شلمچه (شَلَم) کجا بودی؟
سلام روز عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش رو تسلیت می گم ان شاء الله که بتونیم از بهت
این خاطره را که امروز قبل از ظهر عاشورا به دستمان رسید و مربوط به نماز ظهر عاشورا بود یکباره به یادمان انداخت که؛
یک سعید هم در کربلا بود که شهیدِ نماز اباعبدالله الحسین علیه السلام شد😭
◼️ #عاشورای_حسینی رو به اون آقایی تسلیت میگیم که فرمود: یا جداه! هر صبح و شام درمصائب تو خون گریه میکنم...
روز عاشورا بچه ها تو کانون بودند و هیئت ها از خیابان رد می شدند. بچه ها داشتند پخش و پلا می شدند. کنار در نگهبانی داشتم به دسته ها نگاه می کردم.
نمی دونم چطوری کنار آقا سعید قرار گرفتم. برگشت گفت: عاشوراست، کجا برم؟ امروز روز جایی رفتن نیست. شما مسجدی مهدیهای جایی نمی ری؟ گفتم: نه عاشورا نمی تونم جایی برم.
گفت: راستش من هم همین طورم. دوست دارم عاشورا که شروع می شه و به عصر می رسه و تموم می شه من هم تموم بشم. روز عاشورا حالی به من دست می ده که دوست ندارم شب رو ببینم.😭
این حرفش بر عمق جان من نشست...
راوی؛ آقای جعفر #اجلالی
#خاطرات_سعید
_______
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi
هدایت شده از صبح حسینی
22.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ
سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد😭😭😭
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین
سلام بر آن مدافعِ بى یاور 😭😭😭
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده😭😭😭
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ
سلام بر آن گونه خاک آلوده😭😭😭
أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ
سلام بر آن بدنِ جامه به غنیمت رفته
حسیییییین 😭😭😭😭😭
هدایت شده از صبح حسینی
سرت کو؟ سرت کو؟ که سامان بگیرم
سرت کو؟ سرت کو؟ به دامان بگیرم
سراغ سرت را من از آسمان و
سراغ تنت از بیابان بگیرم
تو پنهان شدی زیر انبوهِ نیزه
من از حنجرت بوسه پنهان بگیرم
حسین! خون حلقومت آب حیات است
من از بوسه بر حنجرت جان بگیرم
رسیده کجا کار زینب که باید
سرت را من از این و از آن بگیرم
کمی از سرِ نیزه پایین بیا تا
برایِ سفر بر تو قرآن بگیرم
تو گفتی که باید بسوزم، بسازم
به دنیای بعد از تو آسان بگیرم
قرار من و تو شبی در خرابه
پی گنج را کُنج ویران بگیرم
هلا! میروم تا که منزل به منزل
برای تو از عشق پیمان بگیرم
محمد رسولي
#مرثیه_حضرت_زینب سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
بعد از عاشورا و شاید تو همون دههی دوم محرم بود که کیک و بیسکوییت گرفته بودیم و پسرم حامد داشت میرفت بیرون از شهرک.
در همین حین آقای شاهدی رو دیدیم و رفتیم سلام علیک کردیم، حامد گفت آقای شاهدی بفرما، ایشون گفت نه نمیخورم.
گفتم آقای شاهدی حامد ناراحت میشه اگه از بیسکویت و کیک برندارید، لطفاً بردارید بخورید.
گفت پس به یه شرط؛ حامدجان! اگه من اینو بردارم بخورم، دعا میکنی که عمو سعیدت شهید بشه؟!
حامد گفت نه، نه، نه، تو رو خدا بخورید ولی شهید نشید.
خب بچه های ما که فرزندان شهدا بودند ایشون رو خیلی دوست داشتند و هنوز هم وقتی اسم شهید شاهدی می یاد چشماشون پر از اشک می شه و از خوبیها و اون رفتارهای بزرگمنشانه ای که باهاشون داشته یاد می کنند.
راوی؛ خانم #نعمتی
#خاطرات_سعید
______
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi
15.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذکر خاطره از آقای ایرج #خوشبین دوست آقا سعید درب منزل شهید (درشب شام غریبان امام حسین علیه السلام، سال ۴۰۳ ه.ش)
ارسالی آقای محمد #آقازاده
@shalamchekojaboodi
#ارسالی_اعضا
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
خاطره عصر عاشورای آقا جعفر اجلالی از آقا سعید، فضای ذهنی اون ایام را برامون تداعی کرد.
حقیقتا این طرز تفکر برای اغلب بچهها وجود داشت. شایدم تراوشات فکری همین عزیزان بزرگتر از ما بود که به ذهن و جان ما فرو میریخت.
اصلا برنامهای برای بعد از ظهر عاشورا نداشتیم. هیچ چیزی برامون رنگ و بو نداشت. حتی خوردن و آشامیدن عادی هم برامون سخت و سنگین بود.
بعد از عاشورا را نمیتونستیم تصور کنیم. انگار آخر دنیا بود. پایان دهر بود. دوست نداشتیم بعد از امام حسین(ع) زنده باشیم.
این حالات رو در چهره دوستان و اطرافیان خصوصا آقاسعید بوضوح میدیدی. حالت غم و گرفتگی و شکستگی
شاید هم همه این ها برگرفته از اون ندای درونی قلب داغدیده آقامون امام حسین(ع) بر بالای پیکر بیجان حضرت علی اکبر(ع) بود که فرمود: یاعلی
علی الدنیا بعدک العفی
از خدا میخواهیم که اجازه بده همچنان آقاسعید دستمان را بگیره و ما را به مسیر پرنور و خیل با عظمت شهیدان راهنمایی و ملحق کنه🤲🤲
@shalamchekojaboodi