eitaa logo
علی مقدم
2.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
457 ویدیو
32 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17344654120743 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
علی مقدم
گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است معلومم شد که جمله بگذاشتنی است بگذاشتنی است هر چه در عالم هست الّا غ
افضل دیدی که آنچه دیدی هیچ است وز هر چه بگفتی و شنیدی هیچ است سرتاسر آفاق دویدی هیچ است وین نیز که در کنج خزیدی هیچ است
علی مقدم
افضل دیدی که آنچه دیدی هیچ است وز هر چه بگفتی و شنیدی هیچ است سرتاسر آفاق دویدی هیچ است وین نیز که
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است گردنده فلک ز بهر کاری بوده است زنهار قدم به خاک آهسته نهی کان مردمک چشمِ نگاری بوده است
علی مقدم
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است گردنده فلک ز بهر کاری بوده است زنهار قدم به خاک آهسته نهی کان م
بر هر که حسد بری ، امیر تو شود وز هر که فرو خوری اسیر تو شود تا بتوانی تو دستگیری می کن کان دستِ گرفته، دستگیر تو شود
علی مقدم
بر هر که حسد بری ، امیر تو شود وز هر که فرو خوری اسیر تو شود تا بتوانی تو دستگیری می کن کان دستِ گر
علمی که حقیقی است درسی نبود در سینه بود هر آنچه در سی نبود صد خانه پر از کتاب سودی ندهد باید که کتابخانه در سینه بود
علی مقدم
علمی که حقیقی است درسی نبود در سینه بود هر آنچه در سی نبود صد خانه پر از کتاب سودی ندهد باید که کتا
آنی که غم تو رنگ را می شکند خوی تو صف پلنگ را می شکند جان سختی ما حریف دل سختی تُست اینجاست که سنگ سنگ را می شکند
علی مقدم
آنی که غم تو رنگ را می شکند خوی تو صف پلنگ را می شکند جان سختی ما حریف دل سختی تُست اینجاست که سنگ
در پس منگر دمی و در پیش مباش با خویش مباش و خالی از خویش مباش خواهی که غریق بحر توحید شوی مشنو ، منگر ، مگو ، میندیش ، مباش
علی مقدم
در پس منگر دمی و در پیش مباش با خویش مباش و خالی از خویش مباش خواهی که غریق بحر توحید شوی مشنو ، من
گر فضل کنی ندارم از عالم باک ور عدل کنی شوم به یکباره هلاک روزی صد بار گویم ای صانع پاک مُشتی خاکم ، چه آید از مُشتی خاک
ابر از دهقان که ژاله می روید از او دشت از مجنون که لاله می روید از او طوبی و بهشت و سلسبیل از زاهد ما و دلکی که ناله می روید از او
علی مقدم
ابر از دهقان که ژاله می روید از او دشت از مجنون که لاله می روید از او طوبی و بهشت و سلسبیل از زاهد
ای در طلب گره گشایی مُرده از وصل بزاده وز جدایی مُرده وی بر لب بحر تشنه در خاک شده وی بر سر گنج از گدایی مُرده
علی مقدم
ای در طلب گره گشایی مُرده از وصل بزاده وز جدایی مُرده وی بر لب بحر تشنه در خاک شده وی بر سر گنج از
گیرم که تمام مُصحف از بر داری با آن چه کنی که نَفسِ کافر داری سر را به زمین همی نَهی بهر نماز آن را به زمین بِنِه که در سر داری