eitaa logo
شوادون خاطرات
577 دنبال‌کننده
120 عکس
11 ویدیو
0 فایل
شوادون در زبان دزفولی یعنی سرداب. خانه‌ای که در زیر زمین ساخته می‌شد تا در تابستان از شدت گرما به آن پناه برند. البته روزگار جنگ تغییر کاربری داد. شد پناهگاه موشک‌ها. شوادون در فرهنگ دزفول سابقه جالبی دارد. یادآوریست از خاطرات تلخ و شیرین @aliyane
مشاهده در ایتا
دانلود
InShot_20240518_014450396-mc.mp3
2.89M
| قسمت دوم داستان صوتی قرار ازش پرسیدم شمع موتورت رو کجا بهت برگردونم؟ براساس خاطره‌ای از "شهید مصطفی معیری" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
هدایت شده از مجنون | علی‌علیان
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما و جمهوری بی‌بی گلها ! چند دقیقه است که زل زدم به این کلیپ، چقدر همه چیز دارد همین چند ثانیه... @aliya_ne
💠 دیدار سردار رادان با خانواده دلیر کردستان بهش لقب دلیر کردستان داده بودند. از دلاوری‌ها و شجاعتش توی کردستان زیاد شنیدیم. نقل میکنند به تنهایی چند نیروی کوموله رو اسیر کرده بود. سردار شهید محمد نوری ملا از مفاخر دزفول و کوی آیت الله طالقانیه. این‌روزها که فرمانده‌ی کل نیروی انتظامی کشور (سردار رادان) بمناسبت روز دزفول، به این شهر اومده برای ادای احترام و یاد کردن از همرزمش به منزل این شهید رفته تا شاید خاطرات روزهای نه ‌چندان دورشون زنده بشه. "شهید محمد نوری ملا" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
💠 مسئولیم که سوال کنیم! دست‌نوشته‌ای داره که مربوط میشه به شب قبل از انتخابات چهارم ریاست جمهوری توی پادگان سنندج، اونجا میگه: «اعتقاد دارم تا ما کسی را دقیقاً نشناخته‌ایم، حق رأی دادن نداریم. مسئولیم که سؤال کنیم! تحقیق و مطالعه کنیم، مسائل را تعقیب کنیم و از هیچ چیز نگذریم!» "شهید بهمن درولی" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
💠 مساجد رو خالی نگذارید! یازده نفر بودیم که از پایگاه بسیج شهرک می‌رفتیم جبهه. با مینی‌بوسی‌ که راننده‌اش داوطلبانه برای اعزام ما اومده بود. تو اون لحظه‌های خاص و به یاد موندنی هر کدوم از بچه‌ها وصیت و سفارشی به خونواده و رفقاش میکرد. آخرین نفری که سوار شد حسن بود. ایستاد روی رکاب ماشین و با صدای بلند گفت: «آی مردم! ما که داریم می‌ریم اما شما مساجد رو خالی نگذارید!» "شهید حسن پورمحمد" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
💠 رسم بچگی‌مون... رسم بچگی‌مون بود، هر سال به مناسبت جشن نیمه شعبان با بچه‌های مسجد موکب می‌زديم. حسین از افراد پای کار بود و این برنامه رو تا قبل شهادتش اجرا می‌کرد. بدلایلی جلسه ما از هم پاشید. بچه‌های اصلی دیگه دور هم نبودن. خودش تنها می‌رفت دنبال خرید وسایل. می‌رفت دنبال پیگیری مالی. نمیذاشت کار اهل بیت علیهم‌السلام رو زمین بمونه. "شهید حسین ولایتی‌فر" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
💠 اثر فوق‌العاده اشک! می گفت: آدمی که گناه میکنه، قلبش سیاه میشه. قلب آدم مثل یه صفحه‌ی سفیده، با گناه قطره قطره سیاهی رو قلب میشینه و سیاهش میکنه. اما اشک، همه‌ی اون سیاهی‌ها رو شستشو میده و پاک میکنه. "شهید عبدالحسین خبری" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
💠 دختر پر کار انقلاب! واقعا پرکار بود. خیلی به فعالیت‌های فرهنگی اهمیت می‌داد و جلسات متعدد آموزشی و معرفتی برای خواهران برگزار می‌کرد. می‌گفت باید سطح معلومات و آگاهی‌مون رو مدام ارتقا بدیم تا بتونیم دیگران رو راهنمایی کنیم. ما باید با رفتار خوبمون زمینه‌ساز ظهور باشیم. "شهیده عصمت پورانوری" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
💠 یک روز قبل از انتخابات تنها یک پسر داشت. شیرین و دلنشین. صورتش کم از مهتاب نداشت. نمی‌دانم زیر این همه آوار چه بر سر این طفل آمده بود. شب شده بود و هنوز جنازه‌اش پیدا نشده بود. مادرش رمق نداشت. به زحمت خودش را رساند نزدیک امدادگران. گفت: کوَکم تُنِ خدا گَردات دنبال دولاب. سِجِلدُم مِنشَه. مَخومِش، سُبا انتخاباته. «پسرم تو رو خدا بگرد دنبال کمد. شناسنامه‌ام توی کمده. میخوامش، فردا انتخاباته» "مادر شهید محمد نمازی" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
هدایت شده از شهید حسین ولایتی فر
10.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | حرفای دلسوزانه یک مادر شهید از دزفول به خاطر ایران، به خاطر شهدا با عشق به مملکت، با عشق به ایران ان شاءالله که فرداها رو سفید باشیم. @shahidvelayati
💠 جبهه واقعی همینجاست! وقتی میومد مرخصی میگفت: کار شمایی که زیر این همه موشک و توپ و راکت توی شهر موندید از ما که توی جبهه می‌جنگیم، خیلی سخت تره. می‌گفت: «مادر! بخدا جبهه‌ی واقعی همینجاست! توی شهر و زیر همین موشک بارون‌ها! "شهید نصرالله طحان پسران دزفولی" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon
32.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 این یه فیلم کوتاه نیست، تبلیغ هم نیست، شاید بشه بگیم یه دعوتنامه‌است! بین این همه آدم دعوتنامه به تو رسیده و هر دعوتی هم یه فرصته، پس فرصت رو از دست نده! جمعه شب ما منتظرتیم... به اتفاق یـه جـمــع نـوجــوون که می‌خوان یکی از قهرمانای شهرشون رو معرفی کنند.👌 خ طالقانی، کوچه دیانــتـی روایت‌خانۀ‌پایتخت‌مقاومت @ravayatkhane @barava