eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
985 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
میان شهرِ غریب میان شهرِ غریبی که آشنایی نیست برای ماندنِ مردی غریب، جایی نیست شبیه گیسوی بی شانه در بیابانی گره به کار بیافتد؛ گره گشایی نیست نفس نفس زدنش گوشه ی قفس سخت است پرنده ای که برای پرش هوایی نیست سکوت، همدمِ فریاد، می شود وقتی که گوش ها کَر و در شهر، همصدایی نیست برای درد، زمانی که نیست درمانی به غیرِ زهرِ جگرخوارها دوایی نیست دوباره مردِ خدا می رود به بزمِ شراب چرا که دور و برش مردِ با خدایی نیست شبیه روضه ی بزمِ حرامِ شام، ولی میانِ تشتِ طلایی سرِ جدایی نیست هزار مرتبه شکرِ خدا در این مجلس عیالِ بی سپری؛ چشمِ بی حیایی نیست هزار شکر خدا را که حرفِ مفتِ «کنیز» و قیمتش؛ به لبِ سکه ی طلایی نیست میان حجره اش افتاد، از نفس؛ اما به جسمِ با کفنش جای ردّ پایی نیست ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غصه و غم همان کسی که تو را خانه گدایان بُرد و یا به قصد جسارت به قعر زندان بُرد برای این که علوم از تو منتشر نشود میان لشکر با آن همه نگهبان بُرد کجاست تا که ببیند حریم تو امروز چقدر غصه و غم از دل پریشان بُرد چقدر درد برای طبیب آوردند مریض از حرم تو چقدر درمان بُرد همان حرم که برای غبار آن، جبریل هزار شهپر و یوسف هزار مژگان بُرد به قدر ظرفیت سائلش تفضل کرد که خضر، حکمت و تخت را سلیمان بُرد چه شیر پرده چه شیر درنده یکسان است از این جهت که از امر امام فرمان بُرد دل شراب هم از این مصیبتش خون است طَهور را به سرای شراب مهمان بُرد شراب بود ولی او یزید شام نبود مگر که چوب به سمت دهان و دندان بُرد؟! ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دار العزا در غربت این شهر چون جانت فدا شد شرمندگی از تو نصیب سامرا شد این خاک اگر تا حال سُرِّ مَنْ رَای بود بعد از عروجت تا ابد دار العزا شد بودی علی سوّم آل علی که در حقّ تو مثل علی خیلی جفا شد نفرین بی پایان بر آن رذلی که از بغض راضی به قتل دوّمین ابن الرّضا شد یک نیمه شب از خانه بیرونت کشیدند طوری که ماه از شرم تو قدّش دو تا شد پای برهنه پشت مرکب می دویدی خار از ادب پیش قدمهای تو پا شد بستند وقتی ریسمان را دور دستت زهرا دوباره ناله اش واویلتا شد شکر خدا ناموست آن شب در امان بود با آن که با جور عدو از تو جدا شد امّا مدینه داستان آن گونه شد که شرمنده بانوی خانه مرتضی شد روضه چرا از جای دیگر سر در آورد؟ با اینکه آتش از همان کوچه به پا شد وقتی که دیدی داخل بزم شرابی اشکت روان از غُصّه شام بلا شد در دست آن نامرد دیدی جام می را تازه گریزِ روضه ات طشت طلا شد یک جمله می گویم دگر طاقت ندارم شاید کمی از حقّ این روضه ادا شد آنجا که چوب خیزران با رفت و برگشت دُرّ از دهان شاه ما انداخت در طشت ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ایهاالنقی تاریک بود دور و برت ایها النقی سویی نداشت چشم ترت ایها النقی خون می گریست بر تو و بر حال و روز تو چشم ملائک و پسرت ایها النقی زهرِ ستم چه کرد به جان تو ای غریب خون می چکید از جگرت ایها النقی یک تن نبود حامیِ تو در تمام شهر تا شد ز غربتت کمرت ایها النقی از زحمتی که زهر به جسم تو داده بود |شد ارغوانی بال و پرت ایها النقی طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی آتش گرفت برگ و برت ایها النقی لب تشنه بودی و خبر از آب هم نبود این سان گذشت هر سحرت ایها النقی عمری به یادِ جَدِ غریبت گریستی تا بود همیشه در نظرت ایها النقی گرچه غریب بودی و تنها و بی سپه خولی نبود همسفرت ایها النقی شکر خدا که نیزه نشد مرکب سرت بر خاک هجره ماند سرت ایها النقی خواهر نبود تا