eitaa logo
طهور
530 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
325 ویدیو
6 فایل
پایگاه اطلاع رسانی طهور؛ نشر آثار حجت الاسلام و المسلمین استاد دكتر سيدمرتضی حسينی شاهرودی نشانی: tahour.ir ایتا | سروش | بله @sharabetahour آپارات: tahourap
مشاهده در ایتا
دانلود
395910913_193047390.mp3
930.7K
🔊 💠 قيام با نام علی
💠 حکیم سبزواری، دوباره ملاصدرا 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی به مناسبت روز بزرگداشت حکیم ملاهادی سبزواری 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
1396-12-08-Sabzevari.mp3
2.58M
🔊 💠 حکیم سبزواری، دوباره ملاصدرا
💠 حکیم سبزواری، دوباره ملاصدرا 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی به مناسبت روز بزرگداشت حکیم ملاهادی سبزواری ـ هشتم اسفند 1ـ حکمت متعالیه کاملاً متفاوت از سایر مکتب‌های فلسفی و حکمی است، نه ترکیب و مخلوطی از آن‌ها 🔹 نظامی است همراه با مبانی ویژه، دقیق و عمیقی که هم مسایل متافیزیکی را می‌تواند حل کند و هم می‌تواند برای سعادت و کمال انسان‌ها راه‌حل‌های عمیق و همه‌جانبه ارایه کند 🔹 در میان شارحان ملاصدرا در میان پیشینیان دو نفر جایگاه بسیار ویژه دارند، اگرچه ناشناخته‌اند: یکی فیض کاشانی، یکی حکیم سبزواری. در میان متأخرین هم علامه طباطبایی و علامه حسن زاده آملی. 🔹 این‌ها جزء کسانی هستند که بهترین تفسیر که نزدیک‌ترین توضیح و تبیین به افکار و مبانی ملاصدرا است را ارایه کردند. 🔹 اگرچه حکیم سبزواری بنیان‌گذار مکتب فلسفی نیست و تا فلسفه ملاصدرا شناخته نشود و عمر آن به پایان نرسد، مکتب فلسفی پدید نمی‌آید ـ الان هنوز مکتب فلسفی ملاصدرا شناخته نشده، بنابراین بنیان‌گذار بعد از ملاصدرا هنوز کسی نیست، ـ اما در شرح حکمت متعالیه گویا ملاصدرا دویست سال بعد آراء و نظریاتش را تفسیر می‌کند 🔹 یعنی در قرابت فکری حکیم سبزواری و ملاصدرا همین‌قدر می‌توانیم بگوییم که تقریباً کسی جایگزین حکیم سبزواری نیست 2ـ حکیمان متأله ـ هم قبل و هم بعد ملاصدرا ـ غالباً اهل سیر و سلوک و زهد در دنیا بودند. جدا از این‌که تقریباً تمام کسانی که جزء شارحان حکمت متعالیه بودند، مجتهد جامع الشرایط و فقیه تمام عیارند. در میان این شارحان مرحوم حکیم سبزواری، هم در فقاهت کم‌نظیر است، اگرچه معاصر با شیخ انصاری است و هم در تفسیر مباحث فلسفی بی‌نظیر است و هم در سیر و سلوک و همچنین زهد در دنیا جزء ستارگانی است که اگر دقیق و درست شناخته شود، تا قرن‌های بعد می‌درخشد. 3ـ کاری که حکیم سبزواری در شرح حکمت متعالیه انجام داده، گویی دوباره ملاصدرا و حکمت متعالیه و عرفان اسلامی را احیا و بازسازی کرده. حکمت متعالیه که حدود دو قرن رو به فراموشی می‌رفت و ملاصدرا و آثار او را هیچ کس نمی‌شناخت و در نتیجه بعد از ملاصدرا عرفای بزرگی هم رشد و ظهور نکردند، با آمدن حکیم سبزواری و این ویژگی‌های سلوکی و زهدی که در دنیا و نسبت به همه ماسوی الله دارند، سبب شده که عرفان اسلامی را احیا کند. دوم، حکمت متعالیه را به‌عنوان دقیق‌ترین و عمیق‌ترین نظام فلسفی که تاکنون در عالم اسلام آمده است، [معرفی کرده] ـ ان شاء الله در آینده مکتب‌های عمیق‌تر و دقیق‌تری هم ارایه شود که قطعاً ‌می‌شود ـ سهمی که حکیم سبزواری در احیا و روزآمد کردن حکمت متعالیه دارد، تقیرباً می‌توان گفت که هم‌سنگ و هم‌اندازه خودِ ملاصدراست. کانال طهور @sharabetahour
