تولد فرزند دوم تاثیرات زیادی بر کل خانواده بویژه فرزند اول دارد به خصوص در ماههای اول تولد که والدین به شدت از توجه به فرزند بزرگتر غافل میشوند.
کودکان در مقابل ورود نوزاد جدید واکنشهای متفاوتی از قبیل خشونت، لجبازی، چسبندگی به مادر و اضطراب جدایی، مشکلات خواب، مشکلات مربوط به غذا خوردن و رفتارهای بچه گانهای از خود بروز میدهند.
لازم که والدین خود را برای واکنشهای کودک اول آماده کرده، از تنبیه و سرزنش وی خود داری کنند.
مدت زمان بیشتری را با او بگذرانند و از دادن مسئولیت نگهداری فرزند جدید به کودک اول خود داری کنند.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_اکبر
#وابستگی_مادر
#پارت_هفتاد
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم
مهربان گفت:بخاطر عشقم از جون دل برات مایه گذاشتم و پشیمون هم نیستم،بهتره با هر کی که خانواده ات پیشنهاد میدند ازدواج کنی اکبر..مهربان از خونه زد بیرون و سوار تاکسی شد و بسمت خونشون رفت..برگشتم و با خانواده ام بحث کردم…خواهر بزرگم گفت:خواهر شوهر من بهترین گزینه برای تو هست..همه هم موافقند،گفتم:من هیچ کسی رو نمیخواهم جز مهربان…بابا گفت:نگران نباش پسرم ،،،خودم میرم خواستگاری…خونه همهمه ایی شد…چون حوصله نداشتم،،زدم بیرون و رفتم خونه ی خودم..هر چی زنگ زدم به مهربان جواب نداد…دوباره هوای مواد زده بود به سرم و دلم میخواست یه کم مصرف کنم تا اروم بشم..من اعتیاد رو تجربه کردم،،تقریبا مثل پرخوری عصبیه.کافیه توی زندگی به مشکلی بربخوری فکر میکنی مواد حلال مشکلاته و برای همین میری سمتش ،درست مثل پرخوری عصبی که وقتی ادم عصبی میشه میره سمت غذا و با جویدن و خوردن غذا به ارامش موقت میرسه…با خودم گفتم:یه کم مواد مصرف کنم و اروم بشم تا بتونم درست تصمیم بگیرم که چیکار کنم و چطوری مهربان رو راضی کنم…؟
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
🔆پندانه
✍️ زمین روحت را آباد کن
🔹شخصی ۳۰ سال مشغول تجارت بود، ثروت عظیمی به دست آورد و زمین بسیار بزرگی خرید.
🔸۳۰ سال دیگر کار کرد و باز هم ثروت کلانی به دست آورد و با آن ثروت، کاخ بسیار مجللی ساخت.
🔹زمانی که میخواست به آن کاخ نقل مکان کند، ماموران حکومتی گفتند که زمین شما آن طرفتر است و زمین را اشتباهی گرفتهای، کاخت را روی زمین دیگری ساختهای و زمین خودت بایر مانده است.
🔻این داستان ما هم هست؛
یک زمین داریم به نام بدن
و یک زمین هم داریم به نام روح.
🔸فکر میکنیم بدن ما، زمین ماست و هر چه داریم خرج این بدن میکنیم و وقتی که میخواهیم بمیریم به ما میگویند:
🔹زمین شما، روحتان بوده ولی شما روح را رها کردهاید و فقط بدن را آباد کردهاید.
🔻در زمین مردمان، خانه مکن
کار خود کن، کار بیگانه مکن
کیست بیگانه تن خاکی تو
کز برای اوست غمناکی تو
🔻تا تو تن را چرب و شیرین میدهی
جوهر خود را نبینی، فربهی
گر میان مشک تن را جا شود
روز مردن گند او پیدا شود
🔻مشک را بر تن مزن بر دل بمال
مشک چه بود نام پاک ذوالجلال
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🔴نقاشی اما واقعی
نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی اش بود. آن نقاشی بطورباورنکردنی زیبا بودو میبایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده میشد.
نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی اش بودکه ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد.
که یک قدم به لبه پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد.شخصی متوجه شد که نقاش چه میکند .میخواست فریاد بزند،اما ممکن بود نقاش بر حسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود،مرد به سرعت قلمویی رابرداشت و روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد.نقاش که این صحنه را دید باسرعت و عصبانیت تمام جلو آمد تا آن مرد را بزند.اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط بود.
براستی گاهی آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم،اما گویا خالق هستی میبیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای مارا خراب میکند.
گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم:
خالق هستی همیشه بهترین ها را برایمان مهیا کرده است.
✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی 📚✍🏻
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🗓 امروز یکشنبه↯
☀️ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
🌙 ۳ ذی القعده ۱۴۴۵
🌲 ۱۲می ۲۰۲۴
📿 ذکر روز :
یا ذوالجلال والاکرام
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🌸صبح سرمست ازشراب روشنی است
🌸صبح، لبخند گل، بوییدنی است
🌸در گلستان بهار عاشقی
🌸رویش خورشید زیبا، دیدنی است
🌸صبح زیباتون بخیر 🌸
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
*«باورهای خوب» باورهایی است که به شما احساس آرامش و اطمینان قلبی می ده،
وقتی دنبال احساس خوب باشی اتفاق های خوب می افتند
🦋وقتی هنوز نگران نرسیدن به یه سری خواسته هات هستی، یعنی داری ازشون دور می شی
🍭پس بیا تنها باورهایی رو قبول کن که بهت احساس بهتری می ده و کمک کننده هستند تا بتونی به زیبایی خواسته هاتو خلق کنی
ما خالق 🌿 زندگی خودمون هستیم
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_اکبر
#وابستگی_مادر
#پارت_هفتاد_یک
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم
باخودم میگفتم همین یک بار رو میکشم و دیگه نمیزارم به اون اعتیاد دچار بشم،خیلی کم مصرف میکنم…مواد تهیه کردم و مشغول شدم،.هر پکی که میزدم شماره ی مهربان رو میگرفتم و وقتی جواب نمیداد پک بعدی رو عمیق تر میکشیدم…کم کم از مهربان متنفر شدم که چرا جواب تلفن منو نمیده،،منی که هیچ کسی تا به حال بهم نه نگفته بود..تنفرم باعث شد اونو عامل بدبختیهام بدونم و بیشتر به مواد پناه ببرم…۲-۳روز توی دنیای خودم و مواد سیر کردم….خانواده همه زنگ میزدند جواب نمیدادم….روز چهارم مهربان تماس گرفت اما من افتاده بودم رو لج و لجبازی برای همین گوشی رو جلوی چشمهام گرفتم و فقط اسمشو نگاه میکردم و میشمردم که چند بار تماس میگیره….بعد تماسهای بی پاسخی که من با مهربان داشتم رو شمردم و با خودم گفتم:مهربان خانم!؟هنوز چند تا دیگه تماس مونده تا با من مساوی بشی..شمارمو بگیر که داری خوب میگیری…هم مصرف میکردم هم تماسهارو میشمردم……
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
گاهی در گردابی می افتی
که تورا در خود فرو میبرد
یک لحظه که به خودت بیایی
نور خدا را میبینی
دستت را بلند کن و طلب کمک کن
فکر نکن غرق میشوی
غرق شدنی در کار نیست،وقتی خدا هست
تو نیاز به حمایت داری تا از طوفانی که درآن هستی بیرون بیایی
کسی نیست کمکت کند؟
تنها مانده ای؟
از همه جا رانده شده ای؟
مگر خدا نیست؟
چرا به او توکل نمیکنی؟
تو نمیتوانی نگران چیزهای بد باشی
و در همان حال اجازه بدهی چیزهای خوب رخ بدهند
وقتی نگرانی،و این نگرانی را ادامه بدهی،چیزهای بد هم راهشان را به سمتت پیدا میکنند
ازت خواهش میکنم
که امیدت را از دست ندهی
و باور داشته باشی هزارتا چیز قشنگ منتظر تو نشستن
آفتاب سراغ اونهایی میاد که مثل بارونن..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
📌انتقاد؛ جراحی شخصیت
✅ وقتی که از کسی انتقاد میکنیم، داریم بهنوعی دست به جراحی شخصیت او میزنیم؛ همانند پزشک جراحی که میخواهد توموری را از بدن بیمار خارج کند و هنگام جراحی مواظب است رگوپیهای سالم اطراف تومور آسیب نبیند.
✅ پس هنگامی که تیغ انتقاد را در دست میگیریم باید همان قسمتی را که لازم است، زیر تیغ ببریم و مواظب قسمتهای سالم شخصیت فرد باشیم؛ مثلاً وقتی میخواهيم از کسی بهخاطر بیمسئولیتی انتقاد کنيم، نباید از عباراتی مانند "از تو ناامید شدم" يا "تو هیچی نمیشی" که کل شخصیت فرد را زیر سوال میبرد، استفاده کنيم. راه درست اين است كه پس از گوشزد کردن نکات مثبت شخصیت فرد، از مسئولیتناپذیری وی انتقاد كنيم.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_اکبر
#وابستگی_مادر
#پارت_هفتاد_دو
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم
روز پنجم شد و چون شب تا صبح سر بساط بودم دم دمای صبح خوابم برده بود..وقتی چشمهامو باز کردم دیدم عصر شده..صدای گریه ی خانمی منو به خودم اورد و سرمو برگردوندم و دیدم مهربان بالاسرم نشسته و زار میزنه و اشک میریزه..گفتم:مهربان!تو اینجا چیکار میکنی؟؟مهربان گفت:آخه من از دست تو چه خاکی توی سرم بریزم..از دست این دل وا موندم؟؟دیگه خسته شدم اکبر!!آخه چرا؟؟همه زنگ زدند و نگرانت هستند.دیشب بابات زنگ زد خونمون و قرار خواستگاری گذاشت…حالا من چیکار کنم؟سعی کردم از جام بلند شم اما توانشو نداشتم روی پاهام بایستم…در حالیکه تلو تلو میزدم گفتم:ترک میکنم مهربان….باور کن.از همین امروز..فقط منو تنها نزار.اگه تنهام بزاری کارتن خواب میشم…التماست میکنم…طفلی مهربان نمیدونست چیکار کنه؟؟وقتی حس کردم مهربان مردود مونده زود گفتم:اجازه بده بیام خواستگاری….تا روز خواستگاری خیلی کم مصرف میکنم و بعدش کلا ترک میکنم..و قول میدم دیگه هیچ وقت سمت مواد نرم....
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
📌 #پنـــدانــــهــ
✨✨ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ #ﺣــﺴﺎﺩﺕ نکن ﺑﺨﺎﻃﺮ
ﻧﻌـــــﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧــﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ زﯾﺮﺍ ﺗﻮ
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﺧــــﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ
ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ و
ﻏﻤﮕـــــﯿﻦ ﻣﺒﺎﺵ ﻭﻗﺘﯽ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼــﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ
ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ.
👌ﻫﻤـــﯿﺸﻪ #ﺷﺎڪـــﺮ ﺑﺎﺵ ﻭ بگــو
شڪر ﺍﮔﺮﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼـــﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ
ﺛـــﺮﻭﺗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻰ #ﭘﻮﻟﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﺸـــﻤﺎﺭ
ڪﺎﻓﯽ ﻗـــﻄﺮﻩ ﺍﺷڪﻰ ﺑﺮﺭﻭﯼ
ﮔﻮﻧﻪﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ
ﭘﺎڪ میڪنند #ثروت ﺗﻮﺳﺖ.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد