eitaa logo
شعر و داستان🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
125 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @rEzA1996 ناشناس: https://abzarek.ir/service-p/msg/2222838
مشاهده در ایتا
دانلود
نام بعضی نفرات رزق روحم شده است وقت هر دلتنگی سویشان دارم دست جرأتم می‌بخشد روشنم می‌دارد... #نیما_یوشیج @shearvdastan
‍ ای دریغا روزگار کودکی که نمی دیدم از این غمها، یکی فکر ساده، درک کم، اندوه کم، شادمان با کودکان دم می زدم ای خوشا آن روزگاران، ای خوشا! یاد باد آن روزگار دلگشا! گم شد آن ایام، بگذشت آن زمان خود چه ماند در گذرگاه جهان؟ بگذرد آب روان جویبار تازگی و طلعت روز بهار گریه ی بیچاره ی شوریده حال خنده ی یاران و دوران وصال بگذرد ایام عشق و اشتیاق سوز خاطر سوز جان، درد فراق شادمانیها، خوشیهای غنی وین تعصبها و کین و دشمنی بگذرد درد گدایان ز احتیاج عهد را زین گونه برگردد مزاج این چنین هر شادی و غم بگذرد جمله بگذشتند، «این هم بگذرد» @shearvdastan
🔸🔸🔸 در پیله تا به کِی بر خویشتن تنی ؟ « پرسید کرم را مرغ از فروتنی » تا چند منزوی در کنج خلوتی ؟ در بسته تا به کِی در محبس تنی ؟ در فکر رستنمَ . پاسخ داد کرم خلوت نشسته ام زین روی منحنی فرسود جان من از بس به یک مدار بر جای مانده ام چون فطرت دنی. همسال های من پروانگان شدند جسَتند از این قفس گشتند دیدنی یا سوخت جانشان دهقان به دیگدان جز من که زنده ام در حال جان کنی. در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ یا پَر برآورم بهرِ پریدنی اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی ! کوشش نمی کنی ؟ پرَی نمی زنی ؟ پا بنده ی چه ئی ؟ وابسته که ئی ؟ تا کی اسیری و در حبس دشمنی ؟ @shearvdastan
می‌تراود مهتاب می‌درخشد شب‌تاب نیست یک‌دم شکند خواب به چشم کس ولیک غم این خفته‌ی چند خواب در چشم ترم می‌شکند نگران با من استاده سحر صبح می‌خواهد از من کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را در جگر لیکن خاری از ره این سفرم می‌شکند نازک آرای تن ساق گلی که به جانش کشتم و به جان دادمش آب ای دریغا به برم می‌شکند دست‌ها می‌سایم تا دری بگشایم بر عبث می‌پایم که به در کس آید در و دیوار به هم ریخته‌شان بر سرم می‌شکند می‌تراود مهتاب می‌درخشد شب‌تاب مانده پای آبله از راه دراز بر دم دهکده مردی تنها کوله بارش بر دوش دست او بر در، می‌گوید با خود: غم این خفته‌ی چند خواب در چشم ترم می‌شکند @shearvdastan
در درون شهر کوران درد ها دارم زِ بینایی...! @shearvdastan
تو را من چشم در راهم... @shearvdastan
گَرَم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم تو را من چشم در راهم... @shearvdastan
چایت را بنوش نگران فردا نباش از گندم‌زار من و مشتی کاه می‌ماند برای بادها! @shearvdastan