💠 ماه شعبان، ماه دست‌یابی به کشتی نجات 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت و 📹 فیلم در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
13850602-Shaaban.mp3
3.72M
🔊 💠 ماه شعبان، ماه دست‌یابی به کشتی نجات
🔹 عین آن تعبیری که امیرمؤمنان صلوات الله و سلامه علیه نسبت به خدا بیان کردند، ما در این ماه نسبت به خاندان پیامبر علیهم الصلات و السلام باید داشته باشیم. بگوییم: «وَجَدتُکم اهلاً للمحبه»، ما شما را شایسته دوستی و محبت یافتیم. بنابراین اگر اظهار محبت نکنیم، چه کنیم! کانال طهور @sharabetahour
💠 ماه شعبان، ماه دست‌یابی به کشتی نجات 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 در روایات دو نوع تعبیر داریم. 1ـ ماه رجب، ماه بندگان خدا، ماه مبارک رمضان، ماه خدا و ماه شعبان، ماه حبیب خدا و اولیای خدا. 2ـ تعبیر مشهورتری هم هست که وارونه تعبیر اول است. یعنی ماه رجب ماه خدا، ماه مبارک رمضان، ماه بندگان خدا و ماه شعبان، در جای خود محفوظ است. 🔹 گفته شد که ماه رجب چه ماه خدا باشد، چه ماه بندگان خدا، تفاوتی ندارد. اگر ماه بندگان خدا باشد، یعنی ماهی است که بندگان خدا باید بجنبند، مسابقه بدهند، رقابت کنند و بالاخره حرکت کنند، از منزل خارج بشوند. 🔹 اگر ماه خدا باشد، یعنی رحمت خدا چنان گستره است که هرکسی بخواهد در این ماه از خانه خارج بشود، شدنی است. 🔹 حال اگر کسی از خانه خارج شد، اولین قدم را که از خانه بیرون گذاشت، همراه می‌خواهد. ماه شعبان، ماه همراه پیدا کردن است، ماه شناسایی کشتی نجات است، ماه دست‌یابی به کشتی نجات است. 🔹 هیچ‌کدام از این‌ها هم امکان‌پذیر نیست، مگر از طریق اظهار محبت صادقانه، خالصانه، بدون چشم‌داشت و طمع به پیامبر و خاندان پاکش علیهم الصلات و السلام. 🔹 پس ماه شعبان ماه اظهار محبت است در همه اشکال، اقسام، درجات و مراتب آن. یعنی در این ماه بندگانی که قصد سفر دارند و دنبال کشتی نجات می‌گردند، باید زبان آن‌ها پیوسته به حمد و ستایش و مدح و ثنای این خاندان مشغول باشد. 🔹 تعبیرهایی که در زبان عرفی خلق خدا مثلاً به همسر و فرزند یا پدر و مادرشان می‌گویند «دستت درد نکند، سرت درد نکند، فدات بشم، قربونت برم» و مانند این‌ها، ماه شعبان ماهی است که تمام این تعبیرها به مناسبت و بی‌مناسبت باید متوجه پیامبر و خاندان پیامبر علیهم الصلات و السلام باشد. یعنی کلام زیبایی دیدیم، چشم ما به حدیث و روایتی افتاد، خیلی خوب است که بگوییم رسول خدا! قربانت بشویم با این حرف‌های زیبایی که گفتی! دعایی خواندیم یا توفیقی پیدا کردیم، باز همین‌طور. این‌ها اندازه زبانی آن است. 🔹 البته درباره صلوات هم مکرر عرض کردم که زبان ما باید پیوسته در این ماه به صلوات بر خاندان پیامبر علیهم الصلات و السلام مشغول باشد. 🔹 فراتر از زبان، در حالات‌مان هم باید همین گونه باشیم. یعنی در تخیلات خود هم آن‌ها را طلب کنیم، با آن‌ها صحبت کنیم و روبرو شویم. در اعمال خود هم سعی کنیم که رفتارمان مطابق میل، چارچوب‌ها و استانداردهای آن‌ها باشد. به‌گونه‌ای رفتار کنیم، فکر کنیم و حرف بزنیم که آن‌ها می‌پسندند و می‌پذیرند و در این کارهایی که انجام می‌دهیم، هیچ طمع نداشته باشیم. به‌گونه‌ای که اگر حبیب خدا صلوات الله و سلامه علیه و آله و خاندان پاکش علیهم الصلات و السلام یک وقتی که در دعاهای‌مان با آن‌ها صحبت کردیم و صلوات فرستادیم، فرمودند که بنده من، دوست من، پیرو من، امت من، شیعه من! چه می‌خواهی؟ بگوییم هیچی. 🔹 یعنی اصلاً برای دریافت چیزی نام آن‌ها را بر زبان نیاورده باشیم؛ بی‌طمعِ بی‌طمع. یعنی حقیقتاً اگر فرمودند که خب! این‌همه در این ماه صلوات فرستادید، ذکر گفتید، دعا کردید، زیارت کردید، مناجات شعبانیه خواندید و مانند آن‌ها، بفرمایند چه می‌خواهید؟ بگوییم هیچی، اصلاً چون دوست‌تان دارم این‌ها را به زبان آوردم. این‌ها اظهار عبودیت و بندگی بود. می‌خواستم نسبت به شما شکور باشم. هیچ طلب و خواسته‌ای ندارم. 🔹 البته خواستن از آن خاندان هم مانعی ندارد. ولی همه چیزمان را از آن خاندان بخواهیم. لکن بد نیست که در این یازده ماه هرچه می‌خواهیم، لیستی بلند و بالا طلب کنیم، هیچ ایرادی ندارد، اما در این یک ماه برای اطمینان خود و برای این‌که تمرین کنیم و بر اظهار محبت صادقانه استوار شویم و استقرار پیدا کنیم، خوب است که بی‌طمع باشد. سلام که می‌دهیم، بی‌طمع؛ ذکر که می‌گوییم، بی‌طمع و هرچه درباره آن خاندان گفتیم، بی‌طمع و بی‌توقع. 🔹 آن تعبیری که امیرمؤمنان صلوات الله و سلامه علیه درباره عبادت احرار دارد که «وَجَدتُک اهلاً للعباده»، تو را که عبادت کردم، نه به‌خاطر این‌که چیزی به من بدهی! عبادت هم نکنم، در ماه رجب می‌گفتیم که «یا من یعطی من لم یسأله و من لم یعرفه»، کسی که اصلاً نمی‌شناسد و طلب هم نمی‌کند ... [به او می‌دهی] 🔹 پس ولی خدا وقتی خدا را عبادت می‌کند، می‌گوید تو شایسته عبادتی. من از تو نخواهم هم به من می‌دهی، از تو نترسم هم مراقبم هستی، در لغزش‌گاه‌ها از سخط و غضب تو احساس اطمینان می‌کنم. حال که این‌گونه است و خیال‌مان راحت است، حال که بدون تقاضا هم هرچه خواستیم و نخواستیم به ما داده، حال که بدون ترس و وحشت هم امنیت به ما بخشیده، چرا درست و حسابی با او صحبت نکنیم. خود او دارد زحمت می‌کشد، نان و آب می‌آورد، دنیا و آخرت می‌آورد. ما می‌گوییم یا الله! می‌فرماید چه می‌خواهی؟ بگوییم آب می‌خواستیم. می‌گوید اگر نگفتی بودی هم که آب را آورده بودم! یک چیز دیگر می‌گفتی، می‌گفتی چون خیلی خوبی، گفتم یا الله.