که ببیند غم تو را از زخم هم نبود اثرت ایها النقی حتی میانِ هجره ی تو یک حصیر بود جَدِ تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سوگ علی بن محمد روضه ات را چه بخوانیم چه نه غم داریم پشت هر واژه و هر قافیه ماتم داریم شاعر سوگ علی بن محمد چه کم است مثل مداح که در مجلس تو کم داریم همه شهر به داغ تو علم بر دوش است شکر لله که هنوز این همه پرچم داریم زخم شمشیر عمیق است نه آنقدر که ما این همه زخم عمیق از ستم سم داریم آه شش گوشه نشین! مثل حسینی چقدر بی جهت نیست که احساس محرم داریم به اَبی اَنت و اُمی. به خدا کافی نیست به موالاتکم ای عشق! که جان هم داریم نفس جامعه ات بود که در مجلس اشک دم به ما داد غمت را و دمادم داریم وسط هروله آهنگ سفر می گیریم سامرا منتظر ماست که پر می گیریم ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
درد بسیار است امّا در جگر بسیارتر حال و روزش می شود لحظه به لحظه زارتر احتضارش، غربتش، دردش غم انگیز است، آه لیک بر پای پسر جان دادنش غمبارتر بر زمین پا می کشد، رنگش به زردی می زند چاره وقتی نیست می پیچد بخود ناچارتر هرچه نسل فاطمه دنباله پیدا می کند بیشتر از پیشتر هِی می شود بی یارتر قدر او را بارها می خواست آری بشکند دشمن این سوره خود، هر بار می شد خارتر از گریبان می کشیدش تا که تحقیرش کند کربلا در سامرا شد قابل تکرارتر پیرهن کهنه نبود اینجا، ولی نامردها پاره پاره کردنش هر چند که دشوارتر آه، تا بردند در بزم شرابش گریه کرد یاد خشکیده لب و چوبی که بود انگار، تر! ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم هادی سیاهی زینت شب نیست، شب را زینت از ماه است اگر هادی او باشی خوشا هرکس که گمراه است من از آیینه‌ی "بَل هُم أَضَل"ها خوب فهمیدم از انسان برتر آن حیوان که از شأن تو آگاه است هزاران ابن‌اَکثَم از حضورت فیض می‌بردند که ریگی در میان کوه چیزی کمتر از کاه است تویی بالاتر از بالا و ما پایین‌تر از پایین میان ما و تو بیش از زمین تا آسمان راه است نخواهد رفت تا معراج درک تو خیال ما که نخل قدر تو بالا و دست عقل کوتاه است تمام گوش‌ها را تشنه‌ی جام سخن کردی که در دنیا هرآن‌چیزی که شیرین‌است، دلخواه است به هر تصویر از آیینه‌های "جامعه" خواندیم که هر معصوم یک آیینه‌ی شفافِ الله است روایات شما آنقدر دل‌برده از این شاعر که تنها از مضامین شما دم می‌زند تا هست. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با غلام رو سیاه، ای یار خوبی می کنی با نمک نشناس ها هر بار خوبی می کنی با بدی و بی وفایی ها تو می سازی فقط این بدی را می کنی انکار، خوبی می کنی من گرفتار دل بیمارم و حالم بد است تو پرستاری و با بیمار خوبی می کنی روز و شب با اینکه من، ای مهربانِ من، تو را می دهم با هر گناه آزار، خوبی می کنی بنده ات را آب کردی اینقَدَر خوبی نکن می شوم گستاخ تر، هر بار خوبی می کنی کوچه گردم، می کنم بازارتان را گرم تر بین مردم می زنم هی جار ...، خوبی می کنی آمدم امشب به من حال مناجاتی دهی من شنیدم با دل بیدار خوبی می کنی من شنیدم صبح محشر از میان خلق، با گریه کن های در و دیوار، خوبی می کنی صبح محشر با همه گریه کنان روضه ی رفتن زینب سرِ بازار ... ، خوبی می کنی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ارباب بی کفن ارباب بی کفن، همه عالم فدای تو زهرا گرفته مجلس روضه برای تو در لیلة الرغائب و در بین روضه ها ما آرزویمان شده، کربُ بَلای تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آمال امشب شب آمــالهـــا وآرزوهـــاست درگاه حق امشب پر از بــا آبروهــاست امشب رغائب آمده ای چشـم گـریـان لطف الهــی بـرهمـه گشتــه نمـــایــــان ای عـاشقـان امشب همه باهم نشینید تـا چهــره آن یــوسف زهــــــرا ببینیـد ای غـائب از دیــده بیـا درجمـع یاران بنگــر بسوز وحال این شب زنده داران امشب خدا بر بنــده گـان دارد عنایت بنده نمــوده آرزو خـــواهــــد اجابت امشب شب جمعه شب طاعــات باشد مانند قـــدر است وشب حــاجــات باشــد ای بنـده گان درهای رحمت راگشودند دلهــــای مــردان الهــی را ربــــودنـــد یارب بحق فـاطمه (س) زهرای اطهر بگــــذر زجـــرم شیعیـانت روز محشـــر امشب تمـــــــام آرزوی دردمنــــدان بنما قبــول ای تکیـه گــاه مستمنـــــدان یارب تو(مقـداد) ازکرم حاجت رواکن از جمـع خوبانت مــــرا امشب ســـوا کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای خالق بی مدد و ای واحد بی عدد ای اول بی هدایت و ای آخر بی نهایت ای ظاهر بی صورت و ای باطن بی سیرت ای حی بی ذلت و ای بخشنده بی منت امشب دست دعا بسوی تو برمیداریم و آرزومند آرزوهای عزیزان هستیم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لیله الرغائب شده یا رب دل ما افتاده به دامان کرامات شما تنها آرزوی ما به این شب گشته ربی قسمتم کن حرم کرب و بلا . . . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لیله الرغائب رسید ندائی می‌آید از سوی خداوند عطائی می‌آید گاه مناجات تا به وقت سحر است در نمازم شور و عشق الهی می‌آید با دست خالی سوی خداوند می‌رویم از خوان نعمت او طعامی می‌آید برخیز برون رو از خاکستر خویش وقت سجود و اعتکاف است نور خدائی می‌آید ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب، میانِ دردهایت جستجو کن زخمِ عمیقِ زجرهایت را رُفو کن در چشمه‌هایِ بی شمارِ نور و رحمت قلبِ غبار آلوده‌ات را شستشو کن امشب، ملائک، جرعه جرعه می‌ بریزند جامِ دلت، گر بشکند، فکرِ سبو کن امشب، پس از فرسنگ‌ها، هجران از آن یار یک دم نِشین، مستانه با او گفتگو کن من، جز غزل گفتن ندانم سِحر ِ دیگر امشب، به اعجازِ قلم، خواهش از او کن دستت اگر بالا برفت و جام، پُر شد امشب، برایم بهترین را آرزو کن ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بِشْتاب که لیلة الرغائب شده است فائز شده هر کسی که تائب شده است از لطفِ خدا درِ اجابت شده باز خاسر شده هرکسی که غائب شده است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو این غربت که حتی آه دوای غصه‌هایم نیست چرا از من چنین دوری خدای آرزوها کیست؟ میان این همه شادی کمی هم قسمت ما نیست چرا با من نمی‌خندی خدای آرزوها کیست؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب شب لیله الرغائب بود حس راز و نیاز غالب بود هر کسی غرق حاجتش اما صبح جمعه ، امام غائب بود روی ماهش به شب نمی آید دل ما به رجب نمی آید ما که مشغول زندگی خودیم پس نگوییم عجب نمی آید گرم دنیای غصه و دردیم با امام زمان خود سردیم روی لب هاست ، یا "من ارجوه" و در پی "کل خیر " می گردیم غرق در روزگار جنجالی هفته هامان ز جمعه ها خالی شب ، شب آرزو و اما ما غرق در آرزوی پوشالی ندبه هامان فقط تظاهر بود نامه از رو سیاهیم پر بود منتظر با دو چشم خواب آلود ... جمعه ، آقا ، فقط تلنگر بود ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
درِ رحمت شده باز و شب جمعه ی رجب شد به امید کرم تو ، دل من به تاب و تب شد شب بخشش ، شب رحمت ، شب لیله الرغائب بر سرِ خوان تو امشب ، آمده بنده ی تائب بِنِگر به سوز و حالم ، تو ببین روی سیاهم شده ام مضطر و خسته ، از همه بار گناهم درِ خانه ات نشستم ، به امید یک نگاهی در بساط و کوله بارم ، نَبُود به غیر آهی این تو و لطف و عطایت این من و حال تباهم این تو و جود و سخایت این منم که بی پناهم از کرم حاجت دل را ، تو بیا روا کن امشب عبد روسیاه خود را تو بیا سوا کن امشب ای خدا بحق حیدر بگذر از جرم و خطایم کربلایی تو عطا کن در جواب گریه هایم شبِ لیله الرغائب شب جمعه ی حسین است از غم کرببلایش دل من به شور و شین است شب جمعه مادری هم ، آمده قامت خمیده صورتش را می گذارد ، روی رگهای بُریده فاطمه با اشک دیده گوید ای نور دو عینم ذَبَحوکَ ، قَتَلوکَ ، یا بُنَیًَ ای حسینم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فریاد عطش... سوختن چلچله‌ها... افتاده میان سر و تن، فاصله‌ها...‌ می‌گفت گلوسوخته بیمارستان: این حرمله‌ها حرمله‌ها حرمله‌ها... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قسم که جان من و تو درون یک تن بود و جان‌مان نخ یک شمع نیمه روشن بود کفن سپیده‌ی صبح من و تو بود انگار و گورجمعی‌مان ناگزیر، میهن بود همان که رج زده بودیم با هزار امید –گلیم خانه‌ی مان– زیرپای دشمن بود زمین به حنجره‌هامان گدازه‌ها می‌ریخت و روی پیکرمان سنگ و تیرآهن بود هوا، هوا خفه‌شد بین ابر‌های سیاه و شیونی که می‌آمد هراس یک زن بود زنی که گیج و پریشان نشست بر آوار زنی که خواهر من بود... مادر من بود به مرگ خیره نماندیم و قهوه نوشیدیم به ناسلامتی هرچه بمب افکن بود من و تو داد زدیم و خدا شنید چه غم؟ که گوش‌های جهان عاجز از شنیدن بود ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه سال‌ها در انتظار ذوالفقار حیدری تویی که در احاطۀ یهودیان خیبری چو قلعه‌ای چو قلّه‌ای که حتمی است فتح آن همیشه فکر و ذکر ما، همیشه در برابری کبوتران صلح در هوای تو فدا شدند تو در همیشۀ جهان، برای عشق سنگری رواق توست سجده‌گاه خلوت پیمبران و از گلاب اشک‌های انبیا معطری تو دیده‌ای شکوه بی‌مثال مُلک عشق را. ولی بر آن شکوه هم، تو زینتی، تو زیوری چه منزلی! چه خانه‌ای! چه بیت عاشقانه‌ای! که دم به دم، نفس نفس دل از مسیح می‌بری میان طعنه‌های خلق، جان‌پناه مریمی برای هجرتی عظیم، تکیه‌گاه هاجری نماز روی فرش تو عروج می‌کند به عرش بُراق شاهد است از تمام آسمان سری خدا به جبهۀ زمین نوشته‌: «ارث صالحین» تو از زبور قصه را شنیده‌ای و از بری تو حسن مطلعی چنین، تو حسن مقطعی چنان تو قبله‌گاه اولی، تویی که فتح آخری ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کدام خانه در این شهر قتلگاهی نیست کدام حنجره لبریز بغض و آهی نیست شب هراس، شب قتل عام و بمباران شبی که روزنه‌ای وا به صبحگاهی نیست شبی که ماه هم از ترسِ سایه‌ها تا صبح جز انزوای محاقش گریزگاهی نیست شبی که وضعیت قرمزش همیشگی است میان رهگذران تا به مرگ راهی نیست صدای کودکی آهسته، زیر یک آوار به گوش می‌رسد و... گاه هست و گاهی نیست غبار و دود گرفته‌ست آسمانش را تو گویی این شب پیوسته را پگاهی نیست درخت‌ها همه ترکش نشسته بر تنشان بدون زخمِ عطش پیکر گیاهی نیست... به مرگ قطعی وجدان خود رسیده بشر به قلب سنگی او عشق را پناهی نیست در آخرین‌جهش انسان بدل به گرگ شده‌ست و کار گرگ مگر کینه و تباهی نیست گناه آدمی شب سرشت گرگ نماست وگرنه گرگ و شب تیره را گناهی نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e
رسیده سَفر نابودی! رسیده فصل پایانی! چه پاییزی! عجب رعدی! چه بارانی! چه طوفانی! بگو با غاصبان! این خانه صاحب خانه هم دارد! بگو شداد را... رفته‌ است باغش رو به ویرانی! بگو خیبر نشینان را... سپاه مصطفی(ص) آمد! بگو دیگر ندارد سود! سودای پشیمانی! ببین بار دگر شیطان به بند ذلت افتاده به دست ماست باری خاتم ِ سرخِ سلیمانی! حریف لشکر حیدر(ع) نخواهد شد کسی دیگر چه با زور ابوسفیان! چه با تزویر سفیانی! چه عطر آشنایی... یوسفی از راه می‌آید خبر آورده این طوفان... آهای ای قوم کنعانی! ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e