eitaa logo
شمس (ساقی)
497 دنبال‌کننده
189 عکس
8 ویدیو
2 فایل
کسی که غرق خدا شد جزای اوست بهشت نه آن که دل به عبـادت، به شوق حـور دهد شمس (ساقی) کانال‌ آموزش عروض و قافیه و... 🆔 @arozghafie 🆔 @shams400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السَّلامُ عَلیكِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب) ( کوه صبر) سیـنه مالامالِ درد و غـــم، بـرای زینب است مرغ جانم نــوحــه‌پــرداز عــزای زینب است کیست زینب؟ قـافلـه سـالار مِحنـت‌دیـدگـان این‌که گویم شمّه‌ای از مـاجــرای زینب است کـوه صــبر و استقامت بود و هرگز خـم نشد کـوه اگرچه از حقـارت، زیـر پـای زینب است ناظــر رأس جــــدای شـــاهِ دیـــن در نیــــنوا دیـده‌ی مِحنـت کـشِ دَردآشــنای زینب است بوسه زد در کــربــلا، بر بـوسه‌گـاه تیــغِ کیـن عقل، ماتِ وسعتِ صـبر و رضایِ زینب است بــود همگـــام عـــزیـــزان حســین تشـنه لب سوی شامِ غـم که این از اعتـلای زینب است گر نـوای کـربـلا، بـر گــوش عــالـم آشــناست حاصل آن خطبــه و بـانگ رسـای زینب است هر که گویی دیـده مــاتــم در زمانه بی‌درنـگ در حقیقت هر که باشد در قفــای زینب است از وفـــاداری و صـــبر و بـــردبـــاری ‌هــای او عـالمی شرمنده‌ی مِهـــر و وفـــای زینب است حـاتـم طـایی که باشد شهـره‌ی جـود و سخـا چون گدایی در برِ جـود و سخای زینب است بس‌که غـم دید و صبوری کرد و هرگز دم نزد سـوگـوار مــرگ او حتی خــــدای زینب است (ساقی) غمـدیـده گوید: تسلیت بر شـیعیــان گرچه خود گریان ز داغ جانگزای زینب است سید محمدرضا شمس (ساقی) 1385 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چیست؟ نوعی قالب ابداعی‌است که نخستین‌بار، شاعر معاصر شادروان «سید علیرضا شمس قمی» با عنوان مستزادبند در سال 1382 خورشیدی بنیان گذاردند. ، شعری است که مانند مستزاد در آخر هر مصراع، مصراعی موزون اضافه می‌شود؛ که کوتاه‌تر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نیز با مصراع اول یکی نیست؛ اما کامل کننده‌‌ی معنی مصراع است. این قالب شعر، حرکتی بین شعر کلاسیک و نیمایی می‌باشد و به شاعر اجازه می‌دهد که اندیشه‌ی خود را به راحتی بیان کند. نکته‌ی دیگر این‌که در این قالب، پیوند عمودی و روایی شعر باید حفظ شود و شاعر از مضمون اصلی دور نشود و هر بند در ادامه و تکمیل کننده‌ی اندیشه‌ی شاعر است؛ اما به جهت تنوع می‌توان در هر بند مستقل عمل کرد منتها بندهای دیگر به نوعی مؤید و مرتبط با بند اول نیز باشد. در مجموع قالب مستزادبند به دلیل پتانسیلی که در این قالب ابداعی وجود دارد؛ این اجازه را به شاعر می‌دهد که در بعضی از اوزان دیگر نیز بتواند به گونه‌های نوین هنرآفرینی کند. هر بند در این مستزادبند از سه مصراع تشکیل شده است که مصراع های بلند در هر بند هم‌قافیه است و مصراع های کوتاه مستزاد نیز در هر بند هم‌قافیه‌‌اند و بیتی که «بند» این قالب است ، جداگانه با قافیه‌ای مجزا و وزنی کوتاه سروده می‌شود که می‌توان گفت: (مستزادبند مثلث‌‌) است. بنابراین در هر بند «مستزادبند مثلث‌» سه نوع قافیه‌ وجود دارد.‌ ‌ ✍شاهد مثال : دردا که روزگارِ تبهکارِ کج مدار کجرو چو کژدم است بیگاه و گاه می‌کُشد از نیش زهربار چون خصم مَردم است خوش خال و خط چو مار و فسونگر چو زلف یار در آستین، گم است زاهدنمای پیر روباه شیرگیر مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن مفعول و فاعلن مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن مفعول و فاعلن مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن مفعول و فاعلن مفعول فاعلن مفعول فاعلن‌‌ : ا---------------------------------× ا----------* ا---------------------------------× ا----------* ا---------------------------------× ا----------* ا----------+ ا----------+ ا---------------------------------☆ ا----------• ا---------------------------------☆ ا----------• ا---------------------------------☆ ا----------• ا----------❃ ا----------❃ کامل اثر فوق را اینجا بخوانید. شادروان سید علیرضا شمس قمی eitaa.com/shamseqomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السَّلامُ عَلیكِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب) (اگر زینب نبود) کـربـلا در خود رها می‌شد اگر زینب نبود ظهــر عاشورا فنــا می‌شد اگر زینب نبود پــرچــم اســلام می‌افتـــاد بر روی زمیـن پــرچــم