eitaa logo
شعر و داستان
2.1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
92 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 «ارسال اشعار» «انتقادات و پیشنهادها» ارتباط بدون ذکر نام شما: https://harfeto.timefriend.net/17368038386764
مشاهده در ایتا
دانلود
 تــا ابد دور تو می گردم، بسوزان عشق کن  ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟ @shearvdastan
مشغول که هستی که چنین زود گذشتی؟! از من که «بقول خودِ تو» خوب ترینم...! @shearvdastan
به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟ سربه تایید تکان دادی و گفتی آری! ( عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود او که از جان خودت دوست ترش می‌داری) ای که نزدیک‌تری از من دلتنگ به من بین ما نیست به جز فاصله‌ای اجباری من عروس توام ای از من و آغوشم دور خطبه را گریه من می‌کند امشب جاری زندگی چیست به جز خاطره‌ای افسرده زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری گله‌ای نیست به تنهایی خود دل بستم به غزل گریه‌ی هر روز... به شب بیداری روی دیوار دلم سایه‌ای از قامت توست مثل تنهایی من قد بلندی داری...! @shearvdastan
ای عشق گمشده من امشب کجای جهانی @shearvdastan
دست نمیدهد مرا بی تو نفس زدن دمی زانکه دمی که با توام قوت من است عالمی صبح به یک نفس جهان روشن ازآن همی کند کز سر صدق هر نفس با تو برآورد دمی @shearvdastan
کمان چرخ فلک شهریار در کف کیست؟ که روزگار چو تیر شهاب می‌گذرد ۲۷ شهریور، درگذشت @shearvdastan
رفیقِ حادثه هایی به رنگ تقدیری اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری در این رسانه ی دنیا، میان برفک ها نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری رسیده سنّ حضورت به سنّ نوح، اما ... شمار مردم کشتی نکرده تغییری هزار هفته ی بی تو گذشته از عمرم هزار سال ِ پیاپی دچار تاخیری شبیه کودکِ زاری شدم که در بازار ... تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟؟ @shearvdastan
در شهر خیابان‌به‌خیابان گشتم آن‌قدر که آگهی است، آگاهی نیست @shearvdastan
پر از بهانه شده لبم برای شما اگرچه می‌شکند دلم فدای شما کلافه خانه‌ و من از این سکوت بلند نرفته از سر ما غم صدای شما چقدر خسته شده نگاه آینه‌ام از او که خیره شده به من به جای شما حواس پنجره‌ها به سر به زیری من حواس عینک من، به ردپای شما چرا کشیده شده به صورت علما حجاب چادری بدن نمای شما شبیه این وطنی پر از طلا و بلا شده نصیب همه تب طلای شما پر از پیاده روام که شب قدم بزند خیال ثانیه‌های پا به پای شما @shearvdastan
يك شب اگر دستت به تار موی من مي خورد از اينكه هستم مست و شورانگيزتر بودم شايد اگر يوسف به من هم فرصتي مي داد از تيغ چاقوی زليخا تيزتر بودم...  @shearvdastan
هر چند که در آینه شوق نظری نیست جز آه در این راه مرا همسفری نیست بیهوده نشستی به تماشای شکفتن از شاخه خشکیده امید ثمری نیست عیبم مکن ای دوست اگر چشم به راهم سودی هم ا گر نیست، نباشد.. ضرری نیست! از دربه دری خسته و از خیره سری سیر در شهر چو من گمشده بی خبری نیست گیرم همه فردای خوشی داشته باشند شب‌های پر از وحشت ما را سحری نیست @shearvdastan
مثل ِ لزوم ِ نور برای درخت‌ها هَر صُبح لازم است که حتماً ببینمت... @shearvdastan