دکلمه-حضرت علی اصغر علیه السلام.mp3
6.45M
با خودم فکر می کنم اصلا چرا باید
رباب، با آب هم قافیه باشد؟
روضهخوانها زیادی شلوغش میکنند
حرمله آنقدرها هم که میگویند تیرانداز ماهری نبود
هدفهای روشنی داشت!
تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی علی بود سه شعبه داشت!
شش ماه، علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبهی زمین را بیاعتبار کرد
حالا پدرت یک قدم میرود برمیگردد
میرود برمیگردد
میرود...
با غلاف شمشیر برایت از خاک گهوارهای بسازد
تادیگر صدای سم اسبهای وحشی از خواب بیدارت نکند
رباب میرسد از راه
با نگاه
با یک جملهی کوتاه:
آقا خودتان که سالمید انشاالله...
شعر از عالیجنابِ شاعرها سید حمیدرضا برقعی با صدای حاج مهدی سلحشور
@sharaboabrisham
.
مشهد بارون گرفته
چه بارونی...
اونم وسط چلهی تابستون!
انقدر صبح تا حالا روضهی دلِ رباب رو خوندن تا آخرش بغضِ آسمونم ترکید!
.
.
بارندگی خیلی شدیده و تا میام فیلم بگیرم صفحهی گوشی خیس میشه و قاطی میکنه!🤦♀
فقط همینقدر بگم که بارون یه جوریه که باورت نمیشه ظهرِ ۲۲ تیره و تو مشهدی!
و باورت نمیشه این الان هوای همون مشهدیه که ساعت ده صبح داشت تبخیرت میکرد!
و من قلبا میگم که این بارونِ عجیب و غریب، گریهی آسمونه پای روضههایی که از دعای ندبهی حرم شروع شد و بعد با همایش شیرخوارگان ادامه پیدا کرد و تا خودِ همین بارون، هر ساعت یه گوشهی حرم یه روضهی رباب به پا بود...
توی همهی روضهها یه مصرعی، یه بیتی هست خطاب به آسمون که چرا نباریدی؟
و الان انگار که آسمون زده باشه زیرِ گریه و بگه تمومش کنید، قرار نبود من تو کربلا ببارم وگرنه که من خودم بهتر و بیشتر از شما عاشقِ علی اصغر و مادرش بودم و هستم...
.
همهی بارونهای دنیا فدای اسمِ شما، خانومِ قلبِ اباعبدالله 💚
@sharaboabrisham
.
.
هر خانومی رو که میشناختم و میدونستم صاحب فرزند نمیشه، با اسم کوچیک دعا کردم و از خدا خواستم که فرزند سالم و صالح بهشون عنایت کنه.
برای دیگرانی هم که نمیشناسم بصورت عام دعا کردم.
توی همایش شیرخوارگان اون لحظه که مداح میگه مادرا شیرخوارهها رو روی دستها بالا بگیرید... درست همون لحظه که احساس میکنی وقتِ اجابته، دعا کردم برای همهی زنهای در آرزوی فرزند... و مطمئنم به اجابت...
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارونِ ظهرِ ششمِ محرم
بعد از روضهی ششماههی حرم...
enc_17094188072847028085174 (1).mp3
281.5K
زیباترین ذکرِ جهان، هدیه به عزیزترین رئیسجمهورِ جهان، رئیسیِ عزیز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکیان، روحانی نیست.
از هیچ جهتی، هیچ چیزش شبیه روحانی نیست.
ولی اگر رها شود و غربگراها دورهاش کنند، روحانی سه باره به پاستور برخواهد گشت، البته این بار از پشت پرده!
بچههای انقلاب نباید اجازه بدهند غربگراها سادهدلیِ پزشکیان را به نفعِ خودشان مدیریت کنند، باید دورِ پزشکیان را بگیرند و حلقه را آنقدر تنگ کنند که امثال ظریف و آخوندی و جهانگیری از حلقهی گِردِ پزشکیان بیرون بیفتند.
اولین آغوش را استاد انصاریان باز کرد و دستهای خیرخواهش را دور پزشکیان حلقه زد...
بسم الله...
لطفا بقیه هم پا پیش بگذارند و پزشکیان را بغل کنند و اجازه ندهند اطرافِ رئیسجمهورِ منتخب برای غربگراها جایی بماند...
مرحبا به استاد انصاریانِ همیشه پیشقدم در خیرها و نیکیها.
✍ملیحه سادات مهدوی
این مطلب و این مطلب را هم ملاحظه کنید.
(من سکولار نیستم.)
@sharaboabrisham
.
امشب لا به لای دعاهامون برای توفیقِ دولت هم دعا کنیم.
دعا برای دولت، در واقع دعا برای خودمونه.
دولت اگه اشتباه کنه، ضررش برای ملته و دولت اگه توفیق خدمت پیدا کنه، سودش برای ملته. موفقیت دولت، موفقیت همهی ماست.
.
.
سخنران مراسم شیرخوارگان حرم گفت حضرت زینب، طفل رو مهیا کردن و به آغوشِ اباعبدالله سپردن...
سخنران داشت اشاره میکرد به اینکه حضرت رباب از این لحظه به فراقِ طفلش دچار شده و دیگه بچه از آغوشش گرفته شده و من داشتم به این فکر میکردم که دورت بگردم خانوم جان زینب کبری که تمامِ کارهای سخت روی دوش شما بود انگار...
.
.
یک رسمِ خوبی هست که صبحِ سوم محرم که روزِ روضهی حضرت رقیه است، زنها و دخترها گوشواره از گوش باز میکنند، به احترام نوامیس و مخدرات حرم...
آمدم بنویسم کاش صبح هفتم هم باب شود که مادرها به احترامِ خانوم رباب... هر چقدر خواستم به ادامهی جمله فکر کنم دیدم هیچ جوره نمیشود چیزی درآورد، مثلا بنویسم مادرها کمتر بچه را بغل بگیرند؟ کمتر شیرش بدهند؟ کمتر نازش را بکشند؟ کمتر آبش بدهند؟ خب هیچ کدام از این کمترها که شدنی نیست، مگر یک طفل چقدر تاب دارد که قرار باشد کمتر شیرش بدهند یا کمتر آب بخورد؟ یا مگر یک مادر چقدر طاقت دارد که قرار باشد طفلش را کمتر بغل بگیرد یا کمتر نازش را بکشد؟...
ولی جانِ همهی مادرها و طفلهای ما به قربانِ آن طفل و مادری که همهی این کمترها را به جان خریدند و آخر سر از هم دل بریدند... و دیدارشان افتاد به قیامت...
آه، خانوم رباب...
.
✍ملیحه سادات مهدوی
#مهدوی
@sharaboabrisham
بله بزرگواران هر چیزی که در این کانال هست، نوشتههای شخصیِ بنده است چه نامم رو زیرش نوشته باشم و چه ننوشته باشم. یک مطلب تنها در صورتی متعلق به من نیست که نامِ شخصِ دیگری رو زیرش آورده باشم.
حتی هشتگها و پینوشتها هم اثر خودم هست.
شبیه هشتگِ #این_عمههای_اثرگذار که چند روز ترند ایتا بود و البته طبق معمول به نام خودم نرفت🤦♀ و جزء هشتگهای ابداعی بنده است.
هر جا مطلبی از غیر نقل کنم حتما نامِ صاحب اثر رو قید میکنم و امید دارم که مخاطبِ من هم شبیه خودم همین اندازه دقت بِوَرزه در نَقلِ آثار دیگران.
مؤلفان هر ساله در کشور ما به جهت عدم رعایت حق مؤلف مبالغ هنگفتی متضرر میشن، جدای از ضررهای حقوقی و معنوی که خب در قبال این خسارتها قطعا افرادی که حق مؤلف رو به رسمیت نمیشناسند مدیونند و باید در قیامت پاسخگو باشند.
