eitaa logo
شعر و داستان
1.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
79 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
اولین بار قرار بود ایستگاه راه آهن ببینمش از قطار که پیاده میشدم وجودم سرشار از شوق بود چشمانم تابلو ( راه آهن ) را صورتی میدید، میخواستم پله های مترو را پرواز کنم خب مدتی بود به قول شما عاشق شده بودم.. میدانی مرحله بعد عشق چیست؟ جنون، یعنی چه؟ یعنی حال و روز من از آن دیدار سالها میگذرد و من هر بار از انجا می‌گذرم تابلو ایستگاه نبودنش را به رخم میکشد می ایستم قطره اشک کنار چشمم را پاک میکنم گلویم را صاف میکنم و پله ها را بالا میروم چشمانم را می‌بندم بوی عطرش را حس میکنم کنارم ایستاده دم گوشم میگوید: تو مترو بهت نگفته بودم که دوست دارم؟
ما بر سر آن كوچه كه افتاد گذارت يك شهر گواه است كه مردانه نشستيم! @shearvdastan
هر شبی روزی و هر روز زوالی دارد شب وصل من و معشوق مرا آخر نیست
آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشم احساس سوختن به تماشا نمی‌شود @shearvdastan
می‌رفتند، و به‌ نظر دو کارگر یا پیشه‌ور بودند. یکی می‌گفت: -قسمت همین بود. دیگری جواب می‌داد: -من، برادر، اعتقاد به قسمت ندارم. قسمت در همت است. -همت، اگر هم باشد، از قسمت است. جوانکی دانشجو از راه رسید و با لحنی قاطع گفت و رفت: -قسمت جز همت اجتماع نیست. 📚 نقش پرند @shearvdastan
يک آمدنِ بعید یعنی تو صد پنجره انتظار یعنی من... @shearvdastan
پدرم خواست که فرزند مطیعی باشم شعر پیدا شد و من آنچه نباید شده ام زنده یاد
من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم @shearvdastan
آید وصال و هجر غم انگیز بگذرد ساقی بیار باده که اين نیز بگذرد ای دل به سرد مهری دوران صبور باش کز پی رسد بهار چو پاییز بگذرد
تفاوت های ریزی داشت ، این لبخند و آن لبخند که با آن خنده دل می بُرد و با این خنده دل می کَند! @shearvdastan
تنها به غمم تسکين، بخشد غزلِ حافظ آنجا که چه زيبا گفت: "داد از غمِ تنهايی" @shearvdastan
گنجایش دیگری ندارد دل من همچون قدح شراب لبریز توأم @shearvdastan
تو كیستی... كه من این‌گونه بی تو بی‌تابم شب از هجوم خیالت نمی‌برد خوابم...! @shearvdastan
با اجازه غزلى تازه فدايت كردم بر سر سجده نه در شعر, دعايت كردم با اجازه ز همه دست كشيدم امشب و تو را از وسط جمع سوايت كردم با اجازه ز تو و چشم و لبت مى گويم چه كنم دست خودم نيست هوايت كردم با اجازه تو طبيبى و منم باز مريض تو بزن بوسه بگو باز دوايت كردم با اجازه به خيالات خودم مى پيچم مثلا بودى و اين بار صدايت كردم با اجازه ز شما و بى اجازه ز همه بوسه بر شعر زدم باز دعايت كردم @shearvdastan
همه گفتند مرو، دیدم و نشنیدمشان مثل این بود به یک رود بگویند: ‌بایست پارالمپیک
ما چشم خویش را به تأمل گشوده ایم دنیا برای گوشه نشینان عجیب نیست
❤️ غزل جدیدی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با عنوان «شرح حال» منتشر شد  📝 «شرح حال» گامی به راه و گامی در انتظار دارم سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی سیلم که هستی خود از کوهسار دارم سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم ▫️سیدعلی خامنه‌ای 🔹️ رهبر انقلاب در نوروز امسال و در جریان محفل شعرخوانی شاعران، یک بیت از این غزل را خوانده بودند. @shearvdastan
من بریدم دل ز تو... اما خدایی جانِ من! سر به بالین می نهی، دردی نداری در دلت؟ @shearvdastan
رو به روى آفتابِ روى تو ذرّه ام، گردم، غبارم هيـچ ... هيـچ ....!! @shearvdastan
خوش به حال من و دریا و غروب و خورشید و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید @shearvdastan
دل چو خون گردید بی‌حاصل بود تدبیرها کاش پیش از خون‌ شدن دل از تو برمی‌داشتم @shearvdastan
شاعران را شب کند شاعر وگرنه روزها کاسب و علامه و معمار و بنا میشوند @shearvdastan
شب غم تو نیز بگذرد ولی در این میان دلی ز دست میرود... @shearvdastan
چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر قربان آن گلی که مرا خوار کرده است @shearvdastan
ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم.... @shearvdastan