eitaa logo
اشعار ناب آیینی
29هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
64 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
صفا گرفته رواق دل از صفای حسین هزار شکر که هستیم آشنای حسین نشسته ایم همه تک به تک به پای حسین امیر می شود آنکس که شد گدای حسین تمام هستی ما مو به مو فدای حسین ز داغ او همه با حال زار میگرییم از این عزا همه دیوانه وار میگرییم شبیه رود چو ابر بهار میگرییم چه در نهان و چه در آشکار میگرییم مصیبتی نبود چون غم و عزای حسین   نگه نداشت کسی حرمت پیمبر را گرفت دشمن از او انتقام حیدر را کشاند تا وسط قتلگاه مادر را بخوان برای خودت روضه های حنجر را که گریه میکند عالم ز روضه های حسین   غم و مصیبت هفت آسمان فزون گردید دل زمین و زمان در عزاش خون گردید هزارباد مخالف چو قیرگون‌گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید ببار ابربهاری فقط برای حسین   به روی صورت آیینه رد چین افتاد شکاف بر رخ خورشید از جبین افتاد بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد به روی دوش نبی بود، آه جای حسین   چونان قنوت سحر شوق استجابت داشت به روی لب همه دم نغمه شهادت داشت نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت نمیرسید دگر نغمه صدای حسین   دوباره در نظرم روضه ها مجسم شد نوشته اند چنین، کم کم از تنش کم شد تنش به خاطر دِرهم چقدر دَرهم شد و خواهری که ز غم قد و قامتش خم شد برید مست حرامی سر از قفای حسین   بِبُر قبول ولی پیش چشم مادر نه بِبَر قبول ولی پیش چشم خواهر نه بِزن قبول ولی پیش چشم دختر نه بکش قبول ولی روسری و معجر نه امان ز روضه مقتل ز کربلای حسین   اگرچه رفت ولی راه عشق پابرجاست   و کل ارض حرم کل یوم عاشوراست علم نخورده زمین پرچم علی بالاست علم به دست علمدار زینب کبراست به لطف خطبه او کاخ ظلم شد رسوا به لطف خطبه او شد کلام حق احیا نماند سر بلا در میان کرب و بلا به لطف خطبه او زنده ماند عاشورا به لطف اوست اگر عاشقیم و دینداریم به لطف اوست اگر هیبتی چنین داریم به لطف اوست اگر شوق این زمین داریم به لطف اوست که امروز  داریم ببند راه سفر را دوباره راهی شو بسوی نور بیا فارغ از سیاهی شو ببین کنار خودت رد پای جابر را چهار سمت خودت فوج فوج زائر را زمانه ریزه خور خیر بی نظیر حسین بهشت جلوه ای از رحمت کثیر حسین بیا اسیر شو اما فقط اسیر حسین چراغها همه سبزند در مسیر حسین بیا که فصل رهایی ست فصل آغاز است بیا که پای پیاده دو بال پرواز است بیا که راه سعادت ز شش جهت باز است  بهشت مقصد این راه منتظر ساز است بیا که از قدمت بوی نور میاید از این مسیر شمیم ظهور میاید شاعر‌: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شد اربعین و بردل ما غم اضافه شد یک فصل دیگری به محرم اضافه شد تشبیه شد به کوثر و زمزم چو اشک ما بر آبروی کوثر و زمزم اضافه شد پای پیاده کار دوصد بال وپر کند وقتی به سر هوای تو هر دم اضافه شد دشمن شکسته تر شد و تیرش به سنگ خورد تا برشمار موکب و پرچم اضافه شد لبیک یاحسین زمین و زمان که گفت بر. اعتبار عالم و آدم اضافه شد خالیست جای محتشم واین چه شورش است گویا که رستخیز دگر هم اضافه شد شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوید در رگم از شامه، ماجرا این است نخست خاصیت خاک کربلا این است به خاکبوسی او آمدم، رفیقم گفت که سربرآر کنون، گنبدِ طلا این است همان نظاره ی اول که دیدمش از دور ربود قلب مرا، جذبه ی ولا این است رها و گم سر میدان پرچمش بودم مرا سپرد به پرچم که رهنما این است گرَم به سنگ ملامت زنند خلق، کرم مشایه ی تو مرا مذهب است و آئین است من از عمود هزار و یکم خراب شدم که اهل مشهدم و ابجد رضا این است دلم میان دو گنبد قرار از کف داد عمود آخر دنیا برای ما این است شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوید در رگم از شامه، ماجرا این است نخست خاصیت خاک کربلا این است به خاکبوسی او آمدم، رفیقم گفت که سربرآر کنون، گنبدِ طلا این است همان نظاره ی اول که دیدمش از دور ربود قلب مرا، جذبه ی ولا این است رها و گم سر میدان پرچمش بودم مرا سپرد به پرچم که رهنما این است گرَم به سنگ ملامت زنند خلق، کرم مشایه ی تو مرا مذهب است و آئین است من از عمود هزار و یکم خراب شدم که اهل مشهدم و ابجد رضا این است دلم میان دو گنبد قرار از کف داد عمود آخر دنیا برای ما این است شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
... صدای تو از دور آمد، شنیدم به سمت صدایت دویدم، دویدم قفس بود و در تنگنای نفس بود درِ آسمان باز شد، پر کشیدم زدم دل به جاده، شتابان، پیاده نفس بودم و از خودم دل بریدم شدی داغ و در عمق جانم نشستی شدم اشک و در پای عشقت چکیدم دویدم، بریدم، شکستم،نشستم نفس تازه کردم، به سمتت پریدم شدم بید مجنون، شدم دل، شدم خون نسیم تو آمد، به سویت وزیدم اگر منت باد سوزان.. کشیدم اگر ناز خار بیابان... خریدم علم تا علم رد شدم از خودم هم به تو آرزوی عزیزم رسیدم شبی بود روشن، فقط تو، فقط من در آغوش زیبایی ات آرمیدم... شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آدم از اوّل به نامت بوده راغب یا حسین روضه ات دارد میان عرش طالب یا حسین می برد معراج، ما را قاب قوسین ضریح می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین خمس اسم پنج تن خون دل است و میخورم توشه بر می دارم از این قوت غالب یاحسین هم تو از من برده ای دل که فقط دور توام هم من از تو برده ام جیره مواجب یاحسین بوده زینب هر دو تامان رادعاگو در نماز بوده زهرا هر دو تامان را مراقب یاحسین اشک روضه زیر تابوت دو چشمم را گرفت وقت تلقینم شود ذکر مناسب یاحسین اربعین جامانده ام هم از نجف هم کربلا زائرت را یاد کن بین مواکب یا حسین پرچم انا فتحنا را زدی بر آسمان گرچه رفتی در تنور و دیر راهب یا حسین گفت زینب من کجا و کوچه و بازار شام قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین سنگ خوردی روی نیزه، خون به پیشانی نشست روبروی قبله چرخیدی نماز من شکست شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوید در رگم از شامه، ماجرا این است نخست خاصیت خاک کربلا این است به خاکبوسی او آمدم، رفیقم گفت که سربرآر کنون، گنبدِ طلا این است همان نظاره ی اول که دیدمش از دور ربود قلب مرا، جذبه ی ولا این است رها و گم سر میدان پرچمش بودم مرا سپرد به پرچم که رهنما این است گرَم به سنگ ملامت زنند خلق، کرم مشایه ی تو مرا مذهب است و آئین است من از عمود هزار و یکم خراب شدم که اهل مشهدم و ابجد رضا این است دلم میان دو گنبد قرار از کف داد عمود آخر دنیا برای ما این است شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را کشاندی سمت خود، دادی به من پای لیاقت را به پا می‌خیزم و پا در رکاب جاده می‌آیم به پای عشق خواهم رفت راه بی‌نهایت را هوای روزگار من سیاه از دود غفلت‌هاست شلوغی‌های شهر از من گرفته کنج خلوت را زمین گم می‌شود در ازدحام گام‌های شوق کم آورده‌ست جاده این همه شوق زیارت را.. نشاندی پرچم هیهات را بر قلهٔ عالم به پای سر، سراسر فتح کردی قاف عزت را.. مرام ساقی تو رودها را تشنهٔ حق کرد که از آن روز می‌جویند دریای حقیقت را جهان خود را رها کرده... به راهت اقتدا کرده ببین لبیک‌های فرد فرد این جماعت را :: امام صبح پیروزی به ما سر می‌زند روزی به پایان می‌رساند اربعین‌ها عصر غیبت را شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با این همه دلتنگی و یک جفت کتانی حاشا که مرا از در این خانه برانی می‌آیم از این راه فقط در پی یک آه تا منزل جانان چه نیازی به نشانی؟ مجنونم و از سرزنش خلق غمی نیست دیوانه رها کی شده از سنگ پرانی؟ هرگز نتوانند از این کوی برانند آن را که تو از لطف به این سو بکشانی ای آنکه مرا خوانده‌ای! ای‌کاش بگویی: این بار قرار است بیایی که بمانی... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی با پرچم سیاه به همراه هیأتی از نامه‌های اهل محل کوله‌ها پر است بر شانه می‌بریم چه بار امانتی سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک طفلی که نیست هستی او غیر شربتی هر خانه موکبی‌ست که بیتوته‌گاه ماست بر روی ما گشوده شده باب رحمتی «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟» باز این چه شورش است؟ چه شوق زیارتی! ما پا‌برهنه‌ایم و به ما طعنه می‌زنند ما خیل زائریم، نه یک مشت پاپتی.. کم نیست بغض‌های گره خورده بر ضریح اما به غیر اشک نداریم حاجتی شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از این عمود وقتی، تا آن عمود رفتم بر بالِ نور بودم، رَه را چه زود رفتم زیرِ حرارتِ عشق، می‌سوختم، ولیکن، اصلا ضرر نکردم، دنبالِ سود، رفتم آغوشِ بازِ صحرا، من را بغل گرفت و با صد سلام و تکبیر، با صد درود رفتم در جمعِ بی‌قراران، دلدادگانِ خورشید، من قطره بودم اما، همراهِ رود رفتم سیلی کسی نمی‌زد، کس ناسزا نمی‌گفت کِی با دلی شکسته، رویی کبود رفتم؟ شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یکی آورده با خود گریه‌های گاه‌گاهش را یکی در کوله‌بار کهنه‌اش بار گناهش را یکی پیداست عمری خادم این آستان بوده یکی هم بعد عمری تازه پیدا کرده راهش را یکی در هر قدم هُرم نفس‌ها را بغل کرده یکی در حسرت راهی شدن سرمای آهش را یکی نذر شما کرده‌ست چندین گوسفندش را یکی وقف شما کرده‌ست تنها سرپناهش را بسوزان چهره‌ام را آفتاب داغ! اربابم... خبر دارم که می‌بخشد غلام روسیاهش را ببین موکب به موکب می‌شود تسخیر او قلبم چنان ملکی که پیدا کرده باشد پادشاهش را به هم می‌ریزد آری نظم نفرت‌آور دنیا امیر عشق تا آماده می‌سازد سپاهش را قدم‌ها محکم‌اند و عزم‌ها راسخ، چه غوغایی نمی‌بندد شهادت تا قیامت شاهراهش را و در دیدار آخر مادرم با گریه می‌خندید و من آورده‌ام تا کربلا با خود نگاهش را شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7