eitaa logo
شمیم ملکوت
374 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
271 ویدیو
125 فایل
ساده و صمیمی با ملکوتیان
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شیخ فرهاد فتحی
این تصویر دنیای امروز ماست. ما پیشگیری نمی کنیم و بعد مرکز درمانی میزنیم و هرکس بتواند ده درصد را ترک بدهد، قهرمان میشود. جلوی آموزش غلط را نمیگیریم و بعد ۱۶ الی ۲۰ سال درس خواندن، تازه میفهمیم شغلی برای درسی که او خوانده نداریم و بهش میگیم چرا نمیری فلان کارگاه کار کنی؟ خب اگر قرار بود در فلان کارگاه کار کنه با پنجم ابتدایی هم میتونست و چه نیازی بود لیسانس یا دکتری بگیرد! بخاطر کاسبی جلوی تبلیغات مزخرف در صدا و سیما را نمیگیریم و بعد از مدت ها میگوییم چرا مردم مصرف گرا شدند و‌ چرا دیگر ساده زیست نیستند! جلوی فضای مجازی مبتذل را نمیگیریم و بعد میگوییم چرا در مجازی به گناه آلوده شدند! بچه معصوم ۶ ساله خود را به نظام آموزشی میدهیم و بعد ۱۲ سال به جای اینکه هم باسواد شود هم سوالات ذهنی او پاسخ داده شود، با یک جوان ۱۸ ساله بیسواد و پر از شبهه دینی مواجه میشویم. ما اشتباهات واضح را می بینیم و میدانیم ولی بخاطر منفعت طلبی، محافظه کاری، ترس و... درموردش صحبت نمی کنیم و نهایتا تبدیل به معضلات عدیده میشود. ما حاضریم برای هرکاری هزینه کنیم ولی برای فرهنگسازی هزینه نمیکنیم و شما میبینید قشری که قراره فرهنگ سازی کنند بخاطر مشکلات معیشتی آنقدر ذهنشان مشغول است که فرصت مطالعه و پیدا کردن پاسخ برای نسل جدید را ندارد و همه میدانیم از معلم تا طلبه در اسنپ مشغول هستند. جامعه ای که فرهنگسازان آن ضعیف باشد آن جامعه ضعیف خواهد شد، کودکی که ببیند آخوند مسجد تا معلم مدرسه مشکل مالی دارد، این افراد را الگوی زندگی‌خود قرار نمیدهد. یاعلی... ✍ شیخ / عضویت 👇🏻 @sheikh_farhad_fathi
. حضرت امّ البنين عليها السلام مادر حضرت عباس عليه السلام در ماتم او و برادرانش، بيرون از مدينه و در بقيع، در ماتم ايشان چنان ندبه و گريه می‌كرد كه هركه از آنجا می‌گذشت گريان می‌گشت: لا تَدْعُوِنّي وَيْكِ اُمَّ الْبَنينَ تُذَكِّريني بِلُيُوثِ الْعَرينِ وای بر تو مرا ديگر مادر پسران مخوان كه مرا به ياد شيران بيشه‌ام می‌اندازی كانَتْ بَنُونَ لِيَ اُدْعي بِهِمْ وَالْيَوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنينَ مرا پسرانی بود كه به آنان خوانده می‌شدم اما امروز برای من پسرانی نيست 🏴 📚 مفاتیح الجنان سفينة البحار، ج١، ص۵١٠
حجت الاسلام دکتر رفیعی: سال آخر عمر مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی رحمة الله علیه من ایشان را در سفر حج در قبرستان بقیع دیدم، که ایشان روی ویلچر بودند . بعد گفتم یک توصیه ای به من بکنید؟ ایشان گفت: من گرفتاری هایم را با حضرت ام البنین سلام الله علیها حل می کنم و هر وقت گرفتار هستم ۱۰۰ تا صلوات نذرش می کنم و هر وقت هم با حضرت عباس علیه السلام کار دارم حضرت عباس علیه السلام را به این مادرش قَسَم می دهم! آیت‌الله سيد مجتبی بهشتی: یک مشکلی داشتم که ۴-۵ سال حل نشده بود، ناگهان در قبرستان بقیع مدینه با کسی که اهل ذکر بود برخورد کردم، دستم را کشید و سمت قبر حضرت ام‌البنین سلام الله علیها بُرد و گفت: اینجا ۵۰۰ صلوات نذر کن، ۱۰۰ تا صلوات را نقد و همین‌جا بفرست و ۴۰۰ صلوات را وقتی حاجتت برآورده شد، بفرست! مشکلم حل شد. 📚ذکر محبوب، ج ۱، ص ۴۱۴.
آیت‌الله مامقانی: 🔶 وقتی قاصد امام سجاد علیه‌السلام به مدينه آمد تا خبر واقعه کربلا را به مردم بدهد، با حضرت أمّ‌البنين مواجه شد. 🔶 خانم ام‌البنین پرسید: از امام حسين علیه السلام چه خبر‌؟. قاصد گفت: اى بانو، خداوند شما را صبر دهد كه عبّاس تو شهید شد. امّ‌البنين فرمود: از امام حسين خبر بده. 🔶 بالاخره يكى‌يكى خبر شهادت چهار فرزندانش را به او داد. حضرت امّالبنین گفت:«قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِاللّه عَلَیْهِ السَّلَام». 🔶 رگ‌های قلبم را پاره كردى، فرزندانم و آنچه در زير آسمان کبود است، همه فداى امام حسين علیه السلام. من از بهر حسين در اضطرابم تو از عباس می‌گويی جوابم⁉️ 🔶 اين شدّت علاقه، كاشف از بلندى مرتبه او در ايمان و قوّت معرفت او به مقام امامت است كه مرگ چهار جوان رشيد خود را كه نظير نداشتند، آسان مى‌شمارد. 📚 تنقیح‌المقال، ج ۳ ص ۷۰
پیش ثبت نام مدرسه علمیه شهید مطهری ره آغاز شد مدرسه علمیه شهید مطهری ره برای سال تحصیلی 1404-1403 در مقطع سطح دو (کارشناسی) از بین دارندگان مدرک دیپلم و بالاتر، طلبه می پذیرد. امتیازات: 💠توفیق شاگردی مکتب اهل بیت علیهم السلام 💠امکان ادامه تحصیل در سطوح عالی حوزه و دانشگاه تا دکترا 💠بهره مندی از اساتید مجرب و بنام استان 💠اعطای مدرک رسمی سطح دو(کارشناسی)دارای اعتبار برای سازمان استخدامی کشور و سایر نهادهای رسمی و کانون وکلا و سردفتری و امور مشاوره و آموزش و پرورش و... 💠برخورداری از خدمات رفاهی اعم از تحصیل رایگان و بیمه تکمیلی در دوران تحصیل و مهد کودک برای مادران طلبه 💠برخورداری از فضای سالم و معنوی حوزه جهت تحصیل و مطالعه 💠امکان استفاده از کتابخانه تخصصی حوزه 💠بهره مندی از خدمات مشاوره خانواده و تحصیلی جهت پیش ثبت نام، نام و نام خانوادگی و شماره تماس خود را به شماره پیامکی 30009900033930 یا شماره همراه 09375181253 ارسال نمایید یا به صورت حضوری به آدرس رجایی شهر بالاتر از بلوار موذن خیابان پیروزی خیابان شهید صیاد شیرازی مدرسه علمیه شهید مطهری ره مراجعه فرمایید.
سرلشکر سلامی: جالب است این را بدانیم که شهید رضی در طول 33 سال خدمت زیارت کربلا و نجف را انجام نداده بود تا دیروز که با جسم قطعه‌قطعه ملاقات و زیارت کرد. حضرت زهرا سلام الله : « الهی اِسْتَعْمِلْنی لِما خَلقْتَنی لَهُ» خدایا من را خرج کاری کن که مرا بخاطرش آفریدی !
