🌸اهمیت نماز صبح در اول وقت🌸
#نماز صبح از میان نمازها این امتیاز دارد که ملائکه شب وملائکه روز آنرا مشاهده می کنند. بنابراین نماز صبح که در اول وقت خوانده شوددر دو پرونده ثبت میشود.
📚وسایل شیعه/ج۳/ص۱۵۶
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
آخرین سفارش علی آقا موقع رفتن این بود..
شاهدم ...
از تو می خواهم در غیاب من دست روی زانوی خود بگذاری و بگویی یا علی
و بدان هیچ کس به خاطر تو مسیر زندگیش را تغییر نخواهد داد .
علی آقا موقع رفتن خیلی نگران بود . این را از نگاه آخرش به دخترکش فهمیدم . موقع حرف زدن توی چشمانم نگاه نمی کرد .
می دانست از یک زن جوانی که یازده ماه از زندگی مشترکش می گذرد و یک بچه بیست روزه به همراه دارد این توقع زیادی هست که روی پای خودش بایستد .
اما خیلی زود حرف های علی آقا آویزه گوشم شد ....
سخت بود . اما شدنی . ایستادن روی پاهای ضعیفم کوچه های تاریک زندگی با دلی شکسته .دردی سنگین . درد نبودن تو .حجم خاطراتت ...بغض های پی در پی ...ودر آخر دلتنگی .... بهانه های گاه و بیگاه دخترکت... باید قوی می شدم . هرگز زمین خوردن هایم را فراموش نکردم . اما هر بار که برخواستم بارها و بارها سخن علی آقا را با خودم زمزمه کردم . تو می دانستی که من از تنهایی می ترسم . اما تمام مسیر تنها بودم نمی دانم تو دیدی یا نه ؟
من اینجا کنار دردهایم هزاران هزار گلدان امید دارم و هر هزاران آن تویی ...........
روزی دوباره تو را خواهم دید . شاید مرا نشناسی . آخر دیگر نشانی از آن دختر بچه شاد و پرهیجان چیزی نمانده .
اما من تو را خواهم شناخت . تو مانند شاپرک ها پر از امیدی ....... پر از عشق ... پر از بوی خوش یاس ....
اگر دلم هوای پریدن گرفت . حتما روی شانه های تو خواهم نشست .
تو تنها تکیه گاه من بعد از خدایی .......
#شبتون_بخیر
@sharikerah
کاشکی گلزارهای شهدا خصوصی بود؛
میرفتیم گلزار مینشستیم زار زار
گریه میکردیم کسی هم نمیدید... 💔
@sharikerah
فرق است میان کسی که
در #انتظار_شهادت است
و آنکه شهادت به انتظار اوست !
.
شبتون شهدایی
از حاج قاسم پرسیدند: بهترین دعا چیست؟
گفت: شهادت...
گفتند: خب عاقبت بخیری که بهتر است
حاج قاسم گفت: ممکن است کسی عاقبت بخیر شود ولی شهید نشود؛ ولی کسی که شهید بشود حتما عاقبت بخیر هم میشود...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷🕊🍃
و شهید...
چه زیباست این نام
و چه گوش نواز
یعنی کسی که
شهادت می دهد با خویش ،
به درستیِ راهی که رفته است...
@sharikerah
شهید آقا مهدی زین الدین:
هرگاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید ، آنها شما را نزد اباعبدلله یاد میکنند.
نثار شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و حضرت سیدالشهدا و پدران و مادران آسمانی وشهدا صلوات هدیه بفرمائید.
#شهید_علی_دهقان_منشادی
#شهید_علی_پیرونظر
این شهر همش شده زمین
من آسمونی نمیبینم
من دلم آسمون می خواد.......
@sharikerah
لطفا دوستانتان را به کانال شهید پیرونظر دعوت کنید
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
🌐کانال شهید علی پیرونظر
عضو شوید👈 eitaa.com/sharikerah
💥از حاج قاسم پرسیدند: بهترین دعا چیست؟!
گفت: #شهادت...