💠 علی اکبر علیه السلام؛‌ آیینه مصطفی صلی الله علیه و آله 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
AliAkbar2.mp3
4.05M
🔊 💠 علی اکبر علیه السلام؛‌ آیینه مصطفی صلی الله علیه و آله
💠 موعود موجود 🗂 پرونده ویژه نیمه شعبان در پایگاه طهور به نشانی زیر🔽🔽 https://b2n.ir/d56444
📝 انتظار امام زمان، امر فطری است ✏️ گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
1396-02-24-zohoor.mp3
6.37M
🔊 📝 انتظار امام زمان، امر فطری است ✏️ گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
📝 انتظار امام زمان، امر فطری است ✏️ گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 💠 یکی از معانی انتظار این است که انسان منتظر، طالب وضع بهتر از وضع موجود باشد. یعنی در هر شرایطی که هست، هم به لحاظ اعتقاد، فکر، باور، ایمان و علم، هم به لحاظ اخلاق، صفات و ملکات نفسانی و هم به لحاظ رفتار هیچ‌گاه قانع و در نتیجه، واقف در وضعیت بالفعل و کنونی‌اش نشود. 💠 این نوع انتظار اولاً هیچ‌گاه پایان نمی‌پذیرد. یعنی همچنان‌که انسان‌ها قبل از پیدایش ادیان دنبال چنین انتظاری بودند، هنگام ادیان هم بودند و این مسیر ادامه خواهد داشت. 💠 به تعبیر دیگر، انسان‌ها به لحاظ فطری در همه حوزه‌ها انتظار وضعیت بهتر را می‌کشند. کسی نیست که در مسیر علم باشد و نخواهد علمش را تکمیل کند، مخصوصاً اگر همت عالی داشته باشد و اهل تلاش باشد. ممکن است کسی اهل تلاش نباشد و بگوید همین اندازه که داریم کافی است. اما چون تنبل است می‌گوید کافی است و الا اگر به او بگویند با این‌که نمی‌خواهی زحمت بکشی، بی‌زحمت اگر علم را در مغزت بفرستیم، می‌خواهی یا نه؟ همه می‌خواهند. 💠 این حب به کمال و حب به جمال از ویژگی‌های فطری انسان است. کمال مطلق و جمال مطلق، برترین درجه از کمال و جمال، در حد فطرت و ذات انسان مطلوب اوست و در حد وجود و هویت انسان نهفته است. بنابراین تمام انسان‌ها پیوسته کمالات را بیش از گذشته می‌خواهند. لکن گاهی فکر می‌کنند کمال، مال است، گاهی کمال جاه، شهرت، اعتبار و لذت و مانند این‌هاست، مصادیق متفاوت است و الا هر کدام از این‌ها را که احتمال بدهند یا بدانند از مصادیق کمال یا جمال است، می‌طلبند و به دنبال آن هستند. 💠 بخش دیگر این است که ضمن این‌که این‌ها را می‌طلبند، انگار در ضمیر و هویت‌شان یک اصل تغییرناپذیر نهفته است که به آینده امید داشته باشید؛ آینده بهتر خواهد شد. اگر کسی و کسانی از آینده ناامید باشند، به‌گونه‌ای که بگویند که ما تمام تلاش‌مان را کردیم، نشد، [پس] معلوم می‌شود که نمی‌شود؛ این نوعی مریضی دارد، درجاتی از افسردگی دارد. نه فقط درجاتی از نادانی و مانند آن‌ها دارد، بلکه مشکلات روحی و روانی دارد و الا این امر طبیعی که در بین همه انسان‌ها هست که در هفتاد سالگی چنان برنامه‌ریزی می‌کنند که انگار هفتاد سال دیگر هم می‌خواهند زنده باشند، این امری فطری، وجودی و پسندیده است. 💠 ریشه‌های انتظار امام زمان علیه الصلات و السلام و منتظر بودن برای عصر طلایی ظهور و تجلی تفصیلی جزئی اسماء و صفات خدای متعال در قامت ولی الله اعظم همین است. زیربنا و ریشه‌اش فطرت وجود آدمی است. همان‌طور که توحید امر فطری است، انتظار هم امر فطری است. امید به آینده، امید به این‌که شاید عمرمان طولانی‌تر شد، این شاید ـ حال درست است که در زمان ما آدم‌ها یک مدت که کار کردند، بازنشسته می‌شوند ولی کسانی که حقوق می‌گیرند بازنشست می‌شوند، اما کسی که شغل آزاد داشته باشد، بازنشستگی معنا ندارد ـ این میل طبیعی به کمال و استکمال، ریشه انتظار حضرت حجت صلوات الله و سلامه علیه است. 💠 بنابراین تمام انسان‌ها این را دارند. این‌که گفته می‌شود مهدویت از عقاید همه ادیان است، اعتقاد به منجی، از اعتقادات همه انسان‌هاست، به خاطر این اصل زیربنایی است. نه این‌که در کتاب‌هایشان خوانده باشند؛ اگر در کتاب‌ها هم نخوانده بودند، همین‌گونه بود؛ نه این‌که فکر کردند که بالاخره خدا آدمیان را رها نمی‌کند و یک‌جایی کمک می‌کند، ممکن است که هیچ‌کدام از این‌ها هم نباشد. حتی اگر انسان‌ها در کتاب هم نخوانده باشند و فکر هم نکرده باشند، در متن وجودشان امید به آینده و انتظار وضعیت بهتر و راضی نشدن به وضعیت فعلی نهفته است.
💠 بر این اساس، اصل انتظار اولاً مشترک بین همه ادیان، نحل، فرق و همه انسان‌هاست. ثانیاً حقیقت و اعتقادی است که انسان‌ها را یا پیوسته رشد می‌دهد و به کمال می‌رساند و یا رشد و تکاملشان را شدت می‌بخشد. 💠 اگر کسی بداند که فردا از امروز بهتر است و ثانیاً این بهتر بودن فردا ریشه در تلاش ما هم دارد، تلاش خواهد کرد. کسی که برای گرفتن دیپلم دوازده سال درس می‌خواند، کسی که برای تهیه کردن خانه‌ای، مغازه‌ای، باغی بیست سال زحمت می‌کشد، به خاطر این است که می‌داند تلاش او در ساختن زندگی فردایش مؤثر است. بنابراین بسیاری از انسان‌ها هستند که اگر قدری جمع‌تر زندگی کنند و قانع باشند، با یک شیفت کار کردن هم زندگی‌شان را تأمین می‌کنند؛ لکن می‌خواهند خانه آن‌ها بزرگ‌تر باشد، می‌شود کوچک‌تر باشد؛ می‌خواهند غذایشان متنوع باشد، می‌شود متنوع نباشد، اما در عین حال دو شیفت کار می‌کنند و آخر وقت وقتی می‌خواهند به خانه بروند، در بین راه دو تا مسافر هم سوار می‌کنند، این مال این امر فطری است و امر پسندیده است. 💠 اگر به‌خاطر عوامل عصری و قسری و محدودیت‌های اجتماعی و مانند آن این امر نامطلوب بشود، آن چیزی دیگری است. مثلاً برای کسی که زندگی‌اش را از طریق شغلش تأمین می‌کند، خوب نیست که دو تا مسافر کنار خیابان را هم همین بردارد. این مسافر کنار خیابان را بگذارید برای کسی که زندگی‌اش را از این طریق تأمین می‌کند، بردارد و جابجا کند تا زندگی او هم بگذرد. بنابراین تا وقتی که تاکسی، ماشین‌های خطی و این‌هایی که می‌ایستند تا مسافر ببرند و هیچ کار دیگری ندارند، می‌توانند مسافر ببرند، دیگران حق ندارند مسافر جابجا کنند. 💠 اما بهر حال این‌ها امور عرَضی هستند، اما اصل این است که آدمی تلاش کند برای فردایی بهتر، در همه حوزه‌ها؛ در حوزه فکر، اعتقاد، عمل، رفتار، زندگی، امکانات، آسایش، رفاه، ثروت، مکنت و مانند این‌ها این امر پسندیده است و همین با انتظار فرج یا انتظار ظهور امام زمان علیه الصلات و السلام گره خورده است. کانال طهور @sharabetahour
💠 حضرت مهدی صلوات الله و سلامه علیه؛ خلیفۀ الله 🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🗂 متن کامل در نشانی زیر: https://b2n.ir/n49435 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
Mahdi_[Tahour.ir].mp3
6.2M
🔊 💠 حضرت مهدی صلوات الله و سلامه علیه؛ خلیفۀ الله
💠 همه اسرار را او می‌گشاید 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🗂 متن کامل در نشانی زیر: https://b2n.ir/t08950 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
Mahdi_asrar.mp3
3.37M
🔊 💠 همه اسرار را او می‌گشاید
💠 معنای انتظار 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
13930320-Entezar.mp3
4.98M
🔊 💠 معنای انتظار
💠 معنای انتظار 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 💠 آن‌چه درباره عبادت بودن و ثواب داشتن انتظار فرج گفته شده، یا در اغلب موارد و یا به عنوان یکی از مصداق‌های تام انتظار فرج، انتظار گشایش گره‌های کار امت و شیعیان است، نه فرج امام زمان (صلوات الله و سلامه علیه). یکی از این دو احتمال است: یا در اغلب موارد، مقصود از انتظار فرج که عبادت است و ثواب دارد، همین گره‌گشایی از کار بندگان خداست و یا این‌که اگر فرج امام زمان صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه هم هست، یا یکی از مصادیق فرج است و یا مصداق اتم نیست. 💠 این‌که انسان‌ها، مؤمنین و شیعیان انتظار داشته باشند که گره از کار خلق باز شود، گره‌های خلقی، اعتقادی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی و ...، انتظارِ این‌ها عبادت است، چون با امید به رحمت خدای متعال و رجا به فضل الهی تطابق و تناسب تام و تمام دارد. 💠 البته با توجه به این‌که در فرج امام زمان صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه هم چنان‌که از ظواهر فهمیده می‌شود، بسیاری از گره‌های کار خلق باز می‌شود، یا بسیاری از باز شدن‌ها به نقطه پایان و تمامیت می‌رسد و الا باز شدن گره‌ها از خیلی جلوتر شروع می‌شود، مربوط به زمان انتظار نیست؛ از دوره قبل از فرج آرام آرام شرایط ظهور که فراهم می‌شود، فرجی حاصل می‌شود یعنی گره از کار خلق، هم کارهای دنیوی و هم کارهای اخروی باز می‌شود و تمامیت آن به دست حضرت انجام می‌شود و الا این‌گونه نیست که مردم همین‌طور به دنبال کارهای خودشان باشند، فساد در دریا و خشکی و زمین و آسمان به دست مردم انجام شود و منتظر یک معجزه باشند. 💠 اگر کار به معجزه انجام می‌شد، یک‌صد و بیست و چهار هزار پیامبر هم آمدند و معجزات بزرگی ارایه کردند. کسانی مانند حضرت نوح علیه‌الصلات‌و‌السلام معجزه‌اش این بود که به‌طور کلی ستمگران و کفار را ریشه‌کن کرد و اثری از آن‌ها باقی نماند، اما در عین حال طولی نکشید که نسل بعدی یا چند نسل بعد، اگر شبیه نسل‌های گذشته نشدند، خیلی تفاوت هم نداشتند. کفار، مشرکین و مستکبرین، همه باقی‌مانده‌های نسل صالحان قوم حضرت نوحند. 💠 بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که امام زمان یک شمشیری بیاورند که همه را از دم قلع و قمع کند. چون اگر قلع و قمع کند، تا به حال بارها و بارها این اتفاق افتاده و قلع و قمع شدند، به‌صورت تام و تمام در عصر حضرت نوح اتفاق افتاده ولی دوباره به سر جای اول برگشته. یک مسیر خارق العاده نیست، مسیر طبیعی است همراه با فرآیند بسیار گسترده تکامل انسان‌ها که ان شاء الله به نتیجه برسند. 💠 بنابراین اولاً، انتظار فرج که عبادت است و فرج به معنای گره‌گشایی از کار امت، شیعیان و به‌طور کلی خلق خدای متعال، این عبادت بسیار بزرگی است و انسان هر قدمی که در مسیر گره‌گشایی بردارد، در واقع در مسیر تام‌ترین و کامل‌ترین عبادات قدم برداشته. البته با توجه به همین نکته گفته شده، انتظار ظهور امام زمان صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه هم از مصادیق انتظار فرج به حساب می‌آید. 💠 نکته دوم با توجه به آنچه در نکته اول گفته شد، این است که: این کار با توجه به بسیاری از شواهد که یکی، دو مورد از آن گفته شد، با اعجاز همراه نیست و به‌صورت طبیعی است. اگرچه آن‌چه که در روایات آمده، برای انسان آن عصر امر خارق العاده و معجزه‌وار بوده؛ این‌که امام زمان صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه را در هر جایی از کره زمین مشاهده می‌کنند، در زمان گذشته این را معجزه می‌دانستند، چون امکان مشاهده حضرت وجود نداشت. کسانی می‌توانستند حضرت را مشاهده کنند که نزدیک و در فاصله چند متری او باشند، اما این‌که آن حضرت در مکه باشند، اهل مدینه، کوفه، بصره و نقاط دوردست ایشان را ببینند، برای آن‌ها معجزه بود. ولی نه‌فقط الآن با توجه به ابزار جدید معجزه نیست، بلکه با توجه به ابزارهای دقیق‌تر، کامل‌تر و علمی‌تری که در آینده ان شاء الله به ظهور خواهد رسید، مشاهده حضرت حتی بیشتر از مشاهده از طریق تلویزیون و تصاویر تک بعدی است. 💠 یا اگر مثلاً در روایات دارد که حضرت وقتی که کنار کعبه می‌ایستد، فریاد می‌زند و ندا می‌دهد که اهل عالم، من مهدی هستم و همه به من ایمان بیاورید، صدا به همه‌جا می‌رود، این برای گذشته که ابزار رساندن صدا فقط حنجره بود، البته کار خارق العاده‌ای است که کسی با حنجره خود، صدایش را به همه عالم برساند. ولی الآن مشاهده می‌فرمایید که یک نفر در مرکزی در هر کجای دنیا، در غرب یا شرق صحبت می‌کند، صدایش به‌آسانی بدون این‌که فریاد بزند و به خودش زحمت بدهد، به همه‌ی دنیا می‌رسد.
💠 این اتفاق باید بیفتد و تا نیفتد، انتظار معجزه نباید داشته باشیم. اگر قرار بود معجزه شود، خیلی زودتر از این می‌توانست بشود، آن‌هم به دست کسانی که قطعاً و یقیناً از حضرت مهدی صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه برتر بودند، مانند امیر المؤمنین، مانند وجود مبارک خودِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم. ملاحظه می‌کنید که در کارهایی که پیامبر انجام داده، کار به‌صورت طبیعی، آرام و تدریجی انجام شده؛ به آن‌ها حمله کردند، گاهی عقب رفتند، گاهی جلو آمدند، گاهی نقشه ریختند، آن‌ها را در شعب ابی‌طالب محاصره کردند. او ختم انبیاست و بزرگ‌تر از او انسانی در عالم هستی به‌وجود نیامده است، ولی سه سال گرسنگی، سختی و گرفتاری را تحمل کردند تا بلکه زمینه در جای دیگر فراهم شود، نه این‌که معجزه‌ای کنند و همچنان‌که شق القمر کردند، سرها از تن‌ها جدا شود. آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین کانال طهور @sharabetahour
💠 بقیه مواردی هم که درباره ظهور حضرت حجت صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه گفته شده، از همین قسم است یعنی با توجه به فکر، فهم و ادراک پیشینیان، معجزه‌وار است، اما با توجه به ابزار و وسایلی که حالا به وجود آمده، بلکه ابزار و وسایلی که در آینده به وجود خواهد آمد و کشف و اختراع می‌شود، این‌ها امور طبیعی هستند. نه‌فقط ابزار و وسایل، بلکه حوادث و رخ‌دادهایی هم که اتفاق می‌افتد، امور طبیعی است و امر خارق العاده نیست. 💠 همچنان‌که مثلاً سی و پنج سال پیش در کشور ما نهضتی اتفاق افتاده که مردم نه تیر داشتند، نه توپ، تفنگ، مسلسل و ... داشتند و در نقطه مقابل، رژیم طاغوت همه‌چیز داشته و با همین الله اکبر گفتن آن را ساقط کردند. این یک کشوری با یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر مساحت است، این را ده برابر و بیست برابر کنید، یک مقدار که مسیر و فرآیند رشد انسان‌ها به پیش رود و به فعلیت برسد،‌ اتفاق‌‌های مشابه آن‌چه در کشور ما رخ داده،‌ در مقیاس چندین و چند برابر، امکان اتفاق آن هست. بنابراین آنچه در این مسیر اتفاق می‌افتد، مسیر طبیعی تکامل تدریجی انسان‌هاست، به‌گونه‌ای که مشتاق شوند و عدالت را ببینند. 