✍ اختلاف قرائات (بخش اول: اقسام اختلاف قرائات)
🔻 شاید به گوش خیلیها نخورده باشد که در برخی کشورهای اسلامی مثل «مغرب» قرآنی که میخوانند با قرآن ما تفاوتهایی دارد:
📌گاهی تفاوتها در حروف و حرکات یک کلمه است و تفاوت در معنا را دنبال دارد، مانند:
👈 «مالک یوم الدین» که در قرائت دیگری «مَلِک یوم الدین» آمده است، در معنای اول «مالک یوم الدین» به معنای صاحب و اختیاردار مردم در روز آخرت است و در معنای دوم «ملک یوم الدین» به معنای رئیس و قانون گذار روز آخرت است.
👈 و یا اين آيه: «وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً» كه در وصف بهشت و بهشتيان است. در اين قرائت لفظ ملك با ضم ميم و سكون لام خوانده شده است؛ اما در قرائت ديگر با فتح ميم و كسر لام « مَلِكاً كَبِيراً» خواندهاند و در قرائت دوم کسانی که قائل به امکان روئیت خداوند هستند، آیه مذکور را مورد استناد خود قرار میدهند. (اگرچه پاسخهای عقلی و فلسفی به آنها در نفی این معنا وجود دارد.)
👈 یا «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ» که در قرائت دیگری «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلِكُمْ» آمده است، در قرائت اول «ارجلکم» به فتح لام است و اختلاف شده که «ارجلکم» به «وجوهکم» سابق عطف شده، پس پاها باید مانند آن شسته شود یا به محل «رُؤُسِكُمْ» عطف شده است، پس باید پاها مسح شود؟
اما در قرائتی که «ارجلکم» به کسر لام است، دیگر هیچ اختلافی نیست که عطف حتما به ظاهر «رُؤُسِكُمْ» است و پاها باید مسح شود.
👈 یا «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ» که در قرائت حفص از عاصم «يَطْهُرْنَ» است و معنای آن چنین میشود که غایت لزوم دوری از زنان تا زمان پاک شدن طبیعی زنان است اما اگر «يَطَّهَرْنَ» باشد اختلاف است که آیا معنای آن باید اضافهای داشته باشد و پاک شدن زنان با غسل کردن است یا همان حالت پاکی طبیعی آنان منظور است؟
📌 گاهی تفاوت در اضافه و نقصانی است که معنا را مقید میکند، مانند:
👈 «فَكَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكِينَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ.» كه در قرائتى ديگر: «أو تحرير رقبة مؤمنة» قرائت شده است.
👈 و یا «وَ إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ» که در قرائت دیگری چنين خوانده شده است: «و له أخ أو أخت من أم» و در این قرائت معلوم میشود، منظور از اخوت در اين حكم اخوت از ناحيه مادر است نه پدر.
📌 گاهی اساسا دو کلمه مختلف در یک آیه آمده است، مانند:
👈 «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ» كه بنا بر قرائت ديگرى «فامضوا إلى ذكر اللّه» خوانده شده است و در قرائت اول در حركت به سمت نماز جمعه سرعت و شتاب کردن خواسته شده است، اما در قرائت دوم چنين احتمالى را منتفى مىكند زيرا واژه مضى دلالت بر شتاب کردن ندارد.
👈 و یا «وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» كه بنا بر قرائت ديگر «كالصوف المنفوش» خوانده شده و هردو به یک معنا هستند.
✅ در مجموع برخی از کسانی که در علم قرائت کار کردهاند مدعی هستند حداکثر اختلاف قرائات نسبت به مشترکات همه قرائات بیش از ۲ درصد از قرآن نمیشود و اختلافات فقهی گفته شده برای قرائات نیز همگی با کمک روایات برطرف شده است و ثمره فقهی خاصی بر اطلاع از اختلاف قرائات مترتب نمیباشد اما ثمرات اعتقادی و کلامی در دفاع از برخی شبهات وارد شده در مورد قرآن بر بحث اختلاف قرائات مترتب است.
📌ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/133890353Cd3c93c899d
پینوشت: در برخی قرائات ممکن است زیادات و نواقص قابل توجهی نسبت به قرآن موجود گفته شده باشد، اما از این جهت که این قرائات و ادعاها خیلی شاذ هستند و در تاریخ اسلام مورد اعتنا واقع نشدهاند آنها را جزو موارد اختلاف قرائات ذکر نکردم.
مثلا در مصحف ابن مسعود ادعا شده است که سورههای فلق و ناس اصلا جزو قرآن نیستند بلکه برای مورد خاص بیماری حسنین و دفع سحر از آنها از سوی خداوند نازل شده است و مثل احادیث قدسی است که اگرچه مانند قرآن منزل از سوی خداوند هستند اما به عنوان کتابالله و با ویژگیهای خاص قرآن نیستند.
اما این اقوال را قابل اعتنا ندانستم و با توضیحات پستهای آتی این مطلب روشنتر میشود.
https://eitaa.com/joinchat/133890353Cd3c93c899d
اگرچه تلاش دارم در بحث اختلاف قرائات به جمع بندی برسم اما بحث بسیار بسیار مفصلی است و مطالب بسیار زیادی باید دیده شود .
✍ اختلاف قرائات (قسمت دوم: محل اختلاف اصلی)
🔻 در قرائات مختلف از قرآن، همه متفق هستند که قسمتهای مشترک بین قرائات مختلف (که بنا به قولی قریب به ۹۸ درصد از قرآن است) متواتر است و همانی است که از ملک وحی بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نازل شده است.
🔻 اختلاف نظر اصلی در این است که برخی معتقدند همه قرائتهای موجود متواتر و نازل شده توسط ملک وحی است و برخی دیگر معتقدند فقط یک قرائت حقیقتا از سوی خداوند نازل شده است.
📌 پس باید دقت شود که اختلاف اصلی در صدور همه قرائات یا یکی از آنها است و نه حجیت قرائت و عمل بر اساس قرائتهای مختلف.
🔻 آنچه از روایات بر میآید، صدور صرفا یک قرائت و البته حجیت همه قرائتها به معنای منجزیت عند الاصابه به واقع و معذریت عند الخطاء است.
✅ به طور مثال سَالِمِ بْنِ سَلَمَةَ از اصحاب امام صادق (علیه السلام) نقل میکند مردی نزد امام صادق (ع) قرآن قرائت کرد و من دیدم قرائت برخی حروف او، آنطور که عموم مردم میخوانند نیست.
👈 «وَ أَنَا أَسْتَمِعُ حُرُوفاً مِنَ الْقُرْآنِ لَيْسَ عَلَى مَا يَقْرَؤُهَا النَّاسُ»
پس امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «كُفَّ عَنْ هَذِهِ الْقِرَاءَةِ اقْرَأْ كَمَا يَقْرَأُ النَّاسُ حَتَّى يَقُومَ الْقَائِمُ ع فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع قَرَأَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى حَدِّهِ وَ أَخْرَجَ الْمُصْحَفَ الَّذِي كَتَبَهُ عَلِيٌّ ع»
📖 (الكافي (ط - الإسلامية)، ج ۲، ص: ۶۳۳)
دست از این قرآئت بردارید و همانطور که مردم قرائت میکنند، شما نیز قرائت کنید تا وقتی که قائم ما قیام کند و قرآن را همانطور که حقیقتا هست بخواند و خارج کند قرآنی که علی (علیه السلام) نوشته بود.
🔻این روایت در عین اینکه دلالت دارد بر حجیت قرائت قرآن همانگونه که ناس آن را قرائت میکردند، صدور همه قرائات از سوی خداوند را نفی میکند.
🔻 در روایت دیگری در تایید نزول یک قرائت، زُرَارَة از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند: «إِنَّ الْقُرْآنَ وَاحِدٌ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ وَاحِدٍ وَ لَكِنَّ الِاخْتِلَافَ يَجِيءُ مِنْ قِبَلِ الرُّوَاةِ» قرآن یکی بیشتر نیست و از سوی خدای واحد نازل شده است اما اختلاف در قرائت آن از سوی روایت کنندگان آن پیش آمده است. (همان، ص ۶۳۰)
✅ در روایت دیگری فُضَيْلِ بْنِ يَسَار میگوید به امام صادق (علیه السلام)
عرض کردم:
👈 «إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ»
عامه میگویند قرآن به هفت حرف (لهجه) نازل شده است و همه این لهجههای مختلف قرآن نازل شده هستند. حضرت جواب دادند:
👈 «كَذَبُوا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ لَكِنَّهُ نَزَلَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ مِنْ عِنْدِ الْوَاحِدِ»
دروغ میگویند این دشمنان خدا اما قرآن نازل شده است بر یک لهجه و از سوی خدای واحد. (همان)
🔻برخی از کسانی که قائل به تواتر همه قرائات هستند، این روایت که از نظر سند در آن خدشهای ندارند را به نحو دیگری ترجمه و تفسیر میکنند. آنها میگویند که در میان اهل سنت در آن زمان چنین رایج بود که هرکس به خود اجازه میداد در خواندن قرآن به اختیار خود هر کلمهای را معنای مشترکی داشت با کلمات نقل شده به عنوان آیات، عوض کنند یا حتی آیات را به زبانهای دیگر بخواند، مثلا نقل میکنند شافعی جایز میدانسته است در نماز سوره حمد را به فارسی بخوانند و بنابراین عبارت: «إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ» یعنی عامه میگویند جایز است قرآن را به زبان و عبارات مختلفی که خودمان میخواهیم بخوانیم و اهل بیت مقابل این نحو از مواجه با قرآن ایستادهاند و نه خواندن قرآن به قرائات مختلف.
⁉️ اما باید از این عزیزان پرسید چطور چنین چیزی با حساسیت بسیار زیاد مسلمانان بر حفظ و نگهداری قرآن و تکیه آنها بر عبارات برای فهم و بیان احکام اسلام، جمع میشود؟ حتی اگر قبول کنیم آن فتوای شافعی متاثر از چنین فضایی بوده است چرا با وجود آن فضا این فتوای شافعی باقی نماند و شاگردانش آن را رد کردند؟
علاوه بر آن در روایت مورد استناد، راوی نمیپرسد که عامه میگویند کلمات معادل یا به زبان دیگر بیاوریم بلکه میپرسد که عامه میگویند به احرف مختلف نازل شده است و این ظاهر است که سوال از چیزی که از ابتدا نازل شده است، بوده، نه کلمهای که جایگزینی کلمه دیگر شود.
🔻در روایات دیگر هم تصریح شده است که عامه برخی حروفی از حروف کلمات قرآن را متفاوت از آنچه مشهور بوده است میخواندهاند نه خود کلمات و اهل بیت از آن نهی کردهاند.
👈 «وَ أَنَا أَسْتَمِعُ حُرُوفاً مِنَ الْقُرْآنِ لَيْسَ عَلَى مَا يَقْرَؤُهَا النَّاسُ»
و ظاهر «احرف» دخل و تصرف در حروف قرآن است نه کل کلمه یا حتی زبان آن! دخل و تصرف در حرف در عین حفظ کلمه نیز یعنی حرکات آن و با منظور بودن لهجه هماهنگ است.
https://eitaa.com/joinchat/133890353Cd3c93c899d