eitaa logo
شهید علی پیرونظر
324 دنبال‌کننده
928 عکس
350 ویدیو
0 فایل
دلاور مرد گردان زهیر .گروهان عاشورا . لشگر ۱۰ سیدالشهدا. عملیات بیت المقدس ۲ هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید @shahede_shayan ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 اگر شهیدانه زندگی کنی 🥀 خودش پیدایت میکند...🕊 🌵لارم نیست دنبالش بگردی، مراقب کارهایی که میکنیم باشیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🦋 دل شکسته‌ی عاشق... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
▫️هر روز شهدا میگن : سلام صبح‌ بخیر ...قرارهامون یادتون نره. برای خدا کار کنید و به او توکل کنید ، مثل ما ... 《 روزتون و عاقبتمون شهدایی 🌷🍃》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اللَّهُمَّ وَ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ خدایا مرا خرج کاری کن که مرا بخاطر آن آفریدی 🔹حضرت زهرا سلام الله علیها مهج الدعوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهارشنبه ۶۶/۹/۲۵ امروز ساعت ۴/۵بیدار شدم و نماز شب خواندم و بعد نماز صبح را به جماعت خواندیم و بعد آماده شدیم برای صبحگاه و رفتیم . بعد از خواندن قرآن و دعای فرج حاج صادقی اعلام کرد که امروز صبح باید سوله ها را تمیز کنیم و تاشب فرصت داریم که به آنجا نقل مکان کنیم بعد با تجهیزات به ورزش و راهپیمایی رفتیم تا ساعت ۸ طول کشید و از بالای کوه تعدادی مرغابی دیدیم که علی یالاروند و عده ای دیگر تیر اندازی کردند ولی هیچ کدام به هدف نخورد آمدیم صبحانه خوردیم و بعد من و علی دهقان به بهداری و خیاطی رفتیم . من شلوارم را و علی پیراهنش را داد دوختن بعد رفتیم بهداری . او زیر دنده هایش درد می کرد و من هم به خاطر پایم رفته بودم . چون چند وقت پیش پیچ خورده بود با اینکه چرب کرده بودم و بسته بودم خوب نشده بود و هنوز درد می کرد . تا دیدیم حدود ۳۰ نفر نوبت گرفته اند دیگر نرفتیم آمدیم حاضر شدیم برای نماز ظهر . نماز را به جماعت خواندیم و بعد از ناهار شروع به جمع کردن چادر کردیم و بردن لوازم به داخل سوله . هر کس مشغول کاری بود رفتیم دیدیم که جای ما خیلی خیلی تنگ است مخصوصا که ۲۵ نفر در یک جای به اندازه ۴×۳ متر است و با هزار مکافات در آنجا وسایل را گذاشتیم بعد شام میله ای جوش دادیم برای تجهیزات خودمان و جعبه ها را روی هم دیگر گذاشتیم و خلاصه شب ساعت ده بود که در جایی به اندازه قبر خوابیدیم و تا صبح چندین مرتبه از خواب بیدار شدم . @sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 صدای آسمانی شهید آوینی: 🌴 ما یافتیم آنچه را دیگران نیافتند... ما همه افق های معنویت را در شهدا تجربه کردیم .....
سعی‌مان این باشد ڪہ خاطره را در ذهنمان زنده نگهداریم و را به عنوان یڪ الگو در نظر داشته باشیم ڪہ راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند ڪہ در این راه شدند ...
💢 و بزرگترین عملیات بچه ها تو جبهه بود ...حال اگر به جماعت بود که چه زیباتر ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊 هرشهیدیک فانوس است میسوزدونورمیدهد وازکناراوبودن توهم نورانی می‌شوی باشهداکه رفیق شدی توهم شهیدمی‌شوی... 🌷
~•﷽•‌~ صبحم بخیر می‌شود وقتی نگاه شما بدرقه‌ی راهم باشد ... صبحتون شهدایی🌷
پنجشنبه ۶۶/۹/۲۶ امروز ساعت ۵/۲۵ دقیقه بیدار شدم و نمازم را خواندم من و تورج و علی دهقان امروز خادم الحسین بودیم. رفتیم برای صبحگاه بعد از خواندن قرآن و دعا . برادر صادقی گفت ما می دانیم جای در سوله تنگ وخیلی ناراحت کننده است اما کاری نمی توانیم بکنیم از بالا به ما گفته اند و دلیلش را خودمان می دانیم و دیگر در این رابطه صحبت نکنید . و بعد برادر ساسان پور را به عنوان معاون گردان معرفی کرد و بعد همه شروع به دویدن کردند و ما آمدیم برای آماده کردن لوازم صبحانه . بعد لوازم آنجا را مرتب کردیم و من و علی دهقان رفتیم تاسیسات و میله گردی بریدیم و خم کردیم و به دیوار کوبیدیم و بعد رفتیم سراغ شستن ظرف های صبح . در همان موقع نامه ها را آوردند و من هم از دلبرم نامه ای داشتم و پشت آن روز دانشجو را به تمام برادران تبریک گفته بود . شروع کردم به خواندن نامه . وکلی از من تمجید کرده بود . در موقع خواندن نامه گریه ام گرفته بود و در عین حال خیلی خوش حال شدم . بعد شروع کردم به نوشتن دفترچه . در همان موقع گردان المهدی به خط می رفت با تمام تجهیزات و فیلم بردار هم مشغول فیلمبرداری بود . در رابطه با گردان خودمان هم بچه ها به این صورت می گفتند که همه لشگر به جنوب رفته آیت و فقط تیپ ما مانده است .......... ادامه دارد @sharikerah
ادامه ....... و آن تیپ گردان المهدی . گردان زهیر . گردان علی اکبر . حر بود و سه گردان مانده است و دلیل اینکه ما را داخل سوله با جای تنگ آورده اند این است که اگر رفتیم جای وسایل محکم باشد و کسی نتواند داخل شود و دیگر اینکه عملیات خیلی نزدیک است چون در این چند روز چندین نفر از بچه های قدیمی و عملیاتی لشگر آمده اند به گردان . مخصوصا که معاونت گردان هم آمده است و بقیه لشگر هم دارند می روند . هوا کم کم دارد تاریک می شود چون ماه روزهای آخرش است و نزدیک آخر ماه است و طبق گفته بعضی ها عملیات در اطراف شهر سلیمانیه عراق است و باید چند قله را بگیریم و در قله ها هم حدود یک متر برف بر روی زمین است و خلاصه نزدیک عملیات است . ظهر نماز را خواندم چون خادم الحسین بودیم ظرفها را هم شستیمبعد چراغ ها را نفت کردیم . چند نفری کشتی گرفتیم و رفتیم برای نماز جماعت و دعای کمیل . حال خیلی خوبی داشت دعا . دعا و مصیبت هایی در رابطه با حضرت زهرا (س) خوانده شد و بعد از آن همه شور و حال با دعای خیر برای تمامی مؤمنین و شهدا و امام زمان (عج) تمام شد . بچه ها یک جعبه خرما خریده بودند و پخش کردند ساعت ۱۱ آماده شدیم برای رزم شبانه که مقداری درگیری پیش آمد و بعد رفتیم راهپیمایی . نمونه کارهای عملیاتی . خمیده . کانال . میدان مین . پاشتری .سینه خیز و خیلی چیزهای دیگر . موقع برگشت که به ستون بودیم علی دهقان انجیر میخوردو هواخیلی تاریک بود یک انجیر داده بود به عباس ثامنی و او داده بود به داود سلیمانی و بعد داد به من گفت پیام است 😄 و من هم دادم به حمید هاشمی نژاد و او هم داد به گرشاسبی و اوهم گفته بود انجیر که پیام نمی شود آن را خورده بود . و چون حمید اصرار کرده بود پیام است گلی را درست کرده بود و داده بود به جلویی و گفته بود انجیر است و بالاخره نفر اول مزه کرده بود دیده بود گل است و داده بود به معاون گروهان زهیر . او هم پرت کرده بود بیرون . خلاصه ساعت ۲ بود که هر کس با مسئول خودش به صورت مخفی از دید دژبان ها وارد محوطه شدیم و گرفتیم خوابیدیم . @sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆
♥️| شهیدحججے میـگفت: یه وقتـایے دل‌کندن‌از یه سرے چیـزاے "خـوب" باعـث‌میشه... چیـزاے بهتری بدسـت‌بیاریم... بـراے رسیـدن به مهدے زهـرا"عج" از‌چـے دل‌کندیم؟!🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاجۍمیگفت: این‌انقلاب؛آن‌قدرتلاطم‌وسختۍ داردڪھ‌یك‌روز؎شھداآرزومیڪنند زنده‌شوند‌و‌براۍدفاع‌ازاین‌انقلاب دوبار‌ه‌شھیدشوند! 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°,•°,•°,•°,•°,•°,•°,🕊🌷🕊•°,•°,•°,•°,°,•°,•°, در بیان زندگی‌نامه‌ی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم، این مهم است. «مقام معظم رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام‌ بر کسانی که مهرشان‌ در دلمان‌ ریشه کرده ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا