eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
485 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
. امام حسن جانم💚 غریبِ مظلومِ کریمِ مهربانِ مهربانِ مهربان... .
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
تابستانِ یکی از سالهای نوجوانیم کلاس قرآنی می‌رفتم که مربی‌‌اش اول کلاس از روی یک کتاب برایمان حکایتهایی از اهل‌بیت و انبیا می‌خواند. یک بار حکایتی از امام مجتبی خواند. آخر حکایتش یکباره قلب من لرزید و اشکم چکید. آنجا بود که یکدفعه حس کردم چقدر امام مجتبی را دوست دارم. حکایت از این قرار بود که مرد گرسنه‌ای به نخلستان‌های اطراف مدینه می‌رسد و چشمش به آقایی می‌افتد که همانجا مشغول کار است؛ جلو می‌رود و با شکایت از گرسنگی‌ از آن آقا سراغ آب و نان می‌گیرد، آقا به همیانی که از تنه‌ی یک نخل آویزان بوده اشاره می‌کند و می‌گوید آذوقه‌ی من آنجاست، بردار و بخور. مرد همیان را که باز می‌کند، می‌بیند یک تکه نان خشک خالی است با تعجب به آقا می‌گوید این که مثل تخته سنگ است چطور می‌شود خورد؟ آقا جواب می‌دهد غذای همراه من همین است اگر غذای خوب میخواهی برو به آدرسی که می‌دهم آنجا درِ یک خانه باز است، برو داخل، سفره‌اش برای همه پهن است. مرد می‌رود به همان آدرس و وقتی وارد می‌شود می‌بیند عجب ضیافتی به پاست با ولع می‌نشیند پای سفره و شروع می‌کند به خوردن و هی یک لقمه می‌خورد و یک لقمه هم می‌گذارد توی کیسه‌اش. صاحبخانه با تبسم و مهربانی پیش می‌آید و می‌گوید نیازی نیست از کنار بشقابت لقمه جمع کنی هر چه دوست داری بخور، آخر هم که خواستی بروی هر چه می‌خواهی بردار و ببر. مرد می‌گوید برای خودم نمی‌خواهم در نخلستان مردی را دیدم که داشت کار می‌کرد و فقط یک تکه نان خشک داشت، دلم برایش سوخت می‌خواهم برای او ببرم. صاحبخانه یک لحظه برافروخته می‌شود، اشک از چشمش جاری می‌شود و بی اختیار زانو می‌زند و می‌گوید صاحبِ این سفره همان آقایی است که در نخلستان دیدی او پدر و مولای من علی‌ابن‌ابی‌طالب است... مربی‌مان عبارت آخر قصه را که خواند یک مرتبه یک دسته یا کریم توی قلبم پر زدند و تا آسمان بالا رفتند! قصه خیلی پایان قشنگی داشت خیلی غیرمنتظره من از اینهمه ادب و نجابت امام مجتبی حس عجیبی گرفتم، پر از عشق شدم. اینکه ایشان سفره خودشان را متعلق به پدرشان می‌دانستند و آنقدر فانی در امامِ خویش بودند که داشته‌های خودشان را هم از ایشان می‌دانستند برایم خیلی غریب بود خیلی زیبا. دقیقا خاطرم هست کجای کلاس نشسته بودم، کدام ساعتِ عصر بود و حتی هوای آن روز چطور بود. کاملا یادم هست از کجای زندگی‌ام احساس کردم چقدر امام مجتبی را دوست دارم.... سلام بر کریمی که حتی از اسمش هم مهربانی چکه می‌کند... ✍ملیحه سادات مهدوی 🌱 @sharaboabrisham
هدایت شده از کانال حمید کثیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد امام حسن مجتبی میلاد کریم ... نمیاید محفل؟!
شراب و ابریشم...
میلاد امام حسن مجتبی میلاد کریم ... نمیاید محفل؟!
سلام رفقا فیلم کامل این اجرا رو دارید برای من بفرستید؟ چقدر خوب می‌خونه😢💚
شراب و ابریشم...
میلاد امام حسن مجتبی میلاد کریم ... نمیاید محفل؟!
