#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#محاوره
نه باورم نمی شه که اومدم
باور نمی کنم مسافر شدم
اگه که خوابم من و بیدار نکن
چه خوبه خواب اینکه زائر شدم
خوبا همه جمعن و من بینشون
یعنی که این بدم سعادت داره
من؟! اربعین؟! راه نجف کربلا؟!
رویاهام انگار که حقیقت داره
حقیقته میخام بیام کنارت؟
با اینکه بیشتر شبیه خواب شده
نمی دونی وقتی که راهی شدم
پشتسر من چه دلایی آب شده
خودت بگو حالا به غیر روضه
کجا برن از کربلا مونده ها
سلام اول من و قبول کن
از طرف تموم جامونده ها
هر چی توقع تو از من کمه
رو دوشم التماس دعا زیاده
شاه دو عالم کرمت رو برم
دور و برت چقد گدا زیاده
یه شب توی یکی از این موکبا
انگاری روحم از بدن جدا شد
آخه تو آسمون کبوتر دیدم
یهو دلم تنگ امام رضا شد
نمی دونم کی و کجا از آقا
دوای زخم سینه مو گرفتم
فقط این و میدونم آخر امسال
برات اربعینم و گرفتم
حالا میخوام یه سر برم زیارت
به نیت آقای مهربونم
میرم توی گودال قتلگاه و
روضه یابن شبیب و می خونم
یابن شبیب جدم و سر بریدن
جدم با شمشیر و دشنه کشتن
ذبیح و قبل کشتن آبش می دن
یابن شبیب جدم و تشنه کشتن
یابن شبیب مدینه تکرار شد و
دنیا روی سرامون آوار شد و
فقط یه حرف می زنم و رد می شم
ناموسمون راهی بازار شد و....
شاعر: #محمدعلي_بياباني
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حضرت_زینب_س_اربعین
از این عمود وقتی، تا آن عمود رفتم
بر بالِ نور بودم، رَه را چه زود رفتم
زیرِ حرارتِ عشق، میسوختم، ولیکن،
اصلا ضرر نکردم، دنبالِ سود، رفتم
آغوشِ بازِ صحرا، من را بغل گرفت و
با صد سلام و تکبیر، با صد درود رفتم
در جمعِ بیقراران، دلدادگانِ خورشید،
من قطره بودم اما، همراهِ رود رفتم
سیلی کسی نمیزد، کس ناسزا نمیگفت
کِی با دلی شکسته، رویی کبود رفتم؟
شاعر: #عادل_حسین_قربان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
پیچید نامت با نسیم صبح در گوشم
روشن شد از خورشیدِ رویت چشم خاموشم
وقتی شنیدم قصههایی از غمِ عشقت،
دیدم تمام غصههایم شد فراموشم
ای روضهات آغاز دلتنگی آدم، آه!
پایان ندارد غربتِ آهنگِ چاووشم
_ کی زائر زلف پریشان توام؟... گفتی:
آن دم که مثل باد باشی مست و مدهوشم
شبهای جمعه در جهان عطر بهشت توست
ای کاش میدیدم ضریحت را در آغوشم
_ پای پیاده، اربعینت... میرسم آیا؟!
سنگینیِ بار گناهان است بر دوشم...
با شورِ شیرینت، میان موکبی کوچک
دور از عراقت در فراقت چای مینوشم...
شاعر: #سراجالدین_سرایانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب_س_اربعین
یک اربعین آتش گرفتم از فراقت
آتش گرفتم از غم و رنج و مصیبت
تا که دوباره زائرت باشم برادر
چله گرفتم، چله در رخت اسارت
یادم نرفته تشنه بودی بین گودال
هَل مِن مُعینت ماند آخر بی اجابت
یک لقمه نان هم بعد تو راحت نخوردم
حتی ننوشیدم پس از تو آب، راحت
یادم نرفته لحظه ای که نیزه خوردی
تکیه زدی بر نیزه ای غرق جراحت
در خاطرم مانده سرت را می بریدند
در خاطرم مانده زمان سخت غارت
با گریه افتادم به روی پیکر تو
با کعبِ نی بُردند من را از کنارت
دور از نگاه ساقی لشکر ابالفضل
خیلی به ما شد شام عاشورا جسارت
دیدی مرا بر ناقه ی عریان نشاندند؟!
دیدی چگونه شد ادا اجر رسالت؟!
در آسمان کردی طلوع و سر شکستم
وقتِ غروبت جان سپردم در حقیقت
هر جا که رفتم مثل حیدر خطبه خواندم
نام تو را بردم برادر با جسارت
من دشمنت را بر سر جایش نشاندم
با ذوالفقار صبر و تیغ استقامت
اما دلم خیلی پر است از دشمنانت
بر حرمله، بر ابن سعد و شمر لعنت
هر کس که می افتاد ما را می کشیدند
حتی به ما یک دم نمی دادند مهلت
قبل از ورود شام با صوت حزینم
گفتم به نیزه دار تا از یک راه خلوت...
... این دختران را وارد این کوچه ها کن
لج کرد با ما آن خبیث بی مروت
دروازه ی ساعات ما را دوره کردند
خیلی در آن ساعات افتادم به زحمت
از صبح دَم تا عصر مابین اراذل...
باشد نمی گویم بماند تا قیامت
تا سنگ خوردی سنگ خوردم، بین عشاق
گونه به گونه می رود صورت به صورت
یک خواهشی دارم بیا و جان زینب
چیزی نپرس از دخترت از آن امانت
داغ رقیه مثل داغ مادرم بود
نگذار تا این که بمیرم از خجالت
خیلی برایت درد و دل کردم ببخشید
آخر رسیده بر دلم غم بی نهایت
غم گر غم یار است شیرین است این غم
باشد برادر جان دگر خوردم شکایت
من می روم باور مکن زنده بمانم
من می روم دیگر از این وادی غربت
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب_س_اربعین
نمیخواهم بگویم آنچه دیدم
نمیخواهم بگویم ماجرا را
کجا رفتم چه ها دیدم بماند
نکرده هیچ کس با من مدارا
به روی شانه بار غم کشیدم
میان سینه ام غیر از تبت نیست
همین اندازه می گویم برادر
دگر این زینبت آن زینبت نیست
اگر چه زنده ام-اما به سختی
خودم را تا مزار تو رساندم
مرا با زور از پیش تو بردند
خودم ناراحتم این جا نماندم
تنت روی زمین ماند و سرت هم
فراز نیزه بالای سرم بود
چهل روزه است روز وشب ندارم
غم تو بغض و آه حنجرم بود
رسیدم از سفر آن هم چگونه
پر از دردم، غمینم ،نیمه جانم
شکسته حرمتم در کوچه بازار
شهیدِ طعنه و زخم ِ زبانم
دم دروازه ها یادم نرفته
سرت را نیزه دار تو تکان داد
میان حلقه ی نامحرمان هم
کسی با دست طفلت را نشان داد
همان بهتر که سر بسته بماند
مصیبت های سنگینی که دیدم
اگر چه دور بودم از تو اما
ولی شکر خدا پیشت رسیدم
شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
#زیارت_اربعین
مابین خوبانت به بدها هم نظر کن
یک بار هم از کوچه اینها گذر کن
خیلی گناه آورده ام اینجا ببخشی
شام مرا با نور آمرزش سحر کن
من بند بندم با گناهان انس دارد
آتش بزن!جسم مرا زیرو زبر کن
هرتیررا شیطان به سمت قلبم انداخت
یا نور و یاقدوس هایم را سپر کن
بی گریه میمیرم تورا حق سه ساله
سهمیه چشمان من را بیشتر کن
این بنده سرکش به تو امیدوار است
خیلی بدم اما تو با من خوب سر کن
بگذار با هم اربعین درراه باشیم
یارب مرا با دوستانم همسفر کن
کرببلا را از حسن باید بگیرم
آقا!تو رحمی به گدای دربه در کن
هرموقعی امضا زدی شش گوشه ام را
درروضه ی زینب گدایت را خبر کن
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
برای خرمن آهم حریق میخواهم
رکاب چشم که دارم، عقیق میخواهم
عطای قوه ی اشکی، شهید اشک روان!
چو عمق فاجعه هایت عمیق میخواهم
سیاه جامه ی من را به قبر بسپارید
برای روز مبادا رفیق میخواهم
سپرده ام که به خاکم دهند باب الرأس...
نشانی حرمت را دقیق میخواهم
به اربعین تو امسال میرسد دستم؟
إلی الحسین دوباره طریق میخواهم
شاعر: #علیرضا_وفایی_خیال
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب_س_اربعین
گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم
من به خاک غمت امروز معطر گشتم
من چهل روز فقط همسفر شمر شدم
من چهل روز فقط همقدم سر گشتم
هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای
سپر دخترکان تو برادر گشتم
چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش
من چهل روز پی چادر و معجر گشتم
چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد
خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم
نظر لطف خدا بود عزیز الزهرا
سایه ات بر سر ما بود عزیز الزهرا
هر کجا از نوک نیزه سر تو خورد زمین
پا به پای سر تو خواهر تو خورد زمین
دست بسته چقدَر سخت زمین می خوردیم
از روی ناقه اخا، دختر تو خورد زمین
نیزه ها در کف کفّار چه مستی می کرد
هی تکان خورد و سر اصغر تو خورد زمین
شام شد مثل مدینه، به غمم خندیدند
پیش زینب، سر آب آور تو خورد زمین
ما که از کوچه به جز غم نکشیدیم حسین
وسط کوچه، چه بد مادر تو خورد زمین
قصّه ی غربت مولا چقدَر غم دارد
روضه ی چادر زهرا چقَدَر غم دارد
یادمان هست همینجا کفنت را بردند
گرگ ها، یوسف من پیرهنت را بردند
یادمان هست همینجا به زمین افتادی
نیزه ها تا لب گودال تنت را بردند
سنگ هاشان به لب قاری قرآن می خورد
رمقِ مانده ی ناله زدنت را بردند
یادمان هست که گودال قیامت شده بود
با سرِ تیغ، عقیق یمنت را بردند
ناگهان بر نوک نیزه سر تو بالا رفت
ده نفر زیر سم اسب تنت را بردند
دختر فاطمه شد قافله سالار، حسین
رفتی و زینب تو رفت به بازار حسین
شاعر: #وحید_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_زینب_س_اربعین
پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است
نه فقط شیعه که دنیا در پناه زینب است
هر زمان در اوج روضه رزق گریه شد زیاد
بی برو برگرد از تاثیر آه زینب است
اشکِ بانو ریشه ی اسلام را محکم نمود
نخل توحید خداوندی،گیاه زینب است
دور کعبهگشتن ما علتش این است که
پرده اش همرنگ با چادرسیاهِ زینب است
گفت بی بی: "ما رَأَیْتُ..."،عالمی دیوانه شد
افتخار مذهب ما این نگاه زینب است
سرشکستن پایِ این غم را خودِ او باب کرد
خون رویِ چوبهی محمل گواه زینب است
با کمال میل رنج کوفه را گردن گرفت
در حقیقت این اسارت دلبخواه زینب است
خطبه ها سربازهای ارتش این خانماَند
کاخ ها ویرانه ی دستِ سپاه زینب است
شام تار از برکت صحن رقیّه روشن است
دست ما تا حشر بر دامان ماه زینب است
عشق یک روح است..،نیمی کربلا نیمی دمشق
گوشه ی شش گوشه،کُنج بارگاه زینب است
بعد چل روز آمده با خاطراتی که مپرس...
نیزهها یادآورِ حلقومِ شاه زینب است
بی رقیه آمدن خیلی برایش سخت بود
در حقیقت آن خرابه قتلگاه زینب است
شاعر: #بردیا_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
رزق و روزی از جانب شما روانه میشود برایمان!
حب و دوستی شما را، جز خودتان چه کسی بیاندازد در دلهامان؟
امروز بیشتر از هر وقت دیگری به دوستداشتن شما محتاجام.
سلام حضرت تمام محبتهای عالم♥️
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
#اربعین_حسینی
از راه آمد خواهرت ای سر بریده
اما بدون دخترت ای سر بریده
دارد رباب از راه مي آید برادر
اما بدون اصغرت ای سر بریده
از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است
آید صدای مادرت ای سر بریده
از شامیان پیراهنت را پس گرفتم
از ساربان انگشترت ... ای سر بریده
من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش
خولی چه کرده با سرت ای سر بریده
بالای نیزه ماه من بودی برادر
در کوچه ها همراه من بودی برادر
حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند
حتما خودت دیدی غرورم را شکستند
حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم
حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم
حتما خودت دیدی بساط کوفیان را
حتما خودت دیدی مرام شامیان را
قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد
عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد
حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده
هم جای سالم در تن زینب نمانده
این آخر عمری مرا بازار بردند
من را میان مجلس اغیار بردند
رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد
تو خیزران خوردی و قد من کمان شد
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات
ای نام تو پناه همه بی پناه ها
مشکل گشا و مونس مانده به راه ها
آدم دخیل توبه به نام شما که بست
جبران شدند با تو همه اشتباه ها
در روز حشر وارد محشر که می شوی
بر دستهای توست تمام نگاه ها
مانند جوون روی مرا هم سفید کن
باب نجات زندگی روسیاه ها
در کسوت غلامی این خانه میزنم
طعنه به تخت و تاج همه پادشاه ها
با گریه ی برای تو آرام میشوم
با گریه بر تو پاک شوم از گناه ها
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
از آب رودخانه و از آب چاه ها
تو تشنه بودی و به لبت جان رسیده بود
در زیر پای مرکب و پای سپاه ها
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب_س_اربعین
اگر به باغ رسالت دگر سبک بارم
ولی زخون جگر لاله ها به بر دارم
اگر که مانده دوباره مطاعی از داغت
به جان خسته ی خود باز هم خریدارم
سیاه بر تنم از تازیانه پوشیدم
به بند بند وجودم چنین عزادارم
اگر دوباره بخواهی اسیر می گردم
هنوز نیمه ی جانی از این سفر دارم
ولی فراق تو را آنچنان بگریم زار
که راه و رسم سفر را ز دهر بر دارم *
در آفتاب نگاهم کسوف را بنگر
که یادگاری شام است دیده تارم
برای انکه بگویند خارجی هستم
به کوچه های یهودی کشیده شد کارم
شاعر: #موسی_علیمرادی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴اَلسلامُ علی الحُسین
🏴وعلی علی بن الحُسین
🏴وَعلی اُولادالـحسین
🏴وعَلی اصحاب الحسین
🏴فرا رسیدن اربعین حسینی
🏴را به شما عزیزان ،
🏴 تسلیت میگوییم
🏴حاجات دلتان روا 🏴
#اربعین_حسینی
و از کنار نخستین عمود راه افتاد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد
قدم قدم، دمِ "لبیک یاحسین" به لب
عدم به سمت تمام وجود راه افتاد
دهان قافله یکباره پر شد از صلوات
بساط آتش و اسفند و دود راه افتاد
به لطف زمزمهی شعر دستهجمعی ما
میان جاده گروه سرود راه افتاد
نشست قافله قدری کنار موکب چای
همین که خستگیاش رفت زود راه افتاد
صلاة ظهر به یاد صلاة عاشورا
چه هقهقی که میان سجود راه افتاد
پس از نهار که یک روضه بود چاشنیاش
بساط شوخی و گفت و شنود راه افتاد
و من کنار همین خاطرات خوابم برد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد...
و باز با غم و حسرت پریدم از این خواب
و چشمهام پر از اشک بود...
🔸شاعر:
#علی_سلیمیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اربعین_حسینی
چه بگویم چه به ما و چه بر این آل گذشت
این چهل روز مرا قدر چهل سال گذشت
چه بگویم که پس از تو چه بلاها دیدم
چه بگویم که پس از تو چه به اطفال گذشت
هرکه مارا ز غم و داغ تو ناراحت دید
نیشخندی زد و راهی شد و خوشحال گذشت
دخترت همسفر قافله ام نیست حسین
چه بگویم که پس از او چه به غسال گذشت
خواهری که رخ او را زن همسایه ندید
بی نقاب از وسط آن همه جنجال گذشت
آه از آن لحظه که زینب بدنت را نشناخت
آه از آن لحظه که این قوم ز گودال گذشت
بزم میخوارگی و کوچه و دروازه شام
هرچه که بود به هر شکل به هر حال گذشت
🔸شاعر:
#محمود_یوسفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
نشد پیاده بیاییم و بی قرار تو باشیم
نشد که این شب جمعه حرم کنار تو باشیم
نشد که دل بزداییم از تعلق دنیا
نشد که در سفر اربعین دچار تو باشیم
نشد پیاده بیاییم و از رقیه بخوانیم
به پای آبله هم درد یادگار تو باشیم
شبیه رود بیایم سوی پهنه ی دریا
یکی ز خیل محبین بیشمار تو باشیم
عمود تا به عمود از غم تو روضه بخوانیم
تمام راه عزادار و اشکبار تو باشیم
نشد که روضه بگیریم کنج صحن ابالفضل
نشد که پیش علمدار داغدار تو باشیم
قبول ،اینکه دل ما نبود لایقت اما
قبول کن که در این شهر سوگوار تو باشیم
شاعر: #حسن_شیرزاد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#زیارت_اربعین
صفا گرفته رواق دل از صفای حسین
هزار شکر که هستیم آشنای حسین
نشسته ایم همه تک به تک به پای حسین
امیر می شود آنکس که شد گدای حسین
تمام هستی ما مو به مو فدای حسین
ز داغ او همه با حال زار میگرییم
از این عزا همه دیوانه وار میگرییم
شبیه رود چو ابر بهار میگرییم
چه در نهان و چه در آشکار میگرییم
مصیبتی نبود چون غم و عزای حسین
نگه نداشت کسی حرمت پیمبر را
گرفت دشمن از او انتقام حیدر را
کشاند تا وسط قتلگاه مادر را
بخوان برای خودت روضه های حنجر را
که گریه میکند عالم ز روضه های حسین
غم و مصیبت هفت آسمان فزون گردید
دل زمین و زمان در عزاش خون گردید
هزارباد مخالف چو قیرگونگردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
ببار ابربهاری فقط برای حسین
به روی صورت آیینه رد چین افتاد
شکاف بر رخ خورشید از جبین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
به روی دوش نبی بود، آه جای حسین
چونان قنوت سحر شوق استجابت داشت
به روی لب همه دم نغمه شهادت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
نمیرسید دگر نغمه صدای حسین
دوباره در نظرم روضه ها مجسم شد
نوشته اند چنین، کم کم از تنش کم شد
تنش به خاطر دِرهم چقدر دَرهم شد
و خواهری که ز غم قد و قامتش خم شد
برید مست حرامی سر از قفای حسین
بِبُر قبول ولی پیش چشم مادر نه
بِبَر قبول ولی پیش چشم خواهر نه
بِزن قبول ولی پیش چشم دختر نه
بکش قبول ولی روسری و معجر نه
امان ز روضه مقتل ز کربلای حسین
اگرچه رفت ولی راه عشق پابرجاست
و کل ارض حرم کل یوم عاشوراست
علم نخورده زمین پرچم علی بالاست
علم به دست علمدار زینب کبراست
به لطف خطبه او کاخ ظلم شد رسوا
به لطف خطبه او شد کلام حق احیا
نماند سر بلا در میان کرب و بلا
به لطف خطبه او زنده ماند عاشورا
به لطف اوست اگر عاشقیم و دینداریم
به لطف اوست اگر هیبتی چنین داریم
به لطف اوست اگر شوق این زمین داریم
به لطف اوست که امروز #اربعین داریم
ببند راه سفر را دوباره راهی شو
بسوی نور بیا فارغ از سیاهی شو
ببین کنار خودت رد پای جابر را
چهار سمت خودت فوج فوج زائر را
زمانه ریزه خور خیر بی نظیر حسین
بهشت جلوه ای از رحمت کثیر حسین
بیا اسیر شو اما فقط اسیر حسین
چراغها همه سبزند در مسیر حسین
بیا که فصل رهایی ست فصل آغاز است
بیا که پای پیاده دو بال پرواز است
بیا که راه سعادت ز شش جهت باز است
بهشت مقصد این راه منتظر ساز است
بیا که از قدمت بوی نور میاید
از این مسیر شمیم ظهور میاید
شاعر: #محمود_یوسفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
شد اربعین و بردل ما غم اضافه شد
یک فصل دیگری به محرم اضافه شد
تشبیه شد به کوثر و زمزم چو اشک ما
بر آبروی کوثر و زمزم اضافه شد
پای پیاده کار دوصد بال وپر کند
وقتی به سر هوای تو هر دم اضافه شد
دشمن شکسته تر شد و تیرش به سنگ خورد
تا برشمار موکب و پرچم اضافه شد
لبیک یاحسین زمین و زمان که گفت
بر. اعتبار عالم و آدم اضافه شد
خالیست جای محتشم واین چه شورش است
گویا که رستخیز دگر هم اضافه شد
شاعر: #میثم_میرزایی_ارانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7