eitaa logo
شعر و داستان
1.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
80 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
گویند که سنگ، لعل شود در مقام صبر آری شود، ولیک به خون جگر شود…
رقیبم گیسوانت را به دست آورد، غمگینم که با آن مرد نعمت‌ها و با این مرد حسرت‌هاست @shearvdastan
دانه‌ای بود غمش در دلم، از همّتِ عشق خوشه گردید امید است که خرمن گردد
دیرگاهی است نهنگ تو مرا می خواند خوانده ی ساحل مهمانی ما صبح بخیر! خورده انگشت تو بر پنجره ی چشمانم سحر هر شب بارانی ما صبح بخیر! @shearvdastan
چشم به راه توام، در چنان هوایی بیا که دست کشیدن از تو غیر‌ممکن باشد. @shearvdastan
. مرا  آرام می دارد همین "هستم بیادت" ها...
و خنده‌ات دسته‌ی کبوتران سفیدی که به یک‌باره پرواز می‌کنند @shearvdastan
مویت سپاه موج و دلم قلعه ای شنی است جنگی نبوده است  به این نابرابری! @shearvdastan
ما چشم هاى مست تو را سرکشيده ايم ما را به خمره هاى شراب احتياج نيست... @shearvdastan
ای با همه کس به صلح و با ما به خلاف جرم از تو نباشد گنه از بخت من‌ است ...! @shearvdastan
حالے براے گفتن شعر نیست! یڪ و خلاصه: را دوست دارَمَت •••❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌
دیگر اکنون چه کنم زمزمه در پردهٔ عشق دور از آن مرغ بهشتی که هم‌آوازم بود @shearvdastan
غزلم دره‌ای از نسترن و شب‌بوهاست مرتع دِرمَنه‌ها، دهکده‌ی آهوهاست این طرف کوچه‌ی بن بستِ نگاهْ آبی‌ها... آن طرف کوچه‌ی پیوندِ کمانْ ابروهاست این خیابان بلندی که به پایین رفته مال گیسوی به هم ریخته‌ی هندوهاست غزلم گردش کاشی است در اسلیمی‌ها غزلم تابش خورشید بر اسکیموهاست باد می آید و انجیر مقدس مست از روسری‌های به رقص آمده در هوهو‌هاست هر چه که بر سر من رفته از این قافیه‌ها از به رقص آمدن باد میان موهاست تلخ مردن وسط هاله ای از ابر و عسل سرنوشت همه‌ی هسته‌ی زرد آلوهاست کار سختی است -ببخشید!- ولی می‌گویم: اینکه... بوسیدنتان... دغدغه‌ی... کم روهاست @shearvdastan
بسترم صدفِ خالیِ یک تنهایی‌است.. :) @shearvdastan
نشسته‌ای لب بامی و پَر نمی‌گیری سراغی از من آسیمه‌سر نمی‌گیری چقدر روز و شبم بگذرد به بی‌خبری چه کرده‌ام که تو از من خبر نمی‌گیری پی سرابِ تو از پا درآمدم، ای عشق تو دست تشنه‌لبان را مگر نمی‌گیری درخت پیرم و باید به خاک تن بدهم چرا به دست جوانت تبر نمی‌گیری به فرض اینکه بخواهی به آتشم بکشی جرقه‌ای و از این بیشتر نمی‌گیری
مهتاب تویی، برکه منم، فاصله را باش ... دیدارِ تو هرشب شده با حسرت و ای کاش
چه جای خواب که هرشب محصّلانِ فراق خیال ِروی تو بر دیده می‌گمارندم... @shearvdastan
فَصلِ پیدایشِ عِشق است و به آن دِل بَستیم صبح پاییز و تَبِ عِشق چِشیدن دارد... @shearvdastan
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد من سالهاست هیچ نمی آورم به یاد بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد من داستان آن گل سرخم که عاقبت دل سوزی نسیم سرش را به باد داد گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست خير شما رسیده به ما مرحمت زیاد @shearvdastan
قدح لبریز چون شد از شراب ناب می‌لرزد به قدر آب بر خود گوهر سیراب می‌لرزد @shearvdastan
بنشین و ببین زردم و نارنجی و قرمز پاییز همین است غم‌انگیز قشنگ است..! @shearvdastan
نگفتم می روی تنهاتر از من می شوی آخر نهنگ ازدوری دریا چه حاصل میکند جز مرگ؟! @shearvdastan
حال ما، حال شرابیست که در تاریکیست! ما، به حال خودمان مانده و تخمیر شدیم...  @shearvdastan
عکس رخ او به قهوه دیدم گفتم خورشید برون آمده است از ظلمات  @shearvdastan
من حلقه‌های زلفش از عشق می‌شمارم... @shearvdastan