و جالبه این مطلب روز دوشنبه به دست ما رسیده که در کانال قرار بگیره
روزهای دوشنبه ای که سعید می خواهد با یاد دوشنبه شبهای هیئت عشاق الخمینی(ره) رقم بخورد.
هیئت عشاق به مدت ده روز بعد از ظهرها زیارت عاشورا برپا کرده است.
۱ محرم ۱۴۱۳ ه.ق
۱۱ تیر ۱۳۷۱ ه.ش
#دستنوشته_سعید در سررسیدش
@shalamchekojaboodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز بر پیکر شهید فردین انصاری که پیکرش سال ۷۳ رجعت نموده و لحظهای که سعید را نشان می دهد.
محرم ۱۴۱۵ ه.ق
#فیلم_سعید
ارسالی آقای فرشید #انصاری (برادرشهید)
@shalamchekojaboodi
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
سلام و عرض ادب
از برادرانی که در این مدت فیلم و عکس و خاطرات سعید را به دست ما رساندند بسیار متشکریم
تشکر ویژه از برادرِ شهید انصاری که فیلم تشییع برادرشون را در اختیار ما قرار دادند و آقای حسین آقاجانی که فیلم دسته عزاداری روز رحلت امام را از لنگرود به دستمان رساندند.
اجر همگی با سیدالشهداء علیه السلام 🤲🤲
@shalamchekojaboodi
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام)
https://eitaa.com/sobhehoseini
نوحه حضرت رقیه(س)
آمده بابا پیش یتیمان
عقده ها وا شد از دل طفلان
بابا حسین جان
کنج ویران شد یکسره غوغا
مهمان دختر شد سرِ بابا
رقیه(س) گوید ای پدر جانم
شادمان کردی قلب سوزانم
گفته بود عمه تو سفر کردی
پس چرا ما را خون جگر کردی
بعد تو گشتیم بی یار و تنها
ما اسیران و اینهمه اعدا
رأس تو اینک پیش ما باشد
پیکر ماهت پس کجا باشد
کی بریده سر از تن پاکت
کی کشیده است در خون و خاکت
خم شدم بابا چون گل پژمردم
بس تازیانه از عدو خوردم
دشمنت زد بر صورتم سیلی
می کنم آوا با روی نیلی
__________
دودمه:
کنج ویرانه ز هجران پدر خونجگرم
عمه جان کو پدرم
گوئیا کشته شد و خاک عزا شد به سرم
عمه جان کو پدرم
#دستنوشته_سعید
@shalamchekojaboodi
ایام محرم که میشد سعید حضورش در مراسم عزاداری مسجد پر رنگتر میشد. پدرم(روحانی مسجد) در انتهای سخنرانی، طبق رسم و رسوم قدیم روضه میخواند. سعید با اینکه خودش مداح بود و روضهخوانی میکرد انقدر در گریه برای امام حسین (علیه السلام) بیتابی میکرد که توجه همه به او جلب میشد.
اکثر مواقع روضه که به پایان میرسید به مردم چای میدادند، همه مشغول خوردن چای بودند ولی سعید گریه بلندش ادامه داشت.
خیلیها احساس میکردند که این کار ریاکاریست ولی سعید اصلاً توجهی به این مسائل نداشت و خالصانه و خاضعانه اشک میریخت.
روحش شاد و غریق رحمت واسعه الهی
راوی؛ آقای علیرضا #رجبی
#خاطرات_سعید
______
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دسته عزاداری هیئت عشاق الخمینی(ره) به مناسبت رحلت امام(ره)/ سال ۷۱
#فیلم_سعید
ارسالی از آقای حسین #آقاجانی
@shalamchekojaboodi
ده ها بار هم که این تکه فیلم، فلش بک شود و تو باز لیوان آب را برداری و جرعه ای نوش جان کنی، دلِ آنکه دلتنگ توست به دنبالت کشیده می شود و باز چون تلاطم همان آبِ در لیوان، متلاطم می گردد...
حتی از یک آب خوردن ساده ات نمی توان ساده گذشت ...
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
شعر دوطفلان زینب(س)
روید ای نوگلان باغ خواهر
نمایید یاری احوال مادر
به قلبم بیش از این آتش نیارید
ز دیده ابر غم بر من نبارید
دل مادر به دست آرید که دیگر
شود از بعد من محزون و مضطر
الا یا سیدی خون خدایی
مگو حرفی دگر از بیوفایی
چگونه ما تو را تنها گذاریم
بده اذنی که بر تو جان سپاریم
خدا داند که مادر داده فرمان
که ما جان را کنیم بهر تو قربان
به حق مادر ما زینب زار
مکن ما را به داغ خود گرفتار
بیا مادر تو با آن شور و شینت
نما راضی دل نرم حسینت
الا یا ایها المولای مظلوم
مکن طفلان من از فیض، محروم
بده پاسخ به آوای بَنینم
که خواهم رویشان خونین ببینم
#دستنوشته_سعید
@shalamchekojaboodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
همون طور که آقا سعید توی سررسیدش یادداشت کرده بود، سالهای اولیه تشکیل هیئت عشاق، در دهه محرم، هیئت عصرها توی منزل قدیمی شهید ملککندی برگزار میشد... ⬇️⬇️
@shalamchekojaboodi
همون طور که آقا سعید توی سررسیدش یادداشت کرده بود، سالهای اولیه تشکیل هیئت عشاق، در دهه محرم، هیئت عصرها توی منزل قدیمی شهید ملککندی برگزار میشد.
