eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
383 ویدیو
7 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
. ☝️از جمله تولیدات هنری مؤسسه‌ی شراب و ابریشم برای برنامه‌ی سمت خدا شبکه‌ی سه‌ی سیما .
. صبح دوازدهم، ورود کاروان اسرا به کوفه... .
. از آیت‌اله مهدوی پرسیدند صبح خود را چگونه آغاز کنیم بهتر است؟ فرمود: با واریزِ پول برای تدارکِ اطعامِ زائرانِ امام رضا جان
6037998170738750
6037997290421321
بلطف پروردگار و به مدد امام رضاجان یکی از هیأت‌های مذهبی مشهد یک وعده ناهار زائران رو متقبل شدند، شما بزرگواران هم الحمدلله تا اینجای کار هزینه‌ی یک وعده رو تأمین کردید. باز هم منتظر همراهی شما عزیزان هستیم. اجرتون با اون آقایی که پنجره فولادش برات کربلا می‌ده💚 .
. در کوله‌بارِ قسمتِ ما، غم زیاد بود... و اما صبح دوازدهم... .
. کوفه چون نگینی در دل انگشتری می‌درخشید. ریسه‌های بافته از لیف خرما، دیوار به دیوار بین کوچه‌ها کشیده بود، مردها با طبق‌های نان و خرما از مردم پذیرایی می‌کردند و با خنده‌های نفرت‌انگیز به هم شادباش می‌دادند. و حالا میانِ هلهله‌ی اهل کوفه، ناقه‌هایی بی جهاز، سوارانی پژمرده و لطمه‌خورده‌ را در کوچه‌پس‌کوچه‌ها حرکت می‌دادند و آدمها از لب بامها و ایستاده در گذرگاهها به خنده و آواز، گرمِ اهانت به آنها بودند. کوفه پر شده بود از قرمزپوشهای بدمنظر و بدخنده‌ای که با رقص و پایکوبی برای تمسخر و تحقیر در مسیر کاروان خیمه زده بودند و کوچه‌ها غرقِ در حجله‌های رنگی و زینت بسته‌ای بود که دخترکان و زنانِ آراسته‌ را در آغوش گرفته بود تا دم به دم کِل بکشند و با لرزش پا خلخلها را به صدا درآوردند... شهر غرق در سوت و کف و هیاهو بود که یکباره طنین صدایی همه‌ی آن عربده‌ها را خاموش کرد: مادرتان به عزایتان بنشیند ای اهل کوفه. پیرمردی آهی کشید و گفت این صدای آشنای علی‌ست که از حنجره‌ی این زن بیرون می‌ریزد، این زن مگر کیست که اینطور عینِ علی تکلم می‌کند؟ کوفه شبیه تنه‌ی خشکیده‌ی درختی ساکت شده بود، کسی حتی جرأت نمی‌کرد آب دهانش را فروبلعد. همه فقط خیره مانده بودند به دستان آن زن که در هوا می‌چرخید و اهل کوفه را اهل خدعه و نیرنگ می‌خواند. این علی بود که در قالب زنی هبوط کرده بود و بار دیگر به این دنیا برگشته بود تا باز فریاد برآورد ننگ بر شما ای اهل کوفه. حتی پرنده‌ها در آسمان متوقف شده بودند. انگار خداوند اختیارِ کائنات را به سر انگشت آن زن سپرده بود. قلبها یارای تپیدن نداشتند. کوفه در محکمه‌ی زنی بلندبالا و موقر که خود را با چادری خاکی و ژولیده پوشانده بود و با حنجره‌ی علی سخن می‌گفت، سخت محکوم شده بود و در برابر او هیچ دفاعی نداشت. تمام آسمان پر بود از موج کلماتش: اشک چشمانتان خشک نشود و ناله‌هایتان آرام نگیرد. همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم می‌گسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و تقلب ساخته اید. آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینه‌های آکنده از کینه، دو رویی و تملق، ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می‌شود؟ جمعیت یکپارچه اشک شده بود و دیگر خبری از هلهله‌ها نبود. کوفه با این صدا، با این کلمه‌ها غریبه نبود، هنوز هُرمِ نفسهای علی را از هوای کوفه استشمام می‌شد، اهل کوفه هنوز از محکمه‌ی علی بیرون نیامده بودند و حالا دوباره در همان محکمه گیر افتاده بودند. گریه‌ها به های‌‌های بلند رسیده بود و صدای آن زن به گوش می‌رسید که داشت می‌گفت: گریه می‌کنید؟ زار می‌زنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. و چگونه می‌توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ زن محکم و جرأتمند سخن می‌گفت و شهری را که چون عروسی آراسته بودند با هر کلمه‌اش به تلی از خاک بدل می‌کرد. برج و باروهای شهر را فرو‌می‌ریخت و آدمها را زیر آوار سخنانش دفن می‌کرد. همانطور که شهر از موج صدای زن آجر به آجر فرومی‌ریخت در سمت مقابل کاروان در طنین آن صدا، آدم به آدم زنده‌تر می‌شد و شوری تازه می‌گرفت، آن چهره‌های رنگ‌پریده و آن تن‌های خسته رمقی دوباره می‌گرفتند و زیر بارش کلمات زن در احساسی آمیخته از نشاط و مباهات غرق می‌شدند. چشمهای بی فروغ کودکانِ کاروان برقی تازه می‌گرفت و لب‌های خشکیده‌ی زنهایش به تسبیح و تحسین می‌جنبید. آن زن چون عمودی محکم و عریض همه‌ی آن چند ده زن و بچه را زیر سایه گرفته بود و با کلمه‌هایش به آن‌ها اطمینان می‌بخشید که اختیار همه چیز در دست اوست و او همه‌ی آنها را به سلامت از تمامِ آن گردنه‌های سخت عبور خواهد داد. دنیا تا آن روز زنی چنین جمع اضداد به خود ندیده بود. زنی سراسر خشم مقابلِ کوفه، و سراسر مِهر برابرِ اهل کاروان! زنی بلندبالا که پشت کوفه را می‌لرزاند و کاروان پشت او لرزشان را آرام می‌کردند. زنی که کوفه را به هم می‌ریخت و کاروان را آرام می‌بخشید. زنی که مردان کوفه را نابود می‌کرد و زنان کاروان را حیات می‌داد. زنی که چون صخره مقابل طوفان ایستاده بود و کاروان را پشتش پناه می‌داد. زنی که دنیای پس از حسین تکیه به دستان او داده بود... زنی که با تمام شکوهش برای اهل حرم در یک کلمه خلاصه می‌شد: عمه... ✍ملیحه‌ سادات مهدوی کمک به تأمین هزینه‌ی اطعامِ زائرانِ گرامیِ امامِ رئوف 👈اینجا https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a ❌ با احترام به جهت رعایت حق مولف نشر مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست🙏🌱 .
. امیرالمؤمنین روی زن یهود غیرت داشت و اینها روی زن مسلمان غیرت نداشتند... .
عشاق الحسین محب الحسین.نریمانی.mp3
2.78M
الان دقیقا اونجای زندگی هستم که دیگه هیچی حالمو خوب نمی‌کنه الا حرم!
. بلند شید برید زیر آفتاب یه ده دقیقه پیاده‌روی کنید، کم کم عادت کنید، مسیر اربعین گرمه، از ما گفتن بود! .
. اگه پاوربانک ندارید، حتما یه دونه خوبشو بخرید، معلوم نیست تو موکبا پریز خالی گیرتون بیاد، از ما گفتن بود! .
. کار گذرنامه‌هاتونو نندازید واسه دمِ اربعین، قرارِ ما همه شنبه اول صبح پلیس به علاوه ده! .
. ولی زیر آفتاب اگه می‌رید، واسه اربعین اگه تمرین پیاده‌روی می‌کنید، دنبال گذرنامه‌تون اگه می‌رید، ملزومات سفرو اگه آماده می‌کنید، اصلا هر کاری که می‌کنید، ذکرِ لبتون یا زینب باشه! عمه‌ی ما را احترام نکردند! عمه‌ی محترمِ ما را احترام نکردند... .