. صبح ازل طلوعش باطلعت حسن بود و الشمس و ضحها در صورت حسن بود یک ذره خاک او ماند مارا درست کردند گویا که خلفت ما از خلقت حسن بود بابا همیشه میگفت دیدی خدا کریم است؟! نانی که خوردی امشب از برکت حسن بود هرجا حسین قدم زد دنبال مجتبی بود شخصا حسین محو شخصیت حسن بود با دوستان مروت با دشمنان مروت این خُلق در یکی بود او حضرت حسن بود یک گوشه چشم کرد و شش گوشه را بنا کرد کرببلا محیطش تا تربت حسن بود صد سال اشک ادم یک گریه ی شبش بود صدسال صبر ایوب یک ساعت حسن بود در خانه جعده بود و در کوچه هم مغیره پس‌ کی خدا دراین شهر هم صحبت حسن بود؟ در کوچه پیش رویش کشتند مادرش را فریاد ازین زمانه این قسمت حسن بود شاعر: سید پوریا هاشمی . فیلم کامل رو اگه کسی داشت ممنون میشم برام بفرسته🙏🌱 .
. آنکه نیّتِ گناه کرده است؛ هرچند به فعلِ آن دست نیافته است؛ ولی از دست داده است...! _ علامه‌حسن‌زاده‌آملی .
. دیشب خبر، رئیس پلیس راهنمایی رانندگی رو نشون داد که فارسی رو پاس داشته و به جای کلمه‌ی بیگانه‌ی ترافیک از معادل فارسیِ "شُدآمدی" استفاده کرد! آخه "شدآمدی" هم شد معادل؟ واقعا فرهنگستان قصد حفظ زبان فارسی رو داره یا تمسخرش؟🤦‍♀ .
شراب و ابریشم...
عزیزانی که تازه وارد کانال شدید این پیام و چند پیام بعدیش رو ملاحظه بفرمایید در توضیح ختمها🙏🌱
. سلام و نور طاعات قبول درگاه حق از اونجایی که ماه رمضون از نیمه گذشته و ما باید برای تلاوتها برنامه‌ریزی داشته باشیم ثبت نام ختم قرآن فقط و فقط تا فردا افطار بازه. بعدش دیگه ثبت‌نام ویژه‌ی رمضان بسته میشه مگه اینکه سفارش تلاوت برای خارج از موعدِ رمضان باشه. تا الان ۴۴ ختم ثبت‌نام شده و همگی توسط تیم تلاوتمون در حال تلاوته. اجر همه‌ی شما عزیزان با کریم اهل‌بیت. جهت توضیحات پیامهای ریپلای شده رو ملاحظه بفرمایید.🙏 .
. امشب شب هفدهم رمضانه. شبی بسیار گرانقدر و عزیز. حتما به مفاتیح‌الجنان مراجعه کنید و از اعمال امشب و فردا غافل نشید. شب هفده رمضان به روایت اهل سنت شب بعثت رسول اکرم هست. شب هفده رمضان، شب معراجه و پیغمبر در چنین شبی تا آسمان هفتم رفتن. شب هفده رمضان شب جنگ بدره که در این جنگ به شهادت قرآن ملائک به مدد سپاه اسلام اومدن. شب هفدهم رمضان شب سه هزار و سه منقبت برای امیرالمؤمنینه که مفصلش رو می‌نویسم ان‌شاالله. در چنین شبی جبرائیل و میکائیل و اسرافیل هر کدوم به همراه هزار ملک بر محضر امیرالمؤمنین شرفیاب شدند و به ایشون سلام دادند. در روایت معراج هم که جایگاه امیرالمؤمنین در آسمان هفتم معلوم و مشخصه... پس امشب به نحوی شب امیرالمؤمنینه، البته که تمام شبها و روزها متعلق به امیرالمؤمنینه که ایشون ابوتراب و پدرِ خاک و هستیه💚 . @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب که متعلق به امیرالمؤمنینه فرصت خوبیه برای توسل به حضرت زهرا💚 @sharaboabrisham
هدایت شده از دلــتورا
4_5911421419450798831.mp3
5.49M
بدبختی چیه ؟! - سید طه صداقت
. سلام توی فرصت باقی مونده تا شب قدر پیشنهاد می‌کنم این کارگاه از استاد شجاعی رو بشنوید👇 http://media.montazer.ir/?p=23136 .