💠 نکته سوم این است که وقتی امام زمان صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه ظاهر می‌شوند و به اصطلاح فرج اتفاق می‌افتد که انسان‌ها مشتاق مشاهده عدالت باشند و این اشتیاق هم درست و راست باشد، نه این‌که بر اساس احساسات و عواطف باشد و مثلاً بخواهند فیلم نگاه کنند و حال این‌بار می‌خواهند فیلم عدالت و عدالت‌گستری یا فیلم پلیس خوب را ببینند. این اشتیاق باید حقیقی، واقعی و راستین باشد و نشان اشتیاق راستین آن است که پیش از آن‌که به مرتبه عدالت تام برسند و آن را مشاهده کنند، آرام آرام خودشان در مسیر عدالت گام برمی‌دارند. یعنی به تزکیه درون، تخلیه صفات، افکار و رفتار ناپسند می‌پردازند و همین‌طور که آرام آرام پیش می‌روند، نقطه‌ی اوج و تکامل به دست ولی الله اعظم انجام خواهد شد. بسیاری از کمالاتی که حتی در اعصار انبیا علیهم الصلات و السلام و اولیای خدا صلوات الله علیهم اجمعین انجام نشده است، قبل از عصر ظهور انجام خواهد شد. 💠 نکته دیگر و آخرین نکته این است که ضمن این‌ که انسان‌ها رو به کمال می‌روند و در نتیجه اشتیاق مشاهده و اجرای عدالت دارند و در عمل هم خود گام‌های بلندی را برمی‌دارند، ولی با این‌که ظلم همه‌جا را گرفته باشد، منافات ندارد. آن ظلمی که همین‌طور که پیش می‌رویم، گسترش بیشتری پیدا می‌کند، غیر از ظلمی است که در گذشته وجود داشته، غیر از ظلمی است که یک نفر پیدا می‌شد به قدرت‌، زور، قهر، غلبه و مانند آن ملت‌ها را تسخیر می‌کرد و اگر کسی صحبت می‌کرد، زبانش را قطع می‌‌کرد، کسی بلندتر نفس می‌کشید، به دار می‌آویخت و ... از این قسم ظلم نیست، بلکه ظلمی است که ضمن این‌که ظلم و نارواست و مناسب کرامت انسانی نیست، ولی انسان‌ها آن را خوشایند می‌یابند. بنابراین با عمله و اکره ظلم و ستمگران بزرگ همراهی و همگامی می‌کنند. 💠 یعنی تحولات فرهنگی عمیق اتفاق می‌افتد که انسان‌ها آنچه که برای آن‌ها ظلم است و با کرامت یا فطرت توحیدی‌شان ناسازگار هست را ناسازگار نمی‌یابند، بلکه خلاف آن را سازگار می‌یابند و به دنبال یافتن آن‌چه با فطرت و کرامت آن‌ها سازگار نیست، می‌روند. مانند آن‌چه هم‌اکنون اتفاق افتاده که به اسم آزادی آدم‌ها را چنان تسخیر کردند که حاضرند هر کاری انجام بدهند و فقط اسم آن آزادی باشد، به نام دموکراسی، فرهنگ، اختیار، رأی دادن و مانند این‌ها. اتفاقی که افتاده است، گسترش پیدا می‌کند. 💠 الآن از بین 190 کشور ممکن است در 10 کشور این‌گونه باشد که با میل و رغبت خود، در مسیر ظلم ستمگران یا طرح‌ها و نقشه‌های ظالمانه و استکباری مستکبران قرار می‌گیرند، اما بقیه این‌گونه نیستند و به زور مورد قهر و قصر قرار می‌گیرند. اما این گسترش پیدا می‌کند، به‌گونه‌ای که هرچه رادیو می‌گوید، همان را می‌شنوند، هرچه روزنامه‌ها می‌نویسند، هرچه را که طراحان اصلی اداره این جهان تصمیم می‌گیرند، همان‌ها را با میل و رغبت انجام می‌دهند. 💠 ضمن این‌که ظلم وجود دارد، ولی انسان‌ها باید در مسیری بروند که با این ظلم فاصله بگیرند یعنی حداقل 1ـ دل آن‌ها موافق با این امر نباشد، غرایز و شهوات‌شان با طراحی‌های جهانی همگام باشد 2ـ در حد توان و اقتضای موقعیت‌ها‌ی‌شان با این ظلم حداقلْ مقابله و درگیری داشته باشند.