آتش در لانه ی شیطان افتاده ! حکومتش به لرزه افتاده ! نقشه هایش برای طولانی بودن غفلت انسانها، با شکست مواجه شده است! باور نمی کرد در امریکا و اروپا، مرگ بر اسرائیل بگویند ! برای همین به هر شیوه ای متوسل می شود! ولی اشتباهش این است که با شهادت انسانها، یک قدم دیگر به مرگ نزدیکتر می شود! ایران و غزه و یمن و سوریه و اسرائیل و امریکا و... ظاهر ماجراست! باطن قضیه همان ، جنگ بین حق و باطل است و وعده ی قطعی خدا ، پیروزی حق است! .
وَتَجْعَلَنِى‌بِقَِسْمِکَ‌ رَاضِیاًقانِعاً ... می‌شود آمدنت‌ قسمتِ‌ زندگانیِ‌ ما باشد؟!
همه تمدن های باستانی در شرق متولد شده اند! تمام آثار باستانی موزه ها متعلق به شرق است ! تمام انبیای اوالعزم ، در شرق مبعوث گردیده اند! بیشتر حکما و فلاسفه ، از شرق برخاسته اند ! عاطفه ، دوستی ، محبت ، پیوندهای فامیلی ، نوع دوستی ، در شرق آکنده است ! ولی ، در غربِ بی اصل و نسب و بی ریشه و بی عاطفه و سرد و بی احساس، امنیت است و در شرق جنگ و ناامنی!! چرا ؟!؟! قطعه ی گمشده ی این پازل کجاست؟! همان قطعه ای که فاطمه ی زهرا س، روز و شب ، برای آن می گریست ؟! .
علامه حسن زاده ی آملی ره، کتاب شان را بعد از نوشتن ، به علامه طباطبایی ره داده بودند که مطالعه کنند و نظر بدهند. علامه طباطبایی ره، فرموده بود: کتاب خوبی است ولی شما مدام در کتاب برای خودت دعا کردی ، و من در تمام عمرم حتی یکبار برای خودم دعای شخصی نکرده ام !! دارم فکر می کنم ربط موضوع به غزه چیست ؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای اهل الثغور صحیفه سجادیه سید مصطفی موسوی قسمت اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای اهل الثغور صحیفه سجادیه سید مصطفی موسوی قسمت دوم
دو کلمه حرف حساب !
در دنیا همه چیز درهم است: خوب و بد زشت و زیبا سالم و مریض تمیز و کثیف با ایمان و بی ایمان ! باید تحمل کرد چون در آن حکمتی است ! حالا اینها ظاهر ماجراست !! معصومین که باطنها را هم می دیدند و تحمل می کردند! ما که در تحمل ظواهر هم، ناتوانیم و کم حوصله !!
☀️🕊🌸🍃﹏💠🍃 🕊🌸🍃 🌸🍃 🍃 🍃 ـ🌸🍃دعای 19 دعای صحیفه سجادیه ( دعا برای درخواست و طلب باران )                                                           وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ ، عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ الاِسْتِسْقَاءِ بَعْدَ الْجَدْبِ 🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧 دعای آن حضرت است هنگام درخواست باران پس از خشکسالی 🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧 ✳️﴿1﴾ اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَيْثَ ، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِغَيْثِكَ الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِكَ الْمُونِقِ فِي جَمِيعِ الْافَاقِ . 🔶(1) خدایا! ما را به باران سیراب کن و رحمتت را به باران پُر آب و فراوان بر ما گسترش بخش؛ از ابری که برای گیاه زیبای زمینت در تمام ناحیه‌ها و اطراف سوق داده شده. ✳️﴿2﴾ وَ امْنُنْ عَلَى عِبَادِكَ بِإِينَاعِ الَّثمَرَةِ ، وَ أَحْيِ بِلَادَكَ بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ ، وَ أَشْهِدْ مَلَائِكَتَكَ الْكِرَامَ السَّفَرَةَ بِسَقْيٍ مِنْكَ نَافِعٍ ، دَائِمٍ غُزْرُهُ ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ ، وَابِلٍ سَرِيعٍ عَاجِلٍ . 🔶(2) و بر بندگانت با به بار آمدن و رسیدن میوه منّت گذار و سرزمین‌های مرده‌ات را با شکفتن شکوفه‌ها زنده کن و فرشتگان بزرگوار نویسنده‌ات را با فرستادن بارانی سودمند و پیوسته، از جانب خودت گواه گیر؛ بارانی که فراوانی و انبوهش وسیع و باریدنش بسیار تند و آمدنش سریع و زود باشد ✳️﴿3﴾ تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ ، وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِي الْأَقْوَاتِ ، سَحَاباً مُتَرَاكِماً هَنِيئاً مَرِيئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا ، غَيْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ ، وَ لَا خُلَّبٍ بَرْقُهُ . 🔶(3) تا به آن باران، هر چه از زمین و گیاه مرده است، زنده کنی؛ و به سبب آن از دست رفته‌ها را بازگردانی؛ و آنچه از دل زمین آمدنی است، بیرون آری و از برکت آن باران، روزی‌ها را وسعت بخشی؛ از ابری انباشته، لذّت بخش، گوارا، فراگیر و غرّان‌ که بارانش اندک نباشد و برقش نفریبد. ✳️﴿4﴾ اللَّهُمَّ اسْقِنَا غَيْثاً مُغِيثاً مَرِيعاً مُمْرِعاً عَرِيضاً وَاسِعاً غَزِيراً ، تَرُدُّ بِهِ النَّهِيضَ ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِيضَ 🔶 (4) خدایا! برای ما بارانی فریادرس و برطرف‌کننده قحطی فرست؛ بارانی رویانندۀ گیاه و سرسبز کنندۀ دشت و دمن و بارانی گسترده و فراوان ‌که به وسیلۀ آن گیاه از رشد ایستاده را به عرصۀ رشد و نموّ بازگردانی؛ و در سایۀ آن، مردگی و خشکی زمینی که علف و گیاهش از بین رفته، جبران کنی. ✳️﴿5﴾ اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْياً تُسِيلُ مِنْهُ الظِّرَابَ ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ ، وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِي جَمِيعِ الْأَمْصَارِ ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ ، وَ تُكْمِلُ لَنَا بِهِ طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِيدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَي قُوَّتِنَا . 🔶(5) خدایا! ما را بارانی فرست که به وسیلۀ آن از تپّه‌ها آب سرازیر نمایی و چاه‌ها از آن پر کنی و نهرها را روان سازی و درختان را برویانی و قیمت‌ها را در تمام شهرها ارزان کنی و چهارپایان و مخلوقات را نشاط و قوّت دهی و روزی‌های پاکیزه را برای ما کامل کنی و زراعت را برویانی و پستان‌ها را پر شیر سازی و نیرو به نیروی ما بیافزایی. ✳️﴿6﴾ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَيْنَا سَمُوماً ، وَ لَا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَيْنَا حُسُوماً ، وَ لَا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَيْنَا رُجُوماً ، وَ لَا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَيْنَا أُجَاجاً . 🔶(6) خدایا! سایۀ ابر را بر ما باد گرم و زهرآگین مساز و سردی آن را بر ما شوم و نحس مکن و بارانش را بر ما عذاب قرار مده و آبش را برای ما تلخ و شور مگردان. ✳️﴿7﴾ الَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَكَاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ . 🔶 (7) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از برکات آسمان‌ها و زمین روزی بخش؛ همانا تو بر هر کاری توانایی. ـ🕊🌸🍃 ـ☀️🕊🌸🍃﹏💠🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ╰┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅╯
هدایت شده از شمیم ملکوت
صحیفه بُعد درونی و داخلی اسلام را آشکار می‏‌کند! 🔻 پروفسور ویلیام چیتیک، اندیشمند آمریکایی درباره کتاب صحیفه سجادیه چنین می‌نویسد: 🔹 تمدن اسلامی به طور کلی بسیار شبیه به یک شهر مسلمان‏‌نشین قدیمی است: دیوارهای بیرونی حکایت از گرفتگی و کسالت و غم‏بار بودن آن می‌کنند و ورود به این دنیای پشت دیوار نیز آسان نیست. 🔹 اما اگر شخصی بتواند با اهالی این شهر صمیمی شود، به او حیاط‏‌ها و باغ‌‏های دل‌‏انگیز و زیبایی نشان داده خواهد شد که مملو از گل‏‌های خوشبو، درختان میوه و فواره‌‏های جوشان هستند. 🔹 آن‌هایی که در رابطه با تاریخ اسلام، وقایع سیاسی و بنیادهای آن مطلب می‌‏نویسند تنها با دیوارها سروکار دارند زیرا راهی به درون باغ‌‏های پشت دیوار ندارند. 🔹 برخی از این باغ‌‏ها از طریق مطالعه صوفی‌گری، هنر و معماری، شعر و موسیقی به روی افراد باز می‌‏شوند اما از آنجا که تمام این موارد در اشکال تاریخی ویژه و تحت تأثیر محیط پیرامون خود به ظهور رسیده‏‌اند، ریشه‏‌های عمیق اسلامی آن‌ها به راحتی از چشم افراد دور می‏‌ماند. 🔹 قدیمی‌‏ترین، اصیل‏‌ترین و دشوارترین باغ‌‏های این شهر برای ورود، قلب‏‌های بزرگ‌ترین نمایندگان این تمدن است. اینجاست که دعاهای رسیده از ستون‌‏های اسلام اولیه تصویر کاملاً جدیدی را از روح زنده و پویای اسلام نشان می‏‌دهند. 🔹 این دعاها دسترسی مستقیم به انواع رفتارها و ویژگی‌‏های بشری که پیش نیاز شکوفایی کامل آرمان اسلامی هستند را فراهم می‏‌کنند. کتابی مانند صحیفه بُعد درونی و داخلی اسلام را آشکار می‏‌کند.
در لحظه های خسته‌ی این عصر دلتنگ یک رویای دیرینم من سرگذشت تلخ یک قومم من رنج انسان نخستینم... با من گلوی رودهای خشک آواز اقیانوس می‌خواند دریانوردی در دلم مرده‌ست من روح ماهی‌های غمگینم چون زائران کوچه‌ی گیسو آشفته و شبگرد آن شب بو  آه ای خیابان‌های بی‌مجنون! تصویری از دارالمجانیم من نابلد من ساده من ناشی روح فنا در کاسه و کاشی رقص و تحیّر رنگ و نقاشی یک چشمه هندم یک قلم چینم! هم سندباد جستجو رفته است هم شهرزاد قصّه گو خفته است ویرانه‌ای از من به جا مانده است حس می‌کنم خاک فلسطینم در لحظه‌های خسته‌ی این عصر دلتنگ رویائی که خود بودم با من کبوترهای خونینی است بیهوده خواب صلح می‌بینم در لحظه‌های خسته‌ی این عصر یک شاخه از یاد تو می‌کارم شاید که فصل دیگری آمد! شاید نگارا با تو بنشینم داودی
