eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1هزار ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس غم و شادی، که پس پرده نهان است گر مرد رهی ؛ غم مخور از دوری و دیری دانی که رسیدن هنر گام زمان است تو رهرو دیرینه‌ی سرمنزل عشقی بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است آبی که بر آسود ، زمینش بخورد زود دریا شود آن رود که پیوسته روان است از روی تو دل کندنم آموخت زمانه این دیده از ان روست که خونابه‌فشان است دردا و دریغا که در این بازی خونین بازيچه‌ی ایام دل آدمیان است کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
تو را به جای همه کسانی که شناخته‌ام دوست می‌دارم... تو را به جای همه‌ی روزگارانی که نمی‌زيسته‌ام، دوست می‌دارم... برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می‌شود و برای نخستين گناه تو را به خاطر دوست داشتن، دوست می‌دارم... تو را به جای تمام کسانی که دوست می‌دارم، دوست می‌دارم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ عطرِ توست در هوا، می‌آیی یا رفته‌ای ...؟! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
گنج عشق تو نهان شد در دل ویران ما می‌زند زان شعله دایم آتشی در جان ما ای طبیب از ما گذر، درمان درد ما مجوی تا کند جانان ما از لطف خود درمان ما یوسف عهد خودی تو، ای صنم با این جمال می‌رسد شاهی ترا بر دلبران، سلطان ما چشم ما می‌گرید از سوز غمت شب تا به روز هیچ رحمی نایدت بر دیده گریان ما   کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 ای چشم تو مست خواب و سرمست شراب صاحبنظران تشنه و وصل تو سراب مانند تو آدمی در آباد و خراب باشد که در آیینه توان دید و در آب
ره میخانه و مسجد کدام است که هر دو بر من مسکین حرام است نه در مسجد گذارندم که رند است نه در میخانه کین خمار خام است میان مسجد و میخانه راهی است بجوئید ای عزیزان کین کدام است به میخانه امامی مست خفته است نمی‌دانم که آن بت را چه نام است مرا کعبه خرابات است امروز حریفم قاضی و ساقی امام است برو عطار کو خود می‌شناسد که سرور کیست سرگردان کدام است کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ دوام عیش و تنعم نه شیوه عشق است اگر معاشر مایی بنوش نیش غمی... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ چه دیده‌ها که دلت را به وعده خوش کردند چه وعده‌ها که دل من ندیده رد می‌کرد کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
روزی که دل می‌بردی از من، دنبال دل‌بستن نبودی دنیای من تاریک‌تر شد، آینده‌ی روشن نبودی راه رسیدن تا یقین را این‌بار هم برعکس رفتی جز من که با تو دوست بودم، با هیچ‌کس دشمن نبودی اشک تو را هرگز ندیدم، حتی زمان بی‌قراری نامرد! اصل مشکل این بود: تو مرد بودی، زن نبودی هر ادعایی کرده بودی، وقت عمل پا پس‌کشیدی قدری شجاعت داشتی کاش! در قید و بند تن نبودی بین من و تو معنی عشق، قدری تفاوت داشت با هم من گرچه سر تا پا تو بودم، تو ذره‌ای هم من نبودی 📕بی‌نا کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 چه فتنه بود که چشم تو در جهان انداخت که یک‌ دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 نیرویِ عشق‌ بین که در این دشتِ بی‌کران گامی نرفته‌ایم و به پایان رسیده‌ایم! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ ای که گفتی عشق را از یادبردن سخت نیست عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
گِردش همه جمع‌اند ولی جان‌به‌لبی نیست تحویل نگیرند مرا هم عجبی نیست چشمان من ابرند و دلم مرتع رنج است ابرند و شبی نیست نبارند، شبی نیست انداخت مرا دور و کسی نیست بگوید این جامْ عتیقه‌ست شکستی، حلبی نیست بی‌علت و یک‌باره دلم خون نشد از دوست نومید شد از وصل، همین کم سببی نیست این شورشی از سلطه‌ی او خسته شد اما یک ذره به دنبال جدایی‌طلبی نیست سَم خوردم و رفتم به درش با گله و اشک گفتند که رفته‌ست سفر، چند شبی نیست! 📕عطارد کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
زندگی مجموعه‌ای از رنج و حسرت‌های ماست آه از این دنیا که لبریز از شکایت‌های ماست کاش جای شرم، گاهی دل به دریا می‌زدیم این که تنهاییم، تاوان خجالت‌های ماست از خدا می‌خواستم جام شراب عشق را این خمار غصه تاثیر عبادت‌های ماست! از دویدن‌های ما این چرخ، چرخیدن گرفت آه، بازار زمین گرم از مصیبت‌های ماست! بیقراری‌های من، حاضرجوابی‌های دوست شعرهای خواجه سرشار از حکایت‌های ماست! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ سنگفرش کوچه‌ها از ردپای من پُر است کیستم؟ در شهر خود آواره‌ای ناآشنا ...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
بیا مرا ببر ای عشق با خودت به سفر مرا ز خویش بگیر و مرا ز خویش ببر مرا به حیطه ی محض حریق دعوت کن به لحظه لحظه‌ی پیش از شروع خاکستر به آستانه‌ی برخورد ناگهان دو چشم به لحظه‌های پس از صاعقه، پس از تندر به شب‌نشینی شبنم،به جشنواره‌ی اشک به میهمانی پر شور چشم و گونه‌ی تر به نبض آبی تبدار در شبی بی‌تاب به چشم روشن و بیدار خسته از بستر من از تو بالی بالا بلند می‌خواهم من از تو تنها بالی بلند و بالا پر من از تو یال سمندی، سهند مانندی بلند یالی از آشفتگی پریشان‌تر دلم ز دست زمین و زمان به تنگ آمد مرا ببر به زمین و زمانه‌ای دگر 📕گلها همه آفتابگردانند/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
اِحْتَفِظْ بالذي يَنْطِقُ إِسْمَكَ كَأَنَّمَا يَصِفُ مَكَاناً آمِناً! از دست نده کسی را که وقتی اسمت را می‌برد، گویی مکان امنی را توصیف می‌کند! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
،📝 خواهیم به نامت نظر غیر نیفتد... از رشک ندانیم به عنوان چه نویسیم  کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ وقتی دلتو برد و بهش مبتلا شدی. بقول جناب : "جرمم این دان که ز جان دوست‌ترت می‌دارم" کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 علاج ضعف دل ما کرشمه ساقی‌ست برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 مگر زمینِ دگر از غبارِ دل سازیم وگرنه روی زمین بر جنون ما تنگ است کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ مو به مو ... حال پراکنده‌دلان کی داند آن که درحلقه موی تو گرفتار نشد ...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
کأنه کُتب علینا العیش هکذا مُعلقین في مُنتصفِ الأشیاء کلها لا نحب ما یحدث، ولا یحدث ما نحب... گویی مقدر شده بود که این‌گونه زندگی کنیم در میانِ همه چیز بلاتکلیف بمانیم آن‌چه پیش می‌آید را دوست نداریم و هر آن‌چه را دوست داریم پیش نمی‌آید... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 گفتمش دل به خمِ زلفِ تو در قید بماند گفت دیوانه همان بِه که مُقیّد باشد... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ گه مایل دنیایم و گه طالب عقبا انداخت خیالت ز کجایم به کجاها کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi