☀️ صبح و باران و غزل در دست دوس
🌷صبح زیبایِ شقایقها بخیر
😊 خنده لبهای تو، یک جرعه عشق
🌸ای گلم! این صبح عاشق ها بخیر
#شهید_علی_پیرونظر
شهید علی پیرونظر
علاقه خاصی به تسبیح داشت . یادم هست اولین هدیه ای که به من داد این تسبیح بود .
گاهی در خانه وقتی بیکار می شد . تسبیح درست می کرد معمولا تسبیح ها را هم می بخشید .
در منطقه که بودند با خرج توپ تسبیح درست می کردند .
سالها پیش در مدرسه یکی از همکاران آقا می گفت من از علی آقا یک تسبیح یادگاری دارم .
می گفت که برایم خیلی عزیز است . و مدام با آن تسبیح صلوات می فرستم .
#خوشا_بحال_شهدا
#آرامش یعنی: زندگی در پناه شما،
بدون نگاهتان، زندگیمان سراسر آشوبی بیانتهاست...
#گاهی_نگاهمان_کنید
#شهید_علی_پیرونظر
چند وقت پیش رفته بودم سر مزار علی آقا
یک خانم جوان با همسرشون آمده بودند سر مزار علی آقا . بعد از چند دقیقه که فاتحه خواندند . رو به من گفتند این شهید به شهید حل ازدواج معروف است . پرسیدم شما با این شهید چطور آشنا شدین ؟
گفتند من اصلا این شهید را نمی شناختم . مدام برایم خواستگار می آمد یا ایشان من را نمی پسندید یا من . از آینده خودم خیلی نگران بودم . تا اینکه یک شب یک جوان زیبایی به خوابم آمد و گفت چرا حاجتت را از من نمی خواهی . من می توانم واسطه بشوم و حاجتت را از خداوند بگیرم . از او پرسیدم اسم شما چیست ؟
گفت من شهید علی پیرونظر هستم . وقتی صبح از خواب بیدار شدم به مزار شهدا آمدم . فامیلی شهید یادم رفته بود . از اول قبور شهدا شروع به نگاه کردن عکس ها کردم تا بالاخره شهید را پیدا کردم و حاجتم را از او خواستم . طولی نکشید که برایم یک خواستگار خوب آمد و با او ازدواج کردم حالا هر چند وقت یکبار با همسرم به کنار مزار این شهید عزیز می آئیم و یادش می کنیم
رو به همسرش کرد و گفت من همسرم را از این شهید دارم .
شهدا حاجت می دهند.
#شهدا
#صبحتون_شهدایی_
#شهید_علی_پیرونظر
📗#داستانک
🔰عارف و نانوا
✏️عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.
روزی به آبادی دیگری رفت
و وارد نانوایی آبادی شد تا قرص نانی بگیرد، چون لباس ژنده و مندرسی پوشیده بود نانوا به او نان نداد و عارف را با بی احترامی بیرون انداخت.
مردی که آنجا بود او را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت: نه. گفت: فلان عارف معروف بود،
نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عارف قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عارف قبول کرد.
وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟
عارف: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
فقط برای رضای خدا کار کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جان_فدا
#سردار_دلها
🎙شهید حاج قاسم سلیمانی:
امروز اگر میخواهیم جامعه توجه کند به حقیقت وضع خودش ، باید در آن جامعه #یاد_شهید زنده بماند...
🌷#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 #ما_ملت_شهادتیم
🇮🇷#ما_ملت_امام_حسینیم
وقتی نماز می خواند بدون آنکه متوجه بشود گوشه ای می ایستادم و نگاهش،می کردم . چنان خالصانه در مقابل پروردگارش می ایستاد که دلم به درد می آمد .
آنقدر گردنش را کج می کرد که با خودم می گفتم الان بر روی شانه هایش می افتد .
برایم حال و حس نماز خواندش عجیب بود . این همه خضوع و عشق در مقابل پروردگار حس قریبی داشت .
او به راستی یک انسان پاک و آسمانی بود . صدای صوت قران خواندنش بعد از نماز صبح آنقدر دلنشین بود که دلم می خواست ساعت ها ادامه می داد .
در هر جا که بود نمازش در اول وقت برپا بود .
خوشا به حالت علی آقا که عاقبت بخیر شدی
#نماز_اول_وقت
#شهید_علی_پیرونظر
#گردان_زهیر
شهید علی پیرونظر
🟢چلهی توسل به حضرت علی اکبر(ع) با واسطه قرار دادن شهدا ✅خیلی ها با این چله حاجت گرفتند یکی از مجرب
شروع چله جدید از روز پنج شنبه مصادف با اول ماه مبارک رجب.به دوستانتان هم اطلاع دهید .
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
اَلسَّلامُ عَلَیک یا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضی
پنج شاخه گُل صلوات هدیه میکنیم محضر آقا علی ابن موسی الرضا(ع)💚
🌼🌸🌷🦋🌷🌸🌼
شهید علی پیرونظر
🟢چلهی توسل به حضرت علی اکبر(ع) با واسطه قرار دادن شهدا ✅خیلی ها با این چله حاجت گرفتند یکی از مجرب
🔔 شروع چلهی جدید 👆👆👆
لطفا به دیگران هم اطلاع رسانی کنید
فقط ۱ روز دیگر تا شروع چله مانده😊