eitaa logo
شعر و داستان
1.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
80 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 «ارسال اشعار» «انتقادات و پیشنهادها»
مشاهده در ایتا
دانلود
مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق آشنایم کن ولی نا آشنایی بهتر است فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست اینکه در آیینه گیسو می گشایی بهتر است کاش دست دوستی هرگز نمی دادی به من  «آرزوی وصل» از «بیم جدایی» بهتر است... @shearvdastan
‌ الا که از همگانت عزیزتر دارم شکسته باد دلم، گر دل از تو بردارم اگر چه دشمن جان منی، نمی دانم چرا ز دوست ترت نیز، دوست تر دارم بورز عشق و تحاشی مکن که با خبری تو نیز از دل من ، کز دلت خبر دارم قسم به چشم تو، که کور باد چشمانم اگر به غیر تو با دیگری نظر دارم کدام دلبری؟ آخر به سینه، غیر دلی که برده ای تو؟ دل دیگری مگر دارم؟ برای آمدنم آن چه دیگران دانند بهانه ای است که من مقصدی دگر دارم دلم به سوی تو پر می زند که می آیم به شوق توست که آهنگ این سفر دارم اگر به عشق هواداری ام کنی وقت است که صبر کرده ام و نوبت ظفر دارم ✍🏻 🌸🌸🌸 @shearvdastan
من از این بند نخواهم به در آمد همه عمر بند پایی که به دست تو بود تاج سر است @shearvdastan
💜 اگر سهم من از چشمت 💚 اسارت بردن دل بود 💛 من این حبس و اسیری را 🧡 به صد جان ❤️ آرزو کردم... @shearvdastan
صبــرم از پــای درآمــد تو مــرا دســت بگیــر..🌱 @shearvdastan
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی گذری کن، که خیالی شدم از تنهایی.. 💔 @shearvdastan
آدم یک را کنار خودش داشته باشد و چای بنوشد.. @shearvdastan
سینه ام میتپد از وحشت دیر آمدنت.. من مجال دگرم نیست بگو صبر کنم یابروم... چشم در راه تو خشکید و نمی آیی تو... شده این باور تندیس بگو صبر کنم یا بروم... غرقه در حسرت دیدار بمانم یا نه... دیگر ای شرم روا نیست بگو صبر کنم یا بروم... گور وحشت دگر این بار مرا خوانده بکام... چاره ام نیست نیایی بگوصبر کنم یا بروم... دیگر از جان شده ام سیر ببین من رفتم...؛ دم آخر چه کنم صبر کنم یا بروم... @shearvdastan
شب دنج‌ترین گوشه برای خیال توست! ‌ @shearvdastan
خورشید پنجره را باز می کند تا هر صبح طلوع چشمت را در آسمانش به استقبال بنشیند. دلم روشن است چشمت تابنده، بتاب، دنیایم را روشن تر کن @shearvdastan
مثل بوی یاس اول صبح.. دیوانه کننده است، نگاهت ❣❣ @shearvdastan
مانده‌ام خیره به راه نه مرا پای گریز نه مرا تاب نگاه.. @shearvdastan
قسمت این بود که از دفترِ پروازِ بلند به منِ خسته به جز چشمِ پریدن نرسد! @shearvdastan
گاهی، ‏کوتاهترین عاشقانه‌های یک زن؛ همین یک سوال است...! برایت چایی بریزم؟! @shearvdastan
در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نَه؟ @shearvdastan
نمی‌آید به چشمم هیچ‌کس غیر از تو این یعنی به لطف عشق تمرین می‌کنم یکتاپرستی را شُکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت: فرو‌افتادن «ما» آبرو بخشید پستی را @shearvdadtan
بیا و بگو چگونه می‌شود دوست داشت غیر تو را؟ من بلد نیستم.. @shearvdastan
تـو صبـحی و مـن هـر روز، دوسـت داشتنم را از بـيداری چشـمان تـو بـر نـوازشِ پلڪ هایِ گشوده یِ قلبم، آغـاز می ڪنم ... 🌝🌻🌞 @shearvdastan
lovιɴɢ yoυ ιѕ ѕoмeтнιɴɢ I ɴever ɢeт вored oғ دوست داشتنِ تو چیزیه که هیچوقت ازش خسته نمیشم♥️ @shearvdastan
دلم ربودی و رفتی ولی نمی‌روی از دل @shearvdastan
عاشقم.. اهل همین کوچه‌ی بن بست کناری که تو از پنجره‌اش پای به قلب من دیوانه نهادی تو کجا؟ کوچه کجا؟ پنجره‌ی باز کجا؟! من کجا؟ کجا؟ طاقتِ آغاز کجا؟! @shearvdastan
⛱ تو را در خلال اندوهم دوست می دارم... @shearvdastan
خَبر از حَـنجَره ی شاه وِلا مےآید خَبر از ڪَرب و بلا مےآید اَیُها النّاس‌بہ‌این‌نُڪتہ‌توجہ‌دارید؟ چند روز دگـر مےآید 🖤🖤🖤 @shearvdastan
تا داروی او درد مرا درمان شد پستیم بلندی شد و کفر ایمان شد جان و دل و تن، هر سه حجاب ره بود تن دل شد و دل جان شد و جان جانان شد @shearvdastan
خسته‌‏ام می‏‌کنی از بس هر شب هی شعر می‌شوی شعر می‏‌شوی می‌افتی به جان من! 🌙 @shearvdastan
این شب مهتابی‌ام را با تو قسمت می‌کنم تا سحر بی‌خوابی‌ام را با تو قسمت می‌کنم تا تب و تاب مرا وقت سرودن حس کنی ، یک غزل بی‌تابیم را با تو قسمت می‌کنم از دو نیمه ، نیمه‌ی دلمردگی سهم خودم نیمه‌ی شادابی‌ام را با تو قسمت می‌کنم تو اگر یک جرعه طوفانم دهی ، من موج موج مستیِ گردابی‌ام را با تو قسمت می‌کنم بعد عمری حاصلم این است و من امشب همین خلوت سهرابی‌ام را با تو قسمت می‌کنم صبح فردا هم اگر پیشم بمانی امشبی ، آسمان آبی‌ام را با تو قسمت می‌کنم ... @shearvdastan
همراه خود نسیم صبا می‌برد مرا یا رب چو بوی گل به کجا می‌برد مرا؟ سوی دیار صبح رود کاروان شب باد فنا به ملک بقا می‌برد مرا با بال شوق ذره به خورشید می‌رسد پرواز دل به سوی خدا می‌برد مرا گفتم که بوی عشق که را می‌برد ز خویش؟ مستانه گفت دل که مرا می‌برد مرا برگ خزان رسیده بی‌طاقتم رهی یک بوسه نسیم ز جا می‌برد مرا @shearvdastan
ايهام و استعاره و تمثيل و نقطه‌چين.. آسان که نيست شاعر چشمان او شدن! @shearvdastan