eitaa logo
شعر و داستان🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
123 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @rEzA1996 ناشناس: https://abzarek.ir/service-p/msg/2222838
مشاهده در ایتا
دانلود
بر پا بشود محشر کبری شب جمعه آید ز حرم نالۀ زهرا شب جمعه   یک هفته نگه داشته غم‌های دلش را تا لحظۀ دیدار پسر، تا شب جمعه   زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه   با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه   پیراهن خونی شده بر دست بگیرد آشفته شود عرش معلّا شب جمعه   مادر گرۀ معجر خود باز نموده در لحظۀ بوسیدن رگ‌ها شب جمعه   آن موی به هم ریخته که در پس در سوخت گردد ته گودال هویدا شب جمعه   این بوسه کجا! بوسۀ گودال کجا و یادی کند از زینب تنها شب جمعه @shearvdastan
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت بيا كه حيدرِ تنهاست ديده بر راهت چقدر منتظران تو بی صدا رفتند نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت به هر ديار، عزادار مادرند همه بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت قسم به خاک نشسته به چادر مادر سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت هنوز ناله مادر به گوش می آيد ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن شهيد سيلی اعداست ديده بر راهت كنار بستر غرق به خون مادرتان هنوز زينب كبراست ديده بر راهت ميانِ گودیِ مقتل حسين افتاده هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت به ناله های بُنَیَّ كنار آن گودال زنی كه غرقِ تماشاست، ديده بر راهت زمان كشتن لب تشنه آب می خوردند لباس های تنش را يكی يكی بُردند @shearvdastan
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی فکری به غیر فاطمه در سر نداشتی یادِ خدیجه می کنی و آه می کشی یعنی که تاب دوریِ همسر نداشتی بعد از غدیر و توطئه هایِ منافقین دلشوره جز غریبی حیدر نداشتی می خواستی سفارش حقِ علی کنی امّا چه فایده که تو یاور نداشتی عمری برای این که هدایت شوند خلق در سینه غیر یک دلِ مضطر نداشتی وقتی صدایِ فاطمه آمد که سوختم در عرش می شنیدی و باور نداشتی رفتی از این دیار وَ اِلّا به یک نفس تابِ صدایِ نالۀ دختر نداشتی مسمار داغ بود و لب از سینه بر نداشت آنجا مگر بهشت مُعطّر نداشتی پنجاه سالِ بعد مشخص شود چرا از روی سینه جسمِ حسین بر نداشتی وقتی عدو محاسن او را گرفته بود ز ره رسیدی عمّامه بر سر نداشتی زینب نیابتاً ز تو بوسید آن گلو زیرا که تابِ بوسه حنجر نداشتی شهادت پیامبر اکرم ص به همه مسلمانان جهان تسلیت باد @shearvdastan
شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر @shearvdastan
در کرم خانه حق سفره به نام است عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است بی حرم شد که بدانند همه مادری است ور نه در زاویه عرش مقام حسن است @shearvdastan