eitaa logo
علی مقدم
2.2هزار دنبال‌کننده
965 عکس
400 ویدیو
30 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16818822335153 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
هر وقت میام دندانپزشکی یاد این بیت صائب می افتم دندان ما ز خوردن نعمت تمام ریخت اندوه روزی از دل ما کم نمی شود! کاش این بیت زیبا رو توی کلینیک های دندان پزشکی با یک خط زیبا می نوشتند و نصب می کردند
این بیت بیدل هم در مورد ریختن دندان بسیار زیباست درپیری ازتلاش سخن ضبط لب‌کنید دندان دمی که ریخت دهن گریه می‌ کند تشبیه دندان های ریخته شده به اشک های گریه دهان، همچنین تشبیه بهم ریختگی دهان و آویزان شدن لب ها در پیری به گریه کردن و همچنین آب دهان پیر ها که از گوشه دهانشان آویزان میشود را به گریه دهان تعبیر کردن چقدر نازک خیالی و کشف شاعرانه در این بیت وجود دارد واقعا بیدل یکه تاز عرصه تخیل است
هدایت شده از علی مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چند کربلای تو روزیِ من نشد در پشت مرز بسته مهران گریستم @ASI_khorasani
رباعی که از ابوسعید نیست امشب جلد اول کتاب عرفات العاشقین را مطالعه میکردم در قسمت تذکره ابویزید بسطامی (متوفای ۲۶۱) این رباعی را آورده است در حالی که در زبان ها به نام ابوسعید ابوالخیر(متوفای ۴۴۰) معروف شده است. یعنی حدود دو قرن قبل از ابوسعید این رباعی سروده شده است با ما دو دله مباش و دل یک دله کن از ما همه شُکر باش و از خود گله کن یک صبح به اخلاص بیا بر در ما گر کار تو بر نیاید از ما گله کن
با بنده ی خود اینهمه سختی نمی کنند خود را به زور بر تو مگر بسته ایم ما؟!
4_5834621575927696591.mp3
1.35M
یکی از حکمت های بلاها و گرفتاری ها برای مومن ، پاک شدن از کدورت های گناهان گذشته اش می باشد. الإمامُ الرِّضا عليه السلام : المَرَضُ للمؤمنِ تَطهيرٌ و رَحمَةٌ امام رضا عليه السلام :  بيمارى براى مؤمن تطهير و رحمت است  . بر نمد چوبی که آن را مرد زد بر نمد آن را نزد ، بر گرد زد . . دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۴ هیئت محبّین الحسین علیه السلام . @ali_moghddam
حق همی گوید: چه آوردی مرا؟ اندر این مُهلت که دادم من تو را عمرِ خود را در چه پایان برده ای؟ قُوت و قوّت در چه فانی کرده ای؟ گوهرِ دیده کجا فرسوده ای؟ پنج حسّ را در کجا پالوده ای؟ چشم و گوش و هوش و گوهرهای عرش خرج کردی، چه خریدی تو زِ فرش؟
ز سودای تو جانم سوخت سرتاسر همه تن هم چنانکه دوست بر حالم پریشان گشت، دشمن هم
بگذار بیافتد به سر زلف تو تابی ما در تَهِ چاهیم ، بیانداز طنابی
دردا که زمانه ناتوان ساخت مرا بر بستر ناتوانی انداخت مرا از ضعف چنان شدم که در گوشهٔ غم صد بار اجل آمد و نشناخت مرا
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
در بین لاشخورهای ضدانقلاب که روی فوت مهسا امینی اسکی سواری میکنند، ایران اینترنشنال وضع مضحک تری دارد. شبکه ای که منبع مالی اش آل سعود است. رژیمی که پول داد تا خاشقچی را در ترکیه بدزدند، بکشند و بعد اره اره کنند! اما برای این شبکه سکته مهسا امینی مهمتر از تکه تکه شدن خاشقچی است. @Sabeti
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
mahsaamini.mp3
15.1M
💥🎧💥🎧💥🎧💥🎧💥🎧 ‼️‼️خیلی مهم و فوری‼️‼️ 🎧 حتمافایل رو تا آخر گوش کنید و نشر بدید.... 🎙فایل کامل صحبت های بسیار مهم و متفاوت استاد درباره ماجرای و رویدادهای اخیر منتشر شد‼️ @abbasivaladi
مضمونی زیبا که ابوتمام (شاعر بزرگ عرب) حدود چهار قرن قبل از سعدی آن را استفاده کرده است. لَولا اِشتِعالُ النارِ فيما جاوَرَت ما كانَ يُعرَفُ طيبُ عَرفِ العودِ (متوفای ۲۳۱) قول مطبوع از درون سوزناک آید که عود چون همی‌سوزد جهان از وی معطر می‌شود (متوفای ۶۹۰) پ ن : ترجمه بیت ابوتمام : اگر مجاورت آتش در کنار عود نمی بود ، بوی خوش عود شناخته نمی شد
به کسانی که روزه سکوت گرفته اند در این فتنه ای دوست! سکوتت این زمان یعنی چه؟! بازی به زمین دشمنان یعنی چه؟! امروز ببین که در کدامین راهی در باطل و حق ، راه میان یعنی چه؟! @ASI_khorasani
ما کی ز شکست بی اثر میگردیم هم ساز شویم و هم تبر میگردیم هر چند به ما تیغ کشیدید ولی "ما را بکشید زنده تر میگردیم"
وقتی که مسیر ، راه حیدر باشد از کشته شدن دگر چه بهتر باشد ما را ز حرامیان نباشد باکی ما حنجرمان تشنه خنجر باشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی مدح امام حسن مجتبی علیه السلام شب میلاد امام حسن علیه السلام ۱۵ رمضان ۱۴۴۳ _ ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ حرم مطهر امام رضا علیه السلام صحن امام حسن علیه السلام حَسن صورت ، حَسن سیرت ، حَسن خَلق و حَسن خُلق است که معنا عاجز است از حدّ توصیفش عبارت هم @ASI_khorasani
 شعری برای امام حسن علیه السلام که چشمان وصال شیرازی را شفا داد میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی سال 1262 هـ. ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق، و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است. بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و آل او (صلوات‌الله علیهم) می شود. شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین(و حسن) مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) حاضر گردیده می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است. صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن: از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد  آن طشت راز خون جگر باغ لاله کرد نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد: خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت دل را تهی زخون دل چند ساله کرد نبود عجب که خون جگر گر شدش بجام عمریش روزگار همین در پیاله کرد نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد زینب درید معجر و آه از جگر کشید کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد هر خواهری که بود روان کرد سیل خون هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت @sheikh_ali_moghaddam
متن کامل شعر به اُمیدِ گوشه چشمت چقدر گدا نشسته نه فقط گدا که حتی ، صف اغنیا نشسته منِ بنده را ز خیل حشمت سوا مفرما که به خوان لطف و جودت همه ماسوا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی که ولای توست توحید حرمت نشسته هر کس ، حرم خدا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی که به گِرد کعبه حاجی چو رضا نباشی از او ، ز خدا جدا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی مرو راه دیگر ای دل به خدا رسیده هر کس به ره رضا نشسته تو ز هیچکس نپرسی : "ز کجایی و که هستی؟" که غریبه هم ز لطفِ تو چو آشنا نشسته نه فقط که رو سپیدان به نماز ایستاده به نیاز ، روسیاهان همه با حیا نشسته همگی به دام لطف تو اسیر گشته اینجا که کمند لطف و جودت به کمینِ ما نشسته به جز از تو که نشستی سر سفره با گدایان به خدا نبوده شاهی بغل گدا نشسته چو نگین پادشاهی که نشسته بر رکابش به دلم محبّتِ تو چقَدَر به جا نشسته شده "فابک للحُسین" تو دلیل گریه هایم که همیشه در دل تو غم کربلا نشسته @ASI_khorasani
شرمنده در مصیبت تو ، کم گریستم
گیرم که به توبه نیز نائل گشتم با خاطره ی گناه باید چه کنم؟!
بر کرده ی ناصحیح ، رحمی بنما هرچند شدم وقیح ، رحمی بنما یارب ز گناهِ خلوتم میترسم یا مَن سَتَرَ القَبیح ، رحمی بنما