eitaa logo
شمیم معارف
48 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
507 ویدیو
68 فایل
حکمت و عرفان، فلسفه، علوم غریبه و روانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️خداوند متعال به داوود وحی فرمود «ای داود به بندگان گناهکارم بشارت بده و بندگان صدیقم را بترسان ، داود عرض کرد خداوندا چگونه به گنهکاران بشارت دهم و بندگان صالحت را بترسانم؟ خداوند فرمود : به گنهکاران این مژده را بده که من توبه آنها را می پذیرم و از گناهان آنان می گذرم و صدیقین را از این جهت بترسان که آنها به اعمال خویش مغرور نشوند ، زیرا اگر من از بندگانم به طور دقیق حساب بکشم، همه آنها هلاک شده هستند.» 📚 حدیث قدسی، باب ۸، ص ۱۴۴،ح۱۴۲٫
✍️استاد فاطمی‌ نیا : فرد وارد قیامت می‌شود، فکر می‌کند خبری است! تعجب می‌کند! می‌گوید خدایا پس این همه نماز و عمره و روزه و زيارت چه شد؟! می‌گویند تو دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی و بنده های خدا را تحقیر کردی! . ‌جوانانی داریم که به ظاهر هم متدین هستند، اما وقتی در مورد او سوال میکنی، هیچکس از او راضی نیست! به راحتی دل می‌شکند! به راحتي ديگري را تمسخر و تحقير مي‌كند! در خانه بداخلاقی می‌کند! عزیز من پس چرا جلسه رفته بودی؟! چرا درس اخلاق رفته بودی؟! وقتی اخلاقت را اصلاح نمی‌کنی، استاد دیگر چه فایده دارد!
دهان روح و تن ⚜️ انسان دو دهان دارد: یکی گوش که دهان روح اوست و دیگر دهان که دهان تن اوست. این دو دهان خیلی محترم‌اند. ⚜️ انسان باید خیلی مواظب آن‌ها باشد، یعنی باید صادرات و واردات این دهان‌ها را خیلی مراقب باشد آن‌هایی که هرزه‌خوراک می‌شوند،‌ هرزه کار می‌گردند. کسانی‌که هرزه‌شنو می‌شوند،‌ هرزه‌گو می‌گردند. ⚜️ وقتی واردات انسان هرزه شد، ‌صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف می‌شود. یعنی قلم او هرزه و نوشته‌هایش زهر‌آگین خواهد شد. حضرت وصی،‌ امیرالمومنین‌(علیه السلام) فرمود: عمل نبات است و هیچ نبات از آب بی‌نیاز نیست و آب‌ها گوناگون‌اند. ⚜️هر آبی که پاک است،‌ آن نبات هم پاک و میوه‌اش شیرین خواهد بود؛ و هر آبی که پلید است،‌ آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است. خود عمل، ‌حاکی است که از چه آبی روئیده شده است.(علامه بزرگوار حسن زاده حفظه الله)
دعای_قبل_خواب حضرت امام صادق علیہ السلام فرمودند : هر ڪس هنگامے ڪـہ بہ بستر خواب مے رود سہ مرتبہ این دعا را بخواند از گناهان بیرون آید مانند روزے ڪـہ از مادر متولد شدہ باشد : ✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي‏ عَلَا فَقَهَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بَطَنَ فَخَبَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَلَكَ فَقَدَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي‏ يُحْيِ الْمَوْتى‏ وَ يُمِيتُ الْأَحْيَاءَ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ✨ 📚 اصول کافی ج ۴ کتاب الدعا ح ۳۳۰۳
سلام دوستان عزیز. امروز درخصوص کرونا مختصر سیری در علم شریف جفر کردم که درمانش چیست؟ که در نتیجه دو راهکار نشان داده شده البته راهها گوناگون است اما در سیر مختصری که انجام شد به این دو نکته اشاره شد . یکی ذکر شریف بسم الله الرحمان الرحیم و دیگری خوردن کلم. پس از استخراج کلم در اینترنت سرچ کردم دیدم درسته کلم بسیار خاصیت دارد در درمان بیماریها بخصوص عفونت
چون کلم سرشار از سولفور است و سولفور هم یک ماده‌ی مفید و مؤثر در مبارزه با عفونت‌ها است بنابراین کلم می‌تواند روند بهبود بدن در بیماری‌های عفونی را تسریع کند. کمبود سولفور در بدن آن را در برابر بیماری‌های عفونی آسیب‌پذیر کرده و زمان بهبود را طولانی می‌کند. سولفور همچنین در سرعت بخشیدن به فرآیند بهبود زخم‌ها هم کمک می‌کند.