. سلام آخرین ختم قرآن رمضانیه رو به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان و حاجات همه‌ی بانیان خیر می‌خونیم🌱 (منظور از بانیان خیر، همه‌ی عزیزانیه که در تأمین هدیه‌ی این ختم مشارکت کنند‌) جهت مشارکت در تأمین هدیه‌ی این ختم سهم هر نفر مبلغ بیست هزار تومن: مهلت واریز تا ظهر شنبه🙏
6037998170738750
اجرتون با حضرت زهرا💚 بزنید روی شماره کارت کپی میشه🌱
شراب و ابریشم...
. امشب شب هفدهم رمضانه. شبی بسیار گرانقدر و عزیز. حتما به مفاتیح‌الجنان مراجعه کنید و از اعمال امشب
. قرار شد داستان شب هفدهم رو بنویسم... شب هفدهم رمضان که شب وقوع جنگ بدر هست، از قضا شب بسیار سرد و تاریکی بوده. پیامبر گرامی رو به اصحاب می‌پرسند: کی حاضره بره آب بیاره واسه سپاه؟ قبلا گفتم که این شگرد پیغمبره که اول بپرسن کی داوطلبه؟ تا به همه ثابت بشه که کسی جز امیرالمؤمنین داوطلب نبوده و نیست، تا فردا یک عده مدعی نشن بگن پیغمبر به ما فرصت نداد وگرنه ما هم واسه فلان کار می‌رفتیم! خلاصه که مثلِ همه‌ی "کی حاضره فلان کارو انجام بده"هایی که پیغمبر در میدانهای سخت پرسیده بودند و همه در سکوت، فقط سر به زیر انداخته بودن و تنها کسی که جرأتمند و پر قدرت جواب داده بود: "من یا رسول‌الله"، علی ابن ابیطالب بود، اینجا هم باز حضرت امیر دست بالا بردن و داوطلب شدن که آب بیارن! حضرت میرن سمت چاه آب و چون چاه ریسمانی نداشت مجبور میشن خودشون از چاه برن پایین و آب بردارن و بیان بالا. وقتی حضرت میان که حرکت کنند سمت سپاه یک باره یک باد شدید وزیدن می‌گیره که حضرت مجبور میشن برای حفظ تعادل بنشینن، وقتی باد آروم میشه حضرت بلند میشن که حرکت کنند که دوباره همون اتفاق تکرار می‌شه و بعد هم برای بار سوم... خلاصه وقتی امیرالمؤمنین می‌رسند به محل سپاه اسلام پیامبر گرامی به استقبال میان و علت دیر اومدن حضرت رو جویا میشن که ایشون تعریف میکنند که باد تندی اومد و.... پیامبر می‌پرسند می‌دونی اون بادها چی بودند؟ حضرت پاسخ می‌دن خیر! پیامبر می‌فرمان علی جان باد اول جبرائیل بود به همراه هزار ملک که بر تو نازل شدند و به تو سلام دادند باد دوم میکائیل بود با هزار ملک که به تو سلام دادند و باد سوم اسرافیل بود با هزار ملک که به تو سلام دادند.... و در روایت اومده که هر کدوم از این ملائک یک منقبت برای امیرالمؤمنین آوردند. برای همین شب هفدهم رمضان شب سه هزار و سه سلام و سه هزار و سه منقبت برای امیرالمؤمنینه. جانها به قربانِ تنها داوطلبِ تمام میدانهای سخت و تنها دروکننده‌ی تمام فضائل و مناقبِ رسیده از جانب پروردگار جانها به قربان مخاطبِ سه هزار و سه سلامِ ملائک جانها به قربان امیرالمؤمنین، امیرالمؤمنین، امیرالمؤمنین... .... نه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را . @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
. قرار شد داستان شب هفدهم رو بنویسم... شب هفدهم رمضان که شب وقوع جنگ بدر هست، از قضا شب بسیار سرد و
. داستان معراج هم که معروفتر از اونه که قرار باشه من بنویسم ولی خب از اونجایی که ذکر فضائل امیرالمؤمنین، حظ داره، برای حظ بردنش هم شده نقلش خالی از لطف نیست.... معراج هم شب هفده رمضان رخ داده... تو حدیث معراج اونجا که رسول‌الله به شهادت آیات ابتدایی سوره‌ی نجم تا جایی بالا رفتند که بین ایشون و خدا فاصله‌ای کمتر از قاب قوسین بود... (کسی نمی‌دونه یعنی چی!) اونجایی که جبرائیل اذن ورود نداشت و خطاب به پیامبر گفت من دیگه بالاتر از این نمی‌تونم بیام که اگه بیام بال و پرم می‌سوزه و تنها و تنها پیغمبر بارِ حضور یافتند... اونجا پیغمبر می‌فرمان صورت برگردوندم سمت راست عرش دیدم چهره‌ی علی بر عرش نقش بسته و وقتی خدا شروع به تکلم با من کرد دیدم که صدا، صدای علی هست! پیغمبر می‌فرمان با شگفتی پرسیدم خدایا این تویی که با من سخن میگی یا علی؟ و خدا جواب داد چون به قلب تو نگریستم و مأنوس‌تر و نزدیکتر از علی با قلب تو نیافتم پس در چهره‌ی علی تجلی یافتم و با صدای علی با تو سخن می‌گم تا قلبت آرام بگیره.... به تعبیر خودمونی بخوایم بگیم خدا واسه اینکه پیغمبر عرش رو خونه‌ی خودشون بدونن و احساس غریبگی نکنن عرش رو به چهره و صدای علی آراسته.... و به بلندای نامش الله اکبر الله اکبر الله اکبر از عظمت امیرالمؤمنین 💚 .... نه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را... . @sharaboabrisham
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش یه استاد کاشانی داشتیم دعوت می‌کردیم بیاد خونمون جلسات خانگی ذکر فضائل امیرالمؤمنین! دور تا دور خونه پشتی می‌چیدیم، محبان امیرالمؤمنین رو دعوت می‌کردیم و می‌نشستیم دورِ هم تا استاد بیاد و برامون از فضائل امیرالمؤمنین بگه و ما از سر عشق اشک بریزیم و قلبمون لبریز بشه از اشتیاق به امیرالمؤمنین.💚 کاش یه روزی شبیه جلسات روضه‌ی خانگی، جلسات ذکر فضیلت هم باب بشه.😢💚 . بقول استاد: خدایا تو شاهدی، اگر برای بیان فضائل امیرالمومنین علیه السلام به ما هیچ اَجری ندهی، گله‌ای نداریم. بلکه واقعاً بدهکار هم هستیم. از بس خودمان از بیانش لذت بردیم. https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
به قول آیت الله بهاءالدینی: به همه‌ی ائمه علاقه‌مندم، لکن بیچاره‌ی علی‌ام... بیچاره‌ی علی... بیچاره‌ی علی... بیچاره‌ی علی...💚 خط اثر: @mahdipouraskari @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
. سلام آخرین ختم قرآن رمضانیه رو به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان و حاجات همه‌ی بانیان خیر می‌
. شب جمعه‌اس و خیرات هزار برابر اجر دارند. هدیه به اموات و حق‌داران، هدیه به شهدا و اباعبدالله، اگه دوست دارید شریک بشید تو این ختم🙏 .
. فردا که جمعه‌اس و تعطیله امشب رو تا صبح بیدار بمونید که فردا رو از بی‌خوابی کلا تا شب بخوابید، تا بعدش از بس که خوابیدید فردا شب دیگه خوابتون نیاد و خلاصه فردا شبم که شب قدره رو بتونید بیدار بمونید. هشتگ راهکارهای معنوی را از ما بخواهید😁😂 .
