eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.6هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 یا اُمُّ‌الْمُؤمِنین (س) ...🍃 نامش برای حلقه‌ی خاتم نگین است آن شیرزن که بانی بنیان دین است نازل شده «کوثر» میان رحل دستش دامان او «ام‌ابیها» آفرین است «طوبی» میان چادر او ریشه دارد «ریحانه‌اش» عرش برینی در زمین است زن‌های مکه در خور شأنش نبودند وقتی که تنها با ملائک همنشین است «السّابقون السّابقون» یعنی کسی که در بین زن‌های مسلمان اولین است آنکه برای یاری دست پیمبر مثل علی دست خدا در آستین است او کیست ؟ غیر از حضرت بانو «خدیجه» تنها زنی که نامش «اُمُّ‌الْمُؤمِنین» است ... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همسنگربی مثل و مانندم خدیجه بر عشق تویک عمرپابندم خدیجه ای در تمام عرصه هاسنگ صبورم ای یاوردیرینه ام کوه غرورم ای تکیه گاه شانه زخمی احمد ای هرقدم تصدیق تو یارمحمد شدپشت گرمی ام همیشه همت تو ترویج دین آغاز شد با ثروت تو سرمایه اصلی آئین پیمبر مال حلالت بوده وشمشیر حیدر تو اولین زن دردیار مسلمینی منصوب حق برنام ام المومنینی توپابه پایم دردومحنت می کشیدی باررسالت رابه دوشت می کشیدی توآبروی سرزمین های مجازی هم سفره ی من بو ده ای درعشق بازی توحامی زحمت کش دین خدائی تنهاپرستارمناجات حرائی درمهربانی ووفا غوغاتو هستی الگوی همسرداری زهراتوهستی حالادگرگیسو سپیدوقد کمانی درهرنوائی اشهدخودرابخوانی دستان پرمهرتودیگرپینه بسته گردغریبی برسرورویت نشسته هی پلک های بسته راوامی کنی تو رخسارزهراراتماشامی کنی تو دراین دیار بی کسی جان می سپاری سرروی خاک سرد قبرستان گذاری توواسطه کردی به سویم دخترت را تابین پیراهن بپیچم پیکرت را برآبرویت حق دررحمت گشوده ازاسمان بهرت کفن نازل نموده اماکجائی تاببینی نور دیده درکربلایک پیکری راسربریده جزگیسوی زینب پریشان را نفهمد هرگز کسی معنای عریان را نفهمد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر طپش میل تشنگی دارد هر که در راه سید الشهداست ماهِ «مهمانی» و "عطش" یعنی رمضان ماه سید الشهداست مثل ما محرمش سی شب می رود قلب ما ته گودال خود بی بی رقیه در روضه سفره را پهن می کند هر سال اینکه مهمانی خداست، قبول ما برای حسین آمده ایم اینکه ماه عبادت است، درست به دعای حسین آمده ایم تشنه ماندن تقرب محض است پیش لبهای خشک طفل رباب یا اباالفضل هر کجا گفتند بعد افطار هم نخوردیم آب چند ساعت که تشنه می مانی دیده ات تار می شود کم کم تشنه باشی و گرم هم باشد ضعف بسیار می شود کم کم تشنگی در جگر نفوذ کند بی رمق می شود تمام تنت زخم شمشیر و نیزه هم بخوری دیگر از دست می رود بدنت آب دیدی دلت شکست بگو: السلام علیک یا عطشان تا که دیدی لباس پاره بگو: السلام علیک یا عریان ۹۷/۳/۳ (سکوت) http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ام المومنین (س) دلش را برده‌ای هر وقت صحبت کرده‌ای بانو! محمد را چنین غرق محبت کرده‌ای بانو! به محراب دو ابرویش تماشا کرده‌ای حق را میان معبد چشمش عبادت کرده‌ای بانو! تو پیش از وحی ایمان داشتی، اعجاز عشق این‌ست نمازِ مِهر، بر مُهر نبوت کرده‌ای بانو! چه خوش فهمیده‌ای با باختن در عشق، باید برد چه سودی در صفای این تجارت کرده‌ای بانو! تو امّ‌المومنینی، چون که جای کینه، مالت را میان مومنین، با عشق قسمت کرده‌ای بانو! تمام هستیِ حق، کوثرش سهم تو شد، زیرا تمام هستی‌ت را نذر امت کرده‌ای بانو! علی بود و نبی بود و تو بودی اولِ این راه تو با زهرات، با مولات، بیعت کرده‌ای بانو! رخ مرضیه را بوسیدی و روح‌الامین شد مست چنین شیرین که کوثر را تلاوت کرده‌ای بانو! چه دُرّی در دل دلدادگی دیدی؟ که از دنیا به یک پیراهن کهنه قناعت کرده‌ای بانو! چه اندوهی است در کوچت؟ که دیگر این محمد، آن محمد نیست، از وقتی که رحلت کرده‌ای بانو! بدان دست کریمت دارم امّیدی که در محشر ببینم شاعرت را هم شفاعت کرده‌ای بانو! http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم چهار پاره – وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها روزه داریم و روضه یِ مادر روی لبهای ماست با گریه نان و خرمای سفره یِ افطار ربَّـنا ربـَّناست با گریه بغض سنگین و آهِ سرد ما اشکهایی شده که می بارد دختری که هنوز کم سن است شال غم روی شانه اش دارد درد بی مادری عجب دردیست زندگیِ بدون سنگ صبور خانه داریِ دختری کوچک ... بی قراری و گریه یِ مَستور کاشکی پای سفره یِ افطار مادرم می نشست پیشِ ما سحری می شد و مرا می کرد در قـنوت نماز عشق دعا شال مشکی شانه یِ بابا خانه یِ سوت و کور و تنهایی می شود شرح روزگار من هِق هق و گریه های زهرایی پیش بابا نمی کنم گریه تا دل یار را نـَرنجانم گوشه یِ خلوتی که می بینم روضه یِ مادرانه می خوانم خانه داری خانه یِ احمد بعد از امشب وظیفه یِ زهراست آب و جارو که می کنم اشکِ ... بی کسی روی گونه یِ باباست پدرم حرف می زند با خود سرنوشت مرا که می بیند دارد انگار از همین حالا فاطمه بین کوچه می بیند بهتر از هر کسی رسول الله ماجرای سقیفه می داند آتشی می رسد که گلبرگ و... غنچه یِ یاس را بسوزاند دل زهرا شکسته امروز ُو... پهلویش بین کوچه می شکند دست سنگین و سیلی و گل یاس!!! هر دوتا گوشواره می شکند گل یاسِ کبود می آید قدکمانی به سوی گلخانه چه کسی دیده پیش مَحرم خود رو بگیرد زنی و در خانه دائماً بین بسترش باشد بستری که همیشه گلگون است ندبه خوان می شود حسن آری... چشمهایش دو کاسه یِ خون است روضه یِ مادرانه یعنی این روی نیلی و بازوی زخمی می رسد منتقم بگو الغوث... پاسخ ظلم و شرک و بی رحمی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها فقری که نخ نما شده اش آستین ماست گویای عشق بی طمع و راستین ماست ما شیعیانِ خانه به دوش محبتیم دنیا فقیر عزت و خانه نشین ماست از طول سجده نیست اگر قیمتی شدیم از گرد تربتی است که روی جبین ماست دار و ندار ما همه اش اشک روضه هاست گریه، سزای عشق و نشان از یقین ماست مانند حب احمد و زهرا و مرتضی حب خدیجه پایه ی اصلی دین ماست تنها نه نام او به روی دختران ماست نام خدیجه نقش به روی نگین ماست چادر نماز مادرمان، بانوی حجاز هر دو جهان تجلی حِصن حصین ماست بانوی بی قرینه ی احمد خدیجه است او اولین مرید رسولِ امین ماست ما سائلان مادر زهرای اطهریم بر دست رحمتش نظر خوشه چین ماست کوثر به او رسیده و ابتر به دیگران لعنت به دیگران سخن دلنشین ماست بر شعله می کشیم زمانی سقیفه را فعلا تقیه بندِ دل آتشین ماست مولای ما می آید و حق می شود عیان درک ظهور حاجت قلب حزین ماست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
الائمه_ادرکنی «نهمین روز»شد و دل ز کفم رفته به باد لحظه ی وصل بـه جـانان برسد محضر یاد یـاد بـاد آن گـه شیرین که به پـات افتادم «باَبی اَنتَ و اُمی» ؛به فـدای تـو «جواد» @sheareaeini
علیهاالسلام 🔹مادرِ هستی🔹 ای بر تو سلام آمده از داور هستی بگذشته در آیین نبی از سر هستی دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی زیبد که بخوانند تو را مادر هستی الحق که خدا، هستی خود را به تو داده ام الّنجبا، فاطمه زهرا به تو داده اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته دین در کنف عزّت تو سایه گرفته توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته اخلاص ز حُسن عملت پایه گرفته همّت سر تسلیم به دیوار تو سوده پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده تو در دل سختی به پیمبر گرویدی هر بار بلا را به سر دوش کشیدی بر یاری اسلام به هر سوی دویدی بس زخم زبان‌ها که ز کفّار شنیدی ای قامت مردان جهان خم به سجودت ای تکیه‌گه ختم رسل نخل وجودت ای مکّه ز خاک قدمت خلد مخلّد ای عصمت معبود و امید دل احمد اسلام به پا خواست و گردید مؤید از ثروت تو، تیغ علی، خُلق محمّد تا حشر خلایق که خدا را بپرستند مرهون فداکاری و ایثار تو هستند... تنها نشدی همسر و دلدار محمّد در سخت‌ترین روز شدی یار محمّد در شدت غم گشتی غمخوار محمّد پیوسته دلت بود گرفتار محمّد در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ آن‌روز که افتاد خزان در چمن تو پر زد به جنان طوطی روح از بدن تو تا بوی گل احمدی آید ز تن تو شد جامۀ پیغمبر اکرم کفن تو با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد بی‌مادری فاطمه، تنهایی احمد... برخیز که بر ختم رسل فخر زمانه خانه شده غمخانه، ای بانوی خانه بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه؟ بی‌تو شده از هر مژه‌اش سیل روانه بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است برخیز که بی‌مادری فاطمه زود است ای جامۀ احمد کفنت بر بدن پاک کن بهر حسینت به جنان جامه ز غم پاک تو بر سر دست نبی و او به سر خاک سر تا به قدم چون گل پرپر شده صد چاک «میثم» ز غم نور دو عین تو بگوید تا صبح قیامت ز حسین تو بگوید http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیهاالسلام فخر من نزد عرب این بود دختر داشتم آیت من بود و در گهواره کوثر داشتم هر چه عالم فخر دارد نزد من یک ارزن است من زنی هستم که در خانه پیمبر داشتم روزهایم شب نمی‌شد چشم او تا باز بود سایۀ خورشید را همواره بر سر داشتم عاشق این مرد بودن معجزه لازم نداشت چشم‌هایش را از اول نیز باور داشتم راه‌های آسمان را از زبان همسرم مثل آواز پر جبریل از بر داشتم آیه‌ها تکرار او بودند و عمری بر لبم با طنین نام او قند مکرر داشتم چشم بر من دوخت در شعب ابی‌طالب گریست ناگهان یک آسمان در خود کبوتر داشتم جان خود را بر سر این عشق دادم عاقبت هدیه می‌دادم اگر صد جان دیگر داشتم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیهاالسلام در روزگاران غریبی، آشنا بودى تنها تو با قرآن ناطق هم‌صدا بودی هر شب كنار خانه با یعقوب چشمانت چشم انتظار یوسف غار حرا بودی آیات كوثر روی دامان تو نازل شد چون آیۀ تطهیر بودی، إنما بودی وقتی امین مكه را مردم رها كردند تنها امان جان ختم‌الانبیا بودی با عشق با لبخند با احساس با اشكت بر جای زخم سنگباران‌ها دوا بودی مادربزرگ بی‌كفن‌ها لحظۀ آخر جای كفن دنبال یک تكه عبا بودی شعب ابی‌طالب كجا و طف كجا بانو ای كاش تو همراه زینب، كربلا بودی... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای همسر با عزت طاها خدیجه ای شأنِ تو بالاتر از بالا خدیجه اوجِ مقامت فوقِ اَوْاَدْنا خدیجه تو دائم‌الْاِکرام هستی یا خدیجه دار و ندار حضرت زهرا خدیجه شب تا سحر مشغول تسبیح و دعایی اول مسلمانِ زنِ دین خدایی مادر بزرگِ خاندان هل اتایی تنها طرفدار حریم مصطفایی همراه احمد بوده‌ای هر جا خدیجه دل را به جانان دادی و دلبر گرفتی اندوه و غم از قلبِ پیغمبر گرفتی دارایی‌ات را دادی و کوثر گرفتی زهرا که آمد رتبه‌ی مادر گرفتی ای که مقام تو بوَد والا خدیجه پای نبی تا لحظه‌ی آخر نشستی با همتِ خود پشت ظلمت را شکستی در راه دین بر مالِ دنیا دل نبستی الحق که ام‌المؤمنینِ ما تو هستی در راه حق کردی فدا جان را خدیجه سجاده پای بندگی‌ات سر نهاده اصلاً مقام توست، مِعْراجُ السَّعاده دین خدا پیمانه و عشق تو باده الحق که زهرایت بُوَد محراب زاده ای مادر ام ابیها یا خدیجه مادر که باشد، شأن دختر پایدار است امنیت خانه برایش برقرار است مادر نباشد، روز روشن شام تار است امشب دل زهرا برایت داغدار است بعد از تو زهرا می‌شود تنها خدیجه بوی جدایی می‌دهد حال و هوایت دیگر نمی‌آید صدای ربنایت این لحظه‌های آخری باید برایت روضه بخوانیم از غم آلاله‌هایت تا چشم‌های تو شود دریا خدیجه هر چند که دور و برت را ، غم گرفته اِنسیَّةُ الْحورایِ تو، ماتم گرفته قلبِ شریفِ حضرت خاتم گرفته شکر خدا دورِ تو را مَحرَم گرفته وای از غروب روز عاشورا، خدیجه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عذرخواهم در غمت حالم پریشان تر نشد بیش از این، این چشم‌های تار، گریان تر نشد صبح تا شب روزه باعث شد کمی عطشان شوم ورنه با یاد تو این لبها که عطشان تر نشد باز هم شرمنده‌ام آقا، اگرچه نوکرم اعتقادم در حقوق تو مسلمان تر نشد مانده‌ام با این همه غم زنده مانده نوکرت یا چرا در ماتمت پاره گریبان تر نشد روضه‌های قتلگاهت کار دستم داده است یادم آمد یک نفر غیر تو عریان تر نشد سخت با تیر و سنان و نیزه پرپر گشته‌ای آه ای آقا مگر ذبح تو آسان تر نشد زینت دوش نبی، جانم فدایت از چه رو خنجری که بر گلویت خورد، بُراّن تر نشد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7