🔹امروز اولین روز سال جدید میلادی است. 🔹 روز مادر و روز زن به مناسبت ولادت حضرت زهرا س را در پیش رو داریم. 🔹ایام چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی است. 🔹هفتمین روز شهادت سید رضی موسوی در سوریه است. 🔹در غزه ، ۲۱ هزار نفر به شهادت رسیدند، ۸ هزار نفر در زیر آوار مفقودند و ۵۶ هزار نفر مجروح . 🔹اسراییل در جنگ نابرابر، غزه را بمباران می کند و مقاومت ، در عرصه جنگ زمینی پیروز میدان است. 🔹رژیم صهیونیست امروز دستور عقب نشینی ۵ گردان را داد. 🔹مقاومت عراق، عین الاسد را مورد حمله پهبادی قرار داده است. 🔹روسیه و اوکراین ، دیروز مواضع هم را بشدت کوبیدند. 🔹در غرب ، هر روز علیه اسراییل تظاهرات است. 🔹بالگردهای آمریکایی، دیروز ۱۰ یمنی را در دریای سرخ ، به شهادت رساندند. 🔹یمنی ها تنگه باب المندب را بسته اند. 🔹پاکستان و مالزی ، جشن نو میلادی را لغو کردند. 🔹۳۰ میلیون نفر در پویش سلامت ، شرکت کرده اند. 🔹اعزام به حج عمره ، مجددا آغاز شده است. 🔹ایران از امروز به گروه اقتصادهای نوظهور جهان موسوم به بریکس، می پیوندد. 🔹اسامی تیم ملی ، برای رقابت در جام ملتهای آسیا اعلام شد. 🔹ثبت در حوزه های علمیه بزودی آغاز می شود. 🔹هوا آلوده است و مدتی است باران نباریده است. خدایا ! میشه سال دیگه در چنین روزی حضرت مسیح ع، پشت سر امام زمان عج نماز بخواند ؟!
مبارک
به یاد مادرم ... سال آخر دبیرستان بودم؛ امتحانی داشتم که کتاب قطوری داشت و فقط یک شب وقت برای خواندن داشتیم. می‌دانستم که نمی‌رسم کتاب را تمام کنم. یا باید تا صبح بیدار می‌ماندم که من آدمش نبودم یا باید نصف کتاب نخوانده می‌رفتم امتحان و تجدید می‌شدم. آخر شب شده بود و من هنوز کتاب را به نصف هم نرسانده بودم. سرم روی کتاب می‌افتاد و چشمانم می‌رفت. خردادماه بود و هوا گرم. در ایوان نشسته بودم. مادر پیشم آمد و گفت:《چرا نمی‌خوابی؟》 گفتم:《درسم تموم نشده. حتی نصف هم نشده. باید تا صبح بیدار بمونم. اما نمی‌تونم.》 گفت:《برو دست و صورتت رو بشور و بیا. خوابت می‌پره.》 به حرفش گوش کردم. وقتی برگشتم دیدم سجاده‌اش را در ایوان پهن کرده، چادر نمازش را سر کرده و مفاتیح به دست در سجاده‌اش نشسته است. با خود گفتم خب می‌خواهد نماز شبش را بخواند و بعد بخوابد. مادر عادت داشت آخر شب نماز شبش را می‌خواند و بعد می‌خوابید. ساعتی گذشت نماز مادر تمام نشد. من درس می‌خواندم. مادر نماز می‌خواند. من درس می‌خواندم مادر دعا می‌خواند. من درس می‌خواندم مادر قرآن می‌خواند تا اذان صبح شد. ساعت ۵ صبح بود. گفت:《کتابت تموم شد؟》 گفتم:《 آره.》 گفت:《 پاشو نمازت رو بخون و برو بخواب. ساعت ۷ صدات می‌کنم صبحانه بخوری و بری امتحان. حتما امتحانت رو خوب میدی.》و خوب هم دادم. من خوابیدم. ولی مادر نخوابید. چون صبح شده بود و روز او شروع شده بود. باید صبحانه آماده می‌کرد و به بقیه رسیدگی می‌کرد. من رفتم امتحان و ظهر آمدم و ناهار مثل همیشه حاضر بود و مادر مثل همیشه مشغول کار. من زندگی کردم و او خودش را به پای من ریخت. در شبها و روزهای امتحان. او قبول شد و من مردود. مردود از فرزندی. مردود از قدرشناسی و مردود از آنچه او لایقش بود و من ندانستم چه بود؟