eitaa logo
شعر و داستان
1.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
79 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
و غزلی دیگر از این شاعر عزیز👇 مثل آن چایی که می‌چسبد به سرما بیشتر با همه گرمیم با دل‌های تنها بیشتر درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر هر شبِ عمرم به یادت اشک می‌ریزم ولی بعدِ حافظ خوانیِ شب‌های یلدا بیشتر رفته‌ای اما گذشتِ عمر تأثیری نداشت من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ‌تر بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: عاشقم خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر
["عشق" آن پیچکِ وحشیست که بر قامتِ دل تنگ می پیچد و می پیچد و می‌ خشکاند...!] @shearvdastan
سنگینی بی بال و پری قست ما شد از بس نپریدیم قفس عادت ما شد جز وقت تماشا قفسم را نگشودی اینجا کِه به جز آینه هم صحبت ما شد؟ یاران همه از لطف تو یک جرعه چشیدند از جام تو خالی شده اش قسمت ما شد آبادی ات ارزانیِ شهری شده اما ؛ با سایه ات همراه شدن حسرت ما شد لطفت نرسید از در و اندوه دو عالم باری به سر شانه ی کم طاقت ما شد اشکیم اگر از گوشه ی چشمانِ تو رفتیم در پای تو افتادن ما "شوکت" ما شد @shearvdastan
♡ آقا می‌خواهید همسر انتخاب کنید ببینید چه کسی را می‌خواهید انتخاب کنید. این کسی که دارید انتخاب می‌کنید پس‌فردا باید بهش رحم کنید. بهش می‌توانی رحم کنی یا نه؟ و او می‌تواند به شما رحم بکند یا نه؟ خانواده محلّ رحم کردن است. اعضای یک خانواده، یک زوج بخواهند مچ همدیگر را بگیرند جفتشان بیچاره هستند، بدبخت هستند. هر کی بیشتر مچ بگیرد ته جهنّم است جایش. من خیال شما راحت کنم. جهنّم را گذاشتند برای زن و شوهری که با عیب‌های هم آشنا شدند، حالا هی مچ همدیگر را می‌گیرند. • استادپناهیان @shearvdastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﴾﷽﴿ : هرکه را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و آمرزنده او خواهد بود. 👏🌹 @shearvdastan
شعر و داستان
﴾﷽﴿ #پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله_وسلم: هرکه را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و
همیشه بوده فقط لطف، کار فاطمه ها که بوده ایل و تبارم دچارِ فاطمه ها عجب نباشد اگر قم شده دری ز بهشت بهشت بوده چو در انحصارِ فاطمه ها.، @shearvdastan
این دان که زِ دوست ترت میدارم ... 🍃🍃🌸🌸 @shearvdastan
گاهی باید خودت را برداری و بیندازی ته کوله پشتی ات و برای دویدن به دور از خانه بروی گاهی فضای خانه برای دویدن فکرهایت کوچک می شود... @shearvdastan
There is always a big place for you in my heart همیشه یه جای بزرگی از قلبم متعلق به توست.😘❤️😍 @shearvdastan
شعر و داستان
There is always a big place for you in my heart همیشه یه جای بزرگی از قلبم متعلق به توست.😘❤️😍 #بیو
Sənin üçün ürəyimdə həmişə böyük bir yer var همیشه یه جای بزرگی ازقلبم متعلق به توست😍 اینم 😉 @shearvdastan
در مسیر بـــــاد بمان تا "مهربانی ات " تسخیر ڪند... این شهرِ پـــر از "بیهودگی" را @shearvdastan
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد غزل و عاطفه و روح هنرمندش را از رقیبان کمین کرده عقب می ماند هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر هر که تعریف کند خواب خوشایندش را مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد مادرم تاب ندارد غم فرزندش را عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو به تو اصرار نکرده است فرایندش را قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید بفرستند رفیقان به تو این بندش را منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را 🍃🍃🌸🌸 @shearvdastan
ما بی تو‌خسته ایم تو‌بی ما چگونه ای؟؟؟ 🍂🍂🍂🥀🥀 @shearvdastan
- خسته نمیشی انقدر دوسش داری؟ + مثل این میمونه که من ازت بپرسم خسته نمیشی انقدر نفس میکشی؟! @shearvdastan
4_6010414578763040262.mp3
1.33M
خدایا ضعیفم و کوچك :)!🌱 @shearvdastan
شعر و داستان
ما بی تو‌خسته ایم تو‌بی ما چگونه ای؟؟؟ 🍂🍂🍂🥀🥀 #دستخط #خودکار @shearvdastan
رفتنش نقطہ ے پایان خوشے هایم بود.. دلم از هر چہ و هرڪس ڪہ بگویے سیر است... 🍂🍂🥀🥀 @shearvdastan
♥️ بخند کـه خندۀ تـو، دم مسیحایي ست کـه زنده می‌کند مـن مرده را ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎@shearvdastan
از هست و نیست به شوق میشد گذشت، امانمیگذاشت... 🍃🍃🌸🌸 @shearvdastan
‌‌🍂 فصلی بینِ تابستان و پاییز وجود دارد به اسمِ "فصلِ آرزوهایِ نرسیده" هرچقدر در تابستان دست هایت را برای رسیدنشان بلند میکنی و درنهایتِ تلاشهایِ بی شمارَت؛ بهشان نمیرسی. در پاییز تاوانِ خاطره هایش را با درد پس میدهی... ‌ 🍃🍃🌸🌸 ‌ @shearvdastan
دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست و آتش چهره بدین کار برافروخته بود گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم که نهانش نظری با من دلسوخته بود کفر زلفش ره دین می‌زد و آن سنگین دل در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود @shearvdastan
همیشه که صبح شعر نمیخواهد!... یک وقت‌هایی تو را ميخواهد فقط تو را 🌱🍃🍃🌸🌸 @shearvdastan
شعر و داستان
همیشه که صبح شعر نمیخواهد!... یک وقت‌هایی تو را ميخواهد فقط تو را #صبح‌بخیر 🌱🍃🍃🌸🌸 @shearvdastan
مگر نمی‌گویی که، هر آدمی یک بار عاشق می‌شود !؟ پس چرا، هر صبح که چشم‌هایت را باز می‌کنی؛ دل می‌بازم باز ...؟! 😍😍😍❤️❤️❤️ @shearvdastan