و غزلی دیگر از این شاعر عزیز👇
مثل آن چایی که میچسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم با دلهای تنها بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غمها خوشیم
قالی کرمان که باشی میخوری پا بیشتر
بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار
زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر
هر شبِ عمرم به یادت اشک میریزم ولی
بعدِ حافظ خوانیِ شبهای یلدا بیشتر
رفتهای اما گذشتِ عمر تأثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر
زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلختر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر
هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر
بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: عاشقم
خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر
["عشق" آن پیچکِ وحشیست که بر قامتِ دل
تنگ می پیچد و می پیچد و می خشکاند...!]
@shearvdastan
سنگینی بی بال و پری قست ما شد
از بس نپریدیم قفس عادت ما شد
جز وقت تماشا قفسم را نگشودی
اینجا کِه به جز آینه هم صحبت ما شد؟
یاران همه از لطف تو یک جرعه چشیدند
از جام تو خالی شده اش قسمت ما شد
آبادی ات ارزانیِ شهری شده اما ؛
با سایه ات همراه شدن حسرت ما شد
لطفت نرسید از در و اندوه دو عالم
باری به سر شانه ی کم طاقت ما شد
اشکیم اگر از گوشه ی چشمانِ تو رفتیم
در پای تو افتادن ما "شوکت" ما شد
#پژمان_صفری
@shearvdastan
♡
آقا میخواهید همسر انتخاب کنید ببینید چه کسی را میخواهید انتخاب کنید. این کسی که دارید انتخاب میکنید پسفردا باید بهش رحم کنید. بهش میتوانی رحم کنی یا نه؟ و او میتواند به شما رحم بکند یا نه؟ خانواده محلّ رحم کردن است. اعضای یک خانواده، یک زوج بخواهند مچ همدیگر را بگیرند جفتشان بیچاره هستند، بدبخت هستند. هر کی بیشتر مچ بگیرد ته جهنّم است جایش. من خیال شما راحت کنم. جهنّم را گذاشتند برای زن و شوهری که با عیبهای هم آشنا شدند، حالا هی مچ همدیگر را میگیرند.
• استادپناهیان
@shearvdastan
﴾﷽﴿
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله_وسلم:
هرکه را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و آمرزنده او خواهد بود.
#روز_دختر_مبارک 👏🌹
@shearvdastan
شعر و داستان
﴾﷽﴿ #پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله_وسلم: هرکه را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و
همیشه بوده فقط لطف، کار فاطمه ها
که بوده ایل و تبارم دچارِ فاطمه ها
عجب نباشد اگر قم شده دری ز بهشت
بهشت بوده چو در انحصارِ فاطمه ها.،
#فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@shearvdastan
گاهی باید
خودت را برداری
و بیندازی ته کوله پشتی ات
و برای دویدن
به دور از خانه بروی
گاهی فضای خانه
برای دویدن فکرهایت
کوچک می شود...
#امیر_علی_محتشم
@shearvdastan
There is always a big place for you in my heart
همیشه یه جای بزرگی از قلبم متعلق به توست.😘❤️😍
#بیو
@shearvdastan
شعر و داستان
There is always a big place for you in my heart همیشه یه جای بزرگی از قلبم متعلق به توست.😘❤️😍 #بیو
Sənin üçün ürəyimdə həmişə
böyük bir yer var
همیشه یه جای بزرگی ازقلبم متعلق به توست😍
اینم #ترکیش😉
@shearvdastan
در مسیر بـــــاد بمان
تا #بــــوے "مهربانی ات "
تسخیر ڪند...
این شهرِ پـــر از "بیهودگی" را
@shearvdastan
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
#کاظم_بهمنی
🍃🍃🌸🌸
@shearvdastan
- خسته نمیشی انقدر دوسش داری؟
+ مثل این میمونه که من ازت بپرسم
خسته نمیشی انقدر نفس میکشی؟!
@shearvdastan
4_6010414578763040262.mp3
1.33M
خدایا ضعیفم و کوچك :)!🌱
#شهید_چمران
@shearvdastan
شعر و داستان
ما بی توخسته ایم توبی ما چگونه ای؟؟؟ 🍂🍂🍂🥀🥀 #دستخط #خودکار @shearvdastan
رفتنش
نقطہ ے پایان خوشے هایم بود..
دلم از هر چہ و هرڪس
ڪہ بگویے سیر است...
🍂🍂🥀🥀
@shearvdastan
♥️
بخند
کـه خندۀ تـو،
دم مسیحایي ست
کـه زنده میکند مـن مرده را
@shearvdastan
از#خیر هست و نیست #دنیا به شوق #دوست
میشد گذشت،#وسوسه امانمیگذاشت...
🍃🍃🌸🌸
#عکسنوشته
#فاضل_نظری
@shearvdastan
🍂
فصلی بینِ تابستان و پاییز وجود دارد
به اسمِ "فصلِ آرزوهایِ نرسیده"
هرچقدر در تابستان دست هایت را
برای رسیدنشان بلند میکنی
و درنهایتِ تلاشهایِ بی شمارَت؛
بهشان نمیرسی.
در پاییز تاوانِ خاطره هایش را
با درد پس میدهی...
#فرگل_مشتاقی
🍃🍃🌸🌸
@shearvdastan
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
جامهای بود که بر قامت او دوخته بود
جان عشاق سپند رخ خود میدانست
و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود
دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت
الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود
#حافظ
@shearvdastan
همیشه که صبح شعر نمیخواهد!...
یک وقتهایی تو را ميخواهد
فقط تو را
#صبحبخیر
🌱🍃🍃🌸🌸
@shearvdastan
شعر و داستان
همیشه که صبح شعر نمیخواهد!... یک وقتهایی تو را ميخواهد فقط تو را #صبحبخیر 🌱🍃🍃🌸🌸 @shearvdastan
مگر نمیگویی که،
هر آدمی یک بار عاشق میشود !؟
پس چرا،
هر صبح که چشمهایت را باز میکنی؛
دل میبازم باز ...؟!
😍😍😍❤️❤️❤️
@shearvdastan