eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
993 ویدیو
53 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی... عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس، تو کجایی گل نرگس؟به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم! که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم توئی ،آجرک الله!عزیز دو جهان یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی... گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است، و این بحر طویل است وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این روضهء مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است، ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنهء یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی، قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی ... تو کجایی... 🔹اشعارناب آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی! تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی! به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری به روایتی خود حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی! بلغ‌العلی به کمال تو، کشف‌الدجی به جمال تو به تو و به قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی شده پر دو چشم تو ازل، یکی از شراب و یکی عسل نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته قرابتی تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی زد اگر کسی در ِخانه‌ات، دل ماست کرده بهانه‌ات همه جا گرفته نشانه‌ات، به چه حسرتی، به چه حالتی! نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن ز درت بیا و ردم نکن، تو که آستان سخاوتی 🔹اشعارناب آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#آموزش_مداحی #نکته #اجرا ذهن مخاطب برای بررسی توانمندی شما کمتر از 20ثانیه (golden time) زمان نیاز دارد سعی کنید در همان ابتدای مجلس توانمندی خود را به مخاطب نشان دهید تا به شما اعتماد کند. #یاسر_رحمانی 🔹اشعارناب آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم   دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله نور گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم    نامه‌ای را هدهد آورده‌ست آغازش تویی از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم   سوره‌ی واللیل من برخیز و والفجری بخوان دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم    قل هو الله احد، قل عشق، الله الصمد راز پنهان است بسم الله الرحمن الرحیم    گیسویت را باز کن انا فتحنایی بگو دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم   ای لبانت محیی الاموات لبخندی بزن مردن آسان است بسم الله الرحمن الرحیم   میزبان عشق است و وای از عشق! غوغا می‌کند هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم 🔹اشعارناب آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نام تو را بردم زمستانم بهاری شد در خشکسالی دلم صد چشمه جاری شد بعد از زمانی که گدایی تو را کردم دار و ندار من عجب دار و نداری شد گفتند جای توست دل را شست و شو کردم پس می شود از خادمان افتخاری شد می خواستند از هر طرف تو جلوه گر باشی این گونه شد دور حرم آیینه کاری شد گاهی اسیری لذت آهو شدن دارد بیچاره آن که از نگاه تو فراری شد گرد ضریحت با من و گرد دلم با تو بی تو دوباره این دلم گرد و غباری شد من سائل بی چیز اطراف حرم هستم من سال های سال دنبال کرم هستم 🔹اشعارناب آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#آموزش_مداحی #نکته #اجرا یک مداح یا سخنران خوب دو ویژه گی مهم دارد: ( حرف خوب می زند، خوب حرف می زند). به یاد داشته باشید که در هنگام اجرا باید بر فکر و احساس مخاطب به طور هم زمان تاثیر گذاشت. #یاسر_رحمانی 🔹اشعارناب آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اي از ازل به مهر تو دل آشنا حسين وي تا ابد لواي عزايت بپا حسين حسرت برم به محتضري كآخرين نفس روي تو ديد و خنده زد و گفت يا حسين بيگانه مي كني ز جهان و جهانيان آنرا كه گشت با تو دمي آشنا حسين نامت عجين شده است در آب و گل همه بر لوح سينه ها شده منقوش يا حسين اين غم كجا برم كه نگه كرد فاطمه قاتل بريد راس تو را از قفا حسين خون تو آب غسل و كفن خاك كربلا تشييع توست زير سم اسبها حسين   خون،!آبِ غسل و،کفن٘ خاک کربلا تشییع توست زیر سُم اسب ها حسین سنگم اگر زنند، به جایی نمی روم آخر تو خود بگو که روم در کجا حسین؟ تن خسته، پشت خم شده، بار گنه به دوش رحمی به حال «میثم» بی دست و پا حسین 🔹اشعارناب آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در حسینیه تو برگ براتم دادند وسط سینه زنی بود نجاتم دادند مرده ای بیش نبودم که به دستور شما  تا مسیحا بشوم آب فراتم دادند تا که احرام ببندم به منای تو حسین (ع) رخت مشکی تو اندر عرفاتم دادند رو گرفتی که نبینی عرق سائل را  با دو دست کرمت جلوه به ذاتم دادند با همین قطره اشکی که ندارم آقا  سیئه دادم و سیل حسناتم دادند نام تو زینت دنیاست اباعبدالله  نمک زندگی ماست اباعبدالله 🔹اشعارناب آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید   گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ، سینه هم نزنید   کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید   زائری خسته‌ام نگهبانان به خدا زود می‌روم، نزنید   زائری داد زد که نامردان تازیانه به مادرم نزنید   غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است   کاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود   کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود   کاش با نغمۀ حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود   در کنار مزار ام‌بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود   پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود   چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود   این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است   در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد   هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد   بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد   این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد   این حرم مثل خیمۀ زینب که در اوج شراره می‌سوزد   سال‌ها بعد قدری آن سوتر چند قرآن پاره می‌سوزد 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در عالم رؤيا سفري سوي تو کردم بي خود شدم از خود هوس کوي تو کردم از شوق زيارت نفسم حبس به سينه خواهم بنشينم به سر بام مدينه من هشتم شوّال هوايي بقيعم گريه کن يک روضه ي مکشوف و فجيعم مرثيه ي جانسوز همان ظهر جسارت آن روز بد حمله ي اشرار و شرارت روزيکه عدو تخم نفاقي به سبو ريخت در شهر نبي گنبد و گلدسته فرو ريخت حالا مَثَل فصل خزانيِ بهاري گريه کنم از بهر ضريحي که نداري صحن تو که دلگير تر از کنج اتاقي ست بر روي مزار تو نه شمعي نه چراغي ست بين من و تو فاصله ديوار کشيدند بر قبر تو نقاشي مسمار کشيدند ***** از غصه بسوزم که غريب وطني تو آري حسني تو حسني تو حسني تو با ديدن شش گوشه به اين نکته رسيدم مظلوم تر از تشنه لب بي کفني تو در پيش نگاه تر تو فاطمه افتاد الحق که اسير غم و درد و محني تو هم شاهد ديوار و در و کوچه اي آقا هم شاهد گوشواره و دست بزني تو خون دهن مادرتان جان به لبت کرد بي خود نبود در پي لطمه زدني تو ***** روزي به تولاي نگاهت بسراييم با فرشچيان سوي ديار تو بياييم مايي که به دام غم عشق تو اسيريم احداث حرم را همگي دست بگيريم روزي به تماشاي ضريح تو بنازيم در عالم نقاره زني ها بنوازيم سجاديه و صحن حسنّيه بسازيم اطراف دو تا حوزه ي علميه بسازيم يک روز بسازيم همه باورمان را خوشحال نماييم دل مادرمان را ***** 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با بي کسي و غربت و غم مي سازيم با شيون و آه دم به دم مي سازيم سوگند به آن چهار قبر خاکي يک روز برايتان حرم مي سازيم 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
[ عکس ] به یاد داشته باشید که حدود نود و پنج درصد گرفتگی صدا در هنگام خواندن به دلیل وجود اخلاط در حنجره است که این اخلاط عموما ارتباط مستقیم با ریفلاکس معده دارند و در صورت بر طرف کردن مشکل معده این مشکل هم مرتفع خواهد شد 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است که موی تیره و روی سفید با حسن است مگو ز نسل حسن هیچ کس امام نشد به حسن بینی اگر هر امام را حسن است به کفر گفت که دست حسن دوایی نیست درست گفت برادر، خود دوا حسن است حسین می شنوم هرچه یا حسن گویم دو کوه هست ولی کوه بی صدا حسن است حسین نهی به قاسم دهد حسن دستور ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت بیا که کنیه شیرخدا اباحسن است 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام ما به مدينه به قبله ي جانش سلام ما به رسول اله و گلستانش سلام ما به حريمي که مهبط وحي است که جبـرئيل امين خادم است و دربانش سلام ما به گلستان سبز اهل البيت سلام ما به بقيع و قبور ويرانش سلام ما به جگر گوشه ي رسول الله به فاطمه به شکوه و به قبر پنهانش سلام ما به علي و به غُربت و قَدرش به جان و قلب صبور و به اشک چشمانش سلام ما به امامي که تير باران شد سلام ما به مزار به خاک يکسانش سلام ما به دل داغديده ي سجّاد به سجده هاي طويل و به چشم گريانش سلام ما به امامي که باقرالعلم است درود ما به گهرهاي ناب و غلطـانش سلام ما به گل صادقي که گلشن دين هماره سبز شد از چشمه هاي عرفانش سلام ما به مزار غريب اُمّ بنين به مادري که شرر داشت جان سوزانش اگر ضريح ندارد قبور اين پاکان قلوب شيعه بود بقعه ي فروزانش براي خانه ي خورشيد شمع لازم نيست که روشن است هميشه ز نور يزدانش مدينه همره عشاق خويش جا دارد تمام عمر بگريند بر غريبانش چه ميزبني گرمي کند رسول الله از آن کسي که شود در مدينه مهمانش به ياد فاطمه و غربت علي همه عمر گلاب اشک «وفائي» چکد به دامانش 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلم امشب به مجلس روضه خسته و بي قرار مي آيد يك كبوتر شده و از سمتِ حرمي پر غبار مي آيد ***** گرد غربت نشسته بر روي پر و بال كبوترانه ي دل مي چكد لاله لاله اشكِ درد امشب از خلوت شبانه ي دل ***** با من اي دل بگو كجا رفتي كه پر از ماتم و شراره شدي تو چه ديدي در آن ديار غريب كه شكستي و پاره پاره شدي ***** گفت رفتم به سرزميني كه عطر اندوه و بغض و ماتم داشت خاك آنجا هميشه دلگير و آسمانش هميشه شبنم داشت ***** به خدا رنگ خاك مي گيرد پر و بال كبوتران بقيع روز ها هم هميشه در آن جا آفتاب است سايه بان بقيع ***** نه حرم، نه رواق، نه گنبد نه ضريح و نه صحن و گلدسته هست آنجا مزار خاكيّ چار مرد غريب و دل خسته ***** در نواحي نوحه و ناله شعله ي بي كرانه اي دارد نه فقط قبر چار مرد غريب بانوي بي نشانه اي دارد ***** اين زمين دل شكسته از آهِ غربت و ناله هاي مادر بود هم دم اشك هاي مادرمان يك بغل لاله هاي پرپر بود ***** و در اين باغ آتش سرخي در دل سبز ياسمن گل كرد شعله ي زهرِ كينه ها بين جگر پاره ي حسن گل كرد ***** چند روزي گذشت و خاك بقيع عطر غم ناك اشك و ناله گرفت و به دست همان كمان داران بدن ياس رنگ لاله گرفت ***** اين زمين يك زمين ساده كه نيست اين زمين خاك غربت آباد است اين زمين دلشكسته داغِ گريه هاي امام سجاد است ***** اين زمين از تبار اشك و آه به خدا هر سپيده زائر داشت آسماني پر از ستاره از روضه هاي امام باقر داشت ***** خاك هاي غريب اين صحرا روزگاري تب شقايق داشت تا سحر در كبود چشمانش اشك سرخ امام صادق داشت ***** اين زمين يك زمين ساده كه نيست باغي از داغ لاله و ياس است در تبِ ناله هاي محزونِ مادر بي قرار عباس است ***** در حوالي اين ديار غريب از غم يار آشنا مي خواند در مدينه كنار خاكِ بقيع روضه ي سرخ كربلا مي خواند ***** 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
[ عکس ] #آموزش_مداحی #نکته #بهداشت_صدا شاید باورش برایتان سخت باشد ولی بهترین دارو برای نگهداری حنجره (آب) است بله آب... یک مداح حرفه ای باید روزانه بین ٨تا١٢لیوان آب مصرف کند #یاسر_رحمانی 🔹#اشعار_ناب_آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🎤مرکز آکادمیک آموزش مداحی انوارالثقلین (مشهد مقدس) 📝تنها مرکز دارای مجوز رسمی از سازمان تبلیغات اسلامی در استان 🏅اعطای مدرک معتبر برای دوره های حضوری و مجازی(با ظرفیت محدود) ثبت نام می کند اطلاعات بیشتر از طریق کانال آموزشگاه: 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2086010880Cfe957a58a0
من گوشه اي از خاک خوش بوي بهشتم من قبله گاه بنده ي نيکو سرشتم من وارث نجواي عطر و درد و داغم من تربت زهراي بي شمع و چراغم خاکم وليکن فخر بر افلاک دارم من چار يوسف در دل اين خاک دارم در منزلت داري مأوايي رفيعم من راز دار مرتضايم ، من بقيعيم ديدم که تابوت و بدن با هم يکي بود با تير دون تير و کفن با هم يکي بود جسم عزيزي در دل شب ، آري آري دنبال مادر بود زينب ، آري آري يکشب به روي شانه ها تابوت ديدم آه و فغان تا عالم لاهوت ديدم شير خدا سر در گريبان داشت آنشب بر غربتش شام غريبان داشت آنشب من ماندم و زهراي دست و سينه خسته من ماندم و يک مادر پهلو شکسته ديدم که دارد در بدن با خود نشانه از ضرب دست دشمن و از تازيانه 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2086010880Cfe957a58a0
اي مزار غريب چار امام اي بهشت بقيع بر تو سلام عطر گلهاي احمدي داري لاله هاي محمدي داري داغ دلهاي ما نشانه ي توست اي بسا دُر که در خزانه ي توست چار خورشيد را هم آغوشي غرق نوري و باز خاموشي خاک تو تربت ائمه ي ماست سند غربت ائمه ي ماست همه شب شمع انجمن داري تو در آغوش خود حسن داري شهر تو شهر سيد الشهداست سرمه ي چشم اولياء خداست قبله ي جان ساجدين داري در بغل زين العابدين داري آن امامي که وقت راز و نياز گريه اش داد آبرو به نماز دُرّ احمد به سينه گوهر توست باقر اهل بيت در بر توست اين حريم امام ناطق ماست اين مزار امام صادق ماست اي بقيع غريب راست بگو تربت فاطمه کجاست بگو ناله زن از جگر، بگو همه را که کجا مي زدند فاطمه را؟ تو بگو در کنار قبر رسول چه کسي تازيانه زد به بتول پر کن از ناله دشت و صحرا را جان زهرا! که کشت زهرا را؟ تو بگو روي فاطمه نيلي است تو بگو جاي ضربت سيلي است گل نشکفته ي اميد کجاست تربت محسن شهيد کجاست در کجا شد ز جور اهل فتن تيرباران تن امام حسن؟ در کجا بر چهار نخله ي ياس گريه مي کرد مادر عباس؟ در کجا مي کشيد با دل چاک صورت چار قبر بر روي خاک گر چه ويرانه اي ، دل آرايي تو معطر به اشک زهرايي چون هم آغوش اين بدنهايي مثل زهرا هميشه تنهايي اين امامان حقيقتي دگرند مرده نه ، که ز زنده ، زنده ترند مرده دل ها که سخت کور و کرند از حيات شهيد بي خبرند شهدا عمر جاودان دارند که در آغوش حق مکان داند جسم شان گر چه در ديار گِل است روحشان هم کلام اهل دل است بعد از آني که شد جدا از تن سر يحيي مگر نگفت سخن؟! يوسف آن پيرهن که مي پوشيد چشم يعقوب را شفا بخشيد! روح پاک عزيز پيغمبر نيست از جامه ي نبي کمتر؟ کعبه سنگ است ليک محترم است چون خداوندگار را حرم است حرم اوليا حريم خداست خانه ي گل نه ، کعبه ي دل ماست ما اگر سنگ و خاک مي بوسيم ياد جانهاي پاک مي بوسيم نصّ قرآن بود مودّت ما اين بود معني محبّت ما حبّ ما حبّ اولياي خداست از محبّت حساب شرک جداست «ميثم» از دوستيّ آل رسول مي شود طاعتت به حشر قبول 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
[ عکس ] #آموزش_مداحی #نکته #حفظ_شعر بهترین راه برای حفظ شعر این است که ابتدا جنس حافظه خودتان را پیدا کنید که حافظه شما شنیداری است یا دیداری اگر نسبت به مرتب بودن اطرافتان حساس هستید حافظه شما دیداری است وگرنه شنیداری دیداری ها با نوشتن شعر وشنیداری ها با شنیدن مکرر شعر آن را حفظ می کنند #یاسر_رحمانی 🔹#اشعار_ناب_آئینی🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اي بقيع اي روز وشب روياي من اي حريمت قرب او ادناي من وادي تو از طوي برده سبق خاک صحنت صحنه سيناي من صد چو شيرين در رهت فرهاد وش صدچو مجنون در پي ليلاي من جان دهم بهر وصال کوي تو آري آري اين بود سوداي من اشک وچشم وسينه ودل از غمت باده و جام و خم و ميناي من هجر –غربت- بزم بي شمع و چراغ هر سه يکجا گشته جان فرساي من روز و شب در حسرت دیدار تو اشک در چشم و به لب آواي من نور زهرا آن مه مدفون تو چلچراغ خلوت شبهاي من خاک پاي مجتبايت اي بقيع مرحمي بر اين دل شيداي من ناله هاي سيد سجاد تو شد شرر افروخت سر تا پاي من قبر باقر گر ندارد بقعه اي ليک باشد جنت الماواي من گردي از خاک قدوم صادقت توتياي چشم نابيناي من گشتم اما عاقبت پیدا نشد مهبط آن سر ناپيداي من مانده اندر بغض نايم اين نوا واي من زهراي من زهراي من 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جلوۀ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع گر حصار کعبه را جبریل دربانی کند صدچو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع گرچه باشمع وچراغ این آستان بیگانه است الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع گرچه محصولش به ظاهریک نیستان ناله است یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع گرچه می تابد بر اوخورشیدسوزان حجاز از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع میتوان گفت ازگلاب گریۀ اهل نظر بی نهایت چشمۀ اشک روان دارد بقیع بشکند بار امانت گرچه پشت کوه را قدرت حمل چنین بار گران دارد بقیع تا سر و کارش بوَد با عترت پاک رسول کی عنایت با کم و کیف جهان دارد بقیع این مبارک بقعه راحاجت به نورماه نیست در دل هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع اینکه ریزد از در و دیوار او گرد ملال هر وجب خاکش هزاران داستان داردبقیع چون شد ابراهیم قربان حسین فاطمه پاس حفظ این امانت رابه جان دارد بقیع فاطمه بنت اسد ، عباس عم، ام البنین این همه همسایۀ عرش‌آستان دارد بقیع در پناه مجتبی در ظِلِّ زین العابدین ارتباط معنوی با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبی و صادق آل رسول خفته اند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهرای جوان دارد بقیع آخر اینجا قصه‌گوی رنج بی پایان توست غصه و غم کاروان در کاروان دارد بقیع خفته بین منبر و محرابی اما باز هم از تو ای انسیۀ حورا نشان دارد بقیع راز مخفی بودن قبر تورا با ما نگفت تا به کی مُهر خموشی بر دهان دارد بقیع؟ شب که تنها میشود با خلوت روحانی اش ای مدینه انتظار میهمان دارد بقیع شب که تاریک‌ست ودربرروی مردم بسته اند زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع کاش باشدقبضهءخاکم درآن وادی«شفق» چون زفیض فاطمه خط امان دارد بقیع 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آفرینش ز غبار قدم توست حسین  آسمان سایه نشین عَلم توست حسین  کعبه و سعی و صفا، حِلّ و حرم، رکن و قیام  صفحه ای از حَرَم محترم توست حسین  هر کجا عشق و کمال و عظمت دایره بست  نقطه دایره، نوک قلم توست حسین  نعمتی را که خداوند از آن می پرسد  دوستی تو و یک از نعم توست حسین  ذکر نام تو کنم در همه جا چون گویند  هر کجا نام تو آید حرم توست حسین  اشک روز و شب ما وقف تو ای کشته عشق  گریه گر هست سزاوار غم توست حسین  در میان حرم جمله امامان هدی  پرچم سرخ نشان حرم توست حسین  من نگریم به عزایت که بهشتم بدهند  ور بهشتم بدهند از کرم توست حسین  گر خدا بگذرد از جرم دو عالم به جزا  یک جزای کمِ اصحاب کم توست حسین  جگرم پاره شد از داغ جگر گوشه تو  آن که افروخته سرو اِرم توست حسین  کمرت بعد ابوالفضل دگر راست نشد  شاهدم اشک تو و قدّ خم توست حسین  در ره عشق زدی گام و در این راه خطیر  طفل شش ماهه تو هم قدم توست حسین  بر سرافرازی اسلام و براندازی کفر  قهرمان خواهر تو، هم قسم توست حسین  آیه کهف که خواندی خبر پیروزی است  سر بر نیزه بلندت عَلم توست حسین 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کرده ام نذر که عمری ز غمت گریه کنم آه از دل کشم و از المت گریه کنم گر دل سوخته ای لطف به من کرده خدا بهر آن ست که سوزم ز غمت گریه کنم گاه در ماتم تو بر سر و بر سینه زنم گاه بنشینم و زیر علمت گریه کنم منم آن سائل درمانده که با دست تهی در دل شب به امید کرمت گریه کنم به غبار حرم کرببلایت سوگند دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم کاش آئی دم مردن به سر بالینم تا نهم صورت خود بر قدمت گریه کنم همه شب گفت "وفائی" سر سجاده اشک کی شود در حرم محترمت گریه کنم 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما اشک را ز پاکي مادر گرفته ايم اين زندگي ز چشمه ي کوثر گرفته ايم اذن ورود ما به بهشت خداست اشک ما از بهشت هديه فراتر گرفته ايم اشک غم حسين بُود، خود بهشت ساز ما بعد روضه زندگي از سر گرفته ايم آنکه شنيد نام حسين و نريخت اشک دوري از او به امر پيمبر گرفته ايم ما در کفن ز تربت او نور مي بريم رزق سفر ز خاک همين در گرفته ايم ما بي حسين پست ترينِ خلايقيم با نام اوست رتبه ي برتر گرفته ايم ما در ميان روضه ي او تحت قُبه ايم حاجات خود به روضه مکرر گرفته ايم تا آب مي خوريم صدا مي زنيم حسين اين امر از سکينه ي اطهر گرفته ايم 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
منظر دلهای ماست کرببلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین یک نگه کربلا به بود از صد بهشت جنت اهل دل است صحن وسرای حسین دیدن باغ بهشت مژده به زاهد دهید زاهد وحور وقصور ما ولقای حسین تربت پاکش بود داروی هر دردمند دار الشفای خداست کرببلای حسین ملک سلیمان بود در نظرش بی بها انکه گدایی کند پیش گدای حسین هرکه رود کربلا بوسه به خاکش زند بشنود از قدسیان بانگ ونوای حسین چون به عزا خانه اش پانهی اهسته نه بال ملائک بود فرش عزای حسین خنده کنان می رود روز جزا دربهشت هرکه به دنیا کند گریه برای حسین 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما که حالا چنين زمين گيريم روزگاري در آسمان بوديم پر پروازمان که وا مي شد مي پريديم و بي نشان بوديم * خوب بوديم و خوب مي ديديم پاک بوديم و پاک مي رفتيم متديّن بدون بار گناه زير خروار خاک مي رفتيم * همه در زير سايه ي قرآن همه مشغول زندگي بوديم لحظه هاي جواني خود را در مناجات و بندگي بوديم * بر سر شانه هايمان هر شب کيسه هاي کريم مي برديم نان افطار سفره هامان را از براي يتيم مي برديم * لقمه ناني که بود مي خورديم کي به فکر غذاي فردا بود اهل از خود گذشتگي بوديم دلمان دل نبود دريا بود * هر شب جمعه کنج خانه مان سر سجاده ي دعا بوديم با همان ذکر السلام عليک زائر صحن کربلا بوديم * هر کجا خيمه مي زديم با خود کوله بار اميد مي برديم شاد بوديم از اينکه هر لحظه روي شانه شهيد مي برديم * ناگهان بين ناگهاني ها پاي شيطان به خانه ها وا شد عطر سجاده هايمان هم رفت جبرئيل از کنارمان پا شد * ناگهان بين ناگهاني ها باد آمد بهارمان را برد بوي پرواز رفت و همراهش بوي آغوش يارمان را برد * کم کم از ذکر حق که دور شديم روزي آسمان مان کم شد مي دويديم از پي دنيا ولي از سفره نانمان کم شد * کاروان رفت و عده اي رفتند عده اي بين چاه افتادند عده اي در مسير خود ماندند عده اي بين راه افتادند * عده اي رفته و شهيد شدند عده اي بي بها عزيز شدند عده اي تا خدا سفر کردند عده اي هم اسير ميز شدند * از دل زندگي ما بوي عمر بي استفاده مي آيد از سر سفره هاي ما حالا بوي خمس نداده مي آيد * اي شهيدان راه عشق و وفا خوش به حال شما و بال شما پيش ارباب ياد ما هستيد؟ منم و غبطه ي وصال شما * بايد اين روزهاي پاييزي يک نفر با بهار برگردد از براي نجات اين دنيا وارث ذولفقار برگردد * با هزاران اميد مي گويم آفتابا امام ما برگرد يا ابالغوث يا اباصالح جان زهرا تو را خدا برگرد * 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یادمان باشد که تنها متن و شعری در شنونده تاثیر می گذارد که گوینده با آن شعر و متن ارتباط قلبی برقرار کرده باشد و به اصطلاح با آن شعر و متن (خاطره)داشته باشد. 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن بعد از این خوب تر است جای صفاتی مثل سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن زائری در وسط صحن غریب الغربا دید تا گنبد زیبای حرم، گفت حسن... تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم چشم خیس و مژه ی رفتگرم گفت حسن قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن پایه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود آیه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک شب جمعه حرم بودم و سرگرم حسین(ع) یک نفر گفت حسن(ع) کل حرم ریخت به هم روضه‌خوان گفت حسن(ع)، مادر و کوچه، سیلی تا یکی گفت، نزن کل حرم ریخت به هم 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7