eitaa logo
شعر و داستان🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
123 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @rEzA1996 ناشناس: https://abzarek.ir/service-p/msg/2222838
مشاهده در ایتا
دانلود
ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس کوچه های خاکی قلبم عبور کن آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن آقا بیا و روضه بخوان ، زینب (س) است و شام با اشک روضه قلب مرا هم بلور کن آقا بیا و روضه بخوان روضه ی عطش یادی ز مشک پاره و اشک و تنور کن صبر و قرار رفته ز دلهای عاشقان با دست عشق آتش دل را صبور کن راه نفس نمانده بیا ای گل امید اقا بیا و رنج و بلا را تو دور کن دجال های دشمن دین جلوه کرده اند چشمان فتنه های زمان را تو کور کن @shearvdastan  
بیا که آینه ی روزگار زنگاری ست بیا که زخمِ زبان های دوستان، کاری ست به انتظار نشستن در این زمانه ی یأس برای منتظران، چاره نیست؛ ناچاری ست به ما مخند اگر شعرهای ساده ی ما قبول طبع شما نیست؛ کوچه بازاری ست چه قاب ها و چه تندیس های زرّینی گرفته ایم به نامت که کنج انباری ست! نیامدی که کپرهای ما کلنگی بود کنون بیا که بناهایمان طلاکاری ست به این خوشیم که یک شب به نام تان شادیم تمام سال اگر کارمان عزاداری ست نه این که جمعه فقط صبح زود بیدارند که کار منتظرانت همیشه بیداری ست به قول خواجه ی ما در هوای طرّه ی تو «چه جای دم زدن نافه های تاتاری ست؟» @shearvdastan
خواستم نزدیک تر باشم به آقایم نشد تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم بند ها را وا کنم از دست و پاهایم نشد ندبه های جمعه را هی خواب می مانم ببخش سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد ظاهراً ذکر تو را می گویم اما باطناً در میان عاشقانت باز هم جایم نشد راه دیدار تو اینبار از حرم شد باز، حیف خواستم تا محضر تو با سرم آیم نشد گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسن سر به خاک مقدمت ای یار می سایم، نشد دائماً می چرخم آقا جان به دور معصیت از دو چشم خیس تو هربار، پروایم نشد کربلایم دیر شد، دارم خجالت می کشم آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد؟ @shearvdastan
 عاشقی دردسری بود نمیدانستیم حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو سهممان بی خبری بود نمیدانستیم آب و جاروی در خانه ما شاهد بود از تو بر ما گذري بود نمیدانستیم اینهمه چشم به راهی نگرانم كرده عاشقی دردسری بود نمیدانستیم @shearvdastan
از روزها من جمعه ها را دوست دارم این جمعه های آشنا را دوست دارم هر صبح جمعه ندبه میخوانم برایت ازکودکی ام این دعا را دوست دارم #صبح_جمعه #اللهم_عجل_الولیک_الفرج @shearvdastan
غزل رهبرانقلاب برای امام زمان(عج) خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود ز دام خال سیاهش کسی رها نشود خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر" خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده خدا کند که به اخراج ما رضا نشود مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست خدا کند که مریضی من دوا نشود ز روزگار غریبم گشته است معلوم شفای ما به قیامت بجز رضا نشود… @shearvdastan
"جمعه دارد می رودشاید زیادت رفته است" در فراق هجرت ای جان،صبروطاقت رفته است بی وجودت آفتاب عالمم ،بس سالهاست باغ گلزاران این شیعه به غارت رفته است من همه چشمم به صبح جمعه ها وقت طلوع بی جمالت از دلم عطر و طراوت رفته است سیل اشکم تاسحر بنیادهستی برکند خون دل از دیدگان هر دم زیادت رفته است ما همه مجنون صفت در انتظارت سوختیم لیلی ما گوئیا امشب زیارت رفته است درره عشق تو جانا ما سرو تن باختیم جمله ی جان و دلم دریک اشارت رفته است شمع عمرم آب شد در انتظارت جمعه ها انتظارم با دعا بهر سعادت رفته است خیل عشاقند خوش با قبله ی حاجات تو بازهم دل به در کعبه به حاجت رفته است جمکرانم جمعه ها غرق دعا و پرسش است شاید این سیل دعایم به اجابت رفته است گرشودموعودت ای جان عرشیان در عیش و شور درپی امضایشان حکم ظهورت رفته است عاشق دیدار رویت در طریق و در ولاء گر بمیرد در بلاراه ولایت رفته است زرد شد چشم" ثمین" شب تا سحر در جمعه ها جمعه ها یک یک رود حاشا که یادت رفته است @shearvdastan
جمعه ها شرح دلم یک غزل کوتاه است که ردیفش همه دلتنگ تو ام می آید... #یکتا_رفیعی #صبح_جمعه #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @shearvdastan
قرار بود که من، با قرار تر باشم در این هزار زمستان، بهار تر باشم قرار بود که در غارت شب وحشی ز انتظار سحر، انتظار تر باشم قرار بود که در کوچه های بودن تلخ برای آمدنت استوار تر باشم قرار بود که تنها تو را بخوانم و بس در این کویر، تو را دل سپارتر باشم قرار بود...وفا کردی و نکردم من چنین مباش که از خار، خوارتر باشم قسم به آمدن و عدل و صلح و لبخندت روا مدار کزین وامدارتر باشم @shearvdastan
چقدر حضرت دل، غصه جای ما خوردی چقدر طعن و کنایه برای ما خوردی نشسته ایم و فقط گریه می کنیم آقا چقدر خون دل از گریه های ما خوردی تو هر چه زخم که خورده دلت نه از اغیار از این خراب-دلِ بی وفای ما خوردی تو در مسیر ظهورت به هر طرف رفتی به سدّ محکمی از ادّعای ما خوردی گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی @shearvdastan
عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت... چشم بیمار شده تار شدن هم دارد... @shearvdastan
حل می شود شکوهِ غزل در صدای تو ای هرچه هست و نیست در عالم فدای تو هر شب به روز آمدنت فکر می کنم هر صبح بی قرارترینم برای تو بیدار می شویم از این خوابِ هولناک یک با نَفَسِ آشنای تو ای که می رسی و پهن می شود چون فرش، آسمانِ دلم زیر پای تو یک روز گرم و روشن و سرشار می شویم در خلسه ای که می وزد از چشم های تو روزی که با شروع کلام تو ـ مثل قند حل می شود شکوهِ غزل در صدای تو @shearvdastan