eitaa logo
کانال شاخه طوبی
14.6هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
59 فایل
اولین کانال نشر آثار حضرت علامه حسن زاده آملی و شاگردان ایشان در ایتا و تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ 💠 پانزدهم: و به سند متصل از شيخ صدوق از ابن‌مسرور از ابن‌عامر از عمش از ابراهيم بن ابي‌محمود گفت: «حضرت امام رضا عليه‌السلام فرمود كه: محرم ماهي است كه مردم جاهليت جنگ را در آن حرام مي‌دانسته‌اند خون ما در آن ماه حلال شمرده شد و حرمت ما هتك شد و فرزندان و زنان ما اسير شدند و آتش در خيام ما افروخته گشت و هر چه در آنها بود به تاراج رفت و حرمت رسول خدا را درباره‌ي ما مراعات نكردند، روز كشته شدن حسين عليه‌السلام چشمان ما را آزرده كرد و اشكهاي ما را روان ساخت، عزي ما در زمين كربلا خوار شد و اندوه و بلا نصيب ما گشت تا روز معين، پس گريه كنندگان بايد بر حسين عليه‌السلام گريه كنند براي اينكه گريه‌ي بر او گناهان بزرگ را مي‌ريزد، آنگاه گفت: چون ماه محرم مي‌شد پدرم را خندان نمي‌ديدند و اندوه بر وي غالب بود تا ده روز مي‌گذشت و چون روز دهم مي‌شد آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه‌ي او بود و مي‌گفت: اين روزي است كه حسين عليه‌السلام در آن روز كشته شد». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: به سند متصل از شيخ صدوق - عطر الله مرقده - از طالقاني از احمد همداني از علي بن حسن فضال از پدرش از حضرت رضا عليه‌السلام فرمود: ♦️«هر كس ترك كند سعي در قضاي حوائج خودرا در روز عاشورا خداوند حوائج دنيا و آخرت او را بر آورد و هر كس روز عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه‌ي او باشد خداوند روز قيامت را روز شادي و سرور او قرار دهد، پس چشم او به سبب ما در بهشت روشن شود و هر كس روز عاشورا را روز بركت خواند و براي خانه‌ي خود چيزي اندوخته كند، خداوند آن چيز را بر وي مبارك نگرداند، در روز قيامت با يزيد و عبيدالله بن زياد و عمر بن سعد - لعنهم الله - محشور شود در درك اسفل جهنم». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : به اسناد متصل از صدوق از رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «موسي بن عمران از خداي تعالي مسألت كرد و گفت: اي پروردگار من! برادرم درگذشت او را بيامرز! وحي بدو رسيد اي موسي اگر درباره‌ي اولين و آخرين از من مسألت كني تو را اجابت كنم مگر كشنده‌ي حسين بن علي عليه‌السلام كه از قاتل او انتقام مي‌كشم. 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : به سند متصل از ابن‌قولويه به اسناد او از ابي‌عبدالله عليه‌السلام فرمود: «قاتل يحيي بن زكريا ولد الزنا بود و قاتل حسين بن علي عليه‌السلام ولد الزنا بود. آسمان نگريست مگر بر آن دو». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : به سند متصل از ابن‌قولويه از محمد بن يعقوب كليني به [ صفحه 46] اسنادش از داوود بن فرقد گفت: «در خانه‌ي حضرت ابي‌عبدالله نشسته بودم كبوتر راعبي ديدم همهمه مي‌كند، آن حضرت به سوي من نگريست و فرمود: اي داوود مي‌داني اين مرغ چه مي‌گويد؟ گفتم: نه، قسم به خدا، فرمود: بر قاتلين حسين عليه‌السلام نفرين مي‌كند پس در خانه‌هاي خود از اينها نگاه داريد». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره و یکم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ و یکم : به سند متصل از آيت الله علامه از خواجه نصير الدين طوسي از شيخ برهان الدين محمد قزويني، نزيل ري، از شيخ منتجب الدين علي بن عبدالله بن حسن از پدرش از جدش از شيخ گراجكي گفت: محمد بن عباس به اسناد خود از حسن بن محبوب روايت كرده است به اسنادش از صندل از دارم بن فرقد گفت:«كه حضرت ابوعبدالله عليه‌السلام فرموده است: سوره‌ي فجر را در فرايض و نوافل بخوانيد كه آن سوره‌ي حسين بن علي عليه‌السلام است و بدان رغبت داشته باشيد خداوند شما را رحمت كند، پس ابواسامه به او گفت و حاضر بود در مجلس، چگونه اين سوره خاص حسين است؟ فرمود: نشنيدي قوله تعالي: «يا ايتها النفس المطمئنة» مقصود از آن حسين بن علي عليه‌السلام است، اوست صاحب نفس مطمئنه راضيه مرضيه و اصحاب او از آل محمد عليهم‌السلام آنها هستند كه راضي هستند از خداي تعالي در روز قيامت و خدا نيز از ايشان راضي است و اين سوره خاص حسين بن علي عليه‌السلام و شيعه‌ي او و شيعه‌ي آل محمد عليهم‌السلام است؛ هر كس قرائت كند«و الفجر» را پيوسته با حسين بن علي عليه‌السلام باشد در درجه‌ي او در بهشت و خداوند غالب و حكيم است.» کتاب : نفس المهموم تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره و دوم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ 🔹: به سند متصل از شيخ طوسي به اسناده‌ي از محمد بن مسلم گفت: «شنيدم از اباجعفر و جعفر بن محمد عليهماالسلام ♦️مي‌گفتند: خداوند تعالي عوض داد كشته شدن حسين عليه‌السلام را به اين كه امامت در ذريت اوست و شفا در تربت او و اجابت دعا در زير قبه‌ي او، و ايامي كه زائر به زيارت او رود و بازگردد از عمرش محسوب نشود، محمد بن مسلم گفت: به ابي‌عبدالله گفتم: اينها به مردم مي‌رسد به سبب آن حضرت پس او را چه باشد في نفسه؟ فرمود: خداوند او را به پيغمبر خود ملحق كند با او باشد در درجه و منزلت او، آنگاه اين آيت تلاوت [ صفحه 47] فرمود: ♦️«و الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنا بهم ذريتهم.» 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ شماره و سوم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: به سند متصل از شيخ افقه محقق از محمد بن عبدالله بن زهره‌ي حلبي از ابن شهر آشوب از احمد بن ابيطالب طبرسي در احتجاج در حديث طويل از سعد بن عبدالله اشعري در حكايت شرفياب شدن به حضور مهدي عليه‌السلام ♦️گفت:«خبر ده مرا از تأويل «كهيعص» حضرت فرمود: اين حروف از اخبار غيب است كه خداوند بنده‌ي خود زكريا را بر آن آگاه گردانيد و حكايت آن را براي محمد صلي الله عليه و آله بيان فرمود، و اين چنان است كه زكريا از خداوند خواست نام پنج تن را به وي آموزد، جبرئيل فرود آمد و او را آموزانيد و زكريا هر گاه نام محمد و علي و فاطمه و حسن عليهم‌السلام را مي‌برد اندوه او بر طرف مي‌شد و غم او زايل مي‌گشت، و هر گاه نام حسين عليه‌السلام مي‌برد گريه گلوي او را مي‌گرفت و نفسش به شماره مي‌افتاد، روزي گفت: اي پروردگار من! چون است كه وقتي نام چهار كس از آن ها را مي‌برم از اندوه تسليت مي‌يابم و هر گاه ياد حسين عليه‌السلام مي‌كنم اشكم ريزان مي‌شوم و ناله‌ام بيرون مي‌آيد؟ ♦️خداوند تبارك و تعالي او را خبر داد و فرمود: «» 💠پس«كاف» نام و «ها» است «يا» است كه بر حسين عليه‌السلام ستم كرد و «» عطش است و «» صبر و شكيبائي آن حضرت، چون زكريا اين بشنيد سه روز از مسجد خود جدا نگشت و مردم را از داخل شدن بر خود منع فرمود و به گريه و ناله پرداخت و او را رثا مي‌گفت كه: خداوند!! آيا بهترين خلق خود را به مصيبت فرزند وي مبتلا مي‌كني؟! آيا چنين بلايي بر خانه‌ي او فرود مي‌آوري!؟آيا علي و فاطمه عليهماالسلام را جامه‌ي سوگواري مي‌پوشاني و اندوه آن را در منزل آنها مي‌آوري؟! آنگاه مي‌گفت: اي خداي من! مرا فرزندي روزي كن كه در پيري چشم من به وي روشن شود و چون روزي كردي مفتون كن مرا به دوستي او، آنگاه به مرگ او مرا اندوهناك ساز چنانكه محمد صلي الله عليه و آله حبيبت را به فرزندش اندوهناك ساختي، پس خداوند يحيي را به وي بخشيد و به مصيبت او مبتلا گردانيد و حمل يحيي شش ماه بود چنانكه حمل حسين عليه‌السلام چنين بود». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي . ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ شماره و چهارم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : به اسناد متصل از صدوق به اسناد از ابي‌الجارود از ابي‌عبدالله عليه‌السلام گفت: «پيغمبر صلي الله عليه و آله در خانه‌ي ام‌سلمه بود او را گفت: كسي بر من داخل نشود پس حسين عليه‌السلام آمد و من نتوانستم او را نگه دارم تا داخل شد بر حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله و ام‌سلمه نيز دنبال او وارد شد ناگاه ديد حسين عليه‌السلام را بر سينه‌ي او نشسته و پيغمبر مي‌گريد و در دست او چيزي است كه مي‌گرداند، آنگاه فرمود: اي ام‌سلمه! اينك جبرئيل است مرا خبر مي‌دهد كه اين فرزند كشته گردد و اين تربت از مقتل اوست آن را نزد خود نگاهدار، وقتي خون شد بدان كه حبيب من كشته شده است، ام‌سلمه گفت: اي رسول خدا! از خدا بخواه اين شر از او دفع كند گفت: از خداي خواستم اما به من وحي فرمود: كه او را درجه‌اي است به سبب شهادت، كه هيچ يك از آفريدگان به آن نمي‌رسد و او را شيعه‌اي است كه شفاعت مي‌كنند و شفاعت آنها پذيرفته مي‌شود و مهدي از فرزندان حسين است، پس خوشا كسي كه از دوستان حسين عليه‌السلام و شيعه‌ي اوست، ايشانند و الله فائزين در روز قيامت.» 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره و پنجم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️ و پنجم: به سند متصل از شيخ صدوق به اسناده از ابي‌عبدالله عليه‌السلام فرمود: «آن اسماعيل كه خداوند در كتاب خود گفته است: «و اذكر في الكتاب اسمعيل انه كان صادق الوعد و كان رسولا نبيا». اسماعيل پسر ابرهيم نبود، بلكه پيغمبري ديگر بود از پيغمبران خدا كه خدا وي را مبعوث كرد، قوم او، او را بگرفتند و پوست سر و روي او را كندند، پس فرشته‌اي نزد او آمد و گفت: خداي جل جلاله مرا سوي تو فرستاده است هر چه خواهش تو باشد بفرماي، گفت: من به آنچه با حسين عليه‌السلام مي‌كنند تأسي مي‌كنند 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : ابو جعفر طوسي به اسناده از زينب بنت جحش زوجه پيغمبر صلي الله عليه و آله گفت: ♦️«روزي پيغمبر خدا نزد من خفته بود پس حسين عليه‌السلام بيامد و من او را مشغول مي‌كردم مبادا پيغمبر را بيدار كند ناگاه غافل شدم و او داخل خانه شد و من در پي او رفتم وي را يافتم بر شكم نبي صلي الله عليه و آله نشسته و زبيبه بر ناف آن حضرت گذاشته بول مي‌كند خواستم او را برگيرم پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: [ صفحه 49] اي زينب او را رها كن تا فارغ شود چون فارغ شد پيغمبر صلي الله عليه و آله وضو ساخت و به نماز برخاست و چون سجده كرد، حسين عليه‌السلام بر پشت او نشست پيغمبر صلي الله عليه و آله آن قدر درنگ كرد تا حسين عليه‌السلام فرود آمد و چون ايستاد حسين عليه‌السلام بازگشت و پيغمبر او را برداشت تا از نماز فارغ شد ♦️پس پيغمبر صلي الله عليه و آله دستها بگشود و مي‌گفت: اي جبرئيل! به من بنماي! به من بنماي! گفتم: يا رسول الله صلي الله عليه و آله امروز تو را ديدم كاري كردي كه پيش از اين نديده بودم، گفت: آري، جبرئيل نزد من آمد و مرا به حسين عليه‌السلام تعزيت گفت و خبر داد كه امت من او را مي‌كشند و خاكي سرخ بياورد». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: ابن‌قولويه به اسناد از علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام گفت: «روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله به ديدن ما آمد پس طعامي نزد او آوردم و ام ايمن ظرفي خرما و كاسه‌اي از شير و سرشير به هديه آورد آن را نزد آن حضرت گذاشتيم از آن بخورد و چون فارغ شد من برخاستم بر دستش آب ريختم چون دست بشست روي و محاسن را به تري دست بماليد و به مسجدي در كنار خانه به سجده رفت و بسيار بگريست، آنگاه سر برداشت و هيچ كس از اهل بيت جرأت نكرد چيزي بپرسد، پس حسين عليه‌السلام برخاست و آهسته رفت تا بر ران آن حضرت برآمد پس سر او را به سينه چسبانيد و زنخدان خويش بر سر پيغمبر صلي الله عليه و آله نهاد و ♦️گفت: اي پدر! از چه گريه مي‌كني كني گفت: اي فرزند من! به شما نظر كردم و مسرور شدم از ديدن شما، چنانكه پيش از اين اين طور شادمان نشده بودم، پس جبرئيل بر من فرود آمد و مرا خبر داد كه شما كشته مي‌شويد و محل كشته شدن شما از هم دور است پس خداي را حمد كردم و خير شما را از او خواستم ♦️حسين عليه‌السلام گفت: اي پدر! پس قبور ما را كه زيارت مي‌كند و به ديدن ما مي‌آيد با اين دوري و جدائي؟! گفت: طوايفي از امت منت كه بدين زيارت، بر وصلت من خواهند و من هم در موقف بديدن آنها روم و بازوهاي آنها را بگيرم و از اهوال و شدايد موقف برهانم». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtob
▪️ شماره و هشتم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: به سند متصل از ابي‌عبدالله مفيد (مد) در ارشاد گفت: [ صفحه 50] روايت كرد اوزاعي از عبدالله بن شداد از ام‌الفضل بنت الحارث كه وي بر رسول خدا داخل شد و ♦️گفت: «يا رسول الله! دوش خوابي منكر ديدم رسول صلي الله عليه و آله فرمود: چيست؟ گفت: آن خوابي سخت ناخوش است، ♦️فرمود: چيست؟ گفت: ديدم گويي پاره‌اي از گوشت تن تو بريده و در دامن من نهاده شد! ♦️رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خير است كه ديدي فاطمه عليهاالسلام فرزندي آورد و او در دامن تربيت تو باشد، پس فاطمه عليهاالسلام حسين عليه‌السلام را آورد، ام‌الفضل گفت: او در دامن من بود چنانكه رسول خدا فرمود، پس روزي او را نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله بردم آنگاه نظرم به ديده‌ي او افتاد ديدم اشك مي‌ريزد گفتم پدر و مادرم فداي تو يا رسول الله تو را چه مي‌شود؟! فرمود: جبرئيل نزد من آمد و خبر داد كه امت من فرزند مرا مي‌كشند و مشتي از تربت او براي من آورد سرخ رنگ». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ شماره و نهم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ 💠: به سند متصل از شيخ مفيد در «ارشاد» از ام‌سلمه - رضي الله عنها - گفت: «رسول خدا صلي الله عليه و آله شبي از نزد ما بيرون رفت و غيبت او طول كشيد آنگاه بيامد ژوليده موي و گرد آلوده و مشت او بسته، گفتم: يا رسول الله صلي الله عليه و آله چه مي‌شود كه تو را ژوليده موي و گرد آلوده مي‌بينم؟ فرمود: در اين وقت شبانه مرا به موضعي از عراق بردند كه آن را كربلا گويند و در آنجا كشتارگاه حسين فرزندم و جماعتي از فرزندان و اهل بيت مرا به من نشان دادند و از خونهاي آنها برداشتم و اكنون در دست من است و دست بگشود و فرمود: اين را بگير و نگاهدار، پس بگرفتم ديدم چيزي مانند خاك اما سرخ است و آن را در قاروره‌اي نهادم و سر آن را بستم و نگاه داشتم، چون حسين عليه‌السلام به جانب عراق بيرون شد شيشه را بيرون مي‌آوردم هر روز و شب مي‌بوييدم و به آن نگاه مي‌كردم و مي‌گريستم براي مصيبت آن حضرت، پس چون روز دهم محرم شد و آن روزي است كه حسين عليه‌السلام كشته شد آن را اول روز بيرون آوردم چنان بود، كه بود و چون آخر روز بيرون آوردم ناگهان ديدم خوني تازه سرخ است و در خانه‌ي خود فرياد زدم بگريستم و اندوه خويش پوشيده داشتم مبادا دشمنان در مدينه بشنوند و در شادماني نمودن شتاب كنند پس آن روز و وقت را پيوسته در خاطر [ صفحه 51] خود نگاه مي‌داشتم تا خبر مرگ آن حضرت را آوردند و حقيقت آشكار شد». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ شماره ام در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: به اسناد متصل از شيخ مفيد در ارشاد گفت: «از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت است كه روزي نشسته بود و علي و فاطمه و حسن و حسين گرد او بودند پس به آنها فرمود: چون است حال شما وقتي شما همه كشته شويد و قبرهاي شما از هم دور باشد؟ حسين عليه‌السلام گفت: آيا مي‌ميريم يا كشته مي‌شويم؟ فرمود: اي پسرك من! تو به ستم كشته شوي و برادرت هم به ستم كشته شود». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ شماره و یکم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : مجلسي رحمه الله در «بحار» گويد: صاحب «در ثمين» در تفسير قوله تعالي: «فتلقي آدم من ربه كلمات» روايت كرده است كه آدم بر ساق عرش نامهاي پيغمبر و ائمه را ديد و جبرئيل او را تلقين كرد كه بگوي:«يا حميد بحق محمد يا عالي بحق علي يا فاطر بحق فاطمه يا محسن بحق الحسن و الحسين و منك الاحسان» چون نام حسين برد اشك او روان شد و دلش بشكست و گفت:اي برادرم جبرئيل! در وقت ذكر پنجمين، دل من مي‌شكند و اشك من روان مي‌گردد! جبرئيل گفت: اين فرزند تو را مصيبتي مي‌رسد كه همه‌ي مصيبتها نزد آن كوچك مي‌نمايد، گفت: اي برادر! آن چه مصيبت است؟ گفت: تشنه، غريب و تنها كشته مي‌شود، يار و معيني ندارد،اي كاش او را مي‌ديدي اي آدم كه مي‌گويد: واي از تشنگي واي از بي‌ياوري تا تشنگي ميان او و آسمان مانند دود حائل گردد و كسي جواب او ندهد مگر با شمشير، و شربت شهادت نوشد، پس مانند گوسفند سرش را ببرند از قفا و باروبنه‌ي او را دشمنان به يغما برند و سر او و ياران او را در شهرها بگردانند با زنان، در علم خداوند منان چنين گذشته است، پس آدم و جبرئيل بگريستند مانند زني كه فرزند او مرده باشد.