eitaa logo
اندیشه مطهر (عمومی)
1.6هزار دنبال‌کننده
33 عکس
184 ویدیو
10 فایل
🟢رهبر معظم انقلاب : علما و فضلا و جوان‌ها - بخصوص طلاب جوان ما - بايد يك دوره كتاب‌هاي شهيد مطهري را خوانده باشند...(پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایه الله خامنه ای دامت برکاته ) ارتباط با مدیر کانال @Andishe2019
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️حضور زن در اجتماع (۲) 🔻راستى اگر كسى بيماردل‏ نباشد تصديق مى‏كند كه راه اسلام راه معتدل و متعادلى است. 🔻اسلام در عين اينكه نهايت مراقبت را براى پاكى روابط جنسى به عمل آورده است هيچ گونه مانعى براى بروز استعدادهاى انسانى زن به وجود نياورده است 🔻بلكه كارى كرده است كه اگر اين برنامه دور از هر افراط و تفريطى اجرا شود، هم روحيه ‏ها سالم مى‏ماند و هم روابط خانواده ‏ها صميمى ‏تر و جدى ‏تر مى‏گردد و هم محيط اجتماع براى فعاليت صحيح مرد و زن آماده‏تر مى‏شود. 🔻آنچه به نام مصلحت انديشى عنوان مى ‏شود كه مى‏گويند مصلحت نيست گفته شود هرچند حقيقت باشد، عقيده من برخلاف اين مصلحت انديشى است. من مصلحت را در گفتن حقيقت مى ‏دانم. آنچه مصلحت ايجاب مى ‏كند جز اين نيست كه : بايد اين خيال را از سر زنان امروز خارج كنيم كه مى‏گويند «حجاب در عصر حاضر غيرعملى است؛» - و - ثابت كنيم كه : 🔸- اولا - حجاب اسلامى ، كاملًا منطقى و عملى است. 🔹ثانياً كوشش كنيم كه در فعاليتهاى فرهنگى، اجتماعى، بهداشتى، واحدهاى اختصاصى براى زنان به وجود آوريم و با فعاليتهاى مختلط و واحدهاى مختلط كه تقليد احمقانه ‏اى از اروپاييان است مبارزه كنيم. 🔻تنها در اين صورت است كه زنان شخصيت واقعى خود را بازخواهند يافت و به نام آزادى و مساوات، ابزار و بازيچه و احياناً وسيله اطفاء شهوت مردان قرار نخواهند گرفت. ▪️مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏19، ص: 564 و ص 546-547- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️ فلسفه عدم تشابه حقوقى زن و مرد (۱) 🔸پرسش : فلسفه عدم تشابه حقوقى زن و مرد در اموری نظیر : تجویز تعدد زوجات ، تشریع حق طلاق برای مردان ، برابری شهادت دو زن با یک مرد ، زن را واجب النفقه مرد نمودن، ارث زن را مساوی نصف ارث مرد قرار دادن و ... چيست؟ ⏺ پاسخ : 1️⃣ اسلام در روابط و حقوق خانوادگى زن و مرد فلسفه خاصى دارد كه با آنچه در چهارده قرن پيش مى ‏گذشته مغايرت دارد و با آنچه در جهان امروز مى‏ گذرد نيز مطابقت ندارد. 🔽 از نظر اسلام اين مسأله هرگز مطرح نيست كه آيا زن و مرد دو انسان متساوى در انسانيت هستند يا نه؟ و آيا حقوق خانوادگى آنها بايد ارزش مساوى با يكديگر داشته باشند يا نه؟ از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسانند و از حقوق انسانى متساوى بهره‏ مندند. 🔽 آنچه از نظر اسلام مطرح است اين است كه زن و مرد به دليل اينكه يكى زن است و ديگرى مرد، در جهات زيادى مشابه يكديگر نيستند، جهان براى آنها يك‏جور نيست، خلقت و طبيعتْ آنها را يكنواخت نخواسته است، وهمين جهت ايجاب مى‏ كند كه از لحاظ بسيارى از حقوق و تكاليف و مجازاتها وضع مشابهى نداشته باشند. 2️⃣ در دنياى غرب، اكنون سعى مى‏ شود ميان زن و مرد از لحاظ قوانين و مقررات و حقوق و وظايف وضع واحد و مشابهى به وجود آورند و تفاوتهاى غريزى و طبيعى زن و مرد را ناديده بگيرند. 🔽 تفاوتى كه ميان نظر اسلام و سيستمهاى غربى وجود دارد در اينجاست. - بنابر این - آنچه اكنون در كشور ما ميان طرفداران حقوق اسلامى از يك طرف و طرفداران‏ پيروى از سيستمهاى غربى از طرف ديگر مطرح است مسأله «وحدت و تشابه حقوق زن و مرد» است نه «تساوى حقوق آنها» كلمه «تساوى حقوق» يك مارك تقلبى است كه مقلدان غرب بر روى اين ره آورد غربى چسبانيده ‏اند. (ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار شهید مطهری (نظام حقوق زن در اسلام)ج۱۹ص۱۳۹-۱۳۷-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
⏺فلسفه عدم تشابه حقوقى زن و مرد (۲) 3️⃣ در نهضت عجولانه اى كه در كمتر از يك قرن اخير به نام زن و براى زن در اروپا صورت گرفت، زن كم و بيش حقوقى مشابه با مرد پيدا كرد، اما با توجه به وضع طبيعى و احتياجات جسمى و روحى زن، هرگز حقوق مساوى با مرد پيدا نكرد . 🔽 زيرا زن اگر بخواهد حقوقى مساوى حقوق مرد و سعادتى مساوى سعادت مرد پيدا كند راه منحصرش اين است كه مشابهت حقوقى را از ميان بردارد، براى مرد حقوقى متناسب با مرد و براى خودش حقوقى متناسب با خودش قائل شود. 🔽 تنها از اين راه است كه وحدت و صميميت واقعى ميان مرد و زن برقرار مى‏ شود و زن از سعادتى مساوى با مرد بلكه بالاتر از آن برخوردار خواهد شد و مردان از روى خلوص و بدون شائبه اغفال و فريبكارى براى زنان حقوق مساوى و احياناً بيشتر از خود قائل خواهند شد. 4️⃣ ادعاى ما اين است كه عدم تشابه حقوق زن و مرد در حدودى كه طبيعتْ ، زن و مرد را در وضع نامشابهى قرار داده است، هم با عدالت و حقوق فطرى بهتر تطبيق مى‏ كند و هم سعادت خانوادگى را بهتر تأمين مى‏ نمايد و هم اجتماع را بهتر به جلو مى‏ برد. 🔽 ما مدعى هستيم كه لازمه عدالت و حقوق فطرى و انسانى زن و مرد ، عدم تشابه آنها در پاره ‏اى از حقوق است. (ادامه دارد ) ▪️ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظام حقوق زن در اسلام)، ج‏19، ص:139-137 -با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️پاسخ به یک سؤال بسیار مهم تاریخی(۱) 🔸پرسش :چه عواملی سبب شد مسلمانان وصيت پيغمبر اكرم(ص) را درباره على (ع) ناديده گرفتند؟ 🔹پاسخ : ♦️در این زمینه تحلیلها وتفسیرهای متفاوتی وجود دارد : 🔹نظريه اول‏ : اينكه بگوييم مسلمين يك‏باره همگی ، نسبت به اسلام و پيغمبر متمرد و طاغى شدند، روى تعصبات قومى و عربى؛ به اين مسئله كه رسيد همه آنها يك‏مرتبه از اسلام رو برگرداندند. 🔹باید گفت: وقايع بعد از غدیر نشان نمى‏ دهد كه مسلمين يك‏مرتبه از اسلام و از پيغمبر به طور كلى رو برگردانده باشند كه نتيجه‏ اش اين است كه بايد به حالت اول جاهليت خودشان و بت‏ پرستى برمى‏ گشتند. 🔸نظريه دوم‏ : بگوييم مسلمين نخواستند نسبت به اسلام متمرد شوند ولى نسبت به اين يك دستور پيغمبر جنبه تمرد به خودشان گرفتند؛ اين يك دستور به علل و جهات خاصى مثلًا كينه‏ هايى كه از ناحيه پدركشتگى‏ ها با على عليه السلام داشتند يا به قول بعضى از اهل تسننِ امروز نمى‏ خواستند كه نبوت و خلافت در يك خاندان جمع گردد ، تحملش برايشان مشكل بود. یا آنکه آن حالت عدم تساهل و سخت‏گيرى و صلابت و انعطاف‏ ناپذيرى على عليه السلام ، عامل نادیده گرفتن توصیه پیامبر نسبت به امام علی گردید. 🔸 نقد و ردّ تحلیلهای فوق : با اينگونه تحلیلها نمی توان حادثه به اين مهمى را توجيه كرد؛ چگونه میتوان گفت: همه مسلمين يك‏مرتبه مرتد شدند و از اسلام برگشتند؟! - اینکه بگوییم «مسلمين همه در اين يك مسئله تمرد پيشه كردند» خيلى بعيد نيست ولى آيا همه مسلمانها را مى‏ شود گفت متمرد شدند. 🔹نظريه صحيح : مسلمين، اغفال شدند 🔹تبیین : مسلمين در اين مسئله اغفال شدند؛ يعنى عده‏ اى متمرد شدند، آن عده زيرك متمرد، عامه مسلمين را در اين مسئله اغفال كردند. 🔹صحت این نظریه را مى‏ توانيم از آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِنْ دينِكُمْ» استنتاج و نتيجه‏ گيرى كنيم. (ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 197-185-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️ پاسخ به یک سؤال بسیار مهم تاریخی(۲) 🔸پرسش :چه عواملی سبب شد مسلمانان وصيت پيغمبر اكرم(ص) را درباره على (ع) ناديده گرفتند؟ 🔹پاسخ : ♦️نظريه صحيح : مسلمين اغفال شدند 🔻صحت این نظریه را مى ‏توانيم از آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِنْ دينِكُمْ»(مائده/۳)استنتاج و نتيجه‏ گيرى كنيم. 🔻جمله اول آيه: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِنْ دينِكُمْ ، يك واقعيت تاريخى را بيان مى‏ فرمايد: امروز (با نصب امير المؤمنين به خلافت در غدیر خم )كافران از دين شما مأيوس گشتند؛ يعنى از امروز ديگر كافران نااميدند كه از راه كفر، از خارج حوزه اسلام به اسلام حمله كنند، ديگر مأيوس شدند كه از اين راه نتيجه بگيرند، فهميدند كه ديگر اسلام را نمى ‏شود از بيرون كوبيد. 🔻در جمله دوم تأمين مى ‏دهد كه خيالتان از ناحيه آنها (کفار و دشمنان خارجی ) ناراحت نباشد : فَلا تَخْشَوْهُمْ‏ : مسلمانها! ديگر از كافران بيم نداشته باشيد و نگران نباشيد. 🔻قرآن در آيات زياد هميشه مسلمين را از خطر كفار بيم مى ‏داد. اما در اينجا بعد از حادثه نصب على عليه السلام به خلافت، مى‏ گويد ديگر بعد از اين بيمى نيست، از ناحيه آنها نگرانى نيست. 🔻جمله سوم خيلى عجيب است: وَ اخْشَوْنِ ‏: از ناحيه کفار بر دين خودتان نگران نباشيد اما از من بترسيد. 🔻معنايش اين مى‏ شود كه از ناحيه من نگران باشيد. يعنى چه از ناحيه خدا نگران باشيم؟ از ناحيه دشمن نگران نباشيم اما از ناحيه دوست و صاحب دين، از ناحيه خدا نگران باشيم! برعكس، از ناحيه خدا بايد اميدوار باشيم، پس چرا قرآن مى‏ گويد از ناحيه خدا نگران باشيد؟ نكته و جان كلام همين جاست. 🔻... معنى‏ «وَ اخْشَوْنِ» (از من بترسید ) این است که: از سنت و قانون من بترسيد؛ سنت من این است كه‏: هرگز نعمتى را از مردمى سلب نمى‏ كنم مگر اينكه آن مردم خودشان عوض شده و تغيير كرده باشند «انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِانْفُسِهِمْ‏ »(رعد : ۱۱) 🔻پس اى مسلمين! بعد از اين هر چشم‏زخمى كه به شما بخورد از داخل خود شما خورده است و هر آسيبى كه به جامعه اسلامى برسد از داخل جامعه اسلامى مى‏رسد نه از بيرون. بيرون به كمك داخل استفاده مى‏كند. (ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(پانزده گفتار)) ج۲۵ص 191-185-با تلخیص ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️دین جدید! 🔻در اخبار و روايات آمده است كه وقتى امام مهدی (عج) مى ‏آيد خانه ‏ها و مساجدى را خراب مى ‏كند، كارهايى مى ‏كند كه مردم فكر مى ‏كنند دين جديدى آمده است‏! 🔻در حالی که اسلام حقيقى همان است كه آن حضرت مى ‏آورد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(اسلام و نیازهای زمان( 1و2)) ؛ ج‏21 ؛ ص246- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
🟡 درسی از سیره نبوی ♦️شنيدن انتقاد و تنفّر از تملق و چاپلوسى‏ 🔻-پیامبر اکرم(ص)- گاهى با اعتراضات برخى ياران مواجه مى‏ شد امّا بدون آنكه درشتى كند نظرشان را به آنچه خود تصميم گرفته بود جلب و موافق مى ‏كرد. 🔻از شنيدن مدّاحى و چاپلوسى بيزار بود، مى‏ فرمود: «به چهره مدّاحان و چاپلوسان خاك بپاشيد.» ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (وحى و نبوت)، ج‏2، ص: 261-260-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⚫️السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضی 🔴 سالروز شهادت مظلومانه حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام را به ساحت مقدس قطب عالم امکان ، امام مهدی (عج) ، مسلمانان جهان بویژه عاشقان و رهروان مکتب اهل بیت علیهم السلام تسلیت می گوئیم .
♦️ ظهور شخصیت علمی امام رضا(ع) در اثر مناظرات و مواجهه با افکار مخالف 🔻در ميان ائمه، به اندازه‏اى كه شخصيت علمى حضرت رضا و حضرت امير ثابت شده- و حضرت صادق هم در يك جهت ديگرى- شخصيت علمى هيچ امام ديگرى ثابت نشده است. 🔻حضرت امير به واسطه همان چهار پنج سال خلافت، آن خطبه‏ها و آن احتجاجات‏ كه باقى ماند؛ 🔻حضرت صادق به واسطه آن مهلتى كه جنگ بنى العباس و بنى الاميه با يكديگر به وجود آورد كه حضرت حوزه درس چهار هزار نفرى تشكيل داد؛ 🔻حضرت رضا براى همين چهار صباح ولايتعهد و آن خاصيت علم دوستى مأمون و آن جلسات عجيبى كه مأمون تشكيل مى‏داد و از ماديين گرفته تا مسيحيها، يهوديها، مجوسيها، صابئيها و بوداييها، علماى همه مذاهب را جمع مى‏كرد و حضرت رضا را مى‏آورد و حضرت با اينها صحبت مى‏كرد؛ 🔻واقعاً حضرت رضا در آن مجالس- كه اينها در كتابهاى احتجاجات‏ هست- هم شخصيت علمى خود را ثابت كرد و هم به نفع اسلام خدمت نمود؛ 🔻در واقع از پست ولايتعهد يك استفاده غير رسمى كرد، آن شغلها را نپذيرفت ولى استفاده اين‏چنينى هم كرد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(سیری در سیره ائمه اطهار) ؛ ج‏18 ؛ ص142- با ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⚫️السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضی 🔴 سالروز شهادت مظلومانه حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام را تسلیت می گوئیم
♦️ زیارت «امين اللّه» (زیارت کوتاهی که هر امامى را با آن مى‏ توان زيارت كرد) 🔻در ميان زياراتى كه ما براى ائمه داريم، زيارت امين اللّه شايد- و بعيد هم نيست- معتبرترين زيارات‏ باشد، هم از نظر سند و هم از نظر مضمون كه از اين نظر هم جزء عالى‏ترين زيارات‏ است و شايد عالى‏ ترين زيارات‏ باشد. زيارت كوتاهى است. 🔻هر امامى را با اين زيارت مى‏ توان زيارت كرد با اين تفاوت كه آن يك كلمه «السّلام عليك يا امير المؤمنين» در زيارت غير امير المؤمنين برداشته مى‏شود [و بجاى آن، عبارت مناسب گذاشته مى ‏شود.] 🔻سيزده جمله دارد كه اين سيزده جمله دعاست؛ يعنى بعد از اينكه امام را زيارت مى‏ كنيم، در حضور و در مشهد امام از خداى متعال اين چيزها را مى‏ خواهيم 🔻 شاهد من، دو جمله - از سيزده جمله این دعاست - که مى‏ خوانيم: 🔻فاجْعَلْ نَفْسى ... مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِيائِكَ، مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ، : خدايا من مى‏ خواهم هم محبّ باشم هم محبوب؛ هم دوست بدارم، هم مرا دوست بدارند. اما چه كسى را دوست بدارم؟ 🔻 «مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِيائِكَ» : دوستدار آن برگزيدگانِ از اولياى تو باشم، خُلَّص اولياى تو. محبت خُلَّص اولياست كه مثل مغناطيس، انسان را مى‏ كِشد. 🔻اين غير از مسئله تفكر و محاسبه النفس است. اينها يك كارهاى فكرى است و البته لازم هم هست [اما تأثير محبت اولياء به مراتب بيشتر است.] 🔻 اگر انسان بخواهد فقط با تكيه به تفكر و تذكر و محاسبه النفس و مراقبه و غيره، اخلاق سوء را يك يك با سر انگشت فكر و حساب از خود بزدايد و خود را اصلاح نمايد، البته عملى است اما مثل - این- است كه انسان بخواهد براده‏ هاى آهن را يك‏ يك جمع كند. 🔻 ولى اگر انسان اين توفيق را پيدا كند كه - فرد -كاملى پيدا بشود و او شيفته آن كامل گردد، مى ‏بيند كارى كه او در ظرف چند سال انجام مى‏ داد، اين در ظرف يك روز انجام مى‏ دهد. 🔻«مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ» : خودم نيز، هم در زمين محبوب باشم و هم در آسمان؛ در زمين محبوب باشم [به اينكه‏] مردم مرا دوست داشته باشند. 🔻 اين از قدس و تقوا نيست كه من جورى باشم كه مردم مرا دشمن داشته باشند. نه، 🔻مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ. : خدايا كارى بكن كه در زمين (يعنى پيش خلق تو) و در آسمان محبوب باشم، هر دو جا (اگر انسان در زمين محبوب باشد و در آسمان ملعون كه ديگر خيلى بد مى‏ شود، مى‏ شود يك آدم رياكار و متظاهر)، 🔻با حقيقت باشم كه تو مرا دوست داشته باشى، و حقيقت داشتن من را مردم هم بشناسند كه مردم نيز مرا دوست داشته باشند. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج‏22، ص: 941-937-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
🔸اندیشه مطهر(عمومی) در«ایتا» https://eitaa.com/shakhes1340 🔸«اندیشه مطهر» (تخصصی) در «ایتا» https://eitaa.com/motahari1340 🔸اندیشه مطهر(عمومی) در «تلگرام» https://t.me/motahar_1340 🔸 اندیشه مطهر (تخصصی) در تلگرام https://t.me/andishemotahar49 🔹«بازخوانی اندیشه های امام خمینی» در«ایتا» https://eitaa.com/Imam1340 🔹بازخوانی اندیشه های امام خمینی در «تلگرام» https://t.me/Imam1340 🔹«باز خوانی اندیشه های رهبری» در «ایتا» https://eitaa.com/rahbari1340
🔸مجموع پست های(متنی) ارسال شده در کانال اندیشه مطهر (عمومی) و اندیشه مطهر (تخصصی) ، در وبلاگ 👇 قابل دریافت می باشد: http://shakhes1340.blogfa.com
⭕️ فال بد زدن و نحس دانستن ایام ، ممنوع 🔸پيغمبر اكرم(ص) در كمال صراحت فرمود: رُفِعَ عَنْ امَّتِىَ الطِّيَرَةُ : در امت من تطيّر و فال بد وجود ندارد. خود پيغمبر اكرم(ص) اشياء را به فال نيك مى ‏گرفت و هرگز فال بد نمی زد و از فال بد منع مى‏ كرد. 🔹 فرمود : «اذا تَطَيَّرْتَ فَامْضِ» : هر وقت به دلت بد آمد، با آمدن چيزى دلت چركين شد و تطير زدى، اعتنا نكن، مخصوصاً برو. 🔸 باز فرمود : لا تُعادُوا الْايّامَ فَيُعاديكُمْ‏ : با ايام و روزگارها اعلام دشمنى نكنيد كه آنگاه آنها دشمن شما مى ‏شوند. 🔹امام صادق(ع) فرمود: تطيّر (فال بد زدن ) چيزى است كه اگر سخت بگيرى بر تو سخت مى ‏گيرد، چون وقتى سخت مى‏ گيرى خودت هستى كه بر خودت سخت مى‏ گيرى، و اگر سست بگيرى بر تو سست مى‏ گيرد؛ اگر اعتنا نكنى مى ‏بينى چيزى نبوده است. 🔸خيلى جمله عجيبى است! ▪️‏مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (دفاع از 13(پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 407-405- با تلخیص و ویرایش- eitaa.com/shakhes1340
⭕️فال بد زدن از منظر قرآن كريم 🔻...قرآن كريم در آيات زيادى با كمال صراحت اين مطلب را مى‏ گويد كه هر شومى و نحوستى كه وجود دارد، خارج از وجود خود بشر نيست؛ يعنى بشر ممكن است فكر و عقيده‏ اش فكر و عقيده شومى باشد؛ 🔻وقتى كه فكر و عقيده ‏اش سراسر خرافه و جهالت است، شومى در جهالت است. شومى جز در اخلاق فاسد در جاى ديگرى نيست. شومى جز در اعمال پليد در چيز ديگرى نيست. 🔻به هر حال مسئله تطيّر و فال بد زدن مسئله‏ اى است كه در اسلام به هر نام و عنوانى محكوم است و چنين چيزى وجود ندارد. در سراسر تعليمات اصيل اسلامى شما كلمه ‏اى در اين موضوع پيدا نمى‏ كنيد. (ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (دفاع از 13(پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 406-405- با تلخیص و ویرایش- eitaa.com/shakhes1340
⭕️ « ايّامٍ نَحِساتٍ‏» (روزهای نحس) در قرآن كريم‏ 🔻ما كلمه نحس و يوم نحس را در دو جاى قرآن‏ داريم. خيلى جالب است؛ هر دو جا هم درباره قوم عاد است پس از نزول عذاب بر آنها : انّا ارْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً فى يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرّ (يا: فَارْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً فى ايّامٍ نَحِساتٍ‏ ) 🔻...مقصود اين است كه در يك روز شومى [چنين كرديم.] خود قرآن در كمال صراحت اعلام مى‏ كند اين مردم معذب شدند، چرا معذب شدند؟ به خاطر اعمال و افكارشان، به خاطر طغيان هايشان در مقابل امر الهى. آن روزى كه مردم آن سرنوشت محتوم را از عمل خودشان پيدا مى‏ كنند و دچار نكبت و بدبختى مى‏ شوند، قرآن آن روز را روز نحس مى‏ داند. 🔻آن روز، ديگر نه چهارشنبه است نه پنجشنبه، نه جمعه، نه شنبه ... و نه اول نه دوم نه سيزده ... هر روزى كه مردمى به كيفر اعمال خودشان گرفتار شدند و در عقوبت اعمال خودشان دست و پا زدند، بدانند در روز نحسى گرفتارند. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (دفاع از 13(پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 406-405- با تلخیص و ویرایش- eitaa.com/shakhes1340
🔶هجرت ، مبدأ تاریخ و استقلال مسلمانان 🔻ما يك مبدأ تاريخ داريم و آن مبدأ تاريخ هجرى است. هر ملتى مبدأ تاريخى دارد. مبدأ تاريخ ما مسلمانها هجرى است، از هجرت پيغمبر اكرم است. 🔻استعمار خيلى كوشش كرد كه مبدأ تاريخ هجرى را از ما بگيرد و به جايش مبدأ تاريخ ديگرى كه همان مبدأ تاريخ ميلادى است بگذارد. 🔻بگذريم از اينكه اصلًا مبدأ تاريخ ميلادى يك مبدأ مجعول و جزء مجعولات است. اينكه مثلًا مى‏ گويند الآن سال 1972 از ميلاد مسيح است اساساً دروغ است، يكى از دروغهايى است كه بعدها جعل كردند. 🔻محققين معتقدند كه - میلاد- عيساى مسيح يا دويست سيصد سال قبل از اين تاريخ ميلادى است يا دويست سيصد سال بعد از آن. 🔻ولى تاريخ هجرى يك تاريخ صد درصد دقيق است. در ميان تاريخهاى بيش از هزار سال پيش ، شما هيچ تاريخى را نمى ‏توانيد پيدا كنيد كه به اندازه تاريخ هجرى دقيق باشد كه حتى روزش هم مشخص باشد. 🔻مسلمين در زمان خليفه دوم به فكر افتادند و يك شورا تشكيل دادند كه براى خودشان يك تاريخ مستقلى ابتكار كنند چون مى ‏دانستند اسلام از دنباله ‏روى بدش مى‏ آيد. هركسى نظرى داد. 🔻بعضى گفتند : ما وفات پيغمبر اكرم را مبدأ تاريخ قرار بدهيم. ديگران رد كردند، گفتند وفات پيغمبر اكرم يك حادثه تأثرآور و تأسف ‏آورى است، چرا مبدأ تاريخ ما حادثه تأسف ‏آور باشد؟ 🔻بعضى گفتند : مبدأ تاريخ را بعثت قرار بدهيم. اين هم رد شد به اين دليل كه گفتند درست است كه بعثت ظهور اسلام است، اما خود ما همه آن وقت كافر بوديم و اين از براى خود ما يك خاطره خوشى ندارد. 🔻ولادت پيغمبر چطور؟ گفتند زمان ولادت پيغمبر كه هنوز اسلامى نبوده است. 🔻در اين ميان يك پيشنهاد بود كه مورد قبول واقع شد و آن پيشنهاد را شخص على عليه السلام داد، فرمود : مبدأ تاريخ ما بايد هجرت باشد. 🔻به نظر مى ‏رسيد كه هجرت مسئله مهمى نيست. يك مسافرت از مكه به مدينه آمدن كه مهم نيست. 🔻ولى گفتند مهم است ؛ چون در هجرت بود كه ما مستقل شديم. تا در مكه بوديم تحت نفوذ كفار قريش بوديم، در تقيه و در خفا زندگى مى‏ كرديم، يك واحد مستقل نبوديم، از خودمان حكومت نداشتيم، استقلال نداشتيم، آزاد نبوديم و آزادى از خودمان نداشتيم؛ 🔻ولى در هجرت، تاريخ ما ورق خورد، آمديم مدينه، مستقل شديم، حكومت مستقل تشكيل داديم، آزادى داشتيم، عبادت خودمان را علنى مى‏ كرديم؛ 🔻بنابراين هجرت كه آغاز استقلال ماست بايد آغاز تاريخ ما باشد ؛ براى اينكه وقتى كه تاريخ مستقل مى‏ خواهيم انتخاب كنيم بايد مبدأ تاريخ ما مبدأ استقلال ما باشد. ما اين تاريخ را بايد حفظ كنيم. ♦️اين از افتخارات ما ايرانيان است كه ما تسليم اين قضيه - تغییر تاریخ هجری به تاریخ میلادی - نشديم الحمد للَّه، و بعد از اين هم هرگز نخواهيم شد ما هرگز تاريخ هجرى خودمان را نمى‏ دهيم. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (لزوم تعظيم شعائر اسلامى(پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 391-390-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️ خطر معصوم انگاری و غیر قابل انتقادبودن شخصیت های غیر معصوم! 🔻معتقد بوده و هستم كه : هر «مقام غير معصومى» كه در وضع غير قابل انتقاد قرار گيرد، هم براى خودش خطر است و هم براى اسلام. 🔻... مانند عوام فكر نمى‏ كنم كه : هر كه در طبقه «مراجع» قرار گرفت مورد عنايت خاص امام زمان (عج) است و مصون از خطا و گناه و فسق است. 🔻اگر چنين چيزى بود، شرط عدالت ، بلاموضوع بود. ▪️مجموعه‏ آثاراستادشهيد مطهرى(پاسخهاى استاد به نقدهايى بر كتاب مسأله حجاب) ، ج‏۱۹، ص۶۲۳-۶۲۲-با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕ زندگی ماشینی و فقر عواطف‏ در سبک زندگی غربی (خاطره ای به نقل از شهید مطهری) 🔻يكى از دوستان فاضل و دانشمند ما زخم معده داشت، به يكى از كشورهاى اروپايى (ظاهرا اتريش) رفت چون پسرش آنجا بود، كه هم پسرش را ديدن كرده باشد و هم در آنجا عمل كند. 🔻مى‏ گفت: روزى من و پسرم در يك رستوران بوديم و من تازه از بيمارستان مرخص شده بودم. نشسته بوديم پشت يك ميز و پسرم مرتب بلند مى‏ شد و از من پذيرايى مى‏ كرد، چاى مى‏ آورد، قهوه‏ مى‏ آورد، دور من مى‏ گشت. 🔻يك زن و مردى هم كه پنجاه شصت سالشان نشان مى‏داد آن طرف نشسته بودند. ديدم مراقب ما هستند و نگاه مى‏ كنند. 🔻در اين بين پسرم آمد رد بشود، ديدم با او نجوا كردند، سؤالهايى كردند و او هم جواب داد. 🔻بعد پسرم آمد، گفت: مى‏ پرسند اين كيست كه تو اين‏جور دارى خدمت مى‏ كنى؟ 🔻شك نداشتند كه من بايد نوكر باشم و مى‏ خواهم در مقابل اين كار خودم پول بگيرم. 🔻گفتند: تو چقدر پول مى‏ گيرى كه براى اين شخص اين جور خدمت مى‏ كنى؟ گفتم:اين پدر من است. 🔻گفتند: خوب پدرت باشد، مگر آدم براى پدرش بايد مفت كار كند؟! گفتم: آخر اين پدر من است. من اينجا تحصيل مى‏ كنم، پول تحصيل و خرج زندگى مرا او از ايران مى‏ فرستد. دهانشان باز ماند، 🔻گفتند: اين كار مى‏ كند مى‏ فرستد تو خرج كنى؟! گفتم: آرى. باور نمى‏ كردند. كم‏ كم آشنا شدند، 🔻گفتند: بله ما هم زن و شوهر هستيم، دختر و پسرى داريم، دخترمان فلان جاست و پسرمان فلان‏جا و ما اكنون دونفرى تنها اينجا هستيم. 🔻ولى بعد كه پسرم تحقيق كرد آنها اقرار كردند كه ما سى سال پيش با همديگر به اصطلاح آشنا شديم و عشق همديگر را در دلمان احساس كرديم، گفتيم يك مدتى با هم معاشرت مى‏ كنيم، اگر اخلاقمان با همديگر جور درآمد ازدواج مى‏ كنيم. همين‏طور سى سال گذشته است و بچه هم نداريم. اين دوره نامزدى ما سى سال طول كشيده است و هنوز به جايى نرسيده است! ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج‏22 ؛ ص620-619- با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
17.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 آیه‌ای کمرشکن برای مبلغان دین؛ مبلّغ واقعی دین از احدی جز خدا ترسی به خود راه نمی‌دهد 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
♦️عوامل سقوط و بقای جامعه از دیدگاه قرآن (۱) 1️⃣ ظلم و عدل 🔻آن‏چنان‏كه از قرآن مجيد استنباط مى‏ شود و استنباط كرده‏ ايم چهار عامل است كه عامل فناى اقوام است و نقطه مقابل آنها عامل بقا. حال ممكن است عامل ديگرى هم باشد و من از قرآن درك نكرده باشم. 🔻يكى از آن عاملها عامل عدل و ظلم است 🔻يعنى يك امت آنگاه قابل بقاست كه : ✅روابط افراد و گروه‏ها با يكديگر رابطه اى بر اساس عدالت و رعايت حقوق واقعى انسانها و گروه‏ها باشد؛ ✅قانونْ قانون عادلانه باشد و قانون عادلانه، عادلانه در ميان مردم اجرا بشود. 🔻نقطه مقابل عدالت ظلم است. ظلم در منطق قرآن به باد دهنده امتهاست. 🔻در اين زمينه آيات زيادى در قرآن مجيد داريم. 🔻-از جمله - در آيه ۱۱۷سوره هود مى‏فرمايد: « وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى‏ بِظُلْمٍ وَ اهْلُها مُصْلِحونَ‏ » چنين نيست، محال است چنين چيزى كه پروردگار تو جمعيت هايى را به موجب ظلم هلاك كند. 🔻اين «به موجب ظلم» يعنى به موجب ظلم من اللَّه؛ 🔻يعنى امكان ندارد خدا بخواهد مردمى را بدون تقصير از بين ببرد و ظالمانه عمل كند. و اهْلُها مُصْلِحونَ‏ ...اگر مردمى صالح و مصلح باشند محال است كه خداى تو آنها را هلاك كند، كه نتيجه اش اين است كه خداى تو ظالم باشد، خدا هرگز ظالم نيست.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نقش حادثه كربلا در تحول تاريخ اسلامى(پانزده گفتار))، ج‏۲۵، ص: ۳۰۳-۳۰۲- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
⚫️اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یابن رسول الله
13.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️درسی از مکتب امام حسن عسکری «علیه السلام»
♦️ زیارت «امين اللّه» (زیارت کوتاهی که هر امامى را با آن مى‏ توان زيارت كرد) 🔻در ميان زياراتى كه ما براى ائمه داريم، زيارت امين اللّه شايد- و بعيد هم نيست- معتبرترين زيارات‏ باشد، هم از نظر سند و هم از نظر مضمون كه از اين نظر هم جزء عالى‏ترين زيارات‏ است 🔻زيارت كوتاهى است. هر امامى را با اين زيارت مى‏ توان زيارت كرد با اين تفاوت كه آن يك كلمه «السّلام عليك يا امير المؤمنين» در زيارت غير امير المؤمنين برداشته مى ‏شود [و بجاى آن، عبارت مناسب گذاشته مى ‏شود.] 🔻شاهد من، دو جمله - از سيزده جمله این دعاست - که مى‏ خوانيم: 1️⃣ فاجْعَلْ نَفْسى ...مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِيائِكَ، 2️⃣ محْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ، : خدايا من مى‏ خواهم هم محبّ باشم هم محبوب؛ هم دوست بدارم، هم مرا دوست بدارند. اما چه كسى را دوست بدارم؟ 🔻«مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِيائِكَ» : دوستدار آن برگزيدگانِ از اولياى تو باشم، خُلَّص اولياى تو. محبت خُلَّص اولياست كه مثل مغناطيس، انسان را مى‏ كِشد. 🔻 ...اگر انسان اين توفيق را پيدا كند كه - فرد -كاملى پيدا بشود و او شيفته آن كامل گردد، مى ‏بيند كارى كه او در ظرف چند سال انجام مى‏ داد، اين در ظرف يك روز انجام مى‏ دهد. 🔻«مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ» : خودم نيز، هم در زمين محبوب باشم و هم در آسمان؛ در زمين محبوب باشم [به اينكه‏] مردم مرا دوست داشته باشند. 🔻اين از قدس و تقوا نيست كه من جورى باشم كه مردم مرا دشمن داشته باشند. و در آسمان نیز محبوب باشم، هر دو جا (اگر انسان در زمين محبوب باشد و در آسمان ملعون كه ديگر خيلى بد مى‏ شود، مى‏ شود يك آدم رياكار و متظاهر) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج‏22، ص: 941-937-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340