حــرفـی نـزدم مـن بـجــز از نـقــطه ی خــالـــت
پر شـد دو سـه دفـتر ولـی از وصف جمـالت
یوسف کده شـدمصردل ازحسن تو ای گل
مـــریـــم کـــده ای ســـر زده از بــاغ خــیــالـت
افـشان هـمــه جـا رایحه ی زلـف تـو گـویـــا
وا شــد گــره تـازه ای از گــوشــه ی شــالــت
گـردیـده بــه دور سـر تـو کـعبه و کـرده سـت
مـــحــراب دعــا ســجـده بــه ابـــروی هـــلالت
در پای تــو دل در پی دل ریخت چه آسان
چـون اشـک تر از جــاری چــشــمــان زلالت
درگـوشـه ی فنــجان دلـم لـکه عشق است
عیــسـی نــفســی ســر زده از نـیــت فــالــت
#حمیدرضا_عبدالهی
#فسا
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
من این مراد ببینم به خود که نیمه شبی
به جای اشک روان ، در کنار من باشی؟
#حافظ
@shearvdastan
"بس که همیشه در غمت فکر محال میکنم
هجر تو را ز بیخودی وصل خیال میکنم"
#محتشم_کاشانی
#شب_نوشت
@shearvdastan
به چشمِ من که اگر
زندهام
بخاطرِ توست...
تمامِ
اهلِ جهان مُردهاند اِلا تو...!
#هوشنگ_ابتهاج
@shearvdastan
سینه ام این روزها بوی شقایق میدهد
داغ از نوعی که من دیدم تو را دق میدهد
او که اخمت را گرفت و خنده تقدیم تو کرد
آه را می گیرد از من جاش هق هق میدهد
برگهایم ریخت بر روی زمین؛ یعنی درخت
خود به مرگ خویشتن رای موافق میدهد
چشمهایت یک سوال تازه می پرسد ولی
چشمهایم پاسخت را مثل سابق میدهد
زندگی توی قفس یا مرگ بیرون از قفس
دومی چون اولی دارد مرا دق میدهد
#کاظم_بهمنی
@shearvdastan
من و ز کوی تو رفتن؟ زهی خیال محال
که دام زلف تو هرگز مرا رها نکند...
#ادیب_نیشابوری
@shearvdastan
لـب گلـدان تــرک خــورده ی ایــوان تـو مـن
سبـز مـی رویـم از انـدیشه ی بــاران تـو مـن
وحـی نـازل شـده از طره ی گیسـوی تـو بـاز
سوره ی نوری و در آیه ی چشمـان تو مـن
بـــوی انـگـور نــدارد دگـر آن ریــشــه ی خـاک
زرد مـی ریـزم از آن شـاخه ی لرزان تو مـن
نیـمی از چـشـم تــرم ریـخت به پای دل تـو
بـه فـدای سـرت ای نیـمـه ی پنهان تو مـن
چـشـم بـر گردش پـیـمـانـه نـدارم کــه شدم
مست آغـوش تــو و ســاغرچشمان تو مـن
واژه پـــرداز لب و خــال و خـــط روی تــو ام
شعر می بـافم از آن زلف پـریشان تو من
بـر سـر مـحمل نـازی و دل آرامـی و خوش
از پـی قـافـله هـا بـی سر و سامان تو من
خواستی دل بکنی ازمن و دیدی که هنوز
از مـیان هـمه دلبسـته و خـواهان تو من
#حمیدرضاعبدالهی
#فسا
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
#شهریار
@shearvdastan
هر نالهای که عاشق بیمار میکشد
آتش به سینههای گرفتار میکشد
گفتم که مختصر بنویسم فراق چیست
اما همیشه کار به طومار میکشد
سنگم مزن! که شیشهی شفاف قلب من
حتی نوازشی شود، آزار میکشد
باور نداشتیم که این قهرِ بیدلیل
بین من و تو یکشبه دیوار میکشد
یک عمر گریه راه به جایی نبرد و حال
چشمی که نیست، حسرت دیدار میکشد
#حسین_دهلوی
@shearvdastan
شیرین دهنی که از لبش جان میریخت
کفرش ز سر زلف پریشان میریخت
گر شیخ به کفر زلف او ره میبرد
خاک ره او بر سر ایمان میریخت
#ابوسعید_ابوالخیر
#شب_نوشت
@shearvdastan
عرق بر چهرهی خوبان عجب کیفیتی دارد
گل مهتاب را در صبح چیدن آرزو دارم...
#نظام_الملک_آصف
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan