«#برای_یار❤️»
گفتم که بعد از آن همه دلها که سوختی
کس میخورَد فریب تو؟! گفتا هنوز هم ...
#رهی_معیری
🍭@shakhee_nabat
Mohsen Chavoshi - Amoo Zanjir Baf (UpMusic).mp3
14.7M
🎼🎼🎼
#مهمان_موسیقی 🎵
دیوونه کیه...
عاقل کیه...
جونور کامل کیه...
«عمو زنجیر باف»
کاری از: محسن چاوشی
شعر: حسین پناهی
🦋
🎼🎼🎼
🍭 @shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ عَلَىٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ ۗ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ۚ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
یهود بر این دعویند که نصاری را از حق چیزی در دست نیست، و نصاری بر این دعوی که یهود را از حق چیزی در دست نیست، در صورتی که هر دو گروه در خواندن کتاب آسمانی یکسانند. این گونه دعویها نظیر گفتار و مجادلات مردمی است که از کتاب آسمانی بیبهرهاند. و خداوند در این اختلافات روز قیامت میان آنها حکم خواهد فرمود.
( آیه ۱۱۳ سوره بقره)
🍭@shakhee_nabat
«#برای_یار❤️»
دل که از ناوک مژگان تو در خون می گشت
باز مشتاق کمانخانه ی ابروی تو بود
#حافظ
🍭@shakhee_nabat
«#زیر_چتر_شعر ☔️»
قشنگ نیست که بیتو دم از سفر بزنم
به جاده دل بسپارم به ماه سر بزنم
کجاست پیرهن آبیات که مثل قدیم
میان فاصلهی دکمههاش پر بزنم
تو نیستی و در این فصل سرد ناچارم
برای گرم شدن بر تنم تبر بزنم
منی که ریشه دراین خاک لعنتی دارم
چگونه بار ببندم؟ چطور پر بزنم؟
اگر که فاصله کم بود، اگر… اگر… کافیست
چقدر اول هر جمله را ” اگر ” بزنم
خدا کند کمر جادهها دو نیم شود
خداکند که بیایی که گل به سر بزنم
#ساجده_جبارپور
🍭@shakhee_nabat
«#نظم_پریشان🍷»
تلخ و شیرین جهان چیزی به جز یک خواب نیست
مرگ پایان می دهد یک روز این کابوس را
#فاضل_نظری
🍭@shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَا ۚ أُولَٰئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
و کیست ستمکارتر از آن که مردم را از ذکر نام خدا در مساجد منع کند و در خرابی آن اهتمام و کوشش نماید؟ چنین گروه را نشاید که در مساجد مسلمین در آیند جز آنکه (بر خود) ترسان باشند. این گروه را در دنیا ذلت و خواری نصیب است و در آخرت عذابی بزرگ.
( آیه ۱۱۴ سوره بقره)
🍭@shakhee_nabat
«#برای_یار❤️»
رفته ای، اما گذشت عمر تاثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز ؛ فردا بیشتر
#حامد_عسکری
🍭@shakhee_nabat
«#عکس_نوشته📷»
ای شاخه نبات غزل حافظ شیراز
معشوقه مایی چه بخواهی چه نخواهی ؛)
#میثم_قاسمی
🍭@shakhee_nabat
«#دو_بیتی🍒»
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد
گر چشمه ی زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد
#خیام
🍭@shakhee_nabat
«#یادداشت🗒»
دنیا استراحتگاهی است در بین جاده!
همهی مسافران در استراحتگاه جاده میمانند،
بعضیها نیمساعت استراحت میکنند و بعضی دیگر، بیشتر یا کمتر... .
باید از استراحتگاه بروند؛ همه حرکت میکنند.
هیچ کسی در استراحتگاه جاده نمیماند.
همهی مسافران میروند تا به مقصد اصلی برسند.
پس یادمان باشد:
که همهی ما، در این دنیا مسافریم که به زودی حرکت میکنیم.
باید وقت را از دست ندهیم، دقیقهها دیگر باز نمیگردنند. دست خدا روی زمین باشیم و تا میتوانیم دلی را شاد کنیم.
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از عمر چه ماند باقی
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ
از آن موقع که دانشآموز بودم، در مدرسه معلّم ما سر کلاس این شعر را میخواند و میگفت:
شعر از مولاناست! حالا میگویند شاعر این شعر مشخص نیست؛ بله این شعر منسوب به جناب مولاناست!
ریشهی این که این شعر را، به مولانا نسبت دادهاند حکایتی است که در کتاب «ملا صدرا» با ترجمه و اقتباس ذبیحالله منصوری (تالیفهانری کوربن) آمدهاست.
خیام هم یک شعری دربارهی دنیا دارد:
دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است
وان نیز که گفتی و شنیدی هیچ است
سرتاسرِ آفاق دویدی هیچ است
و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است
چقدر شعر زیبا و پر معنی است!
خیلی حواسمان باید به دنیا، این مار هفت خطِ هفت رنگ باشد.
باید ازین سرا رها شویم؛
ما مسافریم باید برویم تا به مقصد اصلی برسیم... برویم برای رسیدن و تازه شدن!
پس یادمان باشد که در این دنیا ما مسافریم و تا میتوانیم دلها را شاد کنیم و بر دیوار دنیا ازخودمان یادگاری بنویسیم.
#طاهره_ترسلی
#مخاطب_کانال
🍭@shakhee_nabat
«#شعر_نو🌱»
شب و آهنگ غزل
شب و تصنیف نسیم
شب و مهمانی مرموز زمین
همه هستی به زبان آمده بود
کوه، جنگل، دریا
میهمان از همه خاکیتر بود
آسمان آمده بود
با دو دمپایی ابری
آرام
یک ترانه بر لب
صاف و ساده
گمنام
شعر در هر رگ گیتی جاری
باری
جیر جیرک تا صبح
جار میزد که کسی تنها نیست
نفس صبح که عطر افشان شد
تازه آواز قناری گل کرد
مرحبا بیداری...
#سعید_حدادیان
از مجموعه شعر: همیشه باران
🍭@shakhee_nabat