eitaa logo
انجمن ادبی شاخ نبات 🍭
516 دنبال‌کننده
884 عکس
175 ویدیو
118 فایل
این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند✨ شاخ نبات، لذت همراهی با ادبیات❤️📖 حرفاتون رو می‌شنویم😌: @shakh_nabaat
مشاهده در ایتا
دانلود
«🌍» اتاقی که در رؤیای من است یک میز دارد، دو صندلی و دیگر هیچ. روی میز اما یک رز است و روی صندلی‌ها نشسته‌ایم، من و تو. روشنی پشت شیشه‌ها کنار می‌زند تاریکی را. تاریکی، روشنی را کنار می‌زند. در تاریکی، می‌درخشد رز سفید برایمان، هنگامی‌ که با هم حرف می‌زنیم، تو روی یکی صندلی، من روی آن دیگری، میز مابینِ ماست. 🍭 @shakhee_nabat
«🖼» یارب بلا بگردان؛🤲 🤍 🍭@shakhee_nabat
«🍷» گرت کسی بپرستد ملامتش نکنم من تو هم در آینه بنگر که خویشتن بپرستی 🪞 🍭@shakhee_nabat
«💌» مخاطب خاص قلبم سلام! می‌دانی که شدی روح من؟ چشمانت همانند دریایی است پهناور و دلنشین، صدایت همچون موسیقی آرام‌بخش است. ای کاش دستانمان قفل و زنجیر داشت... ای کاش آغوشت برای من بود و بدون گناه! در دل آسمان گنجشک‌ها به عشق تو به پرواز در می‌آیند و همان گنجشک‌ها هر صبح برای باز کردن چشم‌های زیبایت آواز می‌خوانند. لحظه خداحافظی‌ات ناخوب‌ترین حس جهان است؛ آن موقعی که با لحنی زیبا می‌گویی "مراقب خودت باش!" به اندازه جهان عاشق آن چشمانت شده‌ام و این کلامت است که مرا دیوانه می‌کند. قدر چرخش ساعت تو را می‌پرستم و تا ایستادن چرخش زمین به دور خورشید، تو را دوست می‌دارم. آمدنت قطعی شد و ابدی آمدنت دست خودت بود ولی رفتنت دست خداست و از خدا می‌خواهم "بودنت همیشگی و تا ابد عشقت در دلم شعله‌ور بماند. "من شوم آسمانت و تو شوی ماه من من شوم سیاره‌ات و تو شوی کهکشان من" 🍭@shakhee_nabat
Rah.mp3
7.47M
🎼🎼🎼 🎵 «🎹» منو از راه به در کن جاده صافه من کلافم یه نخ از عشق تو میخوام تا باهاش رویا ببافم... "راه" کاری از: عرفان طهماسبی آهنگساز: حامد دهقانی 🦋 🎼🎼🎼 🍭@shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم « ✨»‌           بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ إِنْ تُخْفُوا مَا فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ ۗ وَيَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (ای پیغمبر) بگو: هر چه را در دل پنهان داشته و یا آشکار کنید خدا به همه آن‌ها آگاه است و به هر چه در آسمان‌ها و زمین است داناست، و خدا (به قدرت کامله) بر همه چیز تواناست. (آیه ۲۹ سوره آل عمران) 🍭@shakhee_nabat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«☔️» در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره‌ی آبم که در اندیشه‌ی دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته‌ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم 🍭@shakhee_nabat
«🍷» همین که در دلم یکتاترین شد مرا با بی‌کسی هایم رها کرد... 🍭@shakhee_nabat
«🌞» 🔸بیست و ششم فراموش نکن اندوه آدمی تنها در آن سوی دنیا ممکن است همه‌ی انسان‌ها را اندوهگین کند و شادمانی یک نفر ممکن است همه را شادمان کند. 🍭@shakhee_nabat
