eitaa logo
شعر و داستان
1.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
84 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 «ارسال اشعار» «انتقادات و پیشنهادها» ارتباط بدون ذکر نام شما: https://harfeto.timefriend.net/17368038386764
مشاهده در ایتا
دانلود
آغوش تو برای زمستان من بس است من زیر بار هیچ بهاری نمی روم @shearvdastan
در زمانِ ما خنده ارزان نیست. خنده از ته دل! تا بخواهی پوزخند و زهرخند و ریشخند اما یک خنده‌ی پاک... کاش می ‌جستی، قایمش می ‌کردی و به دیوار اتاقت می‌ کوبیدی! آتش بدون دود📚 @shearvdastan
این رد کفش نیست، نشانِ تعجب است روییده وقتِ رفتنت از ردپای تو @shearvdastan
تا که کهنه پیرهن در دستهایم جا گرفت نیمه ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت روضه خوانت بوده ام یک سال و نیم ای بی کفن از صدای ناله ی زینب دل دنیا گرفت گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است تا که شمر آمد به مقتل کار دل بالا گرفت جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم خواهر غمدیده ی تو بوسه از رگ ها گرفت هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت انتقام خویش را از ما بنی الزهرا گرفت دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند بر فراز نیزه خون چشمان سقا را گرفت تا که بر گهواره ی نیزه بخوابد اصغرت مادر بی شیرخواره نغمه لالا گرفت… @shearvdastan
شبیه شهر پس از برف دیدنی شده‌ام ‏دم تو گرم که من با تو ناتنی شده‌ام ‏هزار بار نگفتم که دوستت دارم ‏که سال‌هاست سزاوار الکنی شده‌ام ‏اشارتی‌ست به آغاز خلقت من و تو ‏اگر شبیه تو من هم شکستنی شده‌ام ‏به تو هر آنچه که گفتند، گفته‌اند اما ‏دروغ بوده که من اهل دشمنی شده‌ام ‏به جز تو عشق نورزیده‌ام به هیچ‌کسی ‏همیشه شهره به این پاک‌دامنی شده‌ام @shearvdastan
تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو ولی ای بی‌وفا از بی‌وفا هم انتظاری هست چو در قلب تو می‌تازند بعد از من رقیبانم به یاد آور که در صحرای آغوشت مزاری هست @shearvdastan
روغن به روی آب ندارد فضیلتی با ما به جای چرب‌زبانی « زلال »باش.. @shearvdastan
هم بسوزی؛ هم بسازی؛ هم بتابی در جهان آفتابی؟ ماهتابی؟ آتشی؟مومی؟ بگــو @shearvdastan
چه جای صحبت سال و مَه و بهار و خزان؟ که دل‌گرفته ام از روزگار دور از تو... @shearvdastan
امشب غزل! مرا به هوایی دگر ببر تا هر کجا که می‌بردت بال و پر ببر تا ناکجا ببر که هنوزم نبرده‌ای این بارم از زمین و زمان دورتر ببر اینجا برای گم شدن از خویش کوچک است جایی که گم شوم دگر از هر نظر ببر آرامشی دوباره مرا رنج می‌دهد مگذار در عذابم و سوی خطر ببر دارد دهان زخم دلم بسته می‌شود بازش به میهمانی آن نیشتر ببر خود را غزل، به بال تو دیگر سپرده‌ام هرجا که دوست داری‌ام امشب ببر ببر @shearvdastan
در قفل فرو بسته ی غم های دل خویش آن کهنه کلیدیم که دندانه نداریم @shearvdastan
سکوت می کنم و عشــق در دلم جارے است کہ این شگفت ترین نوع خویشتن دارے است تمام روز، اگر بی تفـاوتم ؛ امّا شبم قرین شکنجہ دچار بیدارے است @shearvdastan