روزگارِ نوجوانی رفیقی داشتم هم‌سالِ خودم. بذله‌گو و عارف‌مسلک. شبهای تابستان ساعتها در طاق مسجد می‌نشستیم و با همان لحن کودکانه با هم حکایتها می‌گفتیم. خاطرم هست رفیقم همیشه می‌گفت در کنج فلان اتاقمان تمثالی هست از امیرالمؤمنین، من در آن اتاق هرگز خطا نمی کنم، هیبت آن عکس نمی‌گذارد! من ساعتها روی این حرفش فکر می‌کردم و دلم مشغول می‌شد… شاید هیبت امیرالمؤمنین در قلب من، از همان جا شکل گرفت! از همان طاق مسجد و از همان تمثالی که کنج خانه‌ی رفیقم بود و من هرگز ندیدمش! با رفیق من بگویید آیا آن تمثال هنوز هم در کنج خانه‌شان هست؟ آیا او هنوز هم از خطا کردن در آن اتاق ابا می‌کند؟ من، اما هنوز همان کودک طاق مسجدم که دارم به هیبت آن تمثال فکر می‌کنم… . . ✍ملیحه سادات مهدوی ۱نوشت: از روزی که خودم را به یاد می‌آورم، درگیرِ یک اسمم: علی، علی، علی... 💚 ۲نوشت: الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین... ۳نوشت: در سینه‌ی من هیئتی است به وسعت جهان که دائم هزار هزار عاشق در آن دم می‌گیرند و با اشک صدا می‌زنند: فقط حیدر، امیرالمؤمنین است... ✍ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
#بدون_شرح...💔
غم‌انگیزتر از اینم مگه میشه؟! یک نفر مثل امیرالمؤمنین قرار باشه برای رد اتهامی که بهش زدن بگه: من علی‌ام، تو که منو می‌شناسی، تو که می‌دونی این وصله‌ها به من نمی‌چسبه.... آخ! جانها به قربان اون غریبِ مظلومی که اینطور مظلومانه از خودش رفع اتهام می‌کرد😭😭😭💔💔💔 "تو که منو میشناسی" مظلومانه‌ترین دفاع یک آدمیزاد مقابلِ یک نارفیقه😭😭😭 آخ علی جان علی جان علی جان... .
شراب و ابریشم...
غم‌انگیزتر از اینم مگه میشه؟! یک نفر مثل امیرالمؤمنین قرار باشه برای رد اتهامی که بهش زدن بگه: من عل
توانشو دارم تا خودِ صبح تکرار کنم "ابومریم من همان دوست تواَم که می‌شناسی" و باهاش گریه کنم😭 ابومریمش با لحنی متعجبانه و در عین حال آمیخته به غربت و مظلومیت تو گوشم می‌پیچه و بعد بغض می‌شینه روی ادامه‌ی جمله که می‌گه: "من همان دوست تواَم که می‌شناسی" فکر می‌کنم استخونِ کلمات زیر بار این جمله خرد شده و هنوزم که هنوزه تنِ "منو که می‌شناسی" درد می‌کنه... چقدر حیرت‌آوره این حجم از مظلومیت😭 ...
. دیگه کم‌کم، پیرهن مشکی‌ها رو بذارید دم دست... 💔 . @sharaboabrisham
. من تا حالا برای شهادت امیرالمؤمنین چیزی ننوشتم! از ولادت حضرت گرفته تا ذکر فضائل و قصه‌ی جنگها و تفسیر آیاتی که در شأن حضرت نازل شده و روایاتی که در مورد حضرته نوشتم ولی از شهادت حضرت هیچ! انگار همیشه از کنار کعبه و از آغوش فاطمه بنت اسد با حضرت همراه شدم و نوشتم و نوشتم و هربار که رسیدم به سحرگاه نوزده رمضان سال چهلم هجری برگشتم عقب و حاضر نشدم صحنه رو به تصویر بکشم! هر بار که رسیدم به صحنه‌ی شهادت بلد نبودم بنویسم، لکنت گرفتم، باور نکردم... علی جان... علی جان... آه علی جان... . @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
. سلام آخرین ختم قرآن رمضانیه رو به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان و حاجات همه‌ی بانیان خیر می‌
. روز جمعه‌اس و در آستانه‌ی شب قدر، اعمال به توان هزار می‌رسن توی این ایام. همراه بشید با این خیر کثیر که یک تیره و دو نشون. هم پولی وقف در گردش می‌شه و هم یک ختم کامل قرآن با نیت شما تلاوت می‌شه.👌 . این رو هم یادتون باشه که در کارهای جمعی خداوند به برآیندِ کار اجر می‌ده و نه صرفا به نقش فردیِ ما. یعنی برآیندِ نهایی این واریزها هر مبلغی باشه خدا اجر کل مبلغ رو به همه می‌ده، البته که اجر کسی که بیشتر واریز کنه سرجای خودش محفوظه، لیکن نتیجه‌ی نهایی برای همه‌ و به نام همه‌اس👌 محروم نمونید از این کار خیر.🌱 .