#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مدح_مرثیه
#مسدس
ای پیر خرد طفل دبستان کمالت
ارباب بصیرت همه مبهوت جلالت
دیدار الهی به تماشای جمالت
خلق دو جهان تشنه دریای زلالت
وجهالهی و نیست نه پایان نه زوالت
وصف تو فزون است ز توصیف و ز گفتار
*
ای گشته صداقت همه جا دور سر تو
روییده گل معرفت از خاک در تو
شب منتظر زمزمههای سحر تو
وحی است سراسر سخن چون گهر تو
عالم چو کف دست به پیش نظر تو
ای چشـم خـدای احـد قــادر دادار
*
تو ماه و تلامیذ تو دور تو ستاره
گفتار حکیمانهات افزون ز شماره
هر روز... نه! هر لحظه بود بر تو هزاره
علم تو روانبخش کمال است هماره
دو مطلع الانوار تو حمران و زراره
یک جابر حیان تو و آن همه آثار
*
چون مهر که پیوسته کند جود خود انفاق
چون نور که سر برکشد از سین? آفاق
علم تو عیان است در اوراد و در اوراق
عقل و خرد و علم و فضلیت به تو مشتاق
در علم و ادب مؤمن طاقت همه جا طاق
هارون تو گل داد برون از شرر نار
*
در کوی تو بر جنت اعلا چه نیاز است؟
با نور تو بر مهر دلآرا چه نیاز است؟
با قطره جود تو به دریا چه نیاز است؟
با خاک تو بر وسعت دنیا چه نیاز است؟
با درس تو بر علم اروپا چه نیاز است؟
ای عبد تو بر لشکر دانش سر و سردار
*
ای کرسی درس تو تجلای قیامت
آویزه گوش همه تا حشر، کلامت
نوشیده همه کوثر توحید ز جامت
در ملک خدا وحی خداوند، پیامت
بر قلب عدو تیر بلا نطق هشامت
گویی سخن اوست همه تیغ شرربار
*
جز راه شما راه دگر سوی خدا نیست
در ملک خدا نور به جز نور شما نیست
جز خط شما مشی شما مذهب ما نیست
این است و جز این نیست درست است و خطا نیست
درس تو کم از نهضت شاه شهدا نیست
آن نهضت پاینده از این درس دهد بار
*
خلقت، نه فقط خالق منان به تو نازد
مؤمن نه، خدا داند ایمان به تو نازد
فضل و ادب و دانش و عرفان به تو نازد
زهرا و علی، احمد و قرآن به تو نازد
والله قسم شاه شهیدان به تو نازد
کز هر سخنت نهضت دیگر شده تکرار
*
تنها نه فقط زهر شرربار، تو را کشت
هر لحظه غمی آمد و صدبار تو را کشت
بیداد عدو نیمه شب تار تو را کشت
گه یاد فشار در و دیوار تو را کشت
بیش از همه منصور ستمکار تو را کشت
هر روز از او شد به تن و جان تو آزار
*
گه برد سوی قتلگهت پای پیاده
گه لب به جسارت به حضور تو گشاده
گه کرد ز بیداد، به قتل تو اراده
با هر سخنش بر جگرت زخم نهاده
او بر روی تخت و تو سر پای ستاده
حرمت نگرفت از تو و از احمد مختار
*
ای ماه فلک شمع شب تار بقیعت
صد قافله دل آمده زوار بقیعت
مرغ دل من گشته گرفتار بقیعت
هرچند که ویران شده آثار بقیعت
باشد که شبی در پی دیدار بقیعت
«میثم» ز ره دور نهد چهره به دیوار
#غلامرضا_سازگار
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مدح_مرثیه
#مربع_ترکیب
ما بی وجود لطف تو مذهب نداشتیم
در دین و علم این همه منصب نداشتیم
نورت اگر نبود به جز شب نداشتیم
ذکر حسین جان به روی لب نداشتیم
آری اگر که شیعه به پا هست و عاشق است
از قال باقر است از اين قال صادق است
*
با گوشه نگاه تو زائر درست شد
با روضه خوانی تو شعائر درست شد
از ذوق توست این همه شاعر درست شد
از قطره ای ز علم تو جابر درست شد
هرکس بدون توست به محشر معطل است
توحید ما طفیلی درس مفضل است
*
شاگرد تو اگرچه که چندین هزار بود
از آنهمه چقدر برای تو یار بود؟
دردت یکی نبود، غمت بیشمار بود
مثل علی همیشه به چشم تو خار بود
پس چاره ای به غیر صبوری نداشتی
بیش از سه چار شیعه تنوری نداشتی
*
خفاش هاي نمیه شب تار آمدند
تو در نماز، در پی پیکار آمدند
مانند دزد از سر دیوار آمدند
اینگونه در مدینه همه بار آمدند
بر روی خاک از نفس افتاده می کشند
اینها ز زیر پای تو سجاده می کشند
*
در کوچه نیست پوشش و عمامه بر سرت
آتش گرفته است دري در برابرت
اما نبود پشت در خانه همسرت
پیچیده است ناله "ای وای مادر"ت
این حال و روز و صحنه برای تو آشناست
در کوچه پابرهنه... برای تو آشناست
*
در کوچه دست بسته... علی بود و فاطمه
تنها ، غریب، خسته... علی بود و فاطمه
در بین خون نشسته... علی بود و فاطمه
با پهلویی شکسته... علی بود و فاطمه
آنكه فرشته بود پي هم نشيني اش
آمد به گوش ناله فضه خذینی اش
#محمد_رسولی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#آموزش_مداحی
#هر_روز_یک_نکته
#فن_بیان
#ارتباط_چشمی:یک ارتباط چشمی خوب و منطقی با شنونده باعث می شود تا شنونده به توانایی شما اعتماد کند و با شما همراه شود.
ارتباط چشمی خود را بصورت مداوم با شنوندگان حفظ کرده از نگاه کردن به آسمان و زمین و یا بستن چشمها در حین اجرا بپرهیزید
#یاسر_رحمانی
#صلوات
🔹 #نکات_ناب_مداحی_و_منبر 🔹
http://eitaa.com/joinchat/2441084928Cb7a2098bab
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مرثیه
#مثلت_ترکیب
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند
روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند
حتم دارم با غلاف و تازیانه ریختند
یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست
بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست
*
نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند
ریسمانها میکشند و فکر بالش نیستند
بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند
او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم
پیش طفلانش مَکِش نامرد میریزد بِهَم
*
باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد
این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد
سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد
باز هم صد شُکر در ، آئینهاش را خط نزد
در میانِ شعله میخی سینهاش را خط نزد
*
در میانِ کوچهها با زور او را میکِشند
بر زمین میاُفتد و بدجور او را میکِشند
روی مرکب میروند از دور او را میکِشند
پیرمرد شهر با هر زحمتی پا میشود
آه میگوید فقط " یا عَمَّتی" پا میشود
*
دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده
من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده
جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده
حرمله وقتی که میآید پریشان میشوم
پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان میشوم
*
کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند
شامیان نان خشکها را پیش مهمان ریختند
دختران تَه ماندهها را پای طفلان ریختند
عمه جان حس میکنم مژگانِ بابا کم شده
خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده
#حسن_لطفی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهید_گمنام
#ترانه
#مثلت_ترجیع
آهای شهید بی پلاک
خورشید رفته زیرخاک
به عاشقای سینه چاک
سلام ما رو برسون
*
فریاد عشق بی صدا
مسافر راه خدا
به کاروان شهدا
سلام ما رو برسون
*
صاحب معراج رفیع
تویی برای ما شفیع
آهای مسافر بقیع
سلام ما رو برسون
*
وقتی که با اشک روون
می ری پیش قامت کمون
به فاطمه مادرمون
سلام ما رو برسون
*
آهای شهید جون به کف
قربونی عشق و هدف
وقتی می ری سمت نجف
سلام مارو برسون
*
فانی عشق ازلی
مدافع راه ولی
بروبه بابامون علی
سلام مارو برسون
*
حالا که با امام رضا
داری میری به کربلا
برو به امید خدا
سلام ما رو برسون
*
تو رو به جون فاطمه
حالا که جای ما همه
می ری کنار علقمه
سلام ما رو برسون
*
به شاه و به برادرش
به پیکر مطهرش
به اون سه ساله دخترش
سلام مارو برسون
*
به لاله های پرپرش
به اکبر و به اصغرش
به بچه های خواهرش
سلام مارو برسون
#یاسر_رحمانی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهید_گمنام
#مثنوی
باز در کوچه های شهر رضا، عطر یاس سپید آوردند
شانه بر شانه روی بال نسیم، تا حرم شش شهید آوردند
شش پرستوی عشق شش سیمرغ، شش گل لاله شش گل مریم
شش ذبیح اله منای حسین، شش ابر مرد شش مسیحا دم
یادگار قیام عاشورا، پیرو خط میثم تمار
جلوه استقامت و مردی، آینه دار همت و ایثار
افتخار همیشه تاریخ، روشنی بخش محفل جانها
سر به دار ولایت حیدر، سرفراز تمام میدانها
روح تفسیر من قضی نحبه، مرد پیکار روز و زاهد شب
مثل زهرا مدافع حیدر مثل عباس حامی زینب
عاقبت مثل لاله سرخی، هم نوا با نسیم صحرا شد
مثل حر و زهیر و جون و حبیب، میهمان عزیز زهرا شد
از سفر آن سفیر خوش عهدی، سوی خانه دوباره باز آمد
مثل خورشید بود وقتی رفت، لیک مثل ستاره باز آمد
او به تکلیف خود عمل کرد و مانده این بار روی شانه ما
وای بر حال ما اگر روزی، بشود رهبر عزیزمان تنها
#یاسر_رحمانی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهید_گمنام
#ترکیب_بند
در گوشه اي از خاك كم كم جات پيدا شد
كم كم سرت، دستت، پلاكت ، پات پيدا شد
برداشتم از خاك آرام استخوانت را
كم كم زواياي رشادت هات پيدا شد
پيچيد عطر ياس از دور و برت وقتي
يك تكه از سربند يا زهرات پيدا شد
گودال، تركش، تير، جسم بي كفن، غربت
مصداق هاي ظهر عاشورات پيدا شد
چشم انتظاران مسافرهاي بي برگشت!
در لابه لاي خاكها سوغات پيدا شد
...
عطر عجيبي در مشام كوچه ها پيچيد
در شهر دود آلود بوي كربلا پيچيد
...
تو آمدي حال و هوامان كربلايي شد
بوي خدا پيچيد، دل هامان خدايي شد
غيرت به جوش آمد تمام شهر شد جبهه
الحق و والانصاف چه حال و هوايي شد!؟
آري هواي جبهه را سوغات آوردي
آري عجب شوري، چه شوقي، ماجرايي شد!؟
خاك شلمچه بر سر اين شهر سيماني
دردت به آن جاني كه دردش بيحيايي شد
تو آمدي جريان شعر از دست من در رفت
تو آمدي اوضاع شاعر ماورايي شد
...
آنسوي قصه مادري فرتوت پيش آمد
با گام لرزان تا دم تابوت پيش آمد
...
تابوت را يك آن، به گهواره بدل كرد و
مثل همان ايام، كودك را بغل كرد و
بند كفن را مثل قنداقه به هم پيچيد
يك لحظه طعم خاطراتش را عسل كرد و
تا در كوير چشم هايش اشك جاري شد
بغض معما گونه اش را گريه حل كرد و
قنداقه را محكم به روي سينه اش چسباند
هي خواند و گوشش را پر از خيرالعمل كرد و
مادر همه ناگفته ها را گفت با فرزند
مادر تمام گفته هايش را غزل كرد و
...
برگشت به تاريخ اعزام پسر مادر
يك هفته قبل از كربلاي چار، پشت در...
...
بار سفر را بستي آخر دست حق يارت
پرواز كن مثل كبوتر دست حق يارت
اسفند، قرآن، آش نذري، آبِ پشت پات
چشم حسودت كور مادر دست حق يارت
قربان قدت، مرد جنگم، در شب حمله
مثل علي(ع) در بدر و خيبر دست حق يارت
مادر فضاي جبهه وقتي مثل عاشوراست
با پا نه! بايد رفت با سر دست حق يارت
بخشيده در راه خدا را پس نميگيرند
شيرم حلالت باد مادر دست حق يارت
...
مادر مگر دل كند از تابوت فرزندش
پيوست در پايان قصه، دل به دلبندش...
#علی_احدی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهید_گمنام
#غزل
به سیل اشک باید شست راه کاروان ها را
هنوز از جبهه میآرند تابوت جوانها را
کدامین کاروان آهنگ یوسف با خودش دارد
غم ابرو کمان ها مینوازد قد کمانها را
نه پیراهن به تن مانده نه بوی پیرهن مانده
امان از این چنین داغی که میبرّد امانها را
به ما با چشم و ابرو گفته بودند از چنین روزی
دریغا دیر فهمیدیم آن خط و نشانها را
به دنبال جوان خوش قد و بالای خود بودند
همانانی که با خود میبرند این استخوانها را
اگر دریا نمیگنجد به کوزه با چه اعجازی
میان چفیه پیچیدند جسم پهلوانها را ؟
خبر دادند یوسفها به کنعان باز میگردند
ندانستیم با تابوت میآرند آنها را
به روی شانه لرزان مردم یک به یک رفتند
خدا از شانه مردم نگیرد این تکانها را
#میلاد_عرفان_پور
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#آموزش_مداحی
#هر_روز_یک_نکته
#فن_بیان
#اقناع:یکی از مهارتهای مهم برای سخنرانان و مداحان ایجاد یک تصویر و تصور خوب و روشن از موضوع برای شنونده است تا شنونده اهمیت موضوع را بپذیرد و این مهارت با مطالعه اشعار سبک هندی و متون ادبی داستانی از قبیل گلستان سعدی و غیره بالا می رود.
ادامه دارد...
#یاسر_رحمانی
#صلوات
🔹 #نکات_ناب_مداحی_و_منبر 🔹
http://eitaa.com/joinchat/2441084928Cb7a2098bab
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن
حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن
سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش
اما لگد به تربت کرب و بلا نزن
آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو
دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن
در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟
حداقل مقابل همسایه ها نزن
با تازیانه ات به سر و صورتم بزن
حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن
بالای مرکبی و خجالت نمی کشی
پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن
موی سپید دارم و شیخ الائمه ام
هر طور می زنی بزنم، با عصا نزن
وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین"
زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن
ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو
با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن
با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود
تشنه لبم... عزیز دلم... دست و پا نزن
#محمد_جواد_شیرازی
#صلوات
🔹#اشعار_ناب_آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7