ظــالم بپـا می‌شد اگر زینب نبود محــو می‌شد مــاجــرای عــاشقــان کربـلا عشق بی قدر و بهـا می‌شد اگر زینب نبود قصــه‌ی جـان‌ســوز ســـالار شهیــد نیــنوا عـاری از شور و نوا می‌شد اگر زینب نبود بانگ هل من ناصری که نصرت اســلام بود اندک اندک بی‌ صـدا می‌شد اگر زینب نبود از سر بی جسم شـاه دین به روی نیــزه ها بی‌خبــر، خلق خــدا می‌شد اگر زینب نبود صحنـه‌ی ایثـــار هفتــاد و دو یــار بــاوفــا بی گمان، بی اعتـــنا می‌شد اگر زینب نبود جسم صدچـاک علی اکبــر، عزیز مصطفی از زمین کی جـابجـا می‌شد اگر زینب نبود تیــر و حلــق اصغــر و دست پلیــد حرمله در فراموشی رهـــــا می‌شد اگر زینب نبود پیکـــر و دســتان سقـــای علمـــدار حسین بیشتر از هـم جـــدا می‌شد اگر زینب نبود ظلم شمر و ابن سعدِ نحس و عمّال یـزیـد محو از روی و ریــا می‌شد اگر زینب نبود در بیــان ماجـرای حـــق و بــاطــل تا ابـد حق مطلب کـِـی ادا می‌شد اگر زینب نبود کشتی اسـلام می‌شد غــرق از بعد حسین تا ابـد بی نــاخـــدا می‌شد اگر زینب نبود ظــالـم ملعـون، یــزیـد دون میان مسلمین لایـق حمـــد و ثنـــا می‌شد اگر زینب نبود گــوش عـالم بی‌خبــر می‌ماند از بیــداد او قصـه از این مـاجـرا می‌شد اگر زینب نبود (ساقیا) از ماجــرای کــربــلا ، بر شیعیـــان کرد زینـب دختــر شـیر خــدا حق را بیــان سید محمدرضا شمس (ساقی) 1391 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اَلسّلامُ عَلیـكِ یَا أُمُّ المَصائِب) ا࿐❁❈࿐✿࿐❁❈࿐ا (راوی نینوا) کــوهِ صـبر و اسـتقامـت زینب است مظهــر شور و شهــامـت زینب است آن کـه از قــدقــامــتِ عشـق حسـین بست قـامـت تـا قیـامـت زینب است آن کـه در دشــت بـــــلای عـــاشــقی داد یـک دنیـــا غــرامـت زینب است آن کــه در راہ اســارت، سـوی شــام کـرد یــاران را زعــامـت زینب است در پـــرســـــتـاری طفــــلان یـتـــیـم اُسـوه‌ی مِهــر و کـرامـت زینب است از غیــوری ، پیـش چشـم دشمنــــان روسپید و راست قـامت زینب است آن کـه با یک خطبــه ی دنـدان‌ شکن کرد دشمــن را مــلامـت زینب است بــــرتــــریـــن راوی دشــتِ نیــــنـوا با همه رنـج و وخــامـت زینب است بــر پــرســتاران بــا مجـــد و وقــار در پـرســتاری عــلامـت زینب است آن کـه دشمــن می‌شـود از حِلـــم او غــرق دریـــای نــدامــت زینب است آن کـه بــا نــام همــامـش ، (ساقیا)! داده عــزت بـر کــلامـت زینب است آن کـه در این شعـــرِ شــیوا از کــرم خـامـه را کرده غــلامـت زینب است سید محمدرضا شمس (ساقی) 1388 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شهد شعر
استاد شمس بانوی کاشانی - Instrumental 7 .mp3
2.44M
(مهتاب) گرچه می‌دانم که دنیــا جایگاه خـواب نیست برکه‌ی این زندگانی هم، به جز مـرداب نیست نیمه ی هر مـاه، مَــه در نیمـه شـب آید میــان پاسی از شب طی شده اما شبم مهتاب نیست. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1392
هدایت شده از شمس (ساقی)
(مجلس رندان) درآن محفل که بوی خدعه و تزویر می‌آید یقیناً مَعرفت، در آن مکان، کم گیر می‌آید نمی‌دانم چرا هرجا که حرفی از وفا باشد به چشمم چهره‌هایی مملو از تزویر می‌آید مکش بالا خودت را با تزاویر و ریاکاری که فوّاره پس از بالانشینی، زیر می‌آید مباش اهل خرافات و مپو راه خطا هرگز... که کفر از راهِ جهل و غفلت بی‌پیر می‌آید برو در مجلس رندان نشین که پیر آن مجلس مبرّا از خرافات است و با تدبیر می‌آید مکن تکفیرم و بر من مگیری خرده ای واعظ که عارف چون بوَد آگاه، با تفسیر می‌آید به گوشم می‌رسد آوای غم هر لحظه امروزه «که از هر سو صدای شیون زنجیر می‌آید» ۱ چنان غم، خانه کرده در دل از بیداد گردون که نفس، از سینه بیرون، با تب تأخیر می‌آید مشو اغفال دشمن گرچه خود را دوست می‌خواند چنان که گرگ، در صحرا پی نخجیر می‌آید جلا هرگز نمی‌گیرد دلی که غش در او باشد به کار آهن و فولاد، کی اکسیر می‌آید ؟ چگونه می‌توان دل را تسلّی داد وقتی که : سخن بر گوش‌ها، با ناله‌ای دلگیر می‌آید ؟ چه‌سان فهمد غم و درد دل درمانده‌ی نان را کسی که از سرِ سفره، همیشه سیر می‌آید ؟ مَبندی دل به این دنیا که گر وقتت رسد، روزی اجل، بر بردنت از غیب، همچون تیر می‌آید طلب هرگز مکن مستی درین عالم ز بدمستان که جام می فقط در دست (ساقی) گیر می‌آید سید محمدرضا شمس (ساقی) 1402/10/07 eitaa.com/shamssaghi ۱ ـ استاد مجاهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا