eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.6هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
19.8هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 پیامبر اکرم (ص) فرمودند: چهار چیز در چهار چیز حاصل شود: 1) مال با انفاق فزونی گیرد نه با خساست 2) علم با عمل زیاد شود نه با جَدل 3) بندگی در سختی عبادت حاصل شود نه راحتی و رفاه 4) دنیا به عبرت‌هایش شناخته شود نه با بناهایِ زیبای آن .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 حضرت محمد (ص) میفرمایند: مَنْ اطاعَ امْرأَتَهُ اكيَّهُ اللهُ عَلي وجهِهِ في النّارِ فو ما تلك الطاعة؟ قال: ياذن لها في ... و لبس الثياب الرقاق هر كس از زنش اطاعت كند خداوند او را با صورت در آتش خواهد افكند. امام علي عليه السّلام عرض كردند: منظور از اطاعت زن چيست؟ حضرت فرمودند: اينكه به او اجازه رفتن به عروسی هايی كه در آن گناه میشود و مجالس آوازه خوانی بدهد و نيز اجازه دهد تا در ميان نامحرمان لباس نازك بپوشد .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 الهی گاهی حجم دنیای درونمان ازوجودت تهی میشود؛ آنوقت ما می مانیم و تنهایی و ترس، درها دیوار میشوند به رویمان ؛ و امیدهایمان یک آرزوی دور از دسترس ؛تنها نور وجود توست که دل ما را آرام نگه می دارد؛ نورت را هر روزبه دلمان بتابان ای روشنی بخش درتاریکیهای سخت خداوندا... اراده مان را به زمان کودکی باز گردان، همان زمان که برای یکبار ایستادن هزار بار می افتادیم.... اما ناامید نمیشدیم! ای مهربان ترین ما را دریاب .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 هیچ چیز در این جهان چون آب، نرم و انعطاف پذیر نیست. با این حال برای حل کردن آنچه سخت است ، چیز دیگری یارای مقابله با آب را ندارد. نرمی بر سختی غلبه می‌کند و لطافت بر خشونت. همه این را میدانند، اما کمتر کسی به آن عمل می‌کند. انسان، نرم و لطیف زاده می‌شود و به هنگام مرگ، خشک و سخت می‌شود. گیاهان هنگامی که سر از خاک بیرون می‌آورند، نرم و انعطاف پذیرند و به هنگام مرگ، خشک و شکننده... پس هرکه سخت و خشک است، مرگش نزدیک شده و هرکه نرم و انعطاف پذیر، سرشار از زندگی است. آرام زندگی کن. هرگز با طبیعت یا همنوعان خود ستیزه مکن و گزند را با مهربانی تلافی کن. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🍇 روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . 🍇 حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. 🍇 به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. 🍇 حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید... حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت! 🍇 همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند... حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ 🍇 کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. 🍇 حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. 🍇 حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟! 🍇 یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد... 🍇 حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی... 🍇 فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد... فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد... از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه... خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست، ولی به خواسته ات ایمان داشته باش... ارسالی شمیم 🌀🌀از اعضای کانال داستان و پند .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 🌀🌀🌀🍓🍓🍓🌀🌀🌀🍓🍓🍓
🌸🍃🌸🍃 یکی از دستورات قرآن، که بدون استثناء، همه‌مون بهش عمل می‌کنیم دستور خوردنه: "کُلُوا" (بخورید). همه‌مون این قسمت آیه رو بلدیم و بهش عمل می‌کنیم: "کُلُوا وَاشْرَبُوا..." بخورید و بیاشامید. ... امّا یادمون باشه که از نظر قرآن، خوردن مسئولیت داره‌. در قرآن چندین بار دستور "کُلُوا" اومده، ولی هیچ کجا نمیگه بخورید، و برید دنبال کارِتون. هر کجا گفته بخورید، بعدش از ما یه چیزی خواسته. با هم چند تا از این آیات رو مرور کنیم. دقّت کنید: در بسیاری از این آیات، رویِ حلال و طیّب و طاهر بودنِ رزق و روزی هم تأکید شده: کُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللهِ وَ لَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ (بقره/60) بخورید، ولی گناه نکنید. کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّباً وَ لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ (بقره/168) بخورید، ولی بعدش دنبال شیطان راه نیفتید. کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ اشْکُرُوا لِله (بقره/172) بخورید، ولی شکر خدا رو بجا بیارید. کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللهُ حَلَالًا طَیِّبًا وَ اتَّقُوا الله (مائده/88) بخورید، ولی تقوا هم داشته باشید؛ و خدا ترس باشید. کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لَا تُسْرِفُوا (اعراف/31) بخورید، ولی اسراف نکنید. کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ لَا تَطْغَوْا فِیهِ (طه/81) بخورید، ولی طغیان و سرکشی و پرده‌دری نکنید. فَکُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ (حج/28) بخورید، ولی فقرا رو یادتون نره، اونها رو هم اطعام کنید. کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ اعْمَلُوا صَالِحًا (مومنون/51) بخورید، ولی عمل صالح هم انجام بدید. حتّی قرآن می‌فرماید، ما به زنبور عسل وحی کردیم: کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا (نحل/69) از شیره گلها بخور، ولی راه پرودگارت رو طی کن. یعنی خوردن، برای حیوانات هم مسئولیت داره. حالا جا داره که بگیم، آدمهایی که رزق و روزیِ خدا رو میخورن، و از زیر بارِ مسئولیت شونه خالی میکنند، از حیوانات هم کمتر هستند. ... از این به بعد، هر وقت خواستیم غذا بخوریم، با دقّت بیشتری بخوریم. با هر غذا خوردنی، یه مسئولیتی رو دوشمون داریم. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی سازیست ک تو می نوازی شاد یا غمگینش انتخاب توست .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
‍ 🎯 به گفت: «میل داری باهم به دریا برویم و شنا کنیم؟» حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد. آن دو باهم به کنار ساحل رفتند،وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش را در آورد. دروغ حیله گر لباس های اورا پوشید و رفت. از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است،اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯
📗حکایت پندآموز یک کشیش، خود را شبیه به یک شخص فقیر و بی‌ خانمان با لباس‌های ژولیده در می آورد و روزی که قرار بوده اسمش به عنوان کشیش جدید یک کلیسای ده هزار نفری اعلام شود با همین قیافه به کلیسا می رود. خودش ماجرا را این طور تعریف می کند: نیم ساعت قبل از شروع جلسه به کلیسا رفتم، به خیلی ها سلام کردم اما فقط 3 نفر از این همه جمعیت جواب سلام من را دادند... به خیلی ها گفتم، گرسنه هستم اما هیچ کس حاضر نشد یک دلار به من کمک کند... سپس وقتی رفتم در ردیف جلو بنشینم، انتظامات کلیسا از من خواست که از آن جا بلند شوم و به عقب برگردم... به هر حال وقتی شبان کلیسا اسم کشیش جدید را اعلام می کند، تمام کلیسا شروع به کف زدن می کنند و این مرد ژولیده از جای خود بلند می شود و با همین قیافه به جلوی کلیسا دعوت می شود... مردم با دیدن او سرهایشان را از خجالت خم می کنند، عده ای هم گریه می کنند و این مرد سخنانش را با خواندن بخشی از انجیل آغاز می کند: گرسنه بودم، غذا دادید... تشنه بودم، آب دادید... مریض بودم به عیادتم آمدید... خیلی ها به کلیسا می روند، اما شاگرد و پیرو راستین عیسی مسیح نیستند... ✅خدا به دنبال جمعیت نیست، ✅خدا به دنبال دستیست که کمک می کند، ✅قلبی که محبت می کند، ✅چشمی که برای دیگران نگران است ✅و پایی که برای ناتوانان برداشته می شود... .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
برای دیدن زیباترین "روسری های تک رنگ شون"، حتما روی👇روسری👇 بزنید😍👏 ـ 🧕🏻🧕🏻 ـ 🧕🏻 ـ 🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻 ـ 🧕🏻 🧕🏻🧕🏻 ـ🧕🏻 🧕🏻 🧕🏻 🧕🏻 🧕🏻 🧕🏻 🧕🏻 ـ🧕🏻 🧕🏻🧕🏻 🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻 ـ 🧕🏻 🧕🏻 🧕🏻 ـ 🧕🏻 🧕🏻 🧕🏻 ـ 🧕🏻 🧕🏻 🧕🏻 البته ست های کیف و روسری هاشونم از قلم نندازم😌 قیمتها فوق العاده‌ست با ارسال رایگان و تضمین کیفیت😍 جا نمونید😱
🔮🔮🔮⚜ .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ⚜ 📚داستان واقعی و آموزنده ای تحت عنوان👈 دختری بنام سودابه نمیدونم چرا اما دوسش داشتم اسمش تو فامیل میومد تنم مور مور میشد از عشقش قلبم تند تند میزد اما عشق یک طرفه چه فایده دعا میکردم یکی تو فامیل بمیره یا عروسی کنه من اونو ببینم بارها تو رویاهام باهاش حرف زدم همیشه یه دختر سر زبون دار بودم که با حرف زدنم و عشوهام عاشقم میشد اما واقعیت…… یه دختر خجالتی ساده یکی که تو مهمونی ها لال هست و کلا دست راست و چپمو گم میکنم اصلا فکر کنم منو هم نمیشناسه چون نوه عموی بابام هست یه نسبت فامیلی خیلی دور این یاداش های یه دختر ده شصت عاشق است بالاخره مادر بزرگش بعد 90 سال عمر فوت کرد زودتر از همه حاظر شدم برم بهشت زهرا جلوی خانواده عادی بودم اما تو دلم غوغا بود تو راه انواع تسلیت گفتنو تمرین کردم رسیدم بهشت زهرا تو قطعه های جدید مادر بزرگشو خاک کرده بودن همه جا پر گل بود حواسم پرت کفشای براقم شد که یه مشت گل بهش چسبیده بود _سلام خانم زحمت کشیدید سرمو بلند کردم خودش بود سرش پایین بود شلوار اونم یکم گلی بود هول شدم پشت مامان نیمه قایم شدم و گفتم سلام تسلیت میگم مثل جوجه اردک که دنبال مادرشون میره پشت سر مامانم رفتم سمت فامیل یه اقا شروع کرد از مادر خوندن گریش گرفته بود جیگرم ریش شد تو دلم گفتم سهیل گریه نکن همه تالار دعوت شدن بعد کلی تعارف تیکه پاره کردن مامانم برای نرفتن به تالار راضی شد بریم کلی حرص خوردم تو تالار که رسیدیم فهمیدم زنونه مردونه جدا هست اعصاب برام نمونده بود بچه خواهرش وسط تالار راه میرفت فکر کنم سه سالش بود بغلش کردم _ انیسا خوشگلم با من دوست میشی بچه مدام تکون میخورد که از بغلم در بیاد اخر سر تسلیم شدم گذاشتمش زمین مامان سهیل اومد پیش ما نشست با مامان شروع کرد به حرف زدن خیلی مودب نشستم و خوب حواسمو جمع کردم ببینم چی میگه حتی درد ارتروز مامانش هم برام جالب بود یهو مامانش گفت سهیل هم عکاسی زده خیلی بچم کارش سخته فهمیدم نزدیک ما محل کارش هست تصمیم گرفتم برم تو کار عکاسی 📚داستان های واقعی و آموزنده در کانال داستان و پند📚 🔮 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