و روايت شده است از بعض ثقات اخيار كه روز عيدي حسن و حسين عليهماالسلام در حجره‌ي جد خود داخل شدند و گفتند: يا جداه! امروز روز عيد است و فرزندان عرب جامه‌هاي رنگين در بر كرده و لباس نو پوشيده‌اند و ما را جامه‌ي نو نيست براي اين نزد تو آمده‌ايم، پس آن حضرت لختي تأمل در حال آنها كرد و بگريست و در خانه جامه‌ي شايسته آنها نبود و نخواست آنها را نوميد كند و دلشان بشكند، پس پروردگار خود را بخواند گفت: اي خداي من! دل آنها و مادرشان را مشكن، پس جبرئيل فرود آمد و با او دو حله‌ي سفيد بود از حله‌هاي بهشت پيغمبر صلي الله عليه و آله شادان گشت و آنها را گفت: اي سيد جوانان اهل بهشت! اين جامه‌ها را كه خياط قدرت به اندازه‌ي قامت شما دوخته است بگيريد، و چون آن خلعتها را سفيد ديدند گفتند: اين چگونه باشد كودكان عرب جامه‌هاي رنگين در بر كرده‌اند نبي صلي الله عليه و آله ساعتي در انديشه‌ي كار ايشان سر بزير انداخت، جبرئيل گفت: اي محمد صلي الله عليه و آله دل تو خوش باد و چشمت روشن كه صابغ صبغة الله اين كار را براي ايشان انجام دهد و دل آنها را شادان گرداند به هر رنگي كه خواهند، پس بفرماي تا طشت و آفتابه حاضر آورند! حاضر كردند و جبرئيل گفت: اي رسول خدا!! من بر اين خلع آب مي‌ريزم و تو در دست بفشار تا به هر رنگ كه خواستند رنگ پذيرند، پس پيغمبر صلي الله عليه و آله حله‌ي حسن عليه‌السلام را در طشت نهاد و جبرئيل آب مي‌ريخت و پيغمبر صلي الله عليه و آله روي به حسن آورده فرمود: اي نور ديده حله‌ي خود را به چه رنگ خواهي؟ گفت: آن را سبز خواهم، پس پيغمبر آن را در آب به دست خويش بفشرد، پس به قدرت خداوند رنگ سبزي نيكو گرفت مانند زبرجد پس پيغمبر صلي الله عليه و آله آن را بيرون آورد و به حسن عليه‌السلام داد و بپوشيد، آنگاه حله‌ي حسين عليه‌السلام را در طشت نهاد و جبرئيل آب مي‌ريخت و روي به حسين آورده فرمود: اي نور چشم من! - و حسين عليه‌السلام پنجساله بود - تو حله‌ي خويش را به چه رنگ خواهي؟ گفت: اي جد! آن را سرخ خواهم، پس پيغمبر صلي الله عليه و آله آن را در آب به دست خويش بفشرد و حله سرخ شد مانند ياقوت، پس حسين عليه‌السلام آن را بپوشيد و پيغمبر شاد شد و حسن عليه‌السلام و حسين عليه‌السلام خرم و شادان نزد مادر رفتند و جبرئيل چون اين حالت ديد بگريست، پيغمبر فرمود: اي برادر، جبرئيل! در مثل اين روز كه فرزندان من شادان گشتند تو گرياني و اندوهگين؟ سوگند به خداي كه مرا از سبب آن آگاه گردان! جبرئيل گفت: اي رسول خدا صلي الله عليه و آله فرزندان تو هر يك رنگي برگزيد و ناچار حسن عليه‌السلام را زهر نوشانند و از اثر آن بدنش سبز شود و ناچار حسين عليه‌السلام را بكشند و ذبح كنند و تنش از خونش رنگين شود، پس پيغمبر بگريست و اندوهش افزوده گشت». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و شماره و دو در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: به سند متصل از ابن‌عباس گفت: «با اميرالمؤمنين بودم در وقت خروج آن حضرت به صفين، چون در نينوا كنار فرات فرود آمد به بانگ بلند فرمود:اي ابن‌عباس! آيا اين زمين را مي‌شناسي؟ گفتم: نمي‌شناسم يا اميرالمؤمنين! ♦️گفت: اگر مانند من آن را مي‌شناختي تا نمي‌گريستي از آن نمي‌گذشتي. ابن‌عباس گفت: پس اميرالمؤمنين چنان گريست كه محاسن آن حضرت تر شد و اشك بر سينه‌ي او روان گشت و ما با هم گريستيم و او مي‌فرمود اوه! اوه! آل ابي‌سفيان را با من چه كار؟ آل حرب را با من چه كار؟ آن گروه پيرو شيطان و اولياي كفر، اي اباعبدالله! شكيبايي پيش گير كه پدرت از اين مردم بيند همان را كه تو بيني، آنگاه آب خواست و وضوي نماز ساخت و نماز بگزارد آن قدر كه خدا خواست، آنگاه مانند سخن اول گفت و پس از نماز و كلام خود ساعتي به خواب رفت باز برخاست و گفت: اي ابن‌عباس! گفتم يا اميرالمؤمنين اينك من در حضور توام، فرمود: آيا آنچه اكنون در خواب ديده‌ام براي تو بگويم؟ گفتم: چشمان تو به خواب رفت و آنچه ديده‌اي خير است يا اميرالمؤمنين! گفت: ديدم گويي مرداني از آسمان فرود آمدند علمهاي سفيد در دست دارند و شمشيرها حمايل كرده سفيد و درخشان و بر گرد اين زمين خطي كشيدند، آنگاه ديدم گويي شاخهاي اين خرما بنان به زمين مي‌رسد و در خوني تازه و سرخ مي‌غلطيد و گويي حسين فرزند و جوجه و پاره‌ي تن خود را ديدم در اين خون غرق شده فرياد رس مي‌طلبيد و كسي به فرياد او نمي‌رسد و آن مردان سفيد كه از آسمان فرود آمده‌اند او را ندا مي‌كنند و مي‌گويند اي آل پيغمبر صلي الله عليه و آله شكيبايي كنيد كه شما به دست بدترين مردم كشته مي‌شويد. اي اباعبدالله! اين بهشت به سوي تو مشتاق است. آنگاه مرا تسليت مي‌دادند و مي‌گفتند: تو را اي اباالحسن مژده باد خداوند چشم تو را روشن گرداناد آن روز كه مردم به امر پروردگار جهانيان برخيزند، پس از خواب بيدار شدم چنين كه بيني، سوگند به آن كس كه جان علي در دست اوست كه صادق و مصدق ابوالقاسم صلي الله عليه و آله مرا حديث كرد كه من اين زمين را مي‌بينم آن وقتي كه به سوي اهل بغي بيرون روم و اين زمين كرب و بلاست كه حسين عليه‌السلام و هفده تن از فرزندان من و فاطمه عليهاالسلام در آنجا به خاك سپرده شوند، و اين زمين در آسمان ها معروف است، زمين كربلا را ياد مي‌كنند چنانكه اهل زمين حرمين و بيت المقدس را الحديث». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و صفر شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : شيخ صدوق به اسناد از هرثمة بن ابي‌مسلم گفت: «با علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام غزاي صفين كرديم، چون بازگشتيم در كربلا فرود آمد و نماز صبح بگزارد آنگاه مشتي از خاك زمين برداشت و ببوييد و گفت: «واها لك اي تربت»! گروهي از تو محشور شوند كه بي‌حساب داخل بهشت گردند، هرثمه نزد زوجه‌ي خويش آمد كه از شيعيان علي عليه‌السلام بود گفت: آيا حديث نكنم براي تو چيزي از مولاي تو ابي‌الحسن؟ در كربلا فرود آمد و نماز بگزارد، آنگاه از تربت آن برداشت و گفت: «واها لك»اي تربت! گروهي از تو محشور شوند كه بي‌حساب داخل بهشت گردند، زن گفت: اي مرد! اميرالمؤمنين عليه‌السلام جز سخن حق نگويد: و چون حسين عليه‌السلام به عراق آمد هرثمة گفت در آن جماعتي بودم كه عبيدالله بن زياد فرستاده بود، چون آن منزل و درختان را ديدم آن حديث به ياد آوردم بر شتر خود نشستم و نزد حسين عليه‌السلام رفتم و بر او سلام دادم و آنچه از پدرش شنيده بودم در اين منزل كه حسين عليه‌السلام فرود آمده بود به او بازگفتم، پس فرمود: با ما هستي يا بر ما؟ گفتم نه با تو و نه بر تو، كودكاني را كه در پس خود بگذاشته‌ام از عبيدالله بن زياد بر آنها مي‌ترسم فرمود: برو جايي كه مقتل ما را نبيني و فرياد ما را نشنوي، سوگند به آن كسي كه جان حسين در دست اوست نيست كسي كه امروز فرياد غربت ما را بشنود و ما را ياري نكند مگر آن كه خداوند او را به روي در دوزخ اندازد». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و صفر شماره و چهارم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : شيخ مفيد از زكريا بن يحيي القطان از فضيل بن زبير از ابي الحكم روايت كرده است كه گفت: «از شيوخ و علماي خود شنيدم كه مي‌گفتند: علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام خطبه‌اي خواند و در خطبه گفت: از من بپرسيد پيش از اينكه مرا نيابيد سوگند به خداي كه نمي‌پرسيد مرا از گروهي كه صد كس را گمراه كند و صد كس را راهنما شود، مگر به شما خبر دهم، داعي و مؤسس آن كيست و كه تدبير كار او كند تا روز قيامت، پس مردي برخاست وگفت: مرا خبر ده كه در سر و ريش من چند تار مو است!! اميرالمؤمنين عليه‌السلام فرمود: سوگند به خداي كه خليل من رسول خدا صلي الله عليه و آله حديث كرد براي من آنچه را كه تو پرسيدي، و بر هر تار موي در سر تو فرشته‌اي است كه بر تو لعنت مي‌كند و بر هر تار موي ريش تو شيطاني است كه تو را براي شر برمي‌انگيزاند و در خانه‌ي تو گوساله‌اي است كه پسر پيغمبر را مي‌كشد و اين نشانه‌ي برهان صدق آن خبري است كه به تو دادم و اگر نه اين بود كه آنچه پرسيدي - از شماره‌ي موي - برهان آن دشوار است تو را به آن خبر مي‌دادم و لكن نشانه‌ي درستي آن صدق اين خبري است كه به تو دادم از لعنت تو و گوساله‌ي ملعونت و فرزندش در آن وقت كودكي خرد بود كه بر زمين مي‌خزيد و راه رفتن نياموخته بود و چون كار حسين عليه‌السلام بدانجا رسيد كه رسيد آن پسر متولي كشتن آن حضرت شد و امر چنان گرديد كه اميرالمؤمنين عليه‌السلام فرموده بود.