eitaa logo
شلمچه (شَلَم) کجا بودی؟
289 دنبال‌کننده
883 عکس
194 ویدیو
2 فایل
✍️ خاطرات #شهید_سعید_شاهدی_سهی (جمع آوری و تدوین؛ به همت #خانواده شهید) ✅ ارسال مطالب با آدرس کانال 🔸خاطرات ، عکس و ... درباره سعید را می توانید به این شناسه ارسال نمایید 👇 @moameni66shahedi 🔹آدرس کانال در بله ؛ https://ble.ir/shalamchekojaboodi
مشاهده در ایتا
دانلود
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم دنیا اگر از یزید لبریز شود ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ امروز با اقتدا به آقای مسلم خانی من هم به نیابت از آقا سعید در مجلس عزاداری حاضر شدم و گریه کردم و سینه زدم. جالبه همین که داشتم به این موضوع فکر می کردم یکباره مداح گفت شهدا رو تو مجلس امام حسین(ع) یاد کنید ... @shalamchekojaboodi
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
شعر ورود به کربلا حسین تا وارد کرب و بلا شد دل زینب(س) به هر غم مبتلا شد در این صحرا نه آبی، نی درختی ست که اینجا وادی دوری و سختی ست به دستور حسین شد خیمه برپا زمین کربلا گردیده غوغا به پشت خیمه‌ای زینب نشسته نماید گریه او با قلب خسته ز چشم کاروان سالار، یا رب چرا گردیده پنهان روی زینب بگوید با خدا راز نهفته که از این سرزمین قلبم گرفته نمی‌دانم چرا در شور و شینم مگر شد آخرِ عمرِ حسینم فتاده در دلم شور و نوایی گمانم آمده وقت جدایی چرا تغییر کرده او نگاهش مگر باشد همین جا قتلگاهش چرا آوای غم شد یار زینب که گوید قد قُتِل سالار زینب @shalamchekojaboodi
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین شهدا زنده هستند و نزد ارباب بی کفن؛ امام حسین(ع) روزی می‌خورند. با مشاهده سیاه پوش کردن مزار مطهر آقا سعید، دلم خیلی یاد سعید رو کرد واصلا از ذهنم خارج نمی شد. دوستان! مطلبی که برایم بسیار جالب بود این بود که در استراحت، خواب سعید رو دیدم باورتون می‌شه سعید مرا دعوت کرد به هیئت عشاق الخمینی(ره). الان که در حال نوشتن مطلب هستم شب دوم محرمه که رفتم به اتفاق خانواده خودمو رسوندم به هیئت عشاق الخمینی(ره). البته در روضه‌ی حاج شیخ محسن حسینی رسیدم همان صوت دلنشین ایشان که مرا یاد عزاداری های هیئت گردان حمزه انداخت. اصلا در حال خوبی نیستم و قطرات اشک امانم نمی‌دهد. حاج اکبر طیبی در تاریکی تعارف کردند که تشریف بیاورید جلو. وقتی پیش ایشان رفتم خودمو به حاج اکبر معرفی کردم گفتم من مجتبی ذوالفقاری هستم و یک دفعه بغضم ترکید و اشک ریختم. چه حال و هوای دلنشینی در هیئت بود. بعد از شهادت سعید متاسفانه سعادت حضور بسیار کم داشتم مطلبی که در خواب، سعید بهم تذکر داد گفت‌ مجتبی نیستی، کجایی؟ گفتم آقا سعید راه من دوره، توان آن موقع های گذشته را ندارم و یک دفعه از خواب پریدم. دوستان والله شهدا نظاره گر اعمال و رفتار ما هستند شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات راوی؛ آقای مجتبی __ ✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی) @shalamchekojaboodi
‌ و جالبه این مطلب روز دوشنبه به دست ما رسیده که در کانال قرار بگیره روزهای دوشنبه ای که سعید می خواهد با یاد دوشنبه شب‌های هیئت عشاق الخمینی(ره) رقم بخورد. ‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیئت عشاق به مدت ده روز بعد از ظهرها زیارت عاشورا برپا کرده است. ۱ محرم ۱۴۱۳ ه.ق ۱۱ تیر ۱۳۷۱ ه.ش در سررسیدش @shalamchekojaboodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز بر پیکر شهید فردین انصاری که پیکرش سال ۷۳ رجعت نموده و لحظه‌‌ای که سعید را نشان می دهد. محرم ۱۴۱۵ ه.ق @shalamchekojaboodi
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ سلام و عرض ادب از برادرانی که در این مدت فیلم و عکس و خاطرات سعید را به دست ما رساندند بسیار متشکریم تشکر ویژه از برادرِ شهید انصاری که فیلم تشییع برادرشون را در اختیار ما قرار دادند و آقای حسین آقاجانی که فیلم دسته عزاداری روز رحلت امام را از لنگرود به دستمان رساندند‌. اجر همگی با سیدالشهداء علیه السلام 🤲🤲 @shalamchekojaboodi
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام) https://eitaa.com/sobhehoseini
نوحه حضرت رقیه(س) آمده بابا پیش یتیمان عقده ها وا شد از دل طفلان بابا حسین جان کنج ویران شد یکسره غوغا مهمان دختر شد سرِ بابا رقیه(س) گوید ای پدر جانم شادمان کردی قلب سوزانم گفته بود عمه تو سفر کردی پس چرا ما را خون جگر کردی بعد تو گشتیم بی یار و تنها ما اسیران و این‌همه اعدا رأس تو اینک پیش ما باشد پیکر ماهت پس کجا باشد کی بریده سر از تن پاکت کی کشیده است در خون و خاکت خم شدم بابا چون گل پژمردم بس تازیانه از عدو خوردم دشمنت زد بر صورتم سیلی می کنم آوا با روی نیلی __________ دودمه: کنج ویرانه ز هجران پدر خونجگرم عمه جان کو‌ پدرم گوئیا کشته شد و خاک عزا شد به سرم عمه جان کو‌ پدرم @shalamchekojaboodi
ایام محرم که می‌شد سعید حضورش در مراسم عزاداری مسجد پر رنگ‌تر می‌شد. پدرم(روحانی مسجد) در انتهای سخنرانی، طبق رسم و رسوم قدیم روضه می‌خواند. سعید با اینکه خودش مداح بود و روضه‌خوانی می‌کرد انقدر در گریه برای امام حسین (علیه السلام) بی‌تابی می‌کرد که توجه همه به او جلب می‌شد. اکثر مواقع روضه که به پایان می‌رسید به مردم چای می‌دادند، همه مشغول خوردن چای بودند ولی سعید گریه بلندش ادامه داشت. خیلی‌ها احساس می‌کردند که این کار ریاکاری‌ست ولی سعید اصلاً توجهی به این مسائل نداشت و خالصانه و خاضعانه اشک می‌ریخت. روحش شاد و غریق رحمت واسعه الهی راوی؛ آقای علیرضا ______ ✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی) @shalamchekojaboodi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ده ها بار هم که این تکه فیلم، فلش بک شود و تو باز لیوان آب را برداری و جرعه ای نوش جان کنی، دلِ آنکه دلتنگ توست به دنبالت کشیده می شود و باز چون تلاطم همان آبِ در لیوان، متلاطم می گردد... حتی از یک آب خوردن ساده ات نمی توان ساده گذشت ... ‌‌
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
شعر دوطفلان زینب(س) روید ای نوگلان باغ خواهر نمایید یاری احوال مادر به قلبم بیش از این آتش نیارید ز دیده ابر غم بر من نبارید دل مادر به دست آرید که دیگر شود از بعد من محزون و مضطر الا یا سیدی خون خدایی مگو حرفی دگر از بی‌وفایی چگونه ما تو را تنها گذاریم بده اذنی که بر تو جان سپاریم خدا داند که مادر داده فرمان که ما جان را کنیم بهر تو قربان به حق مادر ما زینب زار مکن ما را به داغ خود گرفتار بیا مادر تو با آن شور و شینت نما راضی دل نرم حسینت الا یا ایها المولای مظلوم مکن طفلان من از فیض، محروم بده پاسخ به آوای بَنینم که خواهم رویشان خونین ببینم @shalamchekojaboodi
همون طور که آقا سعید توی سررسیدش یادداشت کرده بود، سال‌های اولیه تشکیل هیئت عشاق، در دهه محرم، هیئت عصرها توی منزل قدیمی شهید ملک‌کندی برگزار می‌شد... ⬇️⬇️ @shalamchekojaboodi
‌ همون طور که آقا سعید توی سررسیدش یادداشت کرده بود، سال‌های اولیه تشکیل هیئت عشاق، در دهه محرم، هیئت عصرها توی منزل قدیمی شهید ملک‌کندی برگزار می‌شد. حتی پذیرایی هم یادمه خیلی ساده و باصفا نون پنیر سبزی می‌دادند. ولی سالهای آخرِ آقاسعید و هم‌زمان با تغییر منزل حاج ملک‌کندی، هیئت بعد از نماز مغرب و عشاء، مفصل‌تر و سنگین‌تر برگزار می‌شد. علت اینکه اون اوایل، هیئت عصرها برگزار می‌شد این بود که بچه‌ها از جمله خود آقاسعید بعد از نماز مغرب و عشاء هیئت‌های دیگه‌ای هم می‌رفتند. مثل مراسمات بیت‌رهبری یا محبان مرتضی و سایر هیئات یادش بخیر پا رکاب آقاسعید ماراتن هیئت داشتیم. توی هیئت عشاق مثل ایام فاطمیه که شعر ثابت جمع‌خوانی داشتیم، آقا سعید یه سری اشعار بهم گفت که روی کاغذ نوشتم و هر بندش رو روی یه قسمت از سیاهی‌های هیئت می‌زدیم که بچه‌ها ببینند و از روش بخونن. این اشعار معمولا با حضور خود آقا سعید وسط جمع بچه‌ها، بعد از سخنرانی حاج محسن و قبل از شروع مداحی به صورت جمعی خونده می‌شد. تا چند سال بعد از شهادتش هم این ابیات رو تو هیئت می‌خوندیم و برای همین هنوز ابیاتش توی ذهنم هست؛ من چنین بی‌کس نبودم چون در این وادی رسیدم بی‌کسم کردی و چشم از چشمه‌ خون مالامالم من شهید کربلایم سربریده از قفایم(۲) وحش و طیر این بیابان جمله سیرابند و چون شد من که از آل رسولم تشنه یک جرعه آبم من شهید کربلایم سربریده از قفایم(۲) اکبرم کُشتی و عون و جعفر و عباس و قاسم این منم کز ظلم دشمن طائر بشکسته بالم من شهید کربلایم سربریده از قفایم(۲) راوی: آقای محمود ________ ✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی) @shalamchekojaboodi