🎼🎼🎼 « 🪄» ⚜ داستانِ تولدت مبارک🍰✨️/ انوشیروان روحانی اواخر اسفند ۱۳۴۸، که سینماهای ایران در حالِ اکران فیلم‌های ویژه نوروز ۱۳۴۹ بودند، در یکی از تیزرهای تبلیغاتی که قبل از فیلم در پیش‌پرده سینما پخش میشد، یک پیکان آلبالویی از دلِ کیک تولدی بیرون می‌آمد و جمعی از دختر و پسرهای جوان دور آن می‌چرخیدند. "انسان‌ها از زمانی که به شتابان بودن گذر عمر پی‌بردند و جریان رشد و تغییراتِ آدمی برایشان جا افتاد، مفهوم عمر و فرصت یک‌باره زندگی بیشتر به چشم‌شان آمد.🌿" سنت گرفتن جشن تولد، عمری به درازای عمر بشر دارد. در مورد این‌که چه‌کسانی برای اولین‌بار جشن تولد گرفتن را پایه‌گذاری کرده‌اند، روایت‌های زیادی است. عده‌‌ای مصریان را و هرودت (مورخ یونانی) ایرانیان را از اولین کسانی دانسته که به سنت جشن تولد پایبند بوده‌اند. ظاهرا سنت درست کردن کیک و گذاشتن شمع روی آن به فرهنگ یونانی‌های باستان برمی‌گردد. (آن زمانی که یونانی‌ها هر ماه برای نیایش آرتمیس، الهه ماه، کیک گردی به نشانه کامل شدن هلال ماه درست می‌کردند و بر روی آن شمع روشن میکردند که نور آن شمع‌ها، نشانه‌ای از نور مهتاب بود. یونانی‌ها بر این باور بودند که دود شمع آرزوهای آنان را به آسمان، نزد خدایانشان می‌برد.🕯) گویا رومی‌های باستان بودند که سنت جشن تولد گرفتن برای انسان‌های معمولی را به‌راه انداختند. (البته این جشن فقط برای آقایان گرفته می‌شد.) سنت شمع گذاشتن به تعداد سال‌های گذشته از عمر، ابتدا در آلمان اتفاق افتاد و بعد در کل اروپا فراگیر شد. بعد از مرسوم شدن این جشن در دنیا و مخصوصا ایران، آهنگ "Happy Birthday" که آهنگ مشهور انگلیسی‌ست در جشن تولد‌های ایرانی و توسط موسیقی‌دانان بزرگ ایرانی نواخته می‌شد.🎼 شرکت ایران ناسیونال (تولیدکننده پیکان در ایران) به مناسبت چهارمین سالگرد خودروی پیکان، اقدام به تولید فیلم مستندی و تبلیغاتی کرد. از انوشیروان روحانی خواسته‌ شد تا ترانه‌ای به این مناسبت بسازد. آقای روحانی، که از مدتی قبل در فکر ساختن ترانه‌ای ملی و ایرانی برای تولد بود، از این فرصت استفاده می‌کند تا ایده‌های خود را به عرصه عمل در آورد. با آقای پرویز خطیبی صحبت می‌کند و از او می‌خواهد تا شعری برای این ترانه بنویسد. بیت اول این ترانه، سروده پرویز خطیبی و بیت دوم آن سروده نوذر پرنگ است. به گفته انوشیروان روحانی، قبل از ساخت این ترانه، ترانه‌های دیگری درباره تولد ساخته شده بود اما به این شیوه نبود که کل متن در باب تولد و آهنگی مختص تولد باشد. فیلم، در عید ۱۳۴۹ در اغلب سینماهای تهران و شهرستان‌ها به نمایش درآمد و با استقبال بی‌نظیری روبه‌رو شد. در صحنه پایانی فیلم تبلیغاتیِ "تولدت مبارک" ساخته کامران شیردل، هنگامی که یک خودروی پیکان آلبالویی از دل کیک تولد عظیمی بیرون می‌آید، آهنگ تولدت مبارک پخش می‌شود و فیلم را تأثیر ‌گذار‌تر می‌کند. آهنگ دو قسمت دارد: بخشِ شاد و بی‌کلام، که این دو قسمت را به هم وصل می‌کند. ترانه در دستگاه ماهور است و از همین‌رو با سازهای غربی نیز قابل اجرا است و خود انوشیروان روحانی آن را با ارگ یاماهای سفارشی خود و با همراهی ارکستر اجرا کرده‌است.🪴 "لبت شاد و دلت خوش چو گل پرخنده باشی بیا شمعا رو فوت کن که صد سال زنده باشی...♥️🌱" ________________________________ منابع؛ پادکست‌ مترونوم /آقای پیام مقدم ویکی پدیا/ تولدت مبارک انوشیروان روحانی 🎼🎼🎼 l🍭موسیقی شاخ نبات🍭l @music_shakhee_nabat
Anooshiravan Rouhani - Tavalodat Mobarak.mp3
1.48M
🎼🎼🎼 « 🪄» تولدت مبارک 🧁✨️ • آهنگساز: انوشیروان روحانی • ترانه سرا: پرویز خطیبی، نوذر پرنگ 《دستگاه ماهور🌙》 🎼🎼🎼 l🍭موسیقی شاخ نبات🍭l @music_shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم « ✨»‌           بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ روزی که هر شخصی هر کار نیکو کرده همه را پیش روی خود حاضر بیند و نیز آنچه بد کرده؛ آرزو کند که ای کاش میان او و کار بدش به مسافتی دور جدایی بود! و خداوند شما را از (عقاب) خود می‌ترساند، و خداوند در حق بندگان بسی مهربان است. (آیه ۳۰ سوره آل عمران) 🍭@shakhee_nabat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«⛱» زنی از جنس بارانم که خواب از برکه می‌شویم هزاران فتنه‌ی زیبا نشسته در شبِ مویم چه آرامم کنار یاس‌های وحشی پائیز بهارم را میان برگ برگ پونه می‌بویم حواسم شعر میرقصد کنار قاصدک در باد میان واژه‌ها گم می‌شوم خود را نمی‌جویم اصیلم مثل آن قالیچه‌ی کرمانی کهنه که از قدرم نمی‌کاهد سپیدی‌های گیسویم به روی چهره‌ی زردم کشیدم طرح شادی را ولی آئینه می‌فهمد حقیقت را نمی‌گویم پُرم از اتفاق سبز رویش بعد بی‌برگی و بی‌پروا دوباره سبزتر از سبزه می‌رویم دلم ابریّ و می‌بارم میان خنده‌های خود زنی از جنس بارانم که گاهی شعر می‌گویم 🌧🌊 🍭@shakhee_nabat
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«🎥» حالا دیگر دیر است من نام کوچه‌های بسیاری را از یاد برده‌ام نشانی خانه‌های زیادی را از یاد برده‌ام... 🍭@shakhee_nabat
«🍷» شرف و قیمت و قدرِ تو به فضل و هنر است نه به دیدار و به دینار و به سود و به زیان 💰 🍭@shakhee_nabat
« 📗» حافظ، به دلیل ایهام و ابهامی که در شعر و سخن دارد، گزینهٔ خوبی برای شرح‌نویسی است. برای حافظ شرح‌های زیاده نوشته شده و هرکدام ویژگی‌های مثبت خود را دارند. از بین شرح‌های خوبی که بر حافظ شده می‌توان اشاره کرد به: حافظ‌نامهٔ خرمشاهی شرح شوق سعید حمیدیان شرح سودی بر حافظ شرح استعلامی و... از بین شرح‌های قطور و طولانی، دکتر بزرگر خالقی شرحی نوشته که برای شناخت شعر حافظ و درک مقدماتی عالی است. شاخ نبات حافظ، با مقدمه‌ای عالی از مؤلف، غزل‌های زیادی را بیت به بیت از لحاظ زبانی و ادبی و معنایی شرح کرده است. کنایه‌ها را تعریف کرده و به ویژگی‌های زبانی اشاره کرده است. تقریبا ترتیب غزل‌ها رعایت شده است و بیشتر از ۹۰ درصد غزل‌ها شرح شده. از ویژگی‌های مثبت کتاب واژه‌شناسی عرفانی حافظ است. در انتهای کتاب اصطلاحات عرفانی حافظ معنی شده است. این کتاب توسط نشر زوار در بیشتر از ۱۰۰۰ صفحه به چاپ رسیده است. 📌مجید عابدی 🍭 @shakhee_nabat
«🗒» می‌خواستم دنیا را، به قواره رویاهایم درآورم. رویاهایم به قواره دنیا درآمد. 🍭@shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم « ✨ »‌           بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست می‌دارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد، و خدا آمرزنده و مهربان است. ( آیه ۳۱ سوره آل عمران ) 🍭@shakhee_nabat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«✍️» آفتاب ساعت سه ظهر به پشت سرم می‌تابید و گرمایش خسته‌تر و کلافه‌ترم می‌کرد. کنار خیابان راه می‌رفتم و هرچند دقیقه یک‌بار برمی‌گشتم و به امید اینکه ماشینی رد شود، نگاهی به عقب می‌انداختم، اما هر چقدر که گرما و کلافگی بود، ماشینی وجود نداشت. یک‌دفعه از دور یک تاکسی نزدیک شد. برای اینکه تاکسی را از دست ندهم و هر جا که می‌رود ببردم، گفتم: «مستقیم.» تاکسی ایستاد. سوار که شدم، راننده گفت: «مسیرم نبود ولی دیدم درب و داغونی سوارت کردم.» پرسیدم: «مستقیم مسیرتون نبود؟» گفت: «نه، می‌خواستم دور بزنم.» فکر کردم این حرف‌ها را می‌زند که کرایه بیشتری بگیرد. برای همین گفتم: «می‌خواین نگه دارین پیاده شم.» گفت: «به جای ناز و غمزه یه کلمه بگو خیلی ممنون.» من هم به جای ناز و غمزه یک کلمه گفتم: «خیلی ممنون.» راننده گفت: «چرا درب و داغونی؟» گفتم: «نیستم.» گفت: «هستی، بدجوری هم هستی ولی الان درستت می‌کنم.» بعد گفت: «می‌دانی من کجایی‌ام؟» گفتم: کجایی‌؟» گفت: «ایرانی، می‌دونی ایران کجاست؟» حال و حوصله نداشتم و جواب ندادم. خندید و گفت: «می‌خوای برات یه دهن بخونم؟» و بعد بدون اینکه منتظر جواب باشد، گفت: «هرچند که سپیده دم نیست ولی... سپیده دم اومد و وقت رفتن، حرفی نداریم ما برای گفتن، هرچی که بوده بین ما تموم شد، اینجا برام نیست دیگه جای موندن...» موقع خواندن فرمان را ول کرد. دو دستش را در هوا تکان می‌داد، ترسیدم، نگاهش کردم و گفتم: «مواظب فرمون باشید.» دیدم چشم‌هایش را هم بسته است و می‌خواند، گفتم: «چشم‌هاتون را چرا بستین؟» گفت: «آدم وقتی چشم‌هاش رو می‌بنده حس‌هاش بهتر می‌شه، ندیدین همه خواننده خوب‌ها وقتی می‌خونن چشم‌هاشون رو می‌بندن، آدم وقتی چشم‌هاش رو ببنده حس‌هاش بهتر می‌شه، صداش هم بهتر می‌شه.» گفتم: «اینجوری که تصادف می‌کنید.» گفت: «نه، بعضی وقت‌ها لای چشم را باز می‌کنم. آدم باید گاهی چشم‌هاش رو ببنده ولی لای چشم‌هاش رو باز بذاره.» راننده خندید، من هم خندیدم. بعد سر خیابان پیاده‌ام کرد، دور زد و رفت. چشم‌هایم را بستم و چند قدم آمدم، بعد لای چشم‌هایم را باز کردم و دیدم یک تاکسی جلویم ایستاده، سوار شدم و رفتم. 🍭@shakhee_nabat
«❄️» دلم یخ بسته، اسکیموی شرقی، با دمِ گرمت کمی از این دلِ یخ بسته‌ی قطبی حمایت کن❤️ 🍭@shakhee_nabat
حواسم کجاست_28-11-24_23-44-45-555_26_85.mp3
825.3K
«🐚» من آینه‌ام انعکاسم کجاست دل عاشق ناسپاسم کجاست به من تکیه دادند دیوارها بگو عابر ناشناسم‌ کجاست 🎙خوانش: زهرا علیدوست 📝شاعر: 🍭@shakhee_nabat
شما هم برامون شعر بخونید و ارسال کنید 🤍: @shakh_nabaat
«🖋» اثر محمدجواد حسین زاده همه خلق تا قیامت به تحیر اندر افتد اگر از رخت فروغی به جهانیان فرستی عجب اینکه سر عشقت دو جهان چگونه پر شد که تو سر عشق خود را به جهان نهان فرستی 🍭@shakhee_nabat
« 🌵» دوستت داشته‌ام، دوستت دارم، دوستت خواهم داشت… برای زاده شدن تنها جسم کافی نیست؛ این کلام نیز لازم است… 🍭@shakhee_nabat
«📷» هلال ماه رجب است ،حضرت باقر آمد مژده دهید ای شیعیان ، فخر مفاخر آمد استـــاد دانشگاه دین مظهــر ایمان آمد زاده زین العــابدین محبوب یزدان آمد💐 🍭@shakhee_nabat