مؤلف گويد: از ابن‌بابويه نقل است كه سائل سعد بن وقاص بود و ابن ابي‌الحديد گفته است كه او تميم بن اسامة بن زهير بن دريد تميمي است و فرزندش حصين نام داشت و به قول ديگر، او سنان بن انس است.مترجم گويد: سعد وقاص از اميرالمؤمنين و معاويه هر دو كناره كرده بود و بودن وي پاي منبر آن حضرت ضعيف است. 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و صفر شماره و پنجم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ 💠: ابن‌قولويه به اسناده از ابي‌جعفر عليه‌السلام روايت كند كه: «پيغمبر صلي الله عليه و آله هر گاه حسين عليه‌السلام بر او داخل مي‌شد، او را به سوي خود مي‌كشيد آنگاه با اميرالمؤمنين عليه‌السلام مي‌فرمود: او را نگاهدار! آنگاه خم مي‌شد و او را مي‌بوسيد و مي‌گريست، حسين عليه‌السلام مي‌گفت: اي پدر! چرا گريه مي‌كني؟ مي‌گفت: اي فرزند! جاي شمشيرها را در بدن تو مي‌بوسم و گريه مي‌كنم، گفت: اي پدر آيا من كشته مي‌شوم؟ فرمود: بلي، سوگند به خدا كه تو و پدرت و برادرت كشته مي‌شويد، گفت: اي پدر! جايي كه كشته مي‌شويم جداست؟ فرمود: [ صفحه 56] آري اي فرزند! گفت: پس، از امت تو كه ما را زيارت مي‌كند؟ فرمود: زيارت نمي‌كند مرا و پدر و برادرت و تو را مگر صديقان از امت من». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و شماره و شش در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : ابن شهر آشوب از ابن‌عباس روايت كرده است كه: «هند از عايشه خواهش كرد كه تعبير خوابي كه ديده بود از پيغمبر صلي الله عليه و آله بپرسد ♦️پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: او را بگوي كه خواب خويش بيان كند، هند گفت: ديدم گويي خورشيد بالاي سر من طالع شده است و ماه از اندام من بيرون آمد و گويي ستراه‌ي سياه از ماه جدا گشته و بر خورشيد كوچك كه از خورشيد اولين جدا شده بود حمله كرد و آن را فرود برد، پس افق تاريك شد، آنگاه ديدم ستارگان چند در آسمان حركت مي‌كنند و ستارگان سياه در زمينند، امكا ستارگان سياه از همه جا آفاق زمين را فروگرفته‌اند، پس چشم پيغمبر صلي الله عليه و آله از اشك پر شد و دو بار فرمود: اي هند بيرون برو! اي دشمن خداي كه اندوه مرا تازه كردي و خبر مرگ دوستان را به من دادي! و چون بيرون رفت. گفت: خدايا لعنت كن او را و نسل او را! و از تعبير خواب پرسيدند، فرمود: اما آن ماه معاويه مفتون فاسق منكر خداي تعالي است، و آن تاريكي كه مي‌گويد و ستاره‌ي سياهي كه ديد از آن ماه جدا مي‌شود و بر آن خورشيد كوچك كه از خورشيد اول جدا شده بود حمله كرد و آن را فروبرد و سياه شد، پس تعبير اين واقعه آن است كه پسر من حسين عليه‌السلام را پسر معاويه مي‌كشد، پس آفتاب سياه مي‌شود و افق تاريك مي‌گردد اما آن ستاره‌هاي سياه كه زمين را از هر جا فروگرفته‌اند پس آنان بني‌اميه‌اند». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و صفر شماره و هفتم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: شيخ ابن‌نما در كتاب «مثير الاحزان» روايت كرده است از عبدالله بن عباس كه: «چون بيماري رسول خدا صلي الله عليه و آله سخت شد حسين عليه‌السلام را به سينه‌ي خود چسبانيد و عرق آن حضرت هنگام رحلت بر او روان و مي‌گفت: يزيد را با من چكار؟ خداوند او را مبارك نگرداند! خدايا لعنت كن يزيد را! آنگاه غشوه بر آن حضرت عارض شد و اين حالت دراز كشيد و باز به هوش آمد و حسين عليه‌السلام را بر سينه گرفت و هر دو ديده‌اش اشك مي‌ريخت و مي‌گفت: البته من و كشنده‌ي تو نزد خداوند عزوجل به يكديگر مي‌رسيم». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و صفر شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : در كتاب مذكور از سعيد بن جبير از ابن‌عباس است گفت: ♦️«نزد رسول الله صلي الله عليه و آله نشسته بودم، حسن عليه‌السلام آمد چون او را ديد بگريست و فرمود: سوي من! سوي من! پس او را بر زانوي راست بنشانيد آنگاه حسين عليه‌السلام آمد چون او را نگريست بگريست و مانند آن كه به حسن فرموده بود فرمود و او را بر زانوي چپ بنشانيد، آنگاه فاطمه عليهاالسلام آمد و او را ديد هم بگريست و همچنان گفت و پيش روي بنشانيد، آن گاه علي عليه‌السلام آمد و او را ديد و گريه كرد و همچنان فرمود و بر جانب راست نشانيد ياران آن حضرت گفتند: يا رسول الله صلي الله عليه و آله هيچ يك از اينها را نديدي مگر اينكه گريستي آيا ميان آنها كس نيست كه از ديدن وي شادمان گردي؟ گفت: سوگند به آن كه مرا به نبوت مبعوث كرد و بر همه‌ي مردم برگزيد بر روي زمين كسي محبوبتر نيست سوي من از اينان، و گريه‌ي من براي آن مصائب است كه آنها را پس از من برسد و ياد آورم آنچه با اين فرزند من حسين عليه‌السلام مرتكب شوند، گويا او را بينم به حرم و قبر من پناهنده است و كسي او را پناه ندهد و به زميني كه مقتل و مصرع اوست رود و آن زمين كرب و بلاست، گروهي از مسلمين او را ياري كنند كه آنها بهترين شهداي امت من باشند در روز قيامت، گويا سوي او مي‌نگرم كه تيري به جانب او افكنده‌اند و از اسب به زير افتاده است و او را مظلوم مانند گوسفند سر برند، آنگاه ناله برآورد و بگريست و آنها را كه بر گرد او بودند بگريانيد و فرياد آنها بلند شد پس برخاست و مي‌گفت: خدايا به سوي تو شكايت مي‌كنم از آنچه بر اهل بيت من پس از من واقع مي‌شود». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و صفر شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: و هم در كتاب مذكور گويد در روايت آمده است كه: حسين عليه‌السلام بر برادرش حسن عليه‌السلام داخل شد چون او را بديد بگريست، آن حضرت گفت: اي اباعبدالله از چه گريه مي‌كني؟ گفت: از آنچه با تو مي‌كنند، حسن عليه‌السلام گفت: آنچه بر سر من آيد زهري است كه بدان كشته مي‌شوم و روزي مانند روز تو نيست كه سي هزار تن بر تو گرد آيند و همه ادعا كنند از امت جد ما [ صفحه 58] هستند پس بر كشتن و ريختن خون تو و هتك حرم و اسير كردن زنان و فرزندان و تاراج باروبنه‌ي تو اجتماع كنند، در اين حال لعنت بر بني‌اميه نازل شود و آسمان خون ببارد و همه چيز بر تو بگريد حتي وحشيان بيابانها و ماهيان در درياها.» 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و صفر شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : ابن‌قولويه به اسناده از حماد بن عثمان از ابي‌عبدالله روايت كرده است كه: آن شب كه نبي صلي الله عليه و آله را به آسمان بردند به او گفتند: خداي تعالي تو را در سه چيز امتحان مي‌كند تا صبر تو را بداند، گفت: من امر تو را گردن نهم اي پروردگار و توانايي بر صبر ندارم مگر به توفيق تو، پس آن سه چيز كدام است؟ گفته شد: اول آنها گرسنگي است و اينكه اهل حاجت را بر خود و خاندان خود مقدم داري، گفت: پذيرفتم، اي پروردگار و پسنديدم و حكم تو را گردن نهادم و توفيق و صبر از جانب توست، اما دومين؛ پس تكذيب و ترس شديد و بذل جان در راه من و جنگ با اهل كفر به مال و جان و صبر بر آزاري كه از آنها و از اهل نفاق به تو رسد و رنج و زخم در جنگ، گفت: اي پروردگار پذيرفتم و پسنديدم و حكم تو را گردن نهادم و توفيق و صبر از جانب توست؛ اما سيم؛ پس آنچه خاندان تو را پس از تو رسد از قتل، اما برادرت؛ پس دشنام شنود و درشتي و سرزنش بيند و محروم شود و سختي و ستم كشد و آخر به قتل رسد، گفت: اي پروردگار تسليم نمودم و پذيرفتم از توست توفيق و صبر؛ اما دخترت؛ و مصائب او را خبر داد تا اينكه گفت: دو پسر آورد از برادرت؛ يكي از آنها به خيانت و حيله كشته شود و جامه‌هاي او را بربايند و طعن زنند به خنجر و اين كارها را امت تو كنند، گفت: پذيرفتم اي پروردگار «انا لله و انا اليه راجعون» و تسليم نمودم و توفيق و صبر از جانب توست، اما پسر ديگرش، پس امت تو او را به جهاد خوانند آنگاه او را به زاري بكشند و هم فرزندان و هر كس از خاندان كه با او باشند و حرم او را تاراج كنند، پس از من ياري جويد و قضاي من به شهادت او و كساني كه با او هستند گذشته است و كشته شدن او حجت است بر اهل زمين، پس اهل آسمان‌ها و زمينها بر او گريه كنند از جزع و فرشتگاني كه نصرت او را درنيافتند [ صفحه 59] هم گريان باشند، آنگاه از صلب او مردي بيرون آوردم و به او تو را ياري كنم و شبح او نزد من است زير عرش». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba