eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
991 ویدیو
54 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
تا که در روضه‌ی ما گشت چراغی روشن شد مشام همه از عطر اقاقی روشن هر جگر داغ ببیند بشود فرسوده جگر ما شده هرروز ز داغی روشن کاش مارا به حسینیه‌ی تو خاک کنند قبر ما را برسانند به باغی روشن آخر این گریه چه خیری‌ست که با یک قطره ساخته از دل ویرانه اتاقی روشن محضر پرچم تو خَم شدم و خوب شدم سر من خورد در این کوچه به طاقی روشن تاج و تخت همه پادشَهان آخر سوخت ماند شمع حرم شاهِ عراقی روشن بر دل سوختگان دیگ غذایت جوشید پخت نذری تو بر روی اجاقی روشن ** ای سر رفته به مطبخ! "بغل زینب" هست! برو از خانه‌ی خولی به رواقی روشن ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد، کمی خاکِ شعله‌ور دارد کشید شانه‌ای و گفت: شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد تو را به معجرِ خود پاک می‌کنم اما چقدر کُنجِ لبت لخته‌یِ جگر دارد هنوز جای تَرَک‌های تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخم‌هایِ تر دارد از این به بعد گلویت نمی‌چکد از نِی به بند آمدنش شعله هم اثر دارد به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ یه جای سالم تو تنت نمونده به قدر یک نگینِ انگشتری قافله‌سالارِ روی نیزه‌ها بگو منو داداش کجا میبری! غنچه‌ی ما رو با سه شعبه چیدن به روی نیزه‌ها شکوفه بردن باب الحوائجای این عالمو با دست بسته سوی کوفه بردن تن تو روی خاک گرم صحرا منو با یک قلب کباب می‌بَرن من سند آیه‌ی تطهیرم و من و سوی بزم شراب می‌برن پرده‌نشینِ خیمه‌ی عفاف و میون محملی بی پرده بُردن روم نمیشه بگم که کاروانو انگاری که به حرمله سپردن نجف کجاست می‌خوام شکایت کنم به روی چادرم که پا میذارن حُرمت ما رو توی کوفه کشتن که نون و خرما صدقه میارن علی رو باز تو کوفه زنده کردم نهج البلاغه است روی لب‌های من تو رو قسم می‌دم به مادرم که از روی نی با دخترت حرف بزن سرت اگرچه غرق خاک و خونه رو نیزه‌ها آیه‌ی نور شدی تو شکسته شیشه‌ی غرور زینب چرا که مهمون تنور شدی تو... ✍حجت‌الاسلام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹️أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى ابآئِک َ الطّاهِرینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى أَبْنآئِکَ الْمُسْتَشْهَدینَ 🔹️سلام برتو (اى حسین بن على) و بر پدرانِ پاک و طاهِـرَت، سلام برتو و بر فرزندانِ شهیدت 📓فرازی از زیارت ناحیه مقدسه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
به‌روشناییِ آتش می‌افروزد، به شیطان اقتدا کرده از قلب تاریکش به دوزخ راه وا کرده در حصر طاغوت است و در زنجیر طغیان‌ها با واژه‌ی معصومِ آزادی چه‌ها کرده؟ دستش به خونِ آیه‌ی تطهیر آلوده‌ست خود را اگر مصداقی از تبت یدا کرده ابلیس‌انسانِ خدانشناسِ کافرکیش مرز وقاحت را چه آسان جابجا کرده! او از همان قومی‌ست که قرآن ناطق را ظهر عطش، بر خاک، تقطیع هجا کرده آیینه‌ در آیینه حق، تکثیر خواهد شد ظلمت اگر با نورِ نور اینگونه تا کرده آتش زده شاید که خاموشش کند، اما آتشفشانش نوربارانی به‌پا کرده! از هر طرف در رمی شیطانند خلق الله با عروة الوثقی درافتاده؟ خطا کرده سهم غرورش عاقبت بارانی از سنگ است هرکس به سمت آسمان تیری رها کرده ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی عروجت را گواهی می‌دهد این سِیْر عرفانی طلوعی چون تو چشم صبح را روشن نکرد اینجا اگرچه روی نی همچون غروبی سرخ می‌مانی در اوج غربت خود جرعه‌نوش قرب حق بودی قیامت بر سر نیزه سجودی بود طولانی سجودی که تو را می‌برد تا «قَوسَین أو اَدنی» سجودی در چهل منزل چهل معراج روحانی تو را آیه به آیه خواهرت زینب تلاوت کرد به روی رَحل نی از کربلا تا دِیْر نصرانی عجب حَجّی به جا آورده‌ای با حلق خونینت کدامین حج به خود دیده‌ست هفتاد و دو قربانی ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفت راوی که در سپاه یزید دل بدتر ز خاره* هم دیدم غارت مال دیده بودم من غارت گاهواره هم دیدم از غم و اضطراب، در طفلان گفت و گو با اشاره هم دیدم در پی کودکی به حال فرار ظلم چندین سواره هم دیدم آن چه دیدم به کربلا ز ستم من به کوفه دوباره هم دیدم بر در شهر کوفه با خورشید ماه دیدم، ستاره هم دیدم بر سر نی کنار چندین سر سر یک شیرخواره هم دیدم نه همین گوش‌های خون‌آلود مُشتِ پُر گوشواره هم دیدم پای سرهای روی نیزه به شام دف و چنگ و نقاره هم دیدم سخت‌تر ز آن‌چه شد به کرببلا من به دارالاماره هم دیدم ✍مرحوم استاد * سنگ خاره یا سنگ خارا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آزاد آن دلی‌ست که این جا اسیر شد باید به پای مِهرِ شما بود و پیر شد در روز رستخیز سرافکنده کِی شود، هرکس که در حضور شما سر به زیر شد؟ بی مهرتان کسی به مقامی نمی‌رسد هرکس که بود سائل این در، امیر شد باشد چراغ ظلمت قبرش هرآن دلی کز پرتو ولای تو روشن ضمیر شد هر روز پیش چشم به تصویر می‌کشم سر روی نیزه رفت و تنت غرق تیر شد در حیرتم که بین تمامی اولیا آقا کفن برای تو تنها حصیر شد! مدیون لطف توست «وفایی» و باز هم در محضرت رسیده و منت پذیر شد ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌روشناییِ سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان سلام بر سخن حق، سلام بر "قرآن" به هفت آیه‌ی "سبع المثانی"ات سوگند تمام رحمت محضی، قسم به "الرحمان" معلّقات معلّق شد و به زیر آمد همین که نور تو آمد در آن زمان به میان خِرَد به عُمق تو هرگز نمی‌رسد دستش هزار معنی نازک شده‌است در تو نهان اگر که چهره بدون نقاب بنماید کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران نسیم جنت حق می‌وزد ز آیاتش بهشت را به تماشا نشین در این بستان خزان گذشت بر اوراقِ خَلق و کهنه شدند گذر نکرده بر اوراق او غُبار خزان به پیش هیبت "فاتوا بمثله" ، فُصَحا گرفته‌اند سر انگشت عجز را به دهان زبان به کام گرفتند جمله لال شدند چو گفت "فاستمعوا له و اَنصِتوا" ، یزدان بشر کجا و توان سخن چو او گفتن زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان نگاه کن و بدان "اُنزل بعلم الله" اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان طناب اگر که بخواهی بیا که "انزلنا" طناب عرش الهی‌ست گشته آویزان نشسته‌اند همه انبیا بر این سفره به لقمه‌ای که بگیری از آن شوی لقمان فدای نثر روانش شود هزاران نظم که داده است پریشانی مرا سامان هزار عُمْر شده صرف فهم او و هنوز بدیع مانده معانی او و نحو بیان هزار فتنه بیاید، هزار فتنه رود به زیر سایه‌ی قرآن نمیشوم نگران * چنان پُر است کتاب خدا ز وصف علی شود علی، بشود این کتاب اگر انسان ببین به غیر علی کیست "باء بسم الله"؟! ببین شدست علی بر کتاب حق عنوان بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟! علی‌ست مُظهِر قرآن و معنی "تبیان" خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله" که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد که با ولایت او کامل است این بنیان خلافت است فقط لایق علی آری "لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن کسی که شیعه‌ی او نیست، غرق می‌گردد علی‌ست کشتی نوح و علی‌ست کشتی‌بان هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است مُطَهَّر است نبی از خطا و از هذیان بدون حُب علی، راه بدتر از چاه است به کعبه نه، که رسد آخرش به ترکستان علی الصباح قیامت خدات می‌پرسد چه شد که بعد نبی ، "اتبعتم الشیطان"؟! به حکم آیه "واتوا البیوتَ من ابواب" ز درب خانه نبی را فقط شوی مهمان علی‌ست باب ورودیِ عِلمِ پیغمبر گمان مکن که بُوَد شهر بی در و دربان علی‌ست سرّ "یدالله فوق ایدیهم" که اوست آیتِ عظمای حق به عالمیان علی‌ست علّت جمع ضمیر "انفسنا" به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان؟ علی‌ست هادی امت پس از نبی به صراط صراط نیست برای مُحبّ او لغزان علی‌ست وجه خداوند "ذوالجلال" بلی در آن زمان که شود "کُلُّ مَن علیها فان" علی‌ست ساقی کوثر، علی‌ست رحمت محض و غیر اوست سرابی که "یَحسَبُ الظَمئان" علی‌ست صاحب علم کتاب و شاهد وحی کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟! علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند به جز حسین و حسن نیست "لُوء لُوء و مَرجان" قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود دو دست هر که زند دست جز بر این دامان اگر‌که تیغ به رویم کشند می‌مانم نمی‌شوم ز مسیر غدیر، رو گردان به حشر گر‌که شفاعت کند گناه مرا ثواب می‌خورد آن روز غبطه بر عصیان بگیر دست مرا بیقرارِ نام توأم کویر خشک، منم من، تویی تویی باران فقط ترنم نام تو جان دهد ما را شبیه آبِ خنک در میان تابستان * سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم عطش چه کرد که صار السماء مثل دخان رسیده است خطاب "ارجعی الی ربک" خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان فدای قاری قرآن که تشنه لب بود و نداد جرعه‌ی آبی کسی به آن عطشان آهای شمر تو را ذره‌ای طهارت نیست مزن بدون وضو دست خویش بر قرآن ✍حجت‌الاسلام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
1_1644401184.mp3
8M
🔳 احساسی 🍃کاشْکی اَربَعینْ با دَسْتِ ساقی 🍃مهمونَمْ کُنی چایِ عَراقی 🎙 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست همراه من جز اشک‌هایم همدمی نیست دلخون ‌تر از پرچم سیاهِ گنبد تو این روزها بر بامِ عالم پرچمی نیست باید به حال چشم‌هایم خون بِگریَم آنجا که در داغ تو مرطوب از نَمی نیست دریاتر از چشمی که دریا را خجل کرد در مروه‌ی سعی و صفایت، زمزمی نیست گر عالم و آدم شود بیگانه با من وقتی تو هستی آشنایم، پس غمی نیست آرامشی دارم که می‌دانم، برایش از روضه‌اَت بهتر دلیلِ محکمی نیست وقتی تو را بالا سرِ قبرم ببینم دیگر برایم بهتر از آن دم، دمی نیست در روضه‌ی گودال جا دارد بمیرم دزدیدن پیراهنت درد کمی نیست در داغ تو زینب کمر خم کرده یعنی... سنگین‌تر از داغ تو بی شک ماتمی نیست آن زن، که حتّیٰ سایه‌اش را کس ندیده‌ست وای از زمانی که برایش محرمی نیست ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرچند پای خسته‌ی زینب توان نداشت هرچند بین قافله جانش امان نداشت بار امانتی که به منزل رسانده است چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت جز گیسوان غرق به خون روی نیزه‌ها در آتش بلا به سرش سایه‌بان نداشت آیا به جز حوالی گودال، ساربان، راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟ یک شهر چشم خیره و... بگذار بگذریم شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت دیگر لب مقدس قرآن کربلا جایی برای طعنه‌ی آن خیزران نداشت! ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جمعه‌ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد بی‌تو چندی‌ست که در کار زمین حیرانم مانده‌ام بی‌تو چرا باغچه‌‌ام گل دارد شاید این باغچه دَه قرن به استقبالت فرش گسترده و در دست گلایل دارد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده، زمین شوق تکامل دارد جمکران نقطۀ امید جهان شد که در آن هرچه دل، سمت خدا دست توسل دارد هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما به شوق وصال تو کاری جز همین بی خیالی نکردیم ای جواب همه بی کسی‌ها! از فراقت سؤالی نکردیم تو فریدی شریدی وحیدی* جز فراموشی از ما ندیدی این دل سنگ خود را به عشقت لحظه‌ای هم سُفالی نکردیم حب دنیا کر و کورمان کرد نَفْس ما را ز تو دورمان کرد با شیاطینِ راه عبورت ای فرشته! جدالی نکردیم ما کجا و تب اشتیاقت تر نشد چشممان در فراقت سر شد این عمر کوتاه و فکری بهر این خشکسالی نکردیم رو به هر ناکسی در گشودیم با همه جز تو همسفره بودیم عفومان کن که جایی برایت در دل خویش خالی نکردیم ✍ *اصبغ بن نباته می‌گوید از امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) شنیدم که می‌فرمود: صاحب این امر، شرید (آواره)، طرید (رانده)، فرید (تک) و وحید (تنها) است. 📚کمال الدین و تمام النعمة شیخ صدوق، ج۱، ص۳۰۳، باب ۲۶، ح ۱۳. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فردا که می‌فهمم بهایِ اشک من چیست افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امام عصر، فدای محرم جدت فدای چشم ترت یاد ماتم جدت دعای مرحمتت شد سبب که این گرما... نشسته در دلم از داغ اعظم جدت سیاه پوشی ما را قبول کن مولا شریک کن دل ما را تو در غم جدت چو رشته‌های عَلم این دل مرا بتکان قسم به حُرمت والای پرچم جدت به لطف توست که در فتنه‌های قبلِ ظهور نشد جدا شوم از راه محکم جدت به حق چشم پُر اشکت مرا نکن محروم زمان گریه ز فیض دمادم جدت برای عرض ارادت دل مرا برسان به کربلا، به بهشت مسلّم جدت ** به قتلگاه چنان بی قرار زینب بود که ریخت روی زمین اشک نم نم جدت تمام زندگی‌ام را دوباره دَرهم کرد به خاک کرب و بلا، جسم درهم جدت چه روضه‌ای‌ست مصور، به چشم می‌بینی‌ به دست خویش، شب و روز، خاتم جدت ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای سر ‌که در مقابل چشمان زینبی داغِ نشَسته بر دل سوزان زینبی ای سر بریده‌ای که تنت روی خاک‌هاست تو کشته‌ی غریب بیابان زینبی ای سربریده! بی‌سروسامانی‌ام ببین می‌بینمت که بی‌سر وسامان زینبی از چشم نیمه‌باز تو ای غیرت‌خدا معلوم شد هنوز نگهبان زینبی با اینکه نیزه‌ای به گلویت نشسته است اما هنوز قاری قرآن زینبی گیسوی درهمت سر نی فاش می‌کند آشفته‌ی رباب و پریشان زینبی پایین نی، مراقب طفلان تو منم بالای نی، مراقب طفلان زینبی ✍ و 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در این غروبِ غریبی، ببین کواکب را به‌روی نی سر گلگونِ نجمِ ثاقب را بخوان به لحن حروفِ مقطعه امشب حدیث غربت زینب، بخوان مصائب را بخوان «وَلِیُّکُمُ الله» را پناه حرم بگو حکایت این مردمانِ غاصب را برای تسلیت خاطرِ «ذَوِی القُربَی» ز تازیانه‌ی طعنه ببین مواهب را بخوان «لِیُذهِبَ عَنکُم»، شکوهِ غیرت من! که دور سازی از این کاروان، اجانب را مسیح خسته‌ی من! ندبهٔ أنا العطشان به خون نشانده دل بی‌قرار راهب را لب مقدس قرآن و خیزران؟ ای وای و «أم حَسِبْتَ» بخوان این همه عجائب را! بیا شبی به خرابه، بیاوری با خود برای دخترکت لیلةُ الرغائب را هنوز بر لب تو بغض «أَیَّ مُنقَلبٍ» به انتظار نشسته غریب غائب را ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 چه گنبدی چه ضريحی عجب ايوانی سلام حضرت ارباب،گدا نميخواهی؟
برای دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام) ای دختر کریم، کرامت گدای توست درمان درد هر دوجهان از دوای توست حاذق‌ترین طبیب دوعالم فقط تویی دنیا شفاگرفته‌ی دارالشفای توست تنها نه شیعیان جهان ریزه‌خوار تو عالم دخیل بسته‌ی جود و سخای توست تو یادگار کوفه و شام و مدینه‌ای حلّه نماد کوچکی از کربلای توست این حرف‌ها که بر در و دیوار حک شده تنها نشان اندکی از ماجرای توست چون مرقد تو قبله‌ی حاجات عالم است پس کعبه‌ی دلم حرم باصفای توست هرچند زائر تو نبودم، ولی دلم از راه دور شاهد حال و هوای توست با دست‌های خود گره‌های بزرگ را وا کرده‌ای و زخم اسارت به پای توست حالا ببین که شهر به شهر جهان ما پیراهن سیاه به تن در عزای توست باشد که با رضای خدا مستجاب باد "تعجیل در ظهور" که تنها دعای توست ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام) وضوی اشک گرفتم تمام دوران را مگر طواف کنم خانه‌ی کریمان را حسن حسن به لبم آمده به این امید... که بر دلم بگذارند نور ایمان را سلام من به شریفه، عقیق سرخ حسن کریمه‌ای که از‌ او دیده‌ایم احسان را کرامتش نبوی، نور عصمتش علوی دخیل چادر او کرده‌اند عرفان را بگو به هرچه گرفتار، وقت وقتِ عطاست شریفه پُر بکند کیسه‌ی گدایان را خدا گواه که هر حاجتی روا بشود به او قسم بدهی گر خدای سبحان را نوشته‌اند که با عمه‌اش اسیری رفت گذشت پای برهنه همه بیابان را نوشته‌اند که خیلی زدند بانو را به حکم بغض حسن می‌زدند ایشان را عذابِ زخم زبان بیشتر ز شلاق است چه حرف‌ها که نگفتند این اسیران را صبا برو به مدینه بگو به بابایش که دخترت چه کند ناقه‌های عریان را... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام) چه دردی آمده در این حرم دوا نشده؟ چه حاجتی به نگاه شما روا نشده؟ که بوده است گرفتارِ آبرومندی که در پناه تو از بندها رها نشده؟ که بوده است غریبی که سویت آمده و تمام عمر در این خانه آشنا نشده؟ که بوده است که گفته گره به کارش هست وبعد از آن گره از کارهاش وا نشده؟ که آمده‌ست به سوی طبیبه‌ی مظلوم که عاشقانه به این عشق مبتلا نشده؟ که آمده‌ست به کوی شریفه بنت حسن که جان تشنه‌ی او مملو از رضا نشده؟ که بوده است که حاجت به قلب او بوده و پیش از آنکه بخواهد به او عطا نشده؟ کسی که آمده و دیده است لطف تو را خودش جدا شده اما دلش جدا نشده کدام دست نیازی به سویت آمده است که بیشتر ز نیازش به او عطا نشده؟ رسیده‌اند به کوی تو حرف‌هایی که مجال گفتنشان نزد مجتبی نشده که شرطه‌ها همه آنجا به اشک حساسند وسال‌هاست که راهی بر اشک وا نشده چقدر پارچه‌های تشکر آوردند که وقت نصب به دیوار صحن جا نشده غریب تا که نماند سزاست گفتن از این حکایتی که روایت به شعرها نشده ز ماست کاهلی ای بانوی کریمه! یقین که ذکر نام شما سهم شعر ما نشده ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چون خواهر خود به قلب ما دست بکش کم مانده که از غمت بمیریم حسین... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خداوندی که لیلای حسین است... خودش هرجوره شیدای حسین است ز گریه پاک کردم چشم خود را... به‌روی چشم من جایِ حسین است اگر هر شب به هیئت می‌روم من دلیل آن "بفرمای" حسین است به‌جای خوب‌ها من‌ را سوا کرد خدایی عشق، معنای حسین است ملالی نیست! دنیادوستم من اگر دنیام دنیای حسین است گناه از شهر رفت و نور آمد خداراشکر، غوغای حسین است خجالت می‌کشم از روی ماهش که زحمت‌های ما پای حسین است چرا بیمارها نومید باشند؟! امید ما مداوای حسین است خوشم با آفتاب کربلایش گلستان، بین صحرای حسین است برات اربعینم را بگیرید علاج کار، امضای حسین است ** جوانان بنی‌هاشم بیایید عبا پُر از علی‌های حسین است ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب كه پا گُشا شده‌ای در كُنِشْت (۱) من انگار اُلـفتی است تـو را با سـرشتِ من آورده قـابِ چَشـمِ تو عكسِ بهشتِ من تـغییر می‌دهـی همه‌ی سرنـوشتِ من از رویِ نیـزه سر زده مهـمانِ من شدی تـو كیـستی؟ كه ماه به ایـوانِ من شدی تو كیستی؟ كه یوسفِ بازارِ من شدی من نه، تو آمدی و خریدارِ من شدی عیسی‌ترین مسیحی و دلدارِ من شدی با جلوه‌ای تمامِ كَس و كارِ من شدی من تا به حال فخر بدین سان ندیده‌ام طوبی لَكْ از تمامیِ عالم شنیده‌ام برقِ نگاهِ تو جگرم را كباب كرد تاریكی كُنشتِ مرا آفتاب كرد یك عمر هر چه ساخته بودم خراب كرد آقایی تو رویِ كمِ من حساب كرد آن قطره‌ام كه در دلِ دریا نشاندی‌ام پایِ ضریحِ قبله‌ی دل‌ها نشاندی‌ام زُنّار (۲) پاره می‌كنم از جان به راهِ تو ای روح و اِبن و اَبْ به فدایِ نگاهِ تو ای عرش و فرش، سایه‌نشینِ پناهِ تو از چیست؟ نوكِ نیزه شده تكیه‌گاهِ تو یحییِ سر بریده! به خون می‌كِشی مرا با شور و جلوه‌ات به جنون می‌كِشی مرا من آبرو گرفته‌ام از آبرویِ تو باشد گواهِ غربتِ سُرخت، گلویِ تو با اشك و با گلاب دهم شستشویِ تو خاكسترِ تنور بگیرم ز رویِ تو با بَد وسیله‌ای به گلویت كشیده‌اند پیداست كه به زجر سرت را بریده‌اند با پا چراغِ انجمنت را شكسته‌اند چون روز روشن است تنت را شكسته‌اند حتماً قِداستِ سخنت را شكسته‌اند با چكمه‌ها لب و دهنت را شكسته‌اند یك هاله نور دور و برت چرخ می‌زند یك قافله به پایِ سرت چرخ می‌زند دور و برِ تو روحُ الاَمین پَر گرفته است زانویِ غم به سینه، پیمبر گرفته است پهلو شكسته، روضه‌ات از سر گرفته است از حال رفته، بوسه ز حنجر گرفته است با ناله‌های فاطمه از كِثرتِ غمت عرش خدا به لرزه در آمد ز ماتمت پیر و مرادِ من شدی ای نور مشرقین باب النجاة امتِ حیرانْ در عالمین ساغر بریز ساقی ذكرِ شهادتین دیوانه می‌شوم به هوایِ تو یا حسین خونِ خدا به پایِ تو ایمان می‌آورم قابل بدانی‌ام به خدا جان می‌آورم من عاقبت‌به‌خیرِ توأم، خوش به حالِ من با عرشیان به سیرِ توأم، خوش به حالِ من نا آشنا ز غیرِ توأم، خوش به حالِ من اینجا اسیرِ دِیرِ توأم، خوش به حالِ من حالا كه خاكِ راه  شدم در سپاهِ تو می‌خواهم التماسِ دعا از نگاهِ تو ✍ ۱. آتشکده و معبد یهودان ۲. زنار کمربندی بود که ذمیان نصرانی در مشرق‌زمین به امر مسلمانان مجبور بوده‌اند داشته‌باشند تا بدین وسیله از مسلمانان ممتاز گردند. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7