به احترام بزرگترین امانتدارِ عالَم که ما مفتخریم به منسوب بودن به آیینِ او، بیاید رسم امانت رو رعایت کنیم و آثار نویسندگان رو بدون نام خودشون نشر ندیم🙏
از این به بعد انشاالله نوشتههام رو با هشتگ مهدوی نشر میدم تا قابلیت جست و جو در ایتا داشته باشه #مهدوی
لطفا روی عکس سمت چپ بزنید تا کامل قابل مشاهده باشه.
.
.
مبالغه اگر نیست اجازه بده بگویم تو از ضرب شمشیرها جان ندادی، همین خجالتها تو را کشت...!
تو مَردِ غیورِ عاطفی...
.
آقای دکتر پزشکیان، لطفا از جایگاهی که بهش تکیه زدید خیلی مراقبت کنید!
اون پشتیها از سردار و از رئیسی خاطره دارند...
البته روحانی هم یک روز اونجا نشسته.
ولی لطفا انتخاب شما بین روحانی و رئیسی، اونی نباشه که تخته کردنِ درِ کارخونهها و به خاک سیاه نشوندنِ کارگرها و تباه کردن ظرفیتها، تمامِ تدبیر و امیدش بود!
نمیگیم شما هم خادم جمهور باشید، این عناوین به قامت امثال رئیسیها که خودشون یکی از دلِ مردمِ مستضعفند بیشتر برازندهاس...
ولی لطفا به اندازهای که در مناظرهها تکرار کردید من پزشکم، طبیب باشید!
این جمهورِ لطمهخورده از سیاستهای سیاهِ اصلاحات، با یک طبیب دلسوز و خیرخواه میتونه شفا بگیره، البته مشروط به اینکه طبیبشون انتخابش چیزی غیر از زهر هلاهلِ غربگراها باشه...
آقای طبیبجمهور
لطفا برای جمهورتان طبیب باشید و نه مثل روحانی، درد!
#طبیب_جمهور
✍ملیحه سادات مهدوی
@sharaboabrisham
.
هر چی به شب دهم نزدیکتر میشیم، تب و تاب دلها بیشتر میشه...
آه! اباعبدالله...
.
.
من عاشقِ حضرت علی اکبرم...
روضهی شب هشتم برای من از همهی روضهها روضهتره...
.
.
در صورت
در سیرت
در سخن گفتن
در راه رفتن
شبیهترین بود به پیغمبر...
.
اشبه النّاس
خَلقاً
و خُلقاً
و منطقاً
برسول💚
.
Seyed.Reza.Narimani.Pasho.Ali.Akbaram(128).mp3
19.45M
چه حالِ عجیبی داره این مداحی، مطمئنم این مجلس هم از اون مجلسهای عنایتی بوده...
به شعر و شاعر و مداح و سینهزنهای مجلس عنایت شده بوده...
وگرنه نمیشه که با یک صدای ضبط شده، اینجور آدم به هم بریزه...
این مداحی، این ضربِ سینهزدنها، این سوزِ صدا، قدرتِ اونو داره که آدمو روی دو زانو زمین بندازه و ازش به های و های گریه بگیره...
آه... علیاکبرم نرو...
التماس دعا مهمونای شراب و ابریشم💚
✍ملیحه سادات مهدوی
@sharaboabrisham
.
هر وقت دلتنگِ شهیدجمهور میشم، برمیگردم و 👈 این تکه از مداحی رو که شبِ تشییع توی صحن ضبط کردم، گوش میدم..
دلم برای رئیسی خیلی تنگ شده و امشب که قراره روضهخونا برامون روضهی اربا اربا بخونن دلمون بیشتر از هر وقتِ دیگهای هوای رئیسیِ عزیزمون رو کرده...
.
.
.
صدای این مداح رو خیلی دوست دارم، شما فامیلشون رو میدونید؟
.
.
عقاب، یادگارِ پیامبر بود.
و اکبر، سوارِ بر عقاب، بیشتر از هر زمان دیگری به پیغمبر شبیه میشد...
.
.
.
عقاب اسمِ اسب پیامبرِ عزیزمونه که به حضرت علیاکبر رسیده بود و ایشون در کربلا سوار بر عقاب بودند. گویی که خودِ خودِ پیغمبر، باشند...
.