eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇♥️ عموما حسادت، از بی‌هنری یا به تعبير دهخدا، فقدان فضل نشأت می‌گیره؛ تا جایی که جناب فرمودن: "کمالِ سِرِّ محبت ببین، نه نقصِ گناه که هرکه بی‌هنر اُفتَد، نظر به عیب کند..." کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ تندیس طلایی صبر می‌رسه به حضرت اونجا که میگه : "گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید چون عشق حرم باشد سهل است بیابان‌ها" کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 ما را همين بس است كه داريم دردِ عشق مقصود ما ز وصلِ تو بوس و كنار نيست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ ای جان! تو را به جان منِ خسته‌جان، بمان دیگر بگو چگونه بگویم بمان؟ بمان! از رفتنت همیشه خبر داده‌ای، ولی یک‌بار هم بدون خبر ناگهان بمان کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
بگذار برایت چای بریزم امروز به ‌شکل غریبی خوبی صدایت نقشی زیباست بر جامه‌ای مغربی و گلوبندت چون کودکی بازی می‌کند زیر آیینه‌ها و جرعه‌ای آب از لب گلدان می‌نوشد بگذار برایت چای بیاورم، راستی گفتم که دوستت دارم؟ گفتم که از آمدنت چقدر خوشحالم؟ حضورت شادی‌بخش است مثل حضور شعر و حضور قایق‌ها و خاطرات دور... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ فقط اونجایی که میگه: "نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم غمی در استخوانم می‌گدازد..."
زندگی به من آموخت آدم‌ها نه دروغ می‌گویند، نه زیر حرفشان می‌زنند؛ اگر چیزی می‌گویند، صرفا احساسشان در همان لحظه است، نباید رویش حساب کرد! 📕خانواده‌های خوشبخت
خلوت نشین خاطر دیوانه‌ی منی افسونگری و گرمی افسانه‌ی منی بودیم با تو همسفر عشق، سال‌ها ای آشنا نگاه، که بیگانه‌ی منی... هرچند شمع بزم کسانی، ولی هنوز آتش فروز خرمن پروانه‌ی منی چون موج سر به صخره‌ی غم کوفتم زِ درد دور از تو، ای که گوهر یک دانه‌ی منی خالی مباد ساغر نازت، که جاودان شورافکنی و ساقی میخانه‌ی منی آنجا که سرگذشت غم شاعران بود نازم تو را، که گرمی افسانه‌ی منی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
اگر بی‌تابی من خاطرت را می‌کند محزون غمت را مثل تیری از دل خون می‌کشم بیرون تو هم شادابی‌ام را دیدی و هرگز نفهمیدی که چون نیلوفری گل کرده‌ام در برکه‌ای از خون در آغوش«وداعم»با تو و هر«بوسه‌ای»امشب هجوم تلخی«معنا»ست بر شیرینی«مضمون» کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش «جوان» شد پیر، «گل»شد سربه‌زانو،«بید»شد مجنون هدر شد مستی‌ام در یاد دیروز و غم فردا بنوش از بادۀ اکنون، خوشا اکنون، خوشا اکنون 📕وجود/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
چنان به گوشِ من از عشقِ بی‌ملاحظه خواندی که رفته‌رفته مرا هم به دامِ عشق کشاندی چقدر غنچه‌ی حسرت، چقدر خوابِ تمنا که از لبت نربودم، که از سرم نپراندی بدون آنکه بخواهی، خدای من شده بودی بدون آنکه بدانی، مرا به شکر نشاندی صدای دلهره بودم، چرا مرا نشنیدی؟ غبارِ خاطره بودم، مرا زِ شاخه تکاندی مگر نگفتی از اول که پایِ عهد بمانیم؟ چه گویمت که بریدی! چه گویمت که نماندی! 📕بی‌نا / کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 به کسی که با تو هرشب، همه شوقِ گفت‌وگو بود چه رسیده است کِامشب، سرِ گفت‌وگو ندارد...؟! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
الصباح الذي لا تسمع فيه صباح الخير ممن تحب يبقى ليلا حتى إشعار آخر! صبحی که در آن، صبح بخیر را از آن‌که دوست می‌داری نشنوی، تا اطلاع ثانوی شب باقی می‌ماند... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