گفتند: خب عاقبت بخیری که بهتر است
حاج قاسم گفت: ممکن است کسی عاقبت بخیر شود ولی شهید نشود؛ ولی کسی که شهید بشود حتما عاقبت بخیر هم میشود...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
35.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح من را با تاکسی به سر کار می رساند . و ظهر پیاده دنبالم می آمد . یکبار خانم کاظمی مسئول کارگزینی بهم گفت . همسرت تو این گرما با پای پیاده چرا دنبالت می آید ؟ راستش خودم هم دلیلش را نمی دانستم . ظهر که علی آقا دنبالم آمد . توی مسیر که با هم بر می گشتیم . ازش پرسیدم . گفت حالا که هستم بگذار خودم بیام و ببرمت . گفتم خب وقتی نیستی ؟ گفت خدا هست . بعد لبخندی زد و گفت . بچه ام بدنیا می آید و مراقبت هست .
اون روز از نبودن علی آقا به همه چیز فکر می کردم جز شهادت .
مسیر را پا به پای من آمدن توی گرما . حوصله می خواست . اما علی آقا صبور بود و مهربان .
تنها چیزی که علی آقا را ناراحت می کرد غصه دار بود ن بود . دلش می خواست همیشه شاد و سرو حال باشی . چیزی که بعد از رفتنش من هرگز به خودم ندیدم ......
پ .ن این هم یک مورد دیگر که از کوچک ترین فرصت ها برای کنار هم بودن استفاده می کرد . شاید می دانست فرصت ها کوتاه است .
@sharikerah
✨✨✨
پرواز کردن سخت نیست...
عاشق که باشی بالت میدهند؛
و یادت میدهند تا #پرواز کنی...
آن هم عاشقانه... :)🦋
#شهید_علی_پیرونظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاری زیبا توسط خواهر شهید جواد عبدی
@sharikerah
پنجشنبه ۶۶/۸/۱۴
امروز صبح ساعت ۵/۵ از خواب بیدار شدیم وبعد از نماز و صبحگاه و مقداری دویدن و نرمش آمدیم برای صبحانه که بچه ها دوباره جشن پتو را شروع کردند و همه را از دم کوبیدند .بعد که خسته شدیم صبحانه خوردیم و من رفتم سراغ علیرضا و رفتیم کلاس فن بیان تا ساعت ۱۰ آنجا بودم و بعد آمدم سراغ پاکنویس کردن درس ها . بعد دنبال کسی می گشتم که با او به شهر بروم علیرضا هم مسابقه داشت . در آخر تصمیم گرفتم تنهایی بروم . آمدم لباس هایم را عوض کردم و مشغول خواندن مجله شدم علیرضاهم آمد به چادر ما و مشغول پاکنویس کردن نوشته های دفتر من شد در ضمن چون دیشب چادر را بزرگ کرده بودیم شب سوز سردی می آمد و من چون در جلو چادر خوابیده بودم حسابی سرما خورده بودم و سردرد و کوفتگی بدن داشتم و کمی صدام هم گرفته بود نزدیک ظهر وضو گرفتم و نماز را به جماعت خواندم بعد بچه ها پتوها را بیرون انداختن ودر هوای آزاد مشغول غذا خوردن شدیم . بعد اعلام کردند مسابقه داریم و رفتیم برای مسابقه . بعد از شام بچه ها بازی شاه دزد کردن وبر علیه شام قیام کردند در همین موقع همه چادر به جان هم افتادن و همدیگر را می کوبیدن . فرزاد گفت بچه ها نگاه کنید مهمان داریم همه دست نگه داشتند دیدیم که حاج صادقی فرمانده گردان است که با حالت تعجب به بچه ها نگاه می کرد . همه جا زدند و ساکت شدند و چیزی نمی گفتند حاجی هم نگاه کرد و از بعضی ها پرسید از کدام چادر هستید ؟
و بعد خداحافظی کرد و رفت وبعد به صورت دویدن به چادر تسلیحات رفت و همه معتقد بودند که امشب برپا خواهند زد . عده ای رفتند بیرون چادر آتش روشن کردند ودر بیرون نشستند و من و تورج علیزاده . محمد گرشاسبی گرفتیم خوابیدیم .
امشب چون دو چراغ داشتیم چادر کمی گرم تر از دیشب بود .
#شهید_علی_پیرونظر
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر
@sharikerah
~🕊
#دلتنگیم
دلتنگ بیقراری هایمان با شهدا
کاش مارا صدا بزنید
از لابه لای ناگفته های دلمان
این روزهایمان سخت میگذرد..
#یادشهداباصلوات
@sharikerah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️دنیای جنگلی بمونه واسه اهلش و
این بهشت با صفا هم، مفت چنگ ما...
📌برشی از فیلم فاخر #خداحافظ_رفیق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُم
و هرکس به تو پناه برد، در امان است..
گرچه از هر دو جهان هیچ نشد حاصلِ ما
غم نباشد، چو بود مهر تو اندر دل ما ..
#شهید_علی_پیرونظر
#سال_۶۰
وقتےڪہدلتنـــگمیشوم ،
بہعڪسهاےتوخــیرهمےشوم*
چقـــــدرخوبنگــاهممےڪنے:)
#رفیق_شهیدم💚
#پنجشنبه_های_شهدایی
#شهید_علی_پیرونظر
جمعه ۶۶/۸/۱۵
ساعت ۵/۵از خواب بیدار شدم و نمازم را خواندم . جمعه بود و صبحگاه نداشتیم بعد از صبحانه مشغول گوش داد.به رادیو شدم . عده ای مسابقه فوتبال داشتند عده ای هم جدول حل می کردند علی دهقان زحمت کشید و کمر من را مالش داد ساعت ۱۰ رفتیم چادر بعثت پیش علیرضا و جویای حالم شد وبعد حسابی ازمن پذیرایی کزد آقای بهاری هم تعدادی جمله گفتند و من نوشتم بعد کمی صحبت کردیم و بعد آمدم برای نماز وناهار . عصر با علیرضا رفتیم برای دیدن فیلم سینمایی . نماز را با جماعت خواندیم شام تخم مرغ و سیب زمینی داشتیم . بعد از شام مشغول صحبت شدیم و هر کسی از هر جا و محلی خاطره ای تعریف می کرد حمید هاشمی از جنگ و من هم با مفاتیح مشغول شدم بچه ها هم حسابی همدیگر را می زدند بعد مقداری قران خواندم و خوابیدم .
#شهید_علی_پیرونظر
@sharikerah
دلتنگ که باشی ؛
انگار همهی روزهای هفته
پنج شنبه میشوند
و جای خالیاش
مدام خالیتر ....
@sharikerah
15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند هفته بود که از زمان عقدمان می گذشت . علاقه زیادی به پرندگان خصوصا قناری داشت .
یک اتاق پر از قناری . با قفس های زیبا .
وقتی به هم می رسیدیم مدام از قناری هایش صحبت می کرد . حتی کتاب روش نگهداری از قناری خریده بود و می خواند . یکبار بهش گفتم علی . من را بیشتر دوست داری یا قناری هایت را ...... مات و مبهوت نگاهم کرد . حرفی نزد . فردای آن روز دعوتم کرد برای ناهار به خانه شان بروم . توی مسیر دیگر صحبتی از قناری ها نکرد وقتی وارد اتاق قناری ها شدم حتی یک قناری هم نبود . با تعجب پرسیدم پس قناری ها کو ؟
گفت همه را فروختم .
گفتم ولی من شوخی کردم ......
گفت اصلا دوست ندارم حتی برای یک لحظه فکر کنی جای تو را در دلم چیزی . یا کسی پر می کند .
ودیگر از هیچ پرنده ای حرف نزد
پ . ن . سالها از رفتنش می گذرد و خودش می داند که هیچ چیز جای خالیش را در دلم پر نکرد ..
نبودنش همیشه در قلبم فریاد زد ...
#قصه_قناری_ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | دلبسته نشویم
🌀 همه چیز در این دنیا برای آمدن و رفتن است
🍃 #درس_اخلاق_آقا