. متأسفم که نهایتِ کنشگریم برای دفاع از غزه نخوردن پپسی و کوکاس! ولی واقعا ای کاش کاری از دستمون ساخته بود. .
. هر سال از مراسم تعزیه‌خوانی یه فیلمی بیرون میاد که مردم تو اوج تعزیه اختیارشون رو از دست دادن و حمله کردن به بازیگر نقش شمر و کتکش زدن... این نشون می‌‌ده تصویر تا چه اندازه می‌تونه احساسات انسان رو به غلیان بیاره... عجیبه که تعزیه‌ی غزه چند ماهه که جلو چشم دنیاست و هیچ کس خودش رو نمیندازه وسط تا شمرها رو تا جایی که می‌خورن بزنه! ما نسبت خودمون رو با مسئله‌ی غزه چطور تعریف می‌کنیم؟ این خیلی مهمه .
گَر مَرا هیچ نباشد نه به دنیا، نه به عُقبی چون تو دارم همه دارم، دگَرَم هیچ نباید تصویر: غروب عاشورا و مراسم نخل‌گردانی
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
. نمی‌دونم چند نفر از اونهایی که با شعارِ شهادت افتخار ماست شور می‌گیرن و هوای جهاد و شهادت به سرشون می‌زنه، یا چند نفر از اونهایی که با این شعار پیش رفتن، مرزهای شجاعت و مردانگی رو درنوردیدن و حتی جونشون رو فدا کردن می‌دونن یا می‌دونستن که این شعار از زبان چه کسی صادر شده؟! آیا هیچ مطلع هستن این شور این انگیزه این اشتیاق رو چه کسی در رگهاشون جاری کرده؟ و این شعار هزار و چهارصد ساله که از حنجره‌ی چه کسی بیرون می‌ریزه و اینطور خونها رو به غَلَیان در میاره و غیرت‌ها رو برمی‌انگیزه؟ شاید کمتر کسی بدونه اون چهره‌ی طوفنده و مبارزی که هزار و چهارصد ساله امتها رو به قیام و شهادت دعوت می‌کنه و دمی از این دعوت دست برنمی‌داره، حضرت امام سجاد علیه‌السلامه!! اون جوانمرد نستوهِ شجاعی که رو در روی ابن‌زیاد ایستاده و فریاد برآورده ما رو از مرگ می‌ترسونی؟ کشته شدن عادت ماست! شهادت کرامت ماست، کسی نیست جز حضرت زین‌العابدینی که بینِ ما به یک امامِ خسته‌ی بیمارِ محصور در محرابها مشهوره! امامی که مقابل قدرت اولِ اون روزِ جهانِ اسلام ایستاده و با کلماتش چنان سیلی محکمی به صورتش خوابونده که با گذشت هزار و چهارصد سال هنوز پکریِ اون سیلی از سر ظلم و فساد نپریده! أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ باید درباره‌ی باورهامون نسبت به امامِ همیشه در ستیز با ظلم و فساد، امامِ شجاع و نترس و قوی، امامِ ایستاده مقابل گردنکشان و ظالمان، امامِ فریاد برآورنده بر سر طاغوتها، حضرتِ امام زین‌العابدین تجدید نظر کنیم. ایشون نه تنها یک امامِ مظلوم و ساکت نبود که یک مبارز واقعیِ جرأتمند و بی‌باک بود که حتی لحظه‌ای از جهاد دست نکشید و دمی از شهادت نهراسید. درود بر امامی که هزار و چهارصد ساله به جهان و جهانیان انگیزه‌ی جهاد و شهادت می‌بخشه. ✍ملیحه سادات مهدوی ۱۲محرم شهادت حضرت زین‌العابدین به روایتی 💔 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a .
هدایت شده از سِدخارجی
کمتر از ۱۰ روز دیگه مسابقات المپیک ۲۰۲۴ شروع میشه. اسراییل حدود ۹۰ نماینده در این مسابقات داره؛ اونم در حالی که تو یکسال گذشته بیش از ۳۸ هزار فلسطینی رو پرپر کردن! بنظرم جای یه ادیورز که مطالبه عمومی باشه خالیه 📹برای همین یه استوری Add Yours آماده کردم. اگر توی اینستاگرام هستید شرکت کنید.
اسرائیل بعد از قتل‌عامِ مردم غزه حقِ حضور در المپیک رو نداره. اسرائیل باید بعنوان یک غاصب محاکمه بشه، نَه اینکه نماینده بفرسته المپیک و این باید به یک مطالبه‌ی جهانی تبدیل بشه... طرح از صفحه‌ی خوبِ: @sedkhareji
. شب دوم اسارت! با طوفانی که امروز عمه توی کوفه به پاکرد، بساطِ تمام هلهله‌ها و جشن‌ و پایکوبی‌ها جمع شد. بچه‌ها تشنه و گرسنه هستند اما ترسیده، نَه! عمه جایی برای ترس نذاشته. خدا عمه رو برامون نگه داره، همه می‌دونن تا عمه هست، هیچ اتفاقی نمی‌افته! چقدر خوب شد ما رو به عمه سپردی بابا جون💔 . @sharaboabrisham
. ماچ به کَله‌های اعضای گُلِ کانالم! حضرت عباسی به غیر از چند نفر بقیه‌تون خیلی گُلید. (چند نفرو باید حتما فاکتور می‌گرفتم که حرفم دروغ نباشه😆) دمِ همه‌تون حسینی💚 بابتِ همه‌ی همراهی‌هاتون ازتون ممنونم. چه وقتی که برای هر کاری پول جمع کردم یا چه وقتی که ختم صلوات و ختم قرآن گذاشتم، چه وقتایی که خواستم به هر صورتی یه کاری رو با هم شکل بدیم. الحمدلله رب العالمین تا اینجا کار زائرای امام رضا جان خیلی خوب پیش رفته. توکل به خدا ان‌شاالله همه چی جفت و جور میشه. کمک به تأمین هزینه‌های سفر زائران امام‌ رضا جان از چهارمحال بختیاری:
6037998170738750
اجرتون با صاحبِ سقاخونه‌ی اسمال‌طلا .
. اَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّماءِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِباءِ... سلام بر آن آقایی كه در خونِ خویش غلتيد. سلام بر او كه حرمتِ خيمه‏‌گاهش شکسته شد.💔 فرازی از زیارت ناحیه مقدسه. دومین صبحِ اسارت... .
. نظام جمهوری اسلامی تنها حکومت شیعیِ مستقر در جهان و تحقق‌بخشِ آرزوی تمام انبیا و اولیاست، مردم اگر از این نظام دلسرد بشن در واقع از تمام اون چیزی دلسرد شدند که ۱۲۴هزار پیغمبر براش دویدن و هزاران خون پاک به پاش ریخته شده. لعنت به هر کس که بدون شایستگی در جایگاهی قرار بگیره و بواسطه‌ی حضورش در اون جایگاه، امید مردم رو از حکومتی که متعلق به امام زمانه، ناامید کنه. . لطفا بیاین اشتباهات برخی افراد نالایق رو به اسم اون لایق‌ترینی که در رأس این حکومت قرار گرفته ننویسیم. همون لایقی که حاج قاسم گفته بود رابطه‌ی دلی و واقعی باهاش یکی از شئون عاقبت‌بخیریه.... .
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
زمزم، اسمیه که من برای دختر برادرم انتخاب کردم‌. معنی اسمشم میشه: ز: زرنگ م: مبتکر ز: زهرا سادات م: مهدوی زمزم زرنگِ مبتکر، زهرا سادات مهدوی👌😃 حالا این زرنگ مبتکر یه کانال زده که قراره اسکرچ و برنامه‌نویسی آموزش بده. خودش تازه کلاس هفتمیه☺️ و البته کلی مقام و لوح تقدیر داره تو مسابقات دانش‌آموزی اسکرچ و برنامه‌نویسی. لطفا کانال زمزمِ عمه رو دنبال کنید مخصوصا نوجوونا☺️🙏 https://eitaa.com/Barname_nevisan_kochak