حتی پذیرایی هم یادمه خیلی ساده و باصفا نون پنیر سبزی میدادند.
ولی سالهای آخرِ آقاسعید و همزمان با تغییر منزل حاج ملککندی، هیئت بعد از نماز مغرب و عشاء، مفصلتر و سنگینتر برگزار میشد.
علت اینکه اون اوایل، هیئت عصرها برگزار میشد این بود که بچهها از جمله خود آقاسعید بعد از نماز مغرب و عشاء هیئتهای دیگهای هم میرفتند.
مثل مراسمات بیترهبری
یا محبان مرتضی و سایر هیئات
یادش بخیر پا رکاب آقاسعید ماراتن هیئت داشتیم.
توی هیئت عشاق مثل ایام فاطمیه که شعر ثابت جمعخوانی داشتیم، آقا سعید یه سری اشعار بهم گفت که روی کاغذ نوشتم و هر بندش رو روی یه قسمت از سیاهیهای هیئت میزدیم که بچهها ببینند و از روش بخونن.
این اشعار معمولا با حضور خود آقا سعید وسط جمع بچهها، بعد از سخنرانی حاج محسن و قبل از شروع مداحی به صورت جمعی خونده میشد.
تا چند سال بعد از شهادتش هم این ابیات رو تو هیئت میخوندیم و برای همین هنوز ابیاتش توی ذهنم هست؛
من چنین بیکس نبودم چون در این وادی رسیدم
بیکسم کردی و چشم از چشمه خون مالامالم
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم(۲)
وحش و طیر این بیابان جمله سیرابند و چون شد
من که از آل رسولم تشنه یک جرعه آبم
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم(۲)
اکبرم کُشتی و عون و جعفر و عباس و قاسم
این منم کز ظلم دشمن طائر بشکسته بالم
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم(۲)
راوی: آقای محمود #برزه
#خاطرات_سعید
________
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi
35.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم_سعید
ارسالی از آقای حسین #آقاجانی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع)
من آن عبدالله دردانه هستم
که از عشقت عمو دیوانه هستم
جدا شد دست من در راه عشقت
گمانم که گرفته آه عشقت
نمیخواهم که تو تنها بمانی
میان این همه اعدا بمانی
عمو با قلب من غوغا نمودی
گمانم با منم سودا نمودی
یقین دارم مرا هم دوست داری
سرم را روی زانو میگذاری
به سان قاسم گلچهر و نازم
برایت ای عمو، جانم ببازم
اگر بین عدو مردی نباشد
در آن دلهایشان دردی نباشد
ولی من مرد میدان و نبردم
ز غمهایت عمو بگرفته دردم
الا ای دشمن بیدین حیا کن
تو کمتر بر عموی من جفا کن
به آوای دلم مرهم گذارید
عمود آهنین بر من بیارید
#دستنوشته_سعید
@shalamchekojaboodi
به نام خالق هستی؛ خدایی که عالم را بر مبنای عشق و محبت آفرید و بر مدار جذب و انجذاب.
سعید شاهدی عاشقی بود که در راه عشقش زندگی کرد و در عمر کوتاهش پایبند بود به اون چیزی که بهش عشق می ورزید و در راه همون چیزی که بهش عشق می ورزید، به شهادت رسید.
یکی از خاطراتی که از آقا سعید تو ذهنم دارم اینه که خیلی مقید بود که هیئت درست انجام بشه و اشکالی در برگزاریش ایجاد نشه.
خب من تازه ازدواج کرده بودم و منزلمون توی بلوار ابوذر بود. سعید صبح های دوشنبه که میخواست بره سرکارش؛ پادگان امام حسن(ع) (مقر لشگر حضرت رسول)، حدودای ساعت ۷، ۷ و نیم صبح
میآمد در خونه ما، زنگ می زد، من اف اف رو برمیداشتم می گفتم بله؟
می گفت سلام حاجی! من سعیدم یادت نره شب مییام دنبالت که بریم هیئت.
مقید بود به اینکه مراقبت و هماهنگی کنه که در برگزاری هیئت یه وقتی مشکلی پیش نیاد.
راوی؛ شیخ #محسن_حسینی (سخنران هیئت عشاق الخمینی (ره))
#خاطرات_سعید
______
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi
هدایت شده از شلمچه (شَلَم) کجا بودی؟
هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا او را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند. (شهید مهدی زین الدین)
شهدا را با #صلواتی یاد کنیم ♥️
@shalamchekojaboodi