«#کلیپ🎥» فریدون مشیری را از زبان خودش بشناسید! 🌻 من مهربانی را ستودم من با بدی پیکار کردم «پژمردن یک شاخه گل» را رنج بردم «مرگ قناری در قفس» را غصه خوردم وز غصه مردم شبی صدبار مردم. شرمنده از خود نیستم گرچون مسیحا آنجا که فریاد از جگر باید کشیدن؛ من، با صبوری بر جگر دندان فشردم! اما اگر پیکار با نابخردان را شمشیر باید می گرفتم بر من نگیری، من به راه مهر رفتم. در چشم من، شمشیر در مشت، یعنی کسی را می توان کشت! در راه باریکی که از آن می گذشتیم، تاریکی بی دانشی بیداد می کرد! ایمان به انسان، شب چراغ راه من بود! شمشیر دست اهرمن بود! تنها سلاح من در این میدان، سخن بود! #شعر_نو #فریدون_مشیری 🍭@shakhee_nabat

ببینید چقدر زیبا شاعر دهان یار رو در این تک بیت وصف کرده😍: «هر آنچه که گل گشت دگر غنچه نگردد الا دو لب یار، گهی غنچه گهی گل» 🌹 حیف که شاعر خوش ذوقش مشخص نیست... 🍭@shakhee_nabat

«#دل_نوشت💌» «گره به گره وجودم را شانه زده پود مهرش را میان چله های وجودم نهاده عشقش را رج به رج در وجودم بافته تا کمال یابم او در تار و پود قالی ام، بود و هست؛ بی آنکه باشم و بمانم...» عکس و نوشته: مریم طالبی #عضو_کانال 🍭@shakhee_nabat

اگر شما هم شعر یا نوشته ای دارید به این نشانی ارسال کنید: @shakh_nabaat

🎼🎼🎼 #مهمان_موسیقی🎵 «#غزل_ترانه📝🎶» آمد و گفت: روح بادم و رفت عطر او ماند روی یادم و رفت خود نفهمید در چه حالی بود گریه می‌کرد و گفت شادم و رفت تکه‌های دلی که عاریه بود شعر کردم، به عشق دادم و رفت قبله‌ام را که چشم او کردم چشمکی زد به اعتقادم و رفت باز حوا گذاشت سیبش را روی بار گناه آدم و رفت کم نیاورده بودم اما گفت: از سر تو کمی زیادم و رفت «حوا» خواننده: همایون شجریان شاعر: افشین یداللهی آهنگساز: فردین خلعتبری از آلبومِ امشب کنار غزل‌های من بخواب #موسیقی_باکلام #موسیقی_ایرانی 🦋 🎼🎼🎼 🍭 @shakhee_nabat

🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم « #نور ✨ »‌                 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ و بترسید از روزی که هیچ کس اندکی به کار دیگری نیاید و به حال او سودی نبخشد و از هیچ کس فدایی پذیرفته نشود و شفاعت کسی او را سودمند نبود و آنان را یاوری نباشد. ( آیه ۱۲۳ سوره بقره) 🍭@shakhee_nabat

«#برای_یار❤️» چنانَت دوست می‌دارم که گر روزی فراق اُفتد تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم🙇🏻 #سعدی 🍭@shakhee_nabat

«#معرفی_کسب_و_کار🛍» ناز کن شیرین غزل بس ناز دارد چشم تو حس لذت آور شهناز دارد چشم تو می نوازد روح را دیدار گرم چشمهات یک نگه شیرینی اواز دارد چشم تو کار حیرت اوری در چشمهایت دیده ام دختر پیغمبری؟ اعجاز دارد چشم تو در نگاهت خوانده ام اشعار نغز “خواجه” را جلوه های گلشن شیراز دارد چشم تو پشت چشمان سیاهت روشنی خوابیده است یک چمن،یک باغ چشم انداز دارد چشم تو می برد عطر نگاهت عقل و هوشم را،مگر شیشه ی عطر غزل را باز دارد چشم تو #فردوس_اعظم #غزل 👀 این کار زیبا رو می تونید از نشانی زیر خریداری کنید😍: ❲🌈🌸‌@zeino_rezin↭➛↭❳ 🍭@shakhee_nabat

«#سفر_با_کتاب✈️» سفر به فرانسه🇫🇷 📒نام کتاب: به امید دل بستم 👤نویسنده: لنکالی 🌀نشر: داهی معرفی اجمالی: امروز، با یکی از کتابای معروف فضای مجازی در خدمتتون هستیم. کتاب به امید دل بستم داستانی درباره‌ی چند نوجوان که به بیماری‌های مختلفی مبتلا و در بیمارستان بستری هستن. اونا حالا دیگه دوست‌های خوبی شدن و در شیطنتا و دزدیای بچگانه شریک هم هستن. با اینکه داستان از دید دانای کل روایت می‌شه، می‌دونیم که سَم شخصیت محوری داستانه. دوستانِ دیگه او سونی، نئو و کُر نام دارند. سونی دختریه که تنها با یک ریه نفس می‌کشه، نئو به بیماری ستون فقرات مبتلاست و روی ویلچر می‌نشینه. او نویسنده‌ی قابلیه و ثبت برنامه‌ها و پی‌ریزی طرح نقشه‌های مختلف این گروه دوستانه به عهده‌ی اونه. کُر عضو دیگرِ این گروهِ دوستانه‌ است که مادری فرانسوی و پدری اهل هائتی داره و از بیماری قلبی رنج می‌بره. بخوام نظرمو بگم باهاش اشک ریختم و کلی قشنگی دیدم اگرچه یه جاهایی کتاب برام گنگ بود و حتی بعد از پایان هم این گنگ بودن برطرف نشد... 📌فاطمه زهرا اسماعیلی 🍭@shakhee_nabat

«#برش_کتاب🍰» اگر در زندگیِ بعدی‌ات تصمیم گرفتی من را دوباره پیدا کنی، با نامی دیگر، در بدنی دیگر، من برایت خانه‌ای خواهم شد. به عهدم وفا خواهم کرد. هر بار از نو عاشق تو خواهم شد... 🍭@shakhee_nabat

«#برش_کتاب🍰» هیچ‌چیز مثل احساس گناه، نشان از انسان‌بودن نیست. 🍭@shakhee_nabat