سه مورد دیگر به عرض می رسد: هویج، چله نور و دعای فرج
✅نقطه گذاری ✍️مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود، کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد. تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟؟؟ برادر زاده او تصمیم گرفت آن را اینگونه تغییر دهد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران. خواهر او که موافق نبود، آن را اینگونه نقطه گذاری کرد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم. نه برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران. خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطه گذاری کرد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادرزاده ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران. پس از شنیدن این ماجرا، فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادر زاده ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران.
کدام گناه بالاتر است؟ ترک عمدی نماز یا زنا؟ ✍️بر اساس برخی از روایات معتبر گناه کسی که نماز را عمدا ترک کند، می‌تواند از زنا هم بالاتر باشد: مسعدة بن صدقه می‌گوید وقتی از امام صادق(ع) پرسیده شد که چرا به انسان زناکار کافر گفته نمی‌شود، ولی ترک کننده نماز کافر است؟ فرمود: زیرا انسان زناکار و امثال او به دلیل شهوتی که بر آنها غالب شده، مبادرت به این گناه می‌کنند، ولی ترک کننده نماز فقط به جهت خوار شمردن این عبادت الهی‏ آن‌را ترک کرده است. 📚شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 339
⚜️حکایت‌های پندآموز⚜️ 🔻نماز بی‌وضو🔻 ✍️فردی تعریف می کرد که در وضو خانه مسجد شاهد بودم امام جماعت از دستشویی بیرون آمد و یکراست به محراب مسجد رفت و بدون وضو نماز خواند!! از آن مسجد بیرون رفتم و جای دیگری نماز خواندم! از آن به بعد به همه دوستان و آشنایان گفتم که در فلان مسجد نماز نخوانید چون امام جماعت آن آلزایمر گرفته!! و نماز بی وضو می خواند!! این رویداد گذشت تا یک زمان به علت بیماری؛ آمپولی تزریق کردم و هنگام نماز با خود گفتم یکبار دیگر محل تزریق را در دستشویی ببینم تا از طهارت لباس و بدن اطمینان داشته باشم. وقتی از دستشویی بیرون آمدم و آماده نماز شدم؛ گویی به من الهام شد: شاید آن روز هم امام جماعت مسجد؛ مشابه من به قصد دیگری وارد دستشویی شده است. از خودش این را پرسیدم. حرفم را تایید کرد. 💥اما چه فایده من آبروی او را پیش افراد زیادی برده بودم!
🔵 قوه خیال، برزخ بین حواس پنج گانه و قوه عاقله هست. حواس پنج گانه این سویی محض و قوه عاقله آن سویی محض است، لذا قوه خیال به هر طرف مشغول شود با همان حشر و خو پیدا می کند. 🔵 صور عالم مثال، نسبت به عالم ماده وزانت وجودی دارد و خیلی سنگین هستند. 🔵 تمام صور مثالیه، ادراکات نفس است در صقع ذات خود. 🔵 قوه خیال تا موقعی که مشغول حواس پنج گانه است از ادراکات عقلی بهره ندارد. 🔵 قوه خیال ادراکات عقلی را هم که یا به صورت معناست و یا ذوات مجرد عقلی، هر دو را صورتگری می کند. 🔵 قوه خیال معانی کلی مرسل را به صورت عبارت، نوشتار، یا شنیدن در می آورد و ذوات مجردات عقلیه را به صورت انسان انشا می کند.
از آثار ذکر شریف بسمله؛ ذکر شریف بسم الله الرحمان الرحیم اختلالات هارمونیک ذهن و بدن و مزاج را تنظیم می کند. عدد این شریفه 786 است چنانچه با عدد اسم ذاکر اضافه شود مفیدتر خواهد بود. شميم معارف: @eshraghat
ما چرا باید معتقد باشیم یعنی چرا باید به چیزی اعتقاد داشته باشیم؛ این سئوال بطور مستقیم و تنگاتنگ با این مسئله در ارتباط است که ما تنها جسد هستیم یا روح هم داریم؟ علت این سئوال این است که ما اگر تنها یک جسد خاکی نیستیم و دارایی شعور و روح انسانی هستیم پس باید خصوصیات یک وجود روحانی را داشته باشیم زیرا اعتقاد فعل یک موجود غیر جسمانی است مطلق ایمان و اعتقاد به امور طبیعی و جه ماورایی فعل روح است که یک موجود غیر جسمانی است اعتقاد بچه به مثلا جاذبه زمین و گردش افلاک و چه به وجود خدایی برای این عالم و فرشتگان کارگزار و غیره باشد متعلق به شعور غیر مادی است حتی حیوانات نیز که برخی امور جزیی غیرمادی را ادراک می کنند بخاطر شعور حیوانی وروح جزیی است که دارند. با بررسی نیازهای انسانی و احوالات و صفات انسان پی می بریم که مبداء این عوارض و حالات جسم ما نیست مبدائ حالت پاکی و ناپاکی و خیر خواهی و شررسانی و دهها حالت دیگر انسان روح اوست. با این بیان ساده و بدون نیاز به بحث های فلسفی باز می کردیم به این مسئله که چرا باید معتقد یا به امور الهی و غیرمادی اعتقاد داشته باشیم ما بیشتر از اینکه چسم باشیم روحیم و روح با تمام ویژگی هایش روح است یعنی با لحاظ نمودن اوصاف و نیازهایش بناراین وقتی معلوم شد ما روح بعلاوه جسم هستیم پس باید بدانیم که اعتقاد که از افعال و اوصاف روحاست بی نیاز نیستیم همانطور که جسم ما نیاز به غذا و آب ومواد مغذی دارد که از جنیس خود جسم است روح ما نیز نیاز به غذا و مواد مغذی دارد آنگونه که با روحیت ما متناسب باشد یعنی نان و پنیر نمیتوانیم به روحمان بدهیم بلکه غذای او مانند خود او باید غیر جسمانی باشد مانند علوم ومعارف و مطالب علمی و حقایق آفرینش ومانند آن. پس از اینکه گفتیم مطلق اعتقاد فعل روح است ومتعلق روح است این یعنی اعتقادی که به روح منسوب می شود اعم از اعتقاد مادی و غیر مادی است پس اعتقاد مادی مانند اینکه من معتقدم که زمین به دور خورشید می چرخد و اعتقاد غیر مادی مانند اینکه خدا وجود دارد روح وجود دارد علم و جود دارد و مانند آن . البته باید دانست که وقتی می گوییم اعتقاد مادی منظور این نیست که آنچه مورد اعتقاد قرار می گیرد یک امر مادی است نه اینکه نفس اعتقاد مادی باشد. مشکل بشر امروز این است که فقط به جنبه جسمیت خودش اهمیت می دهد و سعی می کند روح را تابع غذای جسمش کند و ساربان را افسار زده به دست شتر داده اند و در غرب به بحران معنویت که رسیده اند برای پرکردن این خلاء روحی و معنوی به فرقه های شیطانی و بودایی و عرفانها کاذب رو آورده اند که بعضا در کشور ما نیز این بحرانها و در پی آن غذاهای مسموم دیده می شود. جسم و روح آدمی با غذای سالم و مخصوص خود تقویت و فربه می شود پس تشخیص غذای سالم برای هر کدام بسیار مهم است همانطور که قرآن کریم می فرماید: فلینظرالانسان الی طعامه" شایسته است که انسان به غذایش بنگرد و بدان اهمیت بدهد و به آن حساس باشد چرا که استمرار و کیفیت این استمرار مرهون آن است . در برخی اشخاص که زندگی حیوانی و خصوصیات زندگی حیوانی مانند خور و خواب و خشم و شهوت درآنها غالب است گاه یا اغلب نیاز به اعتقاد پیدا نمی کنند و دراین آنها این گرایش دیده نمی شود چون جنبه انسانی در آنها آنقدر ضعیف است که توان عرض اندام و ابراز نیاز ندارددرحالیکه نیاز به اعتقاد صحیح همان اعلام گرسنگی روح است. اما باز هم باید پرسید که چرا باید فردی معتقد باشیم و کارکرد اعتقاد صحیح در انسان چیست؟ خدایی که انسان را آفرید و از روح خود در او دمید نیاز جسم او را در زمین و نیاز روح او را در آسمان قرار داد و رسول خود را همراه با شریعت که حاوی احتیاجات روح انسان است مبعوث کرد و بسوی مردم فرستاد و به مردم خطاب کرد که غذای روحتان را از او بگیرید و رسول به عنوان طبیب و معلم در خدمت بشر قرارگرفت و هر آنچه نیاز روح در برهه های زندگی اوست در اختیارش قرار داد. ما اگر تمایل به زندگی انسانی داشته باشیم باید معتقد باشیم و اعتقاد چون غذای روح است پس باید در سلامت آن اهتمام داشته باشیم پس ما به اعتقاد صحیح به خدا و رسول و امامان هدایتگر نیاز داریم چون در سفر روحانی خود چه در دنیا و چه در پس از رفتن از این دنیا بدان نیازمندیم. اعتقاد صحیح چون تامین کننده اصل زندگی و حیات ماست بیش از این هر چیزی دیگری بدان نیازمندیم. اعتقاد غیر مادی چون کارکردش هم در این دنیا و هم در بزرخ و هم در قیامت است بنابراین بسیار مهم است نسبت به اعتقاد مادی. چون تاریخ اعتبار اعتقادات مادی همان تاریخ مرگ است اما تاریخ اعتبار اعتقاد غیرمادی تا ابد است یعنی تا زمانی که شخص بدان معتقد است. شميم معارف: @eshraghat
تعجیلِ خود را برای رسیدن به آینده ببینید! آیا شما هم کارهایتان را انجام میدهید که “تمام شوند” ؟ تا به آینده برسید؟ آیا وقتی در این لحظه هستید چیزی در شما میخواهد زودتر این لحظه تمام شود و به لحظه ی بعد برسید؟ مثلا وقتی منتظر چیزی یا کسی هستید، یا وقتی با عجله غذا میخورید یا زمانی که در ترافیک هستید ، وقتی امتحان دارید...وقتی ظرف میشورید... کمی خودتان و فکرهاتان را زیر نظر بگیرید و بِنگرید ذهن را دوست ندارد و یا کم ارزش جلوه می دهد و به دنبال لحظه ی بعد است! و لحظه ی بعد را ارزشمند تر می پندارد و این چرخه ادامه دارد اگر ذهن را مشاهده کنید، کم کم این روند کند می شود و بیشتر در لحظه حال دارید و آرام هستید.
حکایت شنیدنی از یک نفر اهل دل! دوستی می گفت بایکی از رفقای اهل دل در خیابونی راه می رفتیم دیدم بی قراره و حالت تهوع داره نزدیکه که بالا بیاره گفتم چی شده گفت تو حالت خوبه مشکلی نداری گفتم نه خوبم چطور مگه گفت دراین مسیری که می امدیم به کجا نگاه می کردی گفتم ادما مغازه ها و پیاده رو . تعجب کرد گفت پس چرا میگی حالت خوبه گفتم مگر باید چیزیم میشد گفت هر چیزی که ادم میبینه در واقع اونو میخوره چون وارد وجودش میشه با دهان چشمش. اخم کرد و ادامه داد مگر ادم هر چیزی رو میخوره من تو این مسیر چند نفر رو همش دیدم دارم بالا میارم گفتم چرا گفت ادما هم مثل خوراکی ها سالم ومسموم دارن حلال وحروم دارن وقتی از دم همه رو نگاه میکنی یعنی داری اشغال خوری میکنی گفتم ادم خوب هم هست گفت تو از کجا می دونی کی خوبه که نگاهش کنی گفتم خب چرا حال من بد نشد. گفت چون معده روح تو به اشغال عادت کرده غذای مسموم کاریت نمی کنه عصب معده ی روح تو از کار افتاده گفتم حالا تو اینطوری هستی ادما رو ادم می بینی یاغیر ادم گفت دوست داری ادما رو حیوون ببینی. من سکوت کردم گفت اگر اینطور باشه خودتم یکی از اونایی گفتم چکار کنم گفت غذای فاسد نخور به صورت کسی نگاه نکن مگر مجبور باشی این غذاها که تو خیابون میبینی صدتا یکیش هم سالم نیست ادما خوب و بد دارن اما اگر میلی در تو نیست که تغییر کنی و احساس غریبی نمی کنی بخودت سخت نگیر چون همجنس کنار همجنسش راحته و نیازی به تغییر احساس نمی کنه چون یکی هستند اما اگر بخوای ادم بشی باید هم چشاتو هم دهانتو ببندی باید مراقب لقمه هم باشی اگر لقمه مشکل داشته باشه هیچ طوری نمیتونی دهان و چشمت رو کنترل کنی من چون می شناختمش از طعنه هاش ناراحت نمی شدم بهش گفتم من که کم حرف میزنم حالا باتو دارم زیادحرف میزنم گفت وقتی نگاهت می چرخه مثل اینه که زبانت داره میچرخه حرف زدن و نگاه کردن کمش هم زیاده گفتم اخه تو جامعه امروزی نمیشه اینطوری بود گفت جامعه؟ حیوانات هم جامعه دارن اسمش باغ وحشه وکسی هم اونجا هوس ادم شدن نمی کنه همه اونا هم در ادعای حیوان بودن صادق هستند و دروغ نمیگن اما در جامعه ادما....؟! گفتم منظورت چیه گفت دیگه داری زیاد صحبت می کنی گفتم بحث رو نیمه کاره ول نکن جمع بندی کن نتیجه ای بگیریم گفت ادم با بحث ادم نمیشه زبان رو رها کن خوب گوش کن ببین چی میگم زبان مثل قاشقه که تهش تو کاسه دله اگر زیاد زبان رو بچرخونی حال دل رو بهم میزنه. بعد از این گفتگو جز به ضرورت حرفی نزد سرش رو هم بلند نمی کرد مگر به ضرورت. این بنده خدا منو یاد یکی از اولیای الهی در یکی از حرم های شریف انداخت که من متوجهش شده بودم اما ما ا دما چون تشخیص مون متکی به ظاهر افراده متوجه این ادما نمیشیم خلاصه مدتی کشیکشو می کشیدم دیدم به هیچ کس نگاه نمی کنه درحالی که مردم اونجا زائر بودن وقتی گردنش خشک میشد به دیوار نگاه می کرد یا به سقف. بماند. درهمین فکر بودم با پشت دست اهسته زد به بازوم گفت تو این اینم دیدی چرا دنبال عمل نمیری همش دنبال این استاد و اون استاد این سایت و اون سایت میری اگر قدم جلو نزاری علامه هم باشی باز بیسوادی انچه تو مغزته باید بره تو دلت و تبدیل به ایمان بشه وگرنه چهارتا جمله حفظ کردن هنر نیست با مرگ همش یادت میره اگر کسی راه افتاد هستند کسانی که کمک کنن. ادم باید بسمت خدا راه بره تا به مقصد برسه . من با این قضیه یه خورده خودم جمع کردم هیچی نمیگفتم مات بودم نزدیک اذان بود لبخندی زد و گفت یه برکه اب زلال می بینم گفتم وسط شهر برکه کجا بود بنده خدا گفت اونجا رو نگاه کن . نگاه کردم دیدم مسجده چیزی نگفتم اون گفت بریم تنی به اب بزنیم(منظورش نماز خوندن بود) خلاصه نماز باحالی بود اما وقتی خواستیم دوباره وارد خیابون بشیم تا به ایستگاه بریم انگار میخواست وارد مزرعه تیغ و خار بشه خلاصه یه خورده که رفتیم خیلی دلم میخواست یه سوال شخصی ازش بپرسم اما طوری حرف زده بود که دیگه روم نمیشد صحبت کنم دلم میخواست بدونم کرامت هم داره این که همچین شخصیتی داره یا نه تو همین حال بودم که نگاهم کرد گفت خداوند عالم لقمان رو مخیر کرد به پذیرش نبوت یا حکمت اما لقمان حکمت رو انتخاب کرد گفتم چطور یهو یا این قضیه افتادی چه ربطی داشت گفت دنبال لقمه جویده نباش فکر کن تا جوابت رو بگیری. گفتم نمیشه یه ذره توضیح بدی گفت: مرغ غم او به حیله شد ما را رام خاموش که مرغ رام را رم ندهی شميم معارف: @eshraghat
تعجیلِ خود را برای رسیدن به آینده ببینید! آیا شما هم کارهایتان را انجام میدهید که “تمام شوند” ؟ تا به آینده برسید؟ آیا وقتی در این لحظه هستید چیزی در شما میخواهد زودتر این لحظه تمام شود و به لحظه ی بعد برسید؟ مثلا وقتی منتظر چیزی یا کسی هستید، یا وقتی با عجله غذا میخورید یا زمانی که در ترافیک هستید ، وقتی امتحان دارید...وقتی ظرف میشورید... کمی خودتان و فکرهاتان را زیر نظر بگیرید و بِنگرید ذهن را دوست ندارد و یا کم ارزش جلوه می دهد و به دنبال لحظه ی بعد است! و لحظه ی بعد را ارزشمند تر می پندارد و این چرخه ادامه دارد اگر ذهن را مشاهده کنید، کم کم این روند کند می شود و بیشتر در لحظه حال دارید و آرام هستید.
از کارکردهاي اسماي الهيه در انسان الله هر اسمي از حضرات اسماي الهيه نور و اخلاق و خلق و خو و حالات خودش را دارد . وقتي اسمي به نفسي تعلق گرفت چه خود وارد شود و چه دعوت شود ابتدا موکل آن اسم اسباب تحقق اخلاق خود را پيش پاي آن انسان قرار مي دهد سپس اتفاقات و حالات واميالي پيش مي آيد و در نهايت او منش و رفتار شخص را به خود شبيه مي سازد. پيش از اين در کتابهاي انسان تجلي جمال و جلال، حقيقت روح انسان و شميم معارف سلوکي دراين باره صحبت کرديم. الحمدلله رب العالمين
از اسرار و ومعارف قرآني قرآن کريم در سوره فرقان ايه 63 مي فرمايد: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا و بندگان خداى رحمان كسانى‏ اند كه روى زمين به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى‏ دهند. در گذشته در کتاب اشراقات رباني درشناخت انسان به عرض رسيد که "قالوا" و "قل" به معناي گفتند و مي گويند و بگو پايين ترين مرتبه معنايي آنهاست. در گذشته بحث کرديم که " قال" همان " کان " است مثلا" قل هو الله احد" صرفا اين نيست که بگو خدا يکتاست بلکه بايد به معناي " کان" ترجمه ، فهم و تلقي کرد. يعني صرفا نگوئيد که خدا يکتاست بلکه موحد باشيد بحث سر بودن است نه گفتن. بحث شدن هست به قلب و جوارح و خيال نه گفتن به زبان. خدا که يکتاست منظور از " قل هو الله احد" يعني خداي يکتا را يگانه پرستش کنيد. چه بسيار اشخاص که مي گويند خدا يکتاست روزي پنج مرتبه نماز هم مي خوانند اما هزاران خدا دارند چنانچه در حديث قدسي خداي عزيز فرمود: اي انسان من چنان به فکر تو هستم و به توجه دارم که انگار فقط تو را آفريدم و جز تو بنده اي ندارم اما تو چنان رفتار مي کني که انگار هزاران خدا داري. پس مراد خداي مهربان در سوره توحيد اين است که موحد باشيد با لقلقه زبان انسان موحد نمي شود بلکه بايد در عمل قلب و جوارح و نيات و افکار موحد بود. با اين مقدمه در کريمه فوق " يمشون" به معناي راه رفتن در واقع و حقيقت و باطن معنا ، منش و مرام و رفتار و شخصيت و " هونا" به طمئنينه و خضوع قلبي و اطمينان قلب و حلم وقار تعبير و تفسير و معنا مي شود. پس " يمشون علي الارض هونا" يعني راه مي روند روي زمين به آرامي اينطور ترجمه مي شود که بندگان پسنديده خداي مبارک در جامعه و درارتباطات اجتماعي وخانوادگي و فضاي مجازي و مانند آن ( الارض دراينجا به اين عبارات معنا مي شود) با شخصيت اسلامي و سلامت قلب و اخلاص و بدون فريب و کلاهبرداري و شيطنت زندگي مي کنند. پس "يمشون" يعني زندگي کردن نه راه رفتن و "الارض" يعني عرصه اجتماعي و خانوادگي و فضاي مجازي . بحث بعد "قالوا سلاما" است که عرض کرديم "قالوا" يعني باشيد و رفتار کنيد. " سلاما" يعني با سلامت قلب و بدون پرخاشگري و تجاوز و شهوت و حق کشي. بنابراين برهمين اساس " خاطبهم" بمعناي مخاطب قرار دادن ايشان را يعني هم زماني که حرف بدي به آنها مي زنند و هم به معناي اينکه کار بدي درحق ايشان مي کنند. يعني هم جواب فحش را با فحش نمي دهد و هم ظلم ديدن را با ظلم کردن پاسخ نمي گويد. غفرالله لنا و لکم.