خاندان قاجار را به ما می نمایاند: باغچه حالا پر از علفهای هرز شده تا کمر بید قد کشیده اند. دریغ از یک شاخه گل میخک؛ همه اش گل های ریز و زرد. اگر آن دو تا نیلوفر نبود و آن عشقه که پیچیده دور تنه بيد...؟ حتی آب حوض را نمی گذارد تازه کنم. می گوید می خواهم آبش همین طور سبز باشد. یکی یکی می میرند. روزی یکیشان را هم کلاغ می گیرد. وقتی میبینم شکم سفید ماهی ها روی آب افتاده و آنهای دیگر دوره اش کرده اند گریه ام می گیرد. 🍭@shakhee_nabat

🎼🎼🎼 #مهمان_موسیقی 🎵 «#موسیقی_بی_کلام 💬» «کل الحب للذین من فرط احسانهم لنا شعرنا ان الله یحبنا…!» «تمام عشق، تقدیم به کسانی که از شدت خوب بودنشان احساس کردیم خدا دوستمان دارد…» شبتون آروم 🌌 🦋 🎼🎼🎼 🍭 @shakhee_nabat

🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم « #نور ✨ »‌           بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ ۗ أُولَٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ و با زنان مشرک ازدواج مکنید مگر آنکه ایمان آرند و همانا کنیزکی با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از (حسن و جمال) او به شگفت آیید، و زن به مشرکان مدهید مگر آنکه ایمان آرند و همانا بنده مؤمن بسی بهتر از آزاد مشرک است هر چند از (مال و حسن) او به شگفت آیید. مشرکان (شما را از راه جهل) به آتش خوانند و خدا از راه لطف و مرحمت به بهشت و مغفرت دعوت کند و خداوند برای مردم آیات خویش بیان فرماید، باشد که هشیار و متذکر گردند. (آیه ۲۲۱ سوره بقره) 🍭@shakhee_nabat

«#عکس_نوشته📷» هرجا هوا مطابق میلت نشد برو.... فرق تو با درخت همین پای رفتن است. #سعید_صاحب_علم 🍭@shakhee_nabat

«#باکیفیت » 🍭@shakhee_nabat

«#کلیپ🎥» وقتی خسته میشیم چیکار کنیم؟؟ جواب رو از زبون سید نصرالله بشنوید... 🍭@shakhee_nabat

انجمن ادبی شاخ نبات، شهادت رهبر مقاومت لبنان سیدحسن نصرالله را به همه مسلمانان آزادی‌خواه جهان تسلیت می‌گوید💔🖤 صهیون، هلاک، دربه‌در خواهی شد ای غاصب پست، پست‌تر خواهی شد اسلام عزیز، جان ما می‌ماند تو می‌روی و دین خدا می‌ماند #مرگ_بر_اسرائیل 🍭@shakhee_nabat

«#زیر_چتر_شعر ☔️» چه دارد می‌شود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله! خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله! خبر، از انفجار قلب‌ها و خانه‌ها دادند خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله! پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می‌گفتیم که ما را جز قنوتی نیست دست‌آویز، نصرالله! لبی واکن جهان مانده‌ست دلتنگ رجزهایت مپرس از کاسه‌ی صبری که شد لبریز، نصرالله! بگو از مرکز فرماندهی -از آسمان- با ما چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت تو و دیدار یار و گریه‌ی یکریز، نصرالله خودت را سال‌ها مجبور قید زیستن کردی! چه شد یکسو نهادی جامه‌ی پرهیز، نصرالله! از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند که قلب ماست بیروتِ شهادت‌خیز، نصرالله! 🥀🥀🥀 #میلاد_عرفان_پور 🍭@shakhee_nabat

🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم « #نور ✨ »‌           بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ ۖ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ ۖ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطْهُرْنَ ۖ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ و سؤال کنند تو را از عادت شدن زنان، بگو: آن رنجی است (برای زنان) در آن حال از مباشرت آنان دوری کنید و با آنان نزدیکی نکنید تا آنکه پاک شوند، چون خود را پاک کردند از آنجا که خدا دستور داده به آنها نزدیک شوید، که همانا خدا آنان را که پیوسته به درگاهش توبه کنند و هم پاکیزگان دور از هر آلایش را دوست می‌دارد. ( آیه ۲۲۲ سوره بقره) 🍭@shakhee_nabat

«#تقویم_ادبی 🗓» به بهانه ۸ مهر روز بزرگ‌داشت مولانا❤️ مولانا را می توان از رهروان تصوف عاشقانه‌ای دانست که دقیقاً در برابر تصوف عابدانهٔ ابن عربی و ابن فارض که بیشتر در بند آداب و سنن و اوراد و اذکار بودند،قرار می‌گیرد. سلوک عرفانی رهروان این طریقت از جاده پرپیچ و خم و خطرناک عشق است که آگاهانه بر عقل ترجیح داده شده و سختی های آن را به جان خریده‌اند و حتی جان باختن در این راه را محو شدن و یکی شدن در مقام معنوی معشوق می‌دانند. «عشق شیریست قوی پنجه و می‌گوید فاش هر که از جان گذرد بگذرد از بیشه ما » در وجد و حال عرفانی پیروان این طریقت فنای فی‌الله و لقاء الله مقصد و مقصود است. مفاهیمی چون بهشت و جهنم در برابر عظمت پروردگار و جذابیت ذات الهی ذره‌ایست در برابر خورشید. زاهدان خداوند را در حلقه‌های عرفانی خود و از پس اوراد و اذکا و دعاها در هاله‌ای از تقدس جستجو می‌کنند و منتها الیه آرزویشان ورود به بهشت است و حتی عباداتشان وسیله‌ای است تا آنها را از آتش هولناک دوزخ برهاند. واپسین بیت غزل توحیدی سنایی غزنوی می‌تواند یکی از زیباترین نمونه‌های نمود تصوف عابدانه‌ای باشد که سالک تمام عبادت خود را از بیم دوزخ و حرص بهشت به جای می‌آورد: «لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی تعالی و علو مضمون بهشت در شعر شاعران عاشقانه سرای قرن هفتم و هشتم نیز در برابر مقام معنوی معشوق و عظمت و کبریایی او رنگ می‌بازد: « می بهشت ننوشم ز دست ساقی کوثر مرا به باده چه حاجت که مست بوی تو باشم» یا « ندانمت به حقیقت که در جهان به چه مانی جهان و هرچه در او هست صورتند و تو جانی» اما پیروان و مریدان تصوف عاشقانه و از جمله مولانا در لحظه‌های مکاشفه الهی چنان مستغرق دریای عشق می‌گردند که ایشان را با بهشت و جهنم کار نیست و تنها به لقا الله می‌اندیشند : «ما را نه غم دوزخ و نی حرص بهشت است بردار ز رخ پرده که محتاج لقاییم» 📍به قلم دکتر فاطمه نعنافروش 🍭@shakhee_nabat

«#یادداشت🗒» میدانم چرا هیچ‌گاه یاد من نیستی. من زخمی بر روحت به یادگار نگذاشتم که با هر تلنگری یادم بیفتی. انسان به زخم‌ها بیشتر می‌اندیشد تا مرهم‌ها. #ناشناس 🍭@shakhee_nabat

«#عکس_نوشته📷» ای زندگی تن و توانم همه تو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو #مولانا 🍭@shakhee_nabat

«#باکیفیت » 🍭@shakhee_nabat

«#شعر_جهان🌍» با کوزه‌ی پرآب به بغل از راه کنار رود‌خانه می‌گذشتی. چرا تند، رو به من برگشتی و از پشت پرده‌ی لرزان‌ات نگاه‌ام کردی؟ آن نگاهِ زودگذر از آن تاریکی به من افتاد، مثل نسیمی که روی موج‌ها چین و شکن می‌اندازد و تا ساحل ِ پُرسایه می‌رود. آن‌گاه به سوی من آمد، مثل آن پرنده‌ی شام‌گاهی که شتابان از پنجره‌ی باز اتاق ِ بی‌چراغ به پنجره‌ی دیگری پرواز ‌می‌کند و در شب ناپدید می‌شود. تو پنهانی مثل ستاره‌ای پشت تپه‌ها و من ره‌گذری در راه‌ام. اما چرا تو موقعی که کوزه‌ی پرآب به بغل داشتی و از راه کنار رود‌خانه می‌گذشتی یک لحظه ایستادی و به صورت‌ام نگاه کردی؟ 🌊  #رابیندرانات_تاگور 🍭@shakhee_nabat

«#قند_و_پند🧂» یکی از مستخدمین خلیفه هارون الرشید ماست خورده و مقداری از آن در ریشش ریخته بود. بهلول از او سوال نمود: چه خورده‌ای؟ مستخدم برای تمسخر گفت: کبوتر خورده‌ام. بهلول جواب داد: قبل از آنکه بگویی من دانسته بودم. مستخدم پرسید: از کجا می‌دانستی؟  بهلول گفت: فضله‌ای بر ریشت نمودار است. 🍭@shakhee_nabat

«#نظم_پریشان 🍷» ای دل پاره پاره‌ام، دیدن اوست چاره‌ام اوست پناه و پشت من، تکیه بر این جهان مکن #مولانا 🍭@shakhee_nabat

🎼🎼🎼 #مهمان_موسیقی🎵 • بعد تو بازهمان شاعرِ دلتنگ شدم... • «پاییز»🍁 خواننده: محمد معتمدی شعر و آهنگ: مسعود کرامتی 🦋 🎼🎼🎼 🍭 @shakhee_nabat

🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم « #نور ✨ »‌           بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ ۖ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ زنان شما کشتزار شمایند، پس (برای کشت فرزند صالح) بدانها نزدیک شوید هرگاه (مباشرت آنان) خواهید، و چیزی برای خود پیش فرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا نزد خدا خواهید رفت. و (ای رسول) اهل ایمان را بشارت ده. ( آیه ۲۲۳ سوره بقره) 🍭@shakhee_nabat

«#عکس_نوشته📷» در گوشه گوشه های زمین،رقص کرکس است این شهرِ زیر فاجعه، بیت المقدس است 🍭@shakhee_nabat

«#باکیفیت » 🍭@shakhee_nabat

« #مرجع_ادبیات📗» در تقویم خورشیدی هشتم مهرماه را به نام شاعر معروف و خوش‌آوازه، مولانا جلال‌الدین برگزیده‌اند. منتقدان و نویسندگان و مولفان زیادی درباره‌ٔ این شخصیت سخن رانده‌اند. استاد بدیع‌الزمان، استاد برجسته ادبیات دانشگاه تهران، زندگی و تحقیقات خود را در مسیر مولانا خرج کرده است. بررسی شعر و اندیشه هر شاعر وابسته به بررسی زندگی‌نامه اوست. استاد فروزانفر کتابی دارد به نام« رساله در تحقیق احوال و زندگانی جلال‌الدین محمد مشهور به مولوی». این کتاب از احوالات کودکی این شاعر بزرگ گرفته تا مهاجرت عظیم خانوادگی‌شان و سکونت در قونیه تا ملاقات با شمس تبریزی و ظهور شاعر جهانی. اشاره به عرفان، فلسفه، زندگی‌نامه و... از محوریت اصلی این کتاب است. است کتاب توسط نشر زوار به چاپ رسیده است. 📌مجید عابدی 🍭 @shakhee_nabat

«#نظم_پریشان 🍷» گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جان شیرین منزل است #سعدی 🍭@shakhee_nabat