فرصتی نیست تو را دیده ی بارانی من
دل به دریا بزن ای ابری توفانی من
خاطر جمع تو اند این همه آیینه و آه
تا نبارد شب و غربت به پریشانی من
آسمان فرصت پرواز بلندی ست هنوز
پشت چشمان فرو بسته ی زندانی من
تا در آیینه بخوانم پس از این جاده کجاست
خط یک عمر شکسته است به پیشانی من
گله از هیچکسی نیست در این آبادی
جز خودم کیست مگر باعث ویرانی من
خوب من! چشم بچرخان و بهاری بتکان
مثل خورشید، بر این خواب زمستانی من
#ناصر_فیض
@shearvdastan
.
ای که گفتی عـشــق را
از یاد بردن سخت نیست؛
عشـق را شاید،
ولی هرگز مــرا نشناختی....
@Shearvdastan
بار عشقت بر دلم باری خوش است
کار من عشق است و این کاری خوش است
#امیر_خسرو_دهلوی
به یاد کاپشن صورتی لوازم تحریر #ایرانی_بخریم
@shearvdastan
بـــر لــب دمــــادم مــی بــــرم نـــام تــو را امـشب
بـــایـــد بـمــانــد بــیــن مـــا ایــن مـــاجــرا امــشب
از شـــوق تــو بـــر هـم نــهـــادم پـلــک هـایـم را
امــا بــــه خـواب مــن نــمــی آیــی چـرا امـــشب
از ایـــن کـــویـــر ســرد بــاران خــورده مـی دانم
مـی افــتــم از ابــــر نـــــگاه تــــــو جــــدا امــــشـب
پـیداسـت حـال مــن دگرگون است از دیشب
از بــس کـشیـدم رنــج عــالـم بـی تـو تا امشب
از ایـن هـیـاهــوی شـــلوغ کـــوچــه هــا بـــگــذر
تــــا خــلـــوت آئـیــنـه هــا بـــا مـــن بــیـا امــشب
داری کمان هردم به سویم میکشی ای کاش
مــی کـرد یــک بــار دگـر چشـمت خطا امـشب
دلخـوش بـه سـو سویی ز رویت بودم امـا کو
گـم گـشته شـایـد مـاه مـن درسـایـه ها امشب
هـرشـب ز چـشم مست تو گفتم ،نمی دانـم
مـن بـی غزل سـر مـی کنـم اینجا چـرا امـشب
هــرشــب صــدای نــالــه مـی آمـــد ز مــن ،امـ.ا
افــتـاده نــی از دســتِ سـردم بـی صدا امشب
گـرچـه بلنـد اسـت همچو گـیسوی تو امــا مـن
مـی خـوانـمـش ایــن قـصـه را تـا انتـها امـشب
از عشـق دیگـر همـچـو مــن حـرفی نخواهد زد
هــرکــس بـــه درد بــی دوا شــد مبــتلا امـــشب
دراین سـکوت سرد و این بن بست بی فـرجـام
مــن مــی بـــرم دل را نـمـی دانـم کـجـا امـشـب
بــایـدچو هر شب سـر زنـد ماه من از چشمت
چــون آ یـنـــه داری اگــر لـطـفی بــه مــا امـشـب
مــا لیـلـی و مـجـنــون و تنـهــا کـوره راه عشــق
راهـــی نـــمـی مــانـــد بــرای مــا دو تــا امــشــب
#حمیدرضا_عبدالهی
از فسا
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
میکشم هر شب خیالت را در آغوش دلم
اینچنین من کودک دل را تسلی میدهم...
#فهیمهمنصوری
#شب_نوشت
@shearvdastan
کافیست یک نظر چہ نیازے بہ گفتُ گوست
از چشم تــو علیک وَ از دل سلام مـــــا
#علےفرزانهموحدی
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهای جنگل در حال سوختن...
#فاضل_نظری
@shearvdastan
نمِ باران نشسته روی شعرم... دفترم یعنی!
نمیبینم تو را ابریست در چشم تَرم یعنی
سرم داغ است و یک کوره تبم، انگار خورشیدم
فقط یکریز میگردد جهان دورِ سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میلهها ماندم
تمام هستیام نابود شد، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟
اگر ده سال بر میگشتم از امروز میدیدی
که من هم شور دارم عاشقی را از بَرَم یعنی
تنِ تو موطِن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه میماند به جا؛ خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود، خوبم... بهترم یعنی!
#مهدی_فرجی
@shearvdastan
نشان دادند روی عرش حق ، نورالهدی اینجا
که بیش از کعبه می گردند دنبال خدا اینجا
به دور این حرم هر چیز دارد غسل پاکی را
کند تطهیر ، ناپاکیِ دل ها را هوا اینجا
امامِ جامعه اینجاست بردارید مضمون را
نجف مشهد مدینه کاظمین و کربلا اینجا
حسن دارد حرم اینجا ، ولی مظلوم مظلوم ست
که بیش از ناله دارد ، گریه های بی صدا اینجا
چه زهری بود که تاثیرش از شمشیر بدتر بود
که از داغیِ جسمش ، گرم مانده خاک ها اینجا
اگر چه در حرم فرزند و بابایند پیش هم
نباشد اربا اربایی جوان ، پایین پا اینجا
حامد آقایی
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
@shearvdastan
سکوت خستهات یک حنجره فریاد میخواهد
صدایت زخم خورد از خنجر بیهمصداییها
#رضا_قاسمی
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
@shearvdastan
از صبح پردهسوز خدایا نگاه دار
این رازها که ما به دل شب سپردهایم
#صائب_تبریزی
#شب_نوشت
@shearvdastan
پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
@shearvdastan
باد صبحی به هوایت ز گلستان برخاست
که تو خوشتر ز گل و تازهتر از نسرینی
#حافظ
@shearvdastan
ز نالهام دلِ کوه آنچنان به درد آمد
که من خموش شدم، او هنوز مینالید
#خضری_لاری
@shearvdastan
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دور و تنها، تنها به جرم اینکه:
او سرسپرده میخواست من دل سپرده بودم
یک عمر می شد آری در ذرهای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم
در آن هوای دلگیر وقتی غروب میشد
گویی به جای خورشید من زخم خورده بودم
وقتی غروب می شد وقتی غروب میشد
کاش آن غروبها را از یاد برده بودم
#محمدعلی_بهمنی
@shearvdastan
تاج زیباۍ ولایت به شما مےنازد
علے آن شاه هدایت به شما مےنازد
مهدۍ فاطمه اۍ منتقم خون حسین
تو امامے و امامت به شما مےنازد..
عید ولایت و امامت مبارک
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#ارسالی
چــرا گــذر نـمــی کـنـی شـبــی از ایـن کــنـاره هـا
بـیـــا خودی نشان بـده ، بــه حـرمت ستاره هـا
منـم کـه شـعله می کشم همیشه از فـراق تـو
بـیــا فــرو نـشــان دمــی ، تــو از دلـم شـراره هـا
بــه شــوق دیــدن رخـت شــمـرده ام یـکـی یـکـی
در این سـکوت سـرد ره، عـبـور ایـن سـواره ها
من از تو دل نـمیکـنـم ، در ایــن مسیر پرخطر
بـه جان من خورد اگر،هماره سنگ خاره ها
اشــاره مـی کـــنــد بـــه مــن نــگـاه آسـمــانـی ات
مرا ببـخش اگـر که مـن نـدیـدم ایـن اشاره ها
گــزاره هـای بـــودنـت یـکــی دو تــا نــبــود و مــن
چــرا نــظر نـــمـی کــنـم به ایــن هــمــه گــزاره هـا
ببیـن که قـد کشـیــده ام بـــه قـامـت قــیـام تـو
اگـرچــه قــد مـن نـبـود بــه قـدرِ ایـن قـــواره هـا
به دادرس رسیده ام من هرغزل که خوانده ام
بــه داد مـن رسیــده انـد ،هـمیـشه استخـاره هـا
#حمیدرضا_عبدالهی
ازفسا
#ارسالی_شاعر_محترم
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
@shearvdastan
هزار درد فرستادیم به جان، لیکن
چو آمدی، همه آن دردها دوا کردی
#شهریار
@shearvdastan
بسته را چون میبری قاصد! زبانی هم بگو:
بسته را آهسته بگشا، دل در آن پیچیدهام...
#کلیم_کاشانی
#ارسالی
شرمندهام که همت آهو نداشتم
شصت و سه سال راه به این سو نداشتم
اقرار میکنم که من – این های و هوی گنگ-
ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم
جسمی معطر از نفسی گاه داشتم
روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم
فانوس بخت گمشدگان همیشهام
حتی برای دیدن خود سو نداشتم
وایا به من که با همهی هم زبانیام
در خانواده نیز دعاگو نداشتم
شعرم صراحتیست دلآزار، راستش
راهی به این زمانهی ناتو نداشتم
نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است
باور نمیکنید که کندو نداشتم؟!
میشد که بندگی کنم و زندگی کنم
اما من اعتقاد به تابو نداشتم
آقا شما که از همهکس باخبرترید
من جز سری نهاده به زانو نداشتم
خوانده و یا نخوانده به پابوس آمدم؟
دیگر سوال دیگری از او نداشتم
#محمدعلی_بهمنی
@shearvdastan
نخواهیم آن تبسّم را که هرکس آرزو دارد
هلاکِ چین ابرویی اگر مخصوصِ ما باشد...
#میرزاصالح_منشی
#شب_نوشت
@shearvdastan
جز رایحهی یاد غمت، یارترین کیست..؟
از عشق تو جز من، که خودآزارترین نیست..
ای علتِ آبادی و ویرانی جانم،،
جز حسرت تو، بر دلم آوارترین چیست..؟
#نگار_حسینی
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
جز وصف پیش رویت در پشت سر نگویم
رو کن به هر که خواهی گل پشت و رو ندارد
#شهریار
@shearvdastan
اشکم ولی به پای عزیزان چکیدهام
خارم ولی به سایهٔ گل آرمیدهام
با یاد رنگ و بوی تو ای نو بهار عشق
همچون بنفشه سر به گریبان کشیدهام
چون خاک در هوای تو از پا فتادهام
چون اشک در قفای تو با سر دویدهام
من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش
از دیگران حدیث جوانی شنیدهام
از جام عافیت می نابی نخوردهام
وز شاخ آرزو گل عیشی نچیدهام
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریدهام
ای سرو پای بسته به آزادگی مناز
آزاده من که از همه عالم بریدهام
گر میگریزم از نظر مردمان رهی
عیبم مکن که آهوی مردمندیدهام
#رهی_معیری
@shearvdastan
باریده مگر نمنم نام تو به شعرم؟
باران ترنم شدهام در خودم امشب
#قیصر_امین_پور
#شب_نوشت
@shearvdastan