eitaa logo
شعر و داستان
1.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
80 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌کشم هر شب خیالت را در آغوش دلم این‌چنین من کودک دل را تسلی می‌دهم... @shearvdastan
از صبح پرده‌سوز خدایا نگاه دار این رازها که ما به دل شب سپرده‌ایم @shearvdastan
نخواهیم آن تبسّم را که هرکس آرزو دارد هلاکِ چین ابرویی اگر مخصوصِ ما باشد... @shearvdastan
باریده مگر نم‌نم نام تو به شعرم؟ باران ترنم شده‌ام در خودم امشب @shearvdastan
از رستم پیروز همین بس که بپرسند: از کشتن سُهـــــراب به تهمیـــــنه چه گفتی؟!
ای عشق گمشده من امشب کجای جهانی @shearvdastan
يك شب اگر دستت به تار موی من مي خورد از اينكه هستم مست و شورانگيزتر بودم شايد اگر يوسف به من هم فرصتي مي داد از تيغ چاقوی زليخا تيزتر بودم...  @shearvdastan
هزار پاره دلم را رفو به مهر کنی؟ مرا که جز تو نخواهم زِ هیچکس مرهم @shearvdastan
بگو، عیبی ندارد، شکوه کن از عشق، طوری نیست اگر مانند من هرشب تو هم تا صبح بیداری… @shearvdastan
من چنان محو سخن گفتن گرمت بودم که تو از هر چه که دم‌ می‌زدی، آن دم خوش بود @shearvdastan
یاد باد آن شب که دلبر مست و دل در دست بود... @shearvdastan
شباهت دارد عشق ما به احوالات این دوران تویی یک عالمه تحریم بی پایان، منم ایران... @shearvdastan
صدایت می‌زنیم از دور و مشتاقیم پاسخ را! گر امشب هم به ما دشنام می‌گویی، سلام از ماست @shearvdastan
مردم چه میکنند که لبخند میزنند؟! غم را نمیشود که به رویم نیاورم... @shearvdastan
حقا که غمت از تو وفادارتر است... @shearvdastan
تحمل کردن قهرِ تو را یک استکان بس نیست تسلی دادنِ این فاجعه،میخانه میخواهد... @shearvdastan
مژگان به کارخانهٔ حیرت گشوده‌ایم در دستِ ما کلیدِ درِ باز داده‌اند! @shearvdastan
شعر هم دست به دعا برد که شاید امشب حال این پیر دلِ موی سیاه، خوب شود! @shearvdastan
در اتاق کوچک خود رفت و آمد می کنم شب به جای «خواب» کارم «راهپیمایی» شده.. @shearvdastan
گر اندک قوتی می‌داشتم می‌رفتم از یادش غبار خاطر او گشته‌ام از ناتوانی‌ها... @shearvdastan
میخواهم از خیال تو خالی شوم، ولی بـایـد کـه بیخیـال تمـام خـودم شـوم... @shearvdastan
انبوه شد به رغم تو اندوه در دلم از هم بپاش عشق من! این ازدحام را
سر فرا گوش من آورد به آوازِ حزین گفت: ای عاشقِ دیرینهٔ من، خوابت هست؟ @shearvdastan
میان ماندن و رفتن مردد بود پاهایش نشستم،کفشهای تا به تایش را درآوردم @shearvdastan
رقیبم گیسوانت را به دست آورد، غمگینم که با آن مرد نعمت‌ها و با این مرد حسرت‌هاست @shearvdastan