به کویت با دل شاد آمدم با چشم تر رفتم به دل امید درمان داشتم درمانده‌تر رفتم تو کوته دستی‌ام می‌خواستی ورنه من مسکین به راه عشق اگر از پا در افتادم به سر رفتم نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم ز کویت عاقبت با دامنی خون جگر رفتم حریفان هر یک آوردند از سودای خود سودی زیان آورده من بودم که دنبال هنر رفتم ندانستم که تو کی آمدی ای دوست کی رفتی به من تا مژده آوردند من از خود به در رفتم مرا آزردی و گفتم که خواهم رفت از کویت بلی رفتم ولی هر جا که رفتم دربدر رفتم به پایت ریختم اشکی و رفتم در گذر از من ازین ره بر نمی‌گردم که چون شمع سحر رفتم تو رشک آفتابی کی به دست سایه می‌آیی دریغا آخر از کوی تو با غم همسفر رفتم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ بیگانگی شده است ز عالم مراد ما یادش به خیر، هر که نیفتد به یاد ما! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ واژه‌ی ایتالیایی eccedentesiast به کسی گفته میشه که اندوهش رو پشت لبخندش قایم می‌کنه. بقول : "شادم تصور می‌كنی وقتی ندانی لبخندهای شادی و غم فرق دارند" این بیت چقد خوب خیلیامونو توصیف میکنه:) کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 خواستم دست به مویش ببرم خواب شود عطر گیسویش چنان بود که بیهوشم کرد کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
الصباح الذي لا تسمع فيه صباح الخير ممن تحب يبقى ليلا حتى إشعار آخر! صبحی که در آن، صبح بخیر را از آن‌که دوست می‌داری نشنوی، تا اطلاع ثانوی شب باقی می‌ماند... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ جهانی راز دارم مانده در دل که را گویم چو یک محرم ندارم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
هدایت شده از گسترده | برند🎖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توی این کلیپ یاد میگیری چجوری ارتباط بهتری با فرزندت داشته باشی😍 اگر بچتون لجبازی میکنه و به حرفتون گوش نمیده😏 اگر از کسی حساب نمیبره و پرخاشگری میکنه😐 اگر شیطنت های خطرناک میکنه و داره از کنترلتون خارج میشه🤦🏻‍♀️ و یا هر مشکل دیگه ای که دارید میتونید تلفنی با مشاورای همکده حرف بزنید و خیلی راحت مشکلتون رو حل کنید 😍😍 پس همین الان روی لینک زیربزنید و با بهترین مشاوران ارتباط بگیرید👇🏻 https://hamkadeh.com/landings/8w08V https://hamkadeh.com/landings/8w08V
چشم‌هایم خیره در آن چشم‌های روشن است عادت آیینه‌ها حیرت به بار آوردن است باید از آن چشم بی‌احساس می‌فهمیدمت ای که با من بودنت از ترس تنها ماندن است! خواستم با عشق پابندت کنم، اما نشد خصلت رود خروشان، بی‌محابا رفتن است باورت هرگز نخواهد شد، ولی ای سنگدل آنچه از دستش گریزی نیست، نفرین من است عشق روزی آتش جان را گلستان می‌کند چاره تنها با غم دنیا مدارا کردن است 📕آشفتگی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ جناب چقدر قشنگ میگه که: "اندیشه معشوق نگهبان خیال است عاشق نتواند به خیال دگر افتد..." میخوام بگم اونی که دوسش داری، حتی اگه نباشه هم، کس دیگه‌ای نمیتونه جاشو پر کنه... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ دوست داشتن تویِ رابطه لانگ دیستنس دقیقا اینجوریه که میگه: "فراقت بی‌رحمی است، اما این رنج کشیدن بخاطر تو می ارزد به تمام خوشی‌های جهان..." همین قدر قشنگ و مفهومی... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
ای عشق! ای شکنجه‌گر مهربان من دلسوزی تو می‌زند آتش به جان من من راضی‌ام به مرگ، مرا زجرکش مکن درد فراق بیشتر است از توان من کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز خالی‌ست جای بوسهء تو، بر لبان من ویرانه است خانه من بی حضور تو آشفته است بی‌سر زلفت جهان من بازآ و قفل بشکن و آزاد کن مرا ای قهرمان گمشدهء داستان من بر تربتم دو غنچه به هم بوسه می‌زنند عشق است و زنده است هنوز آرمان من 📕وجود | کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
ای عشق! ای شکنجه‌گر مهربان من دلسوزی تو می‌زند آتش به جان من من راضی‌ام به مرگ، مرا زجرکش مکن درد فراق بیشتر است از توان من کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز خالی‌ست جای بوسهء تو، بر لبان من ویرانه است خانه من بی حضور تو آشفته است بی‌سر زلفت جهان من بازآ و قفل بشکن و آزاد کن مرا ای قهرمان گمشدهء داستان من بر تربتم دو غنچه به هم بوسه می‌زنند عشق است و زنده است هنوز آرمان من 📕وجود | کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
نمی‌توانم نامت را در دهانم و تو را در درونم پنهان کنم گل با بوی خود چه می‌کند؟ گندم‌زار با خوشه‌اش؟ طاووس با دمش؟ چراغ با روغنش؟ با تو سر به کجا بگذارم؟ کجا پنهانت کنم؟ وقتی مردَم، تو را در حرکات دست‌هایم موسیقی صدایم و توازن گام‌